مدرسه ای که جهانی شد
طراحی مدرسه روستای «سیدبار جدگال» سیستان و بلوچستان نامزد جایزه جهانی آقاخان سال2022 شد.
همشهری: نزدیک به 2سال از زمانی که یکصدمین مدرسه ابتدایی پویش «ایران من» به همت خیران و با حمایت فعالان بخش خصوصی در روستای «سیدبار جدگال» بخش پلان استان سیستان و بلوچستان افتتاح شد، میگذرد. پس از اینکه طراحی این مدرسه زیبا سال گذشته توانست رتبه نخست جایزه معمار 1400 در بخش عمومی را بهخود اختصاص دهد، حالا خبر از نامزدی طراحی آن در جایزه جهانی آقاخان سال2022 میرسد. این جایزه روی شیوههای بومی، اسلامی و راهبردهای معماری سنتی و مدرن و تأثیر آن بر توسعه متمرکز است.
مدرسهای برای آینده مدرسه «ایران من 100» همزمان با آغاز سال تحصیلی 1400-1399 با حضور افراد محلی و دانشآموزان روستا به بهرهبرداری رسید. این پروژه با رویکرد توسعه درونزا و با نگاه چندکاربردی به فضای کالبدی مدرسه از سال1396 آغاز و بعد از مراحل پژوهشی و بررسیهای محلی فاز اجرایی آن اجرا شد. مینا کامران، مدیر اجرایی پروژههای «مدرسه ایران من» میگوید: «ما در این روستا با آدمهایی مواجه بودیم که قصد ایجاد تغییرات مهمی در زندگی خودشان داشتند و میخواستند کیفیت زندگی در سیدبار را چند پله بالاتر ببرند. در سالهای ساخت مدرسه زنان در تأمین معیشت بسیار فعال شدند. بچههای روستا تغییر زیادی کردهاند. دختران روستا آموزشهای زیادی دیده و نسبت به آینده خود آگاهتر شدهاند. من مطمئنم نسل بعدی روستا افراد موفقتری خواهند بود.»
نقاشی مدرسه رویایی طراح و معمار مدرسه روستای سیدبار جنگال آرش علیآبادی است؛ معمار هنرمندی که بیش از 3سال با تیم همراه خود برای این طرح زیبا وقت گذاشته و حالا آن را پروژهای فراتر از یک مدرسه و محلی برای آموزش میداند. علیآبادی 3محور مهم را در طراحی و ساخت مدرسه سیدبار جدگال برمیشمرد و به همشهری میگوید: مدرسه بهعنوان نهاد آموزشی برای ما یک پروژه اجتماعی بود و از سوی دیگر با توجه به اینکه در کنار آن کار تسهیلگری هم انجام میشد یک مسئولیت اجتماعی به شمار میرفت. مرکز محله بودن و از سوی دیگر ایجاد یک تجربه جدید برای مخاطب نکات دیگری بود که در طراحی مدرسه مدنظر قرار گرفت. این معمار و طراح درباره آشنایی با روستا پیش از طراحی مدرسه میگوید: مرحله اول آشنایی صحبت و معاشرت با اهالی و سبک زندگیشان بود و در همین مدت با بچهها در سنین مختلف صحبت کردیم و از آنها خواستیم با گل همانجا مدرسهای که دوست دارند بسازند. از معلمها هم خواستیم به بچهها بگویند یک نقاشی از مدرسه ایدهآل خود بکشند تا با فضای ذهنیشان آشنا شویم. مرحله بعد از نگاه تیم پویش ایران من و همینطور طراح و معمار مدرسه این بود که مکان ایجاد شده فقط یک مدرسه نباشد و به مرکز محله و فعالیتهای اجتماعی روستا تبدیل شود. علیآبادی با بیان اینکه در کنار طراحی و ساخت مدرسه از قابلیت سوزندوزی محلی اهالی هم استفاده شد، ادامه میدهد: برای توانمندسازی زنان روستا سوزندوزی مورد توجه قرار گرفت و در پی آن صفحه اینستاگرامی بانوک راهاندازی شد. این کار یک اتفاق اقتصادی بود که اتفاقا درآمد آن به ساخت مدرسه هم کمک زیادی کرد.
به نام مدرسه، به نام روستا بچههای روستای سیدبار جدگال پیش از این یک مدرسه قدیمی با عمر چند دهه داشتند که فقط دیوار بود و در و پنجره و امکانات درست و حسابی نداشت. حالا اما آنها در فضایی نزدیک به 500متر یک مدرسه 4کلاسه دارند که در کنار کلاسهای درس کتابخانه و فضاهای چندمنظوره ازجمله یک اقامتگاه گردشگری هم دارد. علیآبادی درباره فضاهای غیردرسی مدرسه توضیح میدهد: برای ما مهم بود مدرسه به مرکز اجتماعی تبدیل شود و حالا همین اتفاق افتاده و علاوه بر اینکه فضای آموزش و بازی بچههاست، اهالی عصرها و شبها که هوا متبوع است در آن جمع میشوند، جشن و موسیقی زنده برگزار و از فضاهای آن استفاده میکنند. ایجاد اقامتگاه گردشگری در مدرسه هم بهگفته او، با هدف کمک به اقتصاد روستا و از سوی دیگر تبدیل مدرسه به یک پروژه درآمدزاست تا بتواند هزینه نگهداری خود را هم تامین کند.
مشکلات ساخت ساخت مدرسه روستای سیدبار جدگال البته در کنار همه زیباییهای خود سختیهایی هم داشته است؛ دوری از مراکز تامین مصالح و نیروی کار هزینههای ساخت این مدرسه را بهمراتب بیش از پروژههای مشابه در مکانهای دیگر کرده است. با وجود این، علیآبادی توضیح میدهد که گرچه اسکلت ساختمان با کمک گروهی غیربومی اجرا شده است، اما لایه نهایی بنا با سیمگل (ترکیبی از سیمان، خاک منطقه و کاه) از سوی خود روستاییان انجام شد تا در آینده هم اگر بنا بر اثر اتفاق نیاز به تعمیر یا مرمت داشت خودشان بتوانند آن را اصلاح کنند.
دیوار، نقدی به آموزش مهمترین ویژگی بصری مدرسه روستای سیدبار جدگال را میتوان دیوارهای آن دانست که یک دیوار بسته نیستند. علیآبادی توضیح میدهد: تفسیر ما از این دیوار چنین نبود که بهعنوان یک حریم مدرسه را از محیط اطرافش جدا کند. ما بهدنبال ساخت یک محیط دمکراتیک آموزشی بودیم و قصد داشتیم این ایده را جا بیندازیم که آموزش فقط در داخل دیوارهای مدرسه اتفاق نمیافتد.
مدرسه روستا حالا به واسطه پنجرهها و طراحی دایرهایشکل خود شاهد وزش باد بسیار خنک است، در و حریم بستهای ندارد و اهالی میتوانند در کنار دانشآموزان به راحتی از کتابخانه، سایت و امکانات آن استفاده کنند. مدرسه حالا همانی است که باید میشد؛ نقطه عطفی برای اینکه نسل آینده سیدبار جدگال افراد موفقتری باشند.