جمعه 2 آذر 1403

مدیر مؤسسه معنا: باید با مردم بر اساس آگاهی، اقناع و مفهوم تفاهم صحبت کنیم

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
مدیر مؤسسه معنا: باید با مردم بر اساس آگاهی، اقناع و مفهوم تفاهم صحبت کنیم

به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیت‌های دینی خبرگزاری فارس نشست چهارم از مجموعه نشست‌های هم‌عزم، با موضوع «گفتمان‌سازی پیشرفت، از معنا تا فرایند» با حضور حجت‌الاسلام علی محمدی، مدیر مؤسسه معنا و هانی ایرانمنش، مدیر مرکز گفتمان‌سازی پیشرفت، در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد.

مساله محوری این نشست، ادبیات گفتمان در منظومه مفاهیم انقلاب اسلامی بود، این‌که چه نیاز عینی در این برهه انقلاب اسلامی، باعث خلق این واژه شده است و این واژه با واژه‌های پیشینی مانند تبیین، اقناع و تبلیغ چه نسبتی دارد.

حجت‌الاسلام محمدی، مدیر مؤسسه معنا، گفتمان‌سازی را این‌گونه تعریف کرد: آقا در مفهوم گفتمان‌سازی، همین یکی دو سال اخیر هم فرمودند، گفتمان‌سازی یعنی یک اموری را متفاهم عرف اجتماعی کنید. این مفهوم تفاهم، در جان‌مایه گفتمان‌سازی مبتنی بر اندیشه مردم‌سالاری باید نهادینه شود. آقا می‌گوید تبلیغ برای اسلام یک تفاوت جوهری با تبلیغ در غرب دارد، آن‌جا مبتنی بر پروپاگاندا است و کاری که می‌کند، کنترل است ولی اسلام این را قبول ندارد. در اسلام باید آن عنصر اصلی، آگاهی و اقناع باشد، شما باید مبتنی بر آگاهی و اقناع و مفهوم تفاهم صحبت کنید.

هانی ایرانمنش، مدیر مرکز گفتمان‌سازی پیشرفت، مقام معظم رهبری را واضع این ادبیات دانستند و اهمیت آن را این‌گونه برشمرد: خیلی فرق می‌کند به پدیده حرکت‌های نهضتی تحول‌گونه منطقه، بگویید بهار عربی یا بگویید بیداری اسلامی. این دو واژه بارهای گفتمانی متفاوتی می‌سازد که نظام تحولات و تطورات و تغییرات را دستخوش تغییرات جدی می‌کند. وقتی گروه‌های علمای اسلام جمع شدند، اولین توصیه ایشان به آن‌ها این بود که واژه‌سازی کنید و اینجا یکی از کارهای مهم شما در بیداری اسلامی، واژه‌سازی است و سپس نهادسازی.

در ادامه نیز با ذکر نمونه‌هایی از فناوری‌های گفتمانی، یکی از دلایل این که چرا امروز نمی‌توانیم حرف پیشرفت را به مثابه یک گفتمان خیلی قوی پیش ببریم، گفت: اساساً استعمار یکی از اصلی‌ترین ایده‌های گفتمانی‌اش، الیناسیون بوده است. یک از خود بیگانگی بزرگی، یک گم‌گشتگی بزرگی که نسیان اجتماعی در آن رقم خورده و کاری کرده که مردم رجوع به خود و تبارشان نداشته باشند و بی‌تبار شوند. وقتی بی تبار شد، حالا آماده پذیرش بسیاری از مفاهیم جدید است. الان هزار سال تمدنی، در اندیشه مردم ما گم شده است. یکی از مسائل بسیار اساسی پیشرفت، این خودآگاهی تاریخی، خودآگاهی تمدنی است. یکی دیگر از موضوعات که به نظرم مهم است، مسئله بازآفرینی هویت است و گره زدن بازآفرینی هویت با زنجیره های صنایع فرهنگی است. ما چرا امروز در جمع پیشرفت نمی‌توانیم حرف پیشرفت را به مثابه یک گفتمان خیلی قوی پیش ببریم، به مثابه گفتمان تحول آفرین و تمدنی و امیدساز و حرکت آفرین و تکانه ساز، چرا نمی‌توانیم؟ یکی از دلایلش این است که سراغ این فناوری‌های گفتمانی نمی‌رویم.

