متولیان فرهنگ و هنر دست نسل جدید را بگیرند

یک جانباز و نویسنده جنگ می گوید جوانانی هستند که در مسیر انقلاب اسلامی و شهدا قدم برمی‌دارند و برای تحقق مسیرشان نیاز است متولیان حوزه فرهنگ و هنر دست هنرمندان نسل جدید را بگیرند.

خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب: جنگ هشت ساله دفاع مقدس دانشگاه بزرگی بود که خیل عظیمی از افراد آن فارغ‌التحصیل شده و مدرک رشادت و شهامت را دریافت کردند و پس از پایان جنگ نیز بر عهدی که با امام خود بسته بودند، پایبند بوده و از مسیر امن الهی و قطار انقلاب اسلامی خارج نشدند.

یکی از یادگاران باقیمانده از آن دوران، رزمندهای است که در سن 13 سالگی با دست بردن به شناسنامه خود، راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌شود و در عملیات مهمی نیز حضور داشته و حماسه آفرینی می‌کند.

آشنایی ما با محمدرضا احمدی، مربوط می‌شود به نخستین رویداد هنر و رسانه راهیان نور که در باغ موزه انقلاب اسالامی و دفاع مقدس تهران با حضور جمعی از هنرمندان سراسر کشور برگزار شد.

در مراسم افتتاحیه برنامه، مجری او را به عنوان کوچکترین رزمنده لشگر 17 علی ابن ابیطالب (ع) و همرزم شهیدانی همچون سردار مهدی زین الدین و حاج مهدی ناصری معرفی کرد و در ادامه به حاضران نیز این مطلب را یادآور شد که او پس از پایان جنگ هم با قدم گذاشتن در مسیر هنر، آثار ارزنده‌ای را در حوزه دفاع مقدس تولید کرده است.

از نویسندگی در حوزه ادبیات پایداری گرفته تا تولید نماهنگ و حضور در کارهای هنری مانند اجرای نمایش و ایفای نقش در مستندهایی که با مضامین دفاع مقدس و شهدا تولید شده است، بخش کوچکی از فعالیت‌های او بعد از جنگ تحمیلی به شمار می‌رود.

او علاوه بر اینکه درحال حاضر کارهای مختلف هنری را دنبال می‌کند، به یاد همرزمان شهیدش روایتگری انقلاب را نیز برعهده دارد. این‌طور می‌شود استنباط کرد که رزمنده دیروز میدان نبرد با دشمن، امروز در جنگ نرم و شبیخون فرهنگی نیز به عنوان یک افسر مطیع رهبری حضور دارد و همچنان معتقد است که جنگ ادامه داشته و برای حفاظت از خاک و کشور باید ایستادگی کرد تا روزی پرچم این انقلاب به دست صاحب اصلی آن برسد.

در ادامه گفت وگوی ما با این هنرمند و جانباز دفاع مقدس را می‌خوانید؛

* آقای احمدی برای نخستین بار چه سالی عازم جبهه شدید؟

در سال 1363 هنگامی که 13 سال سن داشتم، برای نخستین بار به جبهه اعزام شدم. از ابتدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و همچنین آغاز جنگ تحمیلی که ابتدای دوران ورود به نوجوانی بنده بود، با صحبت‌هایی که از خانواده می‌شنیدم و همچنین اتفاقاتی که در محل زندگی ما رخ میداد تا مردم از زیر سلطه ژیم شاهنشاهی نجات پیدا کنند، با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شدم و این مسأله باعث شد که با علاقه فراوانی در برنامه‌های انقلاب حضور داشته باشم و در همین ایام بود که وارد پایگاه بسیج محله شده و فعالیت‌های خودم را آغاز کردم؛ از پارچه‌نویسی برای برنامه‌های مختلف فرهنگی به ویژه مراسم تشییع پیکر پاک شهدا گرفته تا خواندن مقاله و حضور در گروه‌های سرود و نمایش‌های انقلابی و اجرا در مکان‌های مختلف، از جمله کارهای من در آن سال‌ها بود.

