یک‌شنبه 4 آذر 1403

ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند

مستند «جمعه می‌بینمت رابینسون» به چگونگی ارتباط نامتعارف میان ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار پرداخته است.

ایسنا نوشت: به بهانه درگذشت ابراهیم گلستان، مروری داریم بر مستند «جمعه می‌بینمت رابینسون»» که یکی دو سال قبل در جشنواره برلین و سپس کارلووی‌واری به نمایش درآمد، این مستند به چگونگی ارتباط نامتعارف میان ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار پرداخته است.

«جمعه می‌بینمت» یک مستند غیر متعارف به کارگردانی میترا فراهانی کارگردان ایرانی است که روایتی از گفتگویی میان «ژان لوک گدار» چهره پیشگام سینمای موج نوی فرانسه و ابراهیم گلستان فیلمساز و چهره ادبی ایرانی از طریق ایمیل‌های منظم هفتگی، فیلم‌ها، تصاویر، کلمات قصار و نامه‌هاست.

ابراهیم گلستان را پیشگام سینمای ایران می‌دانند که با فیلم‌های «خشت و آینه» (1344) و «اسرار گنج دره جنی» (1353) شناخته می‌شوند. او در سال 1975 میلادی ایران را ترک کرد و در انگلستان اقامت گزید و از آن زمان به طور کامل روی نویسندگی خود تمرکز کرده است. گلستان و گدار پیش از این، شخصاً یکدیگر را نمی شناختند.

فراهانی کارگردان مستند «جمعه می‌بینمت» با ارسال پیامی به «گدار» پیشنهاد ملاقاتی حضوری با ابراهیم گلستان را مطرح می‌کند اما در نهایت بر اساس ایده «گدار» مکاتبه میان این دو چهره تاثیرگذار بواسطه میترا فراهانی شروع می‌شود و بنابراین او هر هفته از شهر زُم به لندن سفر می‌کرد و تا به خانه گلستان برود و گفته‌های او را ضبط و رونویسی کند و در نتیجه برای مدت 8 ماه ارسال کننده تصاویر و کلمات میان گدار و گلستان می شود.

میترا فراهانی به ورایتی گفته است: «این یک هدیه برای من و خیلی بهتر از ملاقات حضوری بود. این ایده را که شامل تبادل کلمات و تصاویر بود را دوست داشتم. این دو مرد نماینده تقریباً یک قرن سینما هستند و من افکار آنها را می خواستم. این پروژه از شعری از شاعر و فیلمساز ایتالیایی «پیرپائولو پازولینی» با عنوان "من نیرویی از گذشته هستم" الهام گرفته شده است.»

رویه اساساً به این صورت بود که یک ایمیل با متن اما بدون تصویر توسط گلستان ارسال می‌شد و جمعه بعد گدار پاسخی از سوئیس همراه با فیلم، تصاویر و کلمات قصار ارسال می‌کرد.

ابراهیم گلستان که با فیلم «یک آتش» جایزه بهترین مستند را از جشنواره فیلم ونیز در سال 1340 گرفت، خودش در سال 1399 سوژه مستند «جمعه می‌بینمت» شد، مستندی که درواقع روایت یک دوئل ذهنی و تا حدودی اندیشه ورزانه بین گلستان به‌عنوان نویسنده و فیلمساز ایرانی مقیم فرانسه و «ژان لوک گدار» فیلمساز شهیر فرانسوی، علاوه بر مخاطب فیلم است.

در این فیلم که ظاهرا بیشتر آن در سال 2014 میلادی فیلمبرداری شده، گلستان 96 سال دارد و گدار 84 ساله است. موضوع فیلم به کنکاش ذهنی گذرایی از گلستان درباره زندگی و مرگ، تاریخ نسل‌ها، حیات انسان هنرمند و روابط انسانی می‌پردازد. در ادامه، با هدایت کارگردان، ارتباط ایمیلی بین گلستان و گدار شکل می‌گیرد که ضمن ابراز تمایل برای دیداری با گدار، موضوع اشاره شده هم سعی می‌شود که به بحث گذاشته شود.

فیلم، صحنه‌هایی از داخل منزل کوچک و زندگی کهنسالی گدار هم دارد اما بیشتر در منزل مجلل و قصرگونه گلستان و با حرف‌های او می‌گذرد.