او یکی دیگر از دلایل عدم توفیق در این مساله را، نظام تحلیلی متفاوت دانست و گفت: بیانیه گام دوم چرا مورد بی‌اهمیتی قرار گرفت؟ یکی از پاسخ‌هایی که می‌توانم به این پرسش بدهم این است یک روایت غلطی در جامعه ما، در میان عناصر انقلابی حاکم است که نمی‌تواند با این همراه شود و یک اختلاف نظر مهم از روایت جامعه است که بین ما و حضرت آقا وجود دارد. خیلی ساده بگویم، حضرت آقا با یک تاکیدات بی‌نظیری و با استشهادهای متعددی تاکید دارند که جوان امروز و نوجوان امروز، از جوان زمان جنگ و دفاع مقدس، کماً و کیفاً بهتر است. اساساً این خطاب را حزب الله، به عنوان حلقه میانی نمی‌تواند دست بگیرد چون نظام تحلیلی متفاوتی دارد و وقتی من یک همچین تحلیلی دارم، اساساً بیانیه شأنش می‌شود یک متن تشویقی تشریعی روحیه دهنده.

حجت‌الاسلام محمدی در مورد مفهوم گفتمان و الزامات آن، عنوان کرد: به نظرم یکی از چیزهایی که یک مقدار مغفول واقع می‌شود، فهم ادبیات‌ها و مفاهیمی است که توسط آقا دارد ارائه می‌شود. یک تفاوتی باید قائل شویم بین مفهوم گفتمان و مفهوم حرکت همه. ببینید این‌که همه یک حرکتی بکند با این‌که همه یک حرکت بکنند، فرق می‌کند. مفهوم حرکت و آن حرکت عمومی که ما در انقلاب اسلامی داریم راجع بهش صحبت می‌کنیم، به تعبیر آقا مبتنی بر مفهوم ایده مکملیت و ایده زوجیت است نه مبتنی بر ایده تضاد و ایده رقابت مبتنی بر یک رقابت واگرا. ما اساساً با چه عقلانیت و دعوت و محتوایی، می‌خواهیم گفتمان‌سازی کنیم تا آن حرکت عمومی شکل بگیرد؟ تعبیری که آقا در چند روز گذشته به کار بردند که ما نیاز به یک هدف‌گذاری دقیق و توانبخشی معرفتی برای مشارکت مردم و به میدان آوردن مردم داریم.

وی ادامه داد: هم‌چنین تفاوت مفاهیمی که رهبری در مرحله‌های مختلف انقلاب اسلامی به کار می‌برند نیز گاهی مغفول می‌ماند، ما یک بار مفهوم حرکت عمومی یا مفهوم گفتمان‌سازی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فناوری‌های ایجاد حرکت عمومی را، در مرحله اول انقلاب اسلامی می‌خواهیم فهم کنیم، یک بار در مرحله نظام سازی (مرحله دوم انقلاب اسلامی) می‌خواهیم فهم کنیم و یک بار هم می‌خواهیم آن را در مرحله دولت سازی (مرحله سوم انقلاب اسلامی) فهم کنیم. تعین این مفهوم، در این سه مرحله چطور تغییر می‌کند؟ در عین حالی که یک جان‌مایه دارد و یک ریشه دارد، ولی اگر به تفاوت سه مرحله توجه نکنیم، باعث زمین‌گیر شدن ماها می‌شود. در مرحله سوم، بسیاری از حرکت‌هایی که مورد نیاز است تا گفتمان شود تا اثری بگذارد، از این جنس است به نظر من، تاکید می‌کنم بسیاری از اتفاقات."

