فرارو سیمین بهبهانی یکی از موثرترین و خلاقترین شاعران معاصر ماست که غزلهایش شهرت خاصی دارند تا جایی که برخی لقب نیمای غزل را برای این بانوی شاعر معاصر برگزیدهاند، به این معنا که سیمین توانسته است انقلابی در عرصه غزل معاصر به وجود بیاورد و این نوع شعر را به درجه و پایهای برساند که با غزلهای کلاسیک متفاوت است. سیمین بهبهانی همچنین شاعری اجتماعی است که در کنار سرودههای عاشقانهاش به مسائل روز جامعه خود نیز توجه خاصی داشته است. در ادامه این مطلب مروری کوتاه بر زندگی، شعر و آثار سیمین بهبهانی خواهیم داشت، با این امید که بتوانیم سهم اندکی در آشنایی و معرفی مشاهیر و بزرگان فرهنگ و ادب کشورمان داشته باشیم.
زندگی شاعر
سیمین خانم خلیلی که همه ایشان را با نام خانوادگی بهبهانی میشناسند، روز بیست و هشتم تیر ماه سال 1306 و در گرمای تابستان تهران به دنیا آمد. پدرش عباس خلیلی، شاعر، نویسنده و مدیر مسئول روزنامه اقدام بود. ایشان علاوهبر نویسندگی به فارسی و عربی هم شعر میسرود و بخش زیادی از اشعار شاهنامه فردوسی را به زبان عربی ترجمه کرده بود. مادرش فخرعظما خانم، دختر مرتضی قلی ارغون معروف به مکرم السلطان بود که به زبان عربی و فرانسه تسلط داشت و یکی از زنان شاعر موفق در زمانه خود به شمار میرفت. ایشان سردبیر روزنامه آینده ایران و یکی از اعضای کانون بانوان حزب دموکرات بود و همچنین در مدرسه زبان فرانسه را به دانش آموزان تدریس میکرد.
سیمین در چنین خانواده فرهیخته و اهل ادبی چشم به دنیا گشود. او دوران دبستان را در مدرسه «ناموس» و دبیرستان را در مدرسه «حسنات» تهران به پایان رساند. او در سال 1324 برای تحصیل وارد آموزشگاه مامایی شد که دو سال بعد به خاطر اختلاف با ریاست آموزشگاه از آنجا اخراج شد. سیمین در سال 1337 در دانشکده حقوق پذیرفته شد و به تحصیل در این رشته پرداخت؛ سپس در سال 1330 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و حدود سی سال به تدریس مشغول بود. سیمین در سال 1348 وارد شورای شعر و موسیقی شد و در کنار بزرگانی همچون هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، فریدون مشیری و بیژن جلالی شروع به فعالیت کرد.
سیمین در سال 1325 با حسن بهبهانی ازدواج کرد و بعد از این ازدواج نام خانوادگی همسر را به عنوان فامیلی خود برگزید. حاصل این ازدواج دو پسر به نام حسین و علی و یک دختر به نام امید است. سیمین در سال 1349 از همسرش جدا شد و چندی بعد با منوچهر کوشیار که همکلاسی دوران دانشگاهش بود، ازدواج کرد. سیمین بهبهانی سرانجام در بیست و هشتم مرداد ماه سال 1393 در سن 87 سالگی به دنبال ایست قلبی و تنفسی درگذشت و پیکرش را در بهشت زهرا و مقبره خانوادگیشان در کنار مزار پدر به خاک سپردند.
شعر و شاعری
سیمین شعر گفتن را به تشویق مادرش از دوران نوجوانی آغاز کرد و در ابتدا به سرودن غزل و چهار پارههای کلاسیک پرداخت. او از دوران دبیرستان با پروین اعتصامی رفت و آمد خانوادگی داشت و همین دیدارها سبب شد تا به صورت جدیتری به شعر و شاعری توجه کند. سیمین نخستین شعر خود را در سن 14 سالگی در مجله «نوبهار» منتشر کرد. اولین مجموعه شعر سیمین به نام «سه تار شکسته» در سال 1329 منتشر شد و بعد از آن نیز دو کتاب شعر دیگر به نامهای «جای پا» و «چلچراغ» را منتشر کرد. سیمین علاوهبر سرودن غزل در سرودن ترانه نیز دستی داشت و تصنیفهای بسیاری برای رادیو سرود. خوانندگان مشهوری همچون همایون شجریان غزلیات و ترانههای او را خواندهاند.
میتوان گفت سیمین بهبهانی بیشتر با غزلهایش شناخته شده است، غزلهایی که در اوزانی بسیار متفاوت و کمتر شنیده شده با عنصر خیال سروده شدهاند و همین موضوع یکی از دلایل برجسته بودن غزلیات اوست. او توانست با درآمیختن قالب سنتی غزل با مفاهیم و مضامین امروزی طرحی نو درافکند و غزل معاصر را به اوج قلههای شعر برساند. سیمین همچنین شاعری اجتماعی بود، تا جایی که میتوان بازتاب بسیاری از مسائل اجتماعی را در اشعار این شاعر مشاهده کرد.
مضامینی همچون عشق به وطن، جنگ، فقر و حقوق برابر برای زنان از مضامین پررنگ در میان اشعار اجتماعی اوست. او توانست در هفتم شهریور سال 1392 جایزه یانوش را از انجمن قلم مجارستان دریافت کند. سیمین همچنین در کتابی با عنوان «با مادرم همراه» زندگینامه و خاطرات خود را از دوران کودکی تا زمان فوت مادرش نگاشته است. بیان صادقانه و سرشار از کشش سیمین در این کتاب خواننده را با وقایع زندگی او همراه میکند که خواندنش خالی از لطف نیست.
آثار سیمین بهبانی
سه تار شکسته (1330)، جای پا (1335)، چلچراغ (1336)، مرمر (1341)، رستاخیز (1352)، خطی ز سرعت و از آتش (1360)، دشت ارژن (1362)، گزیده اشعار (1367)، درباره هنر و ادبیات (1368)، آن مرد، مرد همراهم (1369)، کاغذین جامه (1371)، کولی و نامه و عشق (1373)، شاعران امروز فرانسه (1373)، با قلب خود چه خریدم؟ (1375)، یک دریچه آزادی (1374)، با مادرم همراه، زندگینامه (1390)، شعر زمان ما (1391)، مجموعه اشعار سیمین بهبهانی (1391).
در انتهای این مطلب یکی از غزلهای زیبا و عاشقانه سیمین بهبهانی، بانوی غزل ایران تقدیم به شما کاربران گرامی خواهد شد:
ای خوش آن روز که با یار سر و کارم بود
بیسخن با نگهش فرصت گفتارم بود
آن که من بسته زنجیری مویش بودم
وه چه خوش بود که او نیز گرفتارم بود
گرچه در خانه من بود ز هرگونه چراغ
یاد او شمع شب افروز شب تارم بود
صبحدم نور چو در پنجرهها میخندید
در برم خنده به لب بوسهطلب یارم بود
وقت تابیدن خورشید در آیینه آب
روی او نیز در آیینه پندارم بود
حیف و صد حیف که امروز به هیچم بفروخت
آن سیه چشم که یک روز خریدارم بود
گرچه یارم شده امروز دلازارم، لیک
یاد میآرم از آن روز که دلدارم بود
از دست ندهید