همزمان با این روزها، شاهد حضور دوستانم در اردوهای آموزش نظامی بسیج بودم که با هدف افزایش آمادگی رزمی برگزار می‌شد و شرایط جنگی در کشور نیز این مسأله را بیشتر در من تقویت می‌کرد که ضمن حضور در این برنامه‌های آموزشی، برای پیوستن به خیل رزمندگان جبهه نیز تلاش داشته باشم.

طولی نکشید که پسرعمویم، حسنعلی احمدی که از بسیجیان غیور و فرمانده پایگاه بسیج محله بود، در آن ایام و در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید و این موضوع باعث شد که رغبت و انگیزه بنده برای حضور در جبهه برای نبرد با دشمن، دوچندان شود و پس از آن چندین بار برای ثبت نام جبهه اقدام کردم که متأسفانه هربار به دلیل جثه کوچک و سن و سال کمی که داشتم، مانع از اعزام بنده به جبهه می‌شدند تا اینکه در نهایت با دستکاری در شناسنامه‌ام و همچنین پافشاری و اصراری که برای این موضوع داشتم، در سال 1363 به جبهه عازم شدم.

* در چه عملیاتی و کدام مناطق حضور داشتید و در کدامیک از آنها جانباز شدید؟

از سال 1363 تا سال 1365 به مدت سه سال در جبهه بوده و در عملیات مختلفی مانند کربلای چهار و پنج و همچنین عملیات والفجر هشت که عملیاتی استراتژیک و مؤثر در منطقه اروندرود که مرز آبی بین عراق و ایران است، حضور داشتم.

در عملیات والفجر هشت یا همان فتح فاو در بهمن ماه سال 1364 و در حین پاتک سنگین گارد ریاست جمهوری رژیم بعث عراق در سه راهی فاو - ام القصر و در اثر حملات وآتش سنگین دشمن مصدوم شیمیایی شدم؛ همچنین در عملیات کربلای پنج در سال 1365 و در منطقه عملیاتی شلمچه، پس از عبور از نهر دو عیجی و در جزیره بوارین و ام الطویل عراق که رزمندگان لشگر 17 علی ابن ابیطالب در محاصره شدیدی قرار داشتند، بر اثر سنگینی حجم آتش دشمن، زخمی شدم.

* عمده فعالیت‌های شما پس از پایان جنگ هشت ساله دفاع مقدس چه بود؟

پس از پایان جنگ تحمیلی و از سال 1367 تا هم اکنون در مسیر حفظ ارزش‌های انقلاب، شهدا و نشر فرهنگ معنوی دفاع مقدس، در زمینه‌های فرهنگی و هنری در میان اقشار مختلف و در فضاهای متنوع جامعه ازجمله مدارس ابتدایی، متوسطه اول و دوم، دانشگاه‌ها، اردوهای راهیان نور، حلقه‌های صالحین و یادواره‌های شهدا اقدام به روایتگری حماسه آفرینی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس می‌کنم و به عنوان جامانده‌ای از غافله شهدا در باغ موزه دفاع مقدس تهران نیز برای بازدیدکنندگان از حال وهوای آن روز جبهه‌ها خاطراتی را بیان می‌کنم.

همچنین در کنار این فعالیت‌ها اقدام به نگارش کتاب در حوزه ادبیات پایداری و ترانه سرایی و تولید محتوا در خصوص جنگ هشت ساله دفاع مقدس داشته ام؛ یکی دیگر از کارهای هنری من حضور به عنوان بازیگر در نماهنگ‌هایی است که با مضامین شهدا تولید شده که بیشتر آنها نیز از آثار هنری بنده است.

* چه چیزی باعث شد به سمت نگارش کتاب در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس بروید؟

در راستای تحقق منویات و فرمایشات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که همواره تأکید بر این موضوع داشتند تا خاطرات رزمندگان و خانواده های معظم ایشان ثبت و ضبط شده و برای همیشه در تاریخ ماندگار باشد، در سال 1395 اقدام به نگارش کتاب بازمانده گردان عشق یا همان قهرمان کوچک کردم که این کتاب اشاره به عملیات مهم و استراتژیک آبی - خاکی والفجر هشت دارد و خاطرات نوجوان 13 ساله این عملیات و صحنه های وصف ناپذیر و حوادث آن روزهای پُرخاطره را برای مردم عزیزمان روایت می‌کند که به لطف خداوند متعال این کتاب مورد استقبال بسیار خوب نوجوانان و جوانان در سطح کشور واقع شده و در فصل‌های دیگر کتاب تصاویری از آن دوران غرورآفرین و همچنین اشعار و دلنوشته‌های خودم با محوریت شهدا به چاپ رسیده است.