محمدی با ذکر مثال‌هایی افزود: مثال مفهوم نانوتکنولوژی که آقا فرموده بودند یا بحث پیشرفت‌های موشکی. آقا یک جایی می‌گویند ما در اینجا پیشرفت‌های خوبی انجام دادیم و این نتیجه گفتمان‌سازی است. مفهوم نانوتکنولوژی وقتی در گفتمان‌سازی منتهی به این پیشرفت شده که گفتمان با یک چیزی ضرب شده و آن امکانات حاکمیتی است. وگرنه شما اگر صرفاً آن مرحله گفتمان را درست می‌کردید، این ذهنیت ما می‌توانیم، ما انرژی هسته‌ای می‌خواهیم، ما تکنولوژی‌های نو می‌خواهیم، العلم سلطان و... را ایجاد می‌کردید ولی امکانش را فراهم نمی‌کردید، مسئله به مرحله بروز و ظهور نمی‌رسید، به عرصه تحقق در نمی آمد. می‌خواهم مسئله حرکت عمومی را بیاورم ناظر کنم سر این‌که ماجرای حرکت عمومی در گام سوم، به شدت پیوسته هست با مسئله اسلامیت و اصلاح دولت مستقر. اگر این کار را نکنیم، حرکت‌های عمومی می‌شود حرکت‌های پویشی بیرون از مسئله‌های اصلی، می‌شود حرکت‌های نمادین که اتفاقاً به نظر من می‌تواند تا یک حدی هم حاکمیت خوشش بیاید و دولت ازش استقبال کند، چون بی‌خطر است. حرفم این است که حاکمیت یک سطوحی از تصمیم دارد و هوش سیاسی و عقلانیت اجتماعی جامعه باید به حدی برسد و باید ناظر به آن‌ها مطالبه داشته باشد. مسئله این هست که شما چطور می‌خواهید تصمیمات حاکمیت را اصلاح کنید؟ اگر گفتمان‌سازی، فشار به تصمیمات حاکمیت نمی‌آورد که درست تصمیم بگیرد، این بخش غلط است.

در ادامه ایرانمنش ضمن بیان این‌که یکی از چالش‌های جدی پیشرفت، کلان الگوی دولت در جامعه ماست، اشاره کرد: وقتی وارد ایده‌ی جریان حل مسئله می‌شویم، می‌گوییم اصلا ته نقش مردم، مطالبه است دیگر و نهایتا مشارکت در انتخابات است و نهایتا لابی‌گری برای نفوذ دادن بچه ها در حاکمیت است. کانون تربیتی می‌گذاریم تا آدم بسازیم بفرستیم برود در حاکمیت، چون حاکمیت مسئله حل می‌کند. حل مسئله اساسی نظام، بر عهده مردم است و حلقه میانی این‌جا نقش بسیار کانونی پیدا می‌کند. این به این معناست که دولت بی‌معنا است؟ نه، بسیار مهم است. دولت نمی‌تواند تغییرات ایجاد کند؟ نه، بسیار می‌تواند تغییرات ایجاد کند ولی دولت اسلامی باید حاکم بشود و باید متحول بشود و باید بازسازی انقلابی ساختار را بکند تا زمینه به میدان آمدن مردم را ایجاد بکند، زمینه آگاه‌سازی مردم و میدان‌سازی کند برای کنشگری مردم. اینجاست که ما با یک چیزی طرف می‌شویم، دوگانه نظام دیوان‌سالاری و نظام امامت و امت، که هر دو نظام می‌تواند حل مسئله کند، هر دو نظام هم مهم است. اما اصالت در دولت اسلامی با کدام نظام است؟ هر دو، نظام است، داریم راجع به پسانظام‌سازی حرف می‌زنیم، مرحله دولت. ما هر چقدر در نظریه دولت به سمت دیوان‌سالاری حرکت کنیم، به توسعه نزدیک می‌شویم. حالا با این دیوان‌سالاری موجود چه کنیم؟ کارهای متعددی باید انجام بدهیم، کارهای متنوعی باید انجام بدهیم. یک بخشی‌اش باید خیز برداریم برای بهبودش، در بازسازی انقلابی ساختارها.

حجت‌الاسلام محمدی در پاسخ به چگونگی گفتمان‌سازی، فرایند آن را این‌گونه توضیح دادند: گفتمان وقتی می‌خواهد بشود، محتوایش یک طرح تحول است. باید محتوا داشته باشید، طرح باید داشته باشید. طرح تحولی که هم نخبگان در آن جا دارند، هم ضلع حاکمیت، هم آن بخشی که باید به عهده مردم باشد، تعهد پذیری و مسئولیت پذیری مردم است. اما اگر شما آن طرحت، دامنه‌اش نظام حاکمیت رسمی را نگیرد، رخنه‌پوش گندهای تصمیم‌گیری مسئولین می‌شوید. در واقع ایجاد استمرار اراده برای پیشرفت، حتماً نیاز به یک طرح دارد که سهم همه سر جای خودش ادا بشود تا کاریکاتوری رشد نکند. در این‌که این طرح چطور شکل می‌گیرد، حتماً ابلاغی نیست و حتماً مشارکت عمومی می‌خواهد. حتماً مردم اگر در فرایند چالش، اولویت چالش‌هایشان، در مرحله ریشه‌یابی‌هایشان و در مرحله نوآوری‌های اجتماعی و خلاقیت‌ها و در مرحله اثربخشی و مطالبه‌شان، حضور نداشته باشند، حتماً این طرح یک طرح ابلاغی از بالا به پایین خواهد بود. حتما یک فناوری اجتماعی می‌خواهد ولی این غیر از این است که من متکثر کنم و حرکت عمومی را بی موضوع کنم.