از نکته‌های قابل توجه این فیلم این است که دوربین تا محل خواب ابراهیم گلستان هم نفوذ کرده و دیگر از زندگی مبهم او خبری نیست، بلکه در جای جای خانه و حتا هنگام بستری شدن گلستان در بیمارستان هم با او همراهی شده است.

همچنین در این فیلم دیگر از ابراهیم گلستان مغرور که با حرف‌هایش باعث رنجش دیگران می‌شود، اصلا خبری نیست و نه تنها در مواجهه با شخصیت شهیری چون گدار، بلکه در دیگر جاهای فیلم هم با گلستان متفاوتی از آنچه در چند سال گذشته در ذهن‌ها شکل گرفته است، رو به رو می‌شویم. ضمن آنکه طنز کلامی این چهره ادبیات و سینمای ایران که به صورت محترمانه‌ای بیان می‌شود، در فیلم حاضر، به جذابیت آن افزوده و مخاطب خارجی هم از این ویژگی فیلم لذت می‌برد.

قطعا مخاطب ایرانی نیز که با خلقیات ابراهیم گلستان از طریق اظهار نظرهای چند سال گذشته اش آشنایی دارد، از برخی صحنه‌های این فیلم متعجب می‌شود که مثلا او چگونه به روند طاقت‌فرسای قالب‌گیری صورتش و نیز اصل این قالب‌گیری برای ساخت سردیسی از خودش تن داده است.

در مستند «جمعه می‌بینمت رابینسون» به آثار ادبی ابراهیم گلستان تقریبا اصلا پرداخته نشده اما در تدوین جالب آن، از برخی از صحنه های فیلم مستند گلستان درباره کاوش باستان‌شناسی در تپه مارلیک استفاده شده است. همچنین در تدوین فیلم که نقطه قوت چشمگیر آن به شمار می‌رود، به تکرار، از آهنگ‌ها و برخی سخنان بتهون، آهنگساز شهیر آلمانی، در ارتباط با موضوع مورد بحث فیلم، استفاده شده است.

و حالا بعد از دو سال از رونمایی از این مستند، خبر رسیده که ابراهیم گلستان از دنیا رفته است و کانون کارگردانان سینمای ایران هم پیامی را به شرح ذیل منتشر کرده است:

«مرگ در آخرین روز امرداد ماه به سراغش رفت برای او یکسال و صد سال فرقی نداشت. و این صد ساله ابراهیم گلستان بود. روشنفکری که قبل از موج نو به سینمای ایران روحی تازه داد، ادیب و داستان نویسی که در نوشتار و گفتار بی مانند بود، مستند سازی که از آب و آتش و باد و آهن شعر می سرود، و همه این ها در این صد سال، کوتاه، همچون پلک زدنی بود. صد حیف از آن همه سال هجرت که هنر و ادبیات و سینمای ایران از وجودش بی بهره ماند. کانون کارگردانان سینمای ایران»

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ابراهیم گلستان درگذشت ابراهیم گلستان؛ خاموشی یک شمایل / پایان داستان مردی که یگانه بود در نثر و نقد حتی با طعم پرخاش / لذت دنیا توأم با رنج فراق فروغ "ژان لوک گدار" درگذشت / یکی از آخرین بازماندگان بزرگ سینما لیلی گلستان: پدرم را به خاطر مهاجرتش از ایران نمی‌بخشم / کتاب "زندگی، جنگ و دیگر هیچ" یک‌شبه معروفم کرد (+ فیلم) فیلمی از زندگی ابراهیم گلستان با همراهی ژان لوک گدار تماشاخانه

رفاه عجیب سگ‌ها در چین / از لباس عروس 13700 دلاری، تا داشتن دوستان رباتیک (فیلم)

وقتی موسیقی انسانیت می‌آموزد / مردی که همه عمر تنبک زد و ریتم‌های زندگی‌اش را خلق کرد (فیلم)

فیلم های دیگر
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند 2
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند 3
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند 4
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند 5
ماجرای ارتباط خاص ابراهیم گلستان و ژان لوک گدار در یک فیلم مستند 6