* از نماهنگ‌هایی هم که با مضمون شهدا و دفاع مقدس تولید کرده‌اید بگویید.

تاکنون موفق به تولید چند عنوان نماهنگ با محوریت دفاع مقدس و شهدای گرانقدر شده‌ام که به برخی از شاخص‌ترین آنها اشاره می‌کنم. نماهنگ غیرت چمران اشاره به بخشی از زندگینامه شهید مصطفی چمران دارد که علاوه بر کارگردانی این مستند، بازیگر نقش این شهید را نیز برعهده داشته و به این کسوت افتخار می‌کنم؛ چراکه شهید چمران از شهدای شهر ما بود و نگاه ویژه این شهید عزیز باعث شد که این نماهنگ از بیشتر شبکه‌های رسانه ملی پخش شده و هرساله در سالروز شهادت شهید چمران نیز مجددًا پخش می‌شود که رونمایی از این نماهنگ همزمان با سالروز شهادت شهید در سالن وزارت کشور با حضور مسئولین عالی رتبه کشور برگزار شد.

یکی دیگر از نماهنگ‌های تولیدی به عنوان شهید املاکی است که از این نماهنگ در کنگره ملی هشت هزار شهید استان گیلان و در زمان حیات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی رونمایی شد. همچنین نماهنگ دلتنگی جانباز نیز با محوریت جانبازان شیمیایی تولید شده است و چون افتخار بنده نیز این است که در ایام دفاع مقدس به درجه جانبازی شیمایی نائل آمدم، سعی کردم گوشه‌ای از زندگی و سختی‌ها و دردهای هر روز و شب این عزیزان را که خودم هم همدرد آنها هستم را به تصویر بکشم.

اما نماهنگ پرواز عاشقانه نیز متعلق به شهدای گرانقدر و سرافراز غواصان مظلوم دست بسته در عملیات کربلای چهار است که این نماهنگ به مناسبت هفته دفاع مقدس در شبکه پنج سیما رونمایی و به صورت زنده اجرا شد.

* اگر نکته نگفته ای هم مانده از شما بشنویم.

پس از سال 1367 مقام عظمای ولایت مسأله تهاجم فرهنگی دشمن و جنگ نرم را عنوان کردند و یادآور شدند که نبرد با دشمن همچنان ادامه دارد و باید برای ایستادگی در برابر این هجمه ها، آمادگی الزم و کافی را داشته باشیم. نحوه نفوذ دشمن در شبیخون فرهنگی به کشور ما با جنگ سخت هشت ساله دفاع مقدس بسیار متفاوت است و این بار درصدد آسیب رساندن به اعتقادات و باورهای مردم ما هستند که در این زمینه پول‌های زیادی را نیز هزینه کرده اند.

یکی از این اقدامات تولید محتواهایی است که نوجوانان و جوانان ما را فریب داده و آنها را از انقلاب و اسلام دور می‌کند؛ به نظر من راهکار مؤثر برای این اقدام تولید محتواهایی فاخر و امروزی برای نسل جدید است.

پس از جنگ دنبال تولید آثار هنری با محوریت شهدا بودم، به صورت کامل در جریان هزینه های سنگین تولید یک اثر هنری هستم و قطعاً در این خصوص نیاز به حمایت سازمان‌های فرهنگی است. در کنار آن شاهد ورود نوجوانان و جوانانی به این عرصه هستیم که با عشق و علاقه وارد میدان شده و در مسیر انقلاب اسلامی و شهدای گرانقدر قدم برمی‌دارند و به دنبال معرفی این افراد هستند و برای تحقق این مسأله نیاز است که متولیان حوزه فرهنگ، دست هنرمندان نسل جدید را بگیرند و حمایت های لازم را از آنها داشته باشند.