وی هم‌چنین عنوان کرد: ایستادن در مقابل طرح توسعه، حتماً طرح نظری می‌خواهد و این طرحی که آقا در تحول می‌گوید که تحول، بنیاد می‌خواهد. تحول، مبنا می‌خواهد. در جمع اندیشکده‌ها، که خدمت آقا رسیده بودند، اولین چیزی که آقا بهشان گفته بود، این است که وقتی دارید حل مسئله می‌کنید، چطور اتصال خودتان را به بنیادهای نظری انقلاب اسلامی حفظ می‌کنید.

ایرانمنش نیز فرایند این گفتمان‌سازی را این‌طور توصیف کرد: گفتمان‌سازی خیلی مهم می‌شود چون مهم‌ترین فناوری دولت می‌شود، چون دولت مهم‌ترین مسئله‌اش به میدان‌آوردن مردم است و اینجاست که بیشتر از این‌که هی از این لابی به آن لابی و از این طرح به آن طرح بچرخد که این‌ها هم مهم است، نفی‌اش نمی‌کنم، ولی بیش از این، مهم‌ترین مسئله‌اش می‌شود این‌که من مردم را چگونه به میدان بیاورم. نقش آفرینی مردم، هم در مقام تصمیم‌سازی هم در مقام اجرا هم در مقام نظارت. کار دولت پشتیبانی و حمایت و میدان‌سازی و این‌هاست، این مسئله‌ی مهمی است. این همان تعبیر نظام انقلابی است، این همان نظام نهضتی است که هم دولت است و هم نهضت است، در هم تنیده است. نظریه مترقی نظام انقلابی است که انقلاب را و نهضت را و کنشگر در برابر این قرار نمی‌دهد، انقلاب را یک مرحله نمی‌بیند که تمام شد، حالا وقت مرحله بعدی دولت است. می‌گوید انقلاب، جاری است. صحبتی که آقا در سال 90 دارند، می‌گویند اول گفتمان‌سازی کنید، بعد نظریه پردازی بکنید. گفتمان و نظریه که شکل گرفت، بعد اجرا راحت می شود. برای تغییر در اجرا، این مقدمه نیاز است. هم حکمرانی خودش در منطق پیشرفت نیازمند گفتمان‌سازی هست، هم ما برای شکستن سد حکمرانی، نیازمند به گفتمان‌سازی هستیم، عین تعبیر آقا در الگوی پیشرفت. هم منطق سوم که در منطق دولت‌سازی، در نظام امامت و امت، ما به شدت نیازمند به گفتمان‌سازی هستیم.

وی با بیان اینکه ما در دوران گذار هستیم، افزود: ما در مقام نظر، دوگانه می‌سازیم. در میدان باید بیاییم روی نظریه دوران گذار یعنی با یک جریان تدریجی مبارزی باید این اتفاق رقم بخورد. این، مواجهه ما را با خیلی از پدیده‌ها تغییر می‌دهد. یعنی من در مقام نظر شروع می‌کنم یک چهارچوب‌هایی چیدن و ابعادی چیدن حتی اتوپیاسازی می‌کنم، یک طرح تفصیلی مطلوب را تصویرسازی می‌کنم حتی. اما در مقام میدان که می‌آید منطق انقلاب اسلامی، منطق کن فیکون‌سازی نیست (که) می‌زنیم فردا همه چیز تغییر می‌کند. به علت این‌که چون قائل به رشد است، قائل به عقلانیت است و قائل هست که رشد و عقلانیت تاریخی است و قائل به مبارزه هست و خیلی از این مفاهیم، انقلاب اسلامی را به سمت منطق دوران گذار می‌برد و آن فرایند گذاری که می‌تواند داشته باشد.

پایان پیام /

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید نشست هم عزم گفتمان پیشرفت مؤسسه معنا این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است