پنج‌شنبه 8 آذر 1403

ماجرای پشت در دانشگاه ماندن شفیعی کدکنی چه بود؟

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

استاد وقتی با در بسته مواجه شدند، برگشتند و به خیابان انقلاب رفتند. دانشجویان منتظر و نگران چنین خیال کردند که به منوال متعارف روزهایی که برای ورود به دانشگاه سختگیری می‌شود، دیروز از استاد کارت خواسته‌اند و لابد ایشان کارت به همراه نداشتند و در نتیجه نتوانستند وارد دانشگاه شوند و به کلاس بیایند. کل ماجرا همین بوده است.

پس از اتفاقات رخ داده درباره استاد شفیعی کدکنی، برخی درصدد رفع و رجوع ماجرا برآمده‌اند.

در همین راستا یکی از استادان دانشکده ادبیات این دانشگاه که روز گذشته (سه‌شنبه، 11 دی‌ماه) همزمان با این اتفاق در دانشگاه حضور داشته است در گفت‌وگو با ایسنا، ادعا کرد: به دلیل تجمعاتی که روزهای دوشنبه و سه‌شنبه در نواحی اطراف دانشگاه توسط دانشجویان در اعتراض به حادثه اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد انجام گرفته بود، نگهبانان تمام درهای ورودی دانشگاه تهران با لحن و برخوردی سخت‌گیرانه با مراجعان برخورد می‌کردند که از جمله آن‌ها من و استادان دیگر بودیم.

او می‌افزاید: شفیعی کدکنی برای حضور در کلاسش همانند هر سه‌شنبه با اتومبیلی که او را به دانشگاه می‌رساند با همراهانش می‌خواست از ورودی خیابان قدس وارد دانشگاه شود. آن‌طور که در پیگیری موضوع به من گفته شد، بعد از مدتی طولانی که ایشان سعی در تلاش و هماهنگی برای ورود به دانشگاه داشتند، در نهایت به همراهان‌شان اجازه ورود داده نشده و ایشان که از این وضعیت ناراحت می‌شود، آن‌جا را ترک می‌کند. دانشجویان هم پس از مدت زیادی انتظار در کلاس مطلع می‌شوند که استاد نتوانسته به دانشگاه وارد شود.

این استاد دانشگاه همچنین می‌گوید: سال‌ها قبل هم علامه همایی پس از بازنشستگی برای رفع مشکلات استادان به دانشگاه می‌آمد که یک‌بار نگهبان با او برخورد می‌کند که چرا در ساعت غیراداری وارد دانشگاه می‌شود و همین برخورد نگهبان سبب قطع ارتباط علامه همایی با دانشگاه تهران می‌شود.

اما میلاد عظیمی روایت دیگری را از این ماجرا نقل می‌کند. او در صفحه شخصی‌اش در مطلبی با عنوان «توضیحی درباره خبر ممانعت از حضور استاد شفیعی کدکنی در دانشگاه» نوشته است: «ساعت دو بامداد امروز یادداشتی نوشتم درباره ممانعت از حضور استاد شفیعی کدکنی در دانشگاه در روز سه‌شنبه یازدهم دی. مطلبم مستند بود به پیغام‌های فراوانی که دانشجویان برایم فرستاده بودند. در یادداشتم نوشته بودم: «آن طورکه دانشجویان نقل کردند - و العهد علی الراوی - استاد چون کارت پرسنلی به همراه نداشت، نتوانست وارد دانشگاه شود».

صبح که از خواب بیدار شدم دیدم دو دوست بسیار موثق پیام دادند که موضوع چنان نبوده که مطرح شده است. در نتیجه بعد از تحقیق و مطمئن شدن، همان اول صبح پستم را حذف کردم. اما پر شدن فضای مجازی از این خبر نادرست موجب شده که این چند سطر توضیح را بنویسم.

واقعیت این است که چنین نیست که استاد شفیعی را به دانشگاه راه نداده باشند یا به دلیل به همراه نداشتن کارت پرسنلی مانع از ورود ایشان به دانشگاه شده باشند. ماجرا این بود که آن دری که استاد با ماشین از آن وارد دانشگاه می‌شوند، بسته بود و اصلا دربان و نگهبانی حاضر نبوده که از استاد کارت مطالبه بکند یا نکند.

استاد وقتی با در بسته مواجه شدند، برگشتند و به خیابان انقلاب رفتند. دانشجویان منتظر و نگران چنین خیال کردند که به منوال متعارف روزهایی که برای ورود به دانشگاه سختگیری می‌شود، دیروز از استاد کارت خواسته‌اند و لابد ایشان کارت به همراه نداشتند و در نتیجه نتوانستند وارد دانشگاه شوند و به کلاس بیایند. کل ماجرا همین بوده است.

از یک منظر این همه بازتاب به این خبر امیدبخش است؛ نشان می‌دهد مردم ما چقدر خادمان فرهنگ ایران را دوست دارند.»