«مجمع الادوار» خواندنی شد / طرح نکتههای متفاوت در یک کتاب
یکی از نویسندگان و پژوهشگران عرصه موسیقی از تدوین و انتشار مجموعه کتابهای «مجمع الادوار» در قالب سه بخش متفاوت تئوری موسیقی خبر داد.
یکی از نویسندگان و پژوهشگران عرصه موسیقی از تدوین و انتشار مجموعه کتابهای «مجمع الادوار» در قالب سه بخش متفاوت تئوری موسیقی خبر داد.
شهاب منا ناشر، نویسنده و پژوهشگر موسیقی در گفتگو با خبرنگار مهر از بازنویسی و انتشار مجموعه کتابهای «مجمع الادوار» به تالیف و تتبع مهدی قلی هدایت (مخبر السلطنه) خبر داد و گفت: مجمعالادوار، تألیف و تتبع مهدیقلی هدایت، اثری است نظری که در سه بخش «احوالالنغم»، درباره فیزیک صوت، فواصل، «تألیفالنغم»، درباره تئوری موسیقی قدیم ایران و تئوری موسیقی غربی و «در تحقیق وضعیت حاضره»، درباره تئوری موسیقی دستگاهی تدوین شده است. این مجموعه کتاب ضمیمهای با عنوان «رساله ابجدی در کتابت موسیقی» نیز دارد که به شرح خط موسیقی ابداعی هدایت میپردازد.
وی افزود: این سه جلد کتاب در سال 1317 بهصورت یک جلد واحد بهصورت چاپ سنگی منتشر شده بود که بنده براساس اسکن دو نسخه آن، موجود در کتابخانه مجلس سنا و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، متن را بازنویسی کردهام. این بازنویسی هم شامل حروفنگاری تایپی، نتنویسی کامپیوتری، ترسیم کامپیوتری نمودارها و شکلها، افزودن فهرست لغات عربی و اصطلاحات موسیقایی و درج آنها در ابتدای هر بخش، تصحیح و تکمیل فهرست اشخاص و اصطلاحات مندرج در انتهای کتاب (نگاشته مؤلف)، تصحیح اشکالات تایپی و گاه افزودن توضیح بر نوشته مؤلف بهصورت زیرنویس است.
این ناشر و پژوهشگر موسیقی توضیح داد: از آنجا که حجم این سه مجلد در نسخه اصل بیش از پانصد صفحه بود و به دلیل افزایش قیمت کتاب امکان خرید علاقهمندان و استقبال از اثر کم میشد و نیز اینکه موضوعات هریک از سه فصل بهصورت جداگانه از هم نیز قابلیت ارائه و استفاده دارند، در ارائه بازنویسی اثر آنرا در سه مجلد جداگانه ارائه کردم که علیرغم افزودهها، مجموعاً تعداد صفحات آن حدود هشتاد صفحه از دستنویس کمتر شد.
منا بیان کرد: علیرغم اینکه هدایت، مجمعالادوار را در سال 1317 خورشیدی چاپ کرده، زبان او غامض و سرشار از واژگان عربی غیرمعمول در فارسی معاصر است. چون زبان مردی میماند که از قرنها قبل آمده و پدیدههای نوین را به آن زبان شرح میدهد! افراط در عربینویسی و ترجیح آن به استفاده از واژگان فارسی در نوشتههای قاجار و مراسلات آن دوره بهوفور بهچشم میخورد و احتمالاً این رویه در متن هدایت نیز متأثر از این موضوع است. ازاینرو، در ارائه مستقل هریک از سه جلد مجمعالادوار، پیش از شروع متن فهرستی از لغات عربی و اصطلاحات موسیقایی بهکاررفته و معانی آنها را بهتفکیک براساس محتوای هر جلد افزودهام تا متن برای خواننده قابل استفاده باشد.
وی با اشاره به دیگر جزییات این کتاب اظهار کرد: تعدادی از اصطلاحاتی که هدایت در سه نوبت مجمعالادوار بهکار برده در فرهنگ اصطلاحات موسیقی ایرانی تاکنون درج نشده و به جاست اکنون که مجموعه اصطلاحات بهکاررفته در کتاب وزین مجمعالادوار استخراج شدهاند این اصطلاحات نیز به فرهنگ اصطلاحات موسیقی ایرانی افزوده شوند.
این پژوهشگر موسیقی درباره نحوه بازنویسی مجموعه کتابهای مجمع الادوار موسیقی گفت: تمام تلاش خود را به کار گرفتم تا کتاب هیات پیشین خود را حفظ کند. ازاینرو، از قلم نسخ قرآنی استفاده کردم که به دستخط مندرج در نسخه چاپ سنگی نزدیک باشد و پیوستگی و جدانویسی کلمات را مطابق با نسخه چاپ سنگی رعایت کردم و آنرا به رسمالخط کنونی برنگرداندم.
منا در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: از جمله نکات بسیار جالب مجمعالادوار واژهگزینیهای هدایت برای اصطلاحات موسیقی غربی به عربی و فارسی برای اولینبار در موسیقی ایرانی است که بیش از همه آنرا در مجلد دوم مطرح کرده است. از معادلهای عربی و فارسی زیبای او میتوان به «تکآهنگی» (هوموفونی)، «همآهنگی» (پولیفونی)، «فراهنگی» (هارمونی)، «مایه» (تنیک)، معادلسازی برخی اصطلاحات تُندا، از جمله «بشتاب» ((Presto، «پردهشکستن» (مدولاسیون)، «میانپرده» (نیمپرده)، «دستان سفید» و «دستان سیاه» (شستی / کلاویه سیاه یا سفید پیانو)، «جنبش» در انگشت (ویبره)، «خانه» (میزان)، «یگاه» (اونیسون)، «اربعاوتار» (تتراکورد) و «میزانالنغمه» (دیاپازن) اشاره کرد.
این نویسنده موسیقی ضمن ارائه توضیحاتی مبسوط درباره بخش سوم این کتاب، بیان کرد: متمایزترین بخش مجمعالادوار بخش سوم آن است که جزو اولین متون منتشرشده درباره تئوری موسیقی دستگاهی است که برخلاف رویکرد مکتب وزیری برای تئوریزه کردن موسیقی دستگاهی، برمبنای تئوری موسیقی غربی سعی کرده تئوری موسیقی ایرانی را از دل موسیقی پیشادستگاهی و با نگاه درونفرهنگی استخراج کند. چند دهه بعد، دیگر موسیقیشناسان سعی کردند با این نگاه تئوری موسیقی ایرانی را تشریح کنند و در این باب اثر هدایت و نگاه او چندان که باید مطرح نشده و مغفول مانده است.