معمای صندلیهای خالی دانشگاهها حل میشود؟!
در دنیایی که علم، بیش از هر زمان دیگری بهعنوان ابزار قدرت در نقش پیشران تمام حوزههای زندگی بشر خودنمایی میکند، بیتوجهی به مسائل پیرامون دانشگاه و حوزه آموزش عالی میتواند خسارتبار باشد.
در دنیایی که علم، بیش از هر زمان دیگری بهعنوان ابزار قدرت در نقش پیشران تمام حوزههای زندگی بشر خودنمایی میکند، بیتوجهی به مسائل پیرامون دانشگاه و حوزه آموزش عالی میتواند خسارتبار باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه کیهان نوشت: اهمیت نهاد دانشگاه و مسائل پیرامون حوزه آموزش عالی کشور بر هیچکس پوشیده نیست. در دنیایی که علم، بیش از هر زمان دیگری بهعنوان ابزار قدرت و در نقش پیشران تمام حوزههای زندگی بشر خودنمایی میکند، بیتوجهی به مسائل پیرامون دانشگاه و حوزه آموزش عالی برای هر کشوری میتواند بسیار خسارت بار و هزینه آفرین باشد. در کشور ما اما این اهمیت، به دلایل متعدد، مضاعف است. ما بهعنوان مردمی که اراده کردهایم تا با تکیه بر توانایی خود به سمت استقلال فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حرکت کنیم، اگر در حل معضلات نهاد دانشگاه کوتاهی به خرج دهیم، بیتردید با معضلات متعددی در مسیر اهداف بلند خود مواجه خواهیم شد. بر همین اساس، رهبر فرزانه انقلاب بهعنوان پرچمدار اصلی نهضت علمیدر کشور، طی سه دهه اخیر با تمام توان از توسعه دانش و جایگاه نخبگان علمیکشور دفاع کردهاند. سخن معروف حضرت امام (ره) درباره اهمیت بنیادین نهاد دانشگاه را نیز میتوان در همین چارچوب ارزیابی نمود. امام راحل معتقد بودند: «دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح شود، آن کشور اصلاح میشود.» پ
از سویی رهبر فرزانه انقلاب نیز در حمایت از جامعه دانشگاهی و نخبگانی کشور میفرمایند: «در دفاع از جامعه نخبگان و از حرکت علمیکشور، تا نفس دارم ذرهای کوتاه نخواهم آمد.» ماحصل این راهبرد کلان در اندیشه امامین انقلاب را اکنون میتوان در پیشرفتهای علمیحیرتآور بخشهای مختلف نظامی، صنعتی، هستهای، فضایی و پزشکی کشور دید. چنانکه طی یک دهه گذشته همواره سرعت تولید علم در ایران چند برابر میانگین جهانی بوده است.
همه اینها اما بدان معنا نیست که ما در حوزه آموزش عالی مشکل نداریم. پیشرفتهای کنونی بدون شک تنها بخش بسیار کوچکی از توانایی بالقوه ملت بزرگ ایران و جوانان برومند آن است و بر مسئولین حوزه آموزش عالی کشور فرض است تا با برداشتن موانع این مسیر زمینه شکوفایی حداکثری استعداد جوان ایرانی را بیش از پیش مهیا کنند. در این میان، رسانه بهعنوان چشم بیدار اجتماع وظیفه دارد تا معضلات این مسیر را شناسایی کرده، با صراحت در معرض دید مردم و مسئولین قرار دهد.
صندلیهای خالی یا صندلیهای اضافی؟! معضل وجود صندلیهای خالی در دانشگاهها یکی از واقعیات انکار ناپذیر امروز حوزه آموزش عالی کشور ماست که دیدگاههای مختلف و بعضا متناقضی پیرامون آن مطرح است. ما پیش از این و در بخش نخست، تصویری کلی از مسئله یاد شده ارائه دادیم و نظرات دو چهره صاحبنظر در این حوزه را بررسی نمودیم. در بخش دوم این گزارش اما به سراغ کارشناسان دیگری رفته، سعی کردهایم حتیالامکان جمعبندی واقعی و منصفانهای را از این معضل و راهحلهای پیشرو ارائه کنیم. قاسم جعفری نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس نهم، در همین زمینه، نگاهی متفاوت را بهاشتراک گذاشته است. جعفری معتقد است موضوع صندلیهای خالی در صورت عدم دقت در طرح آن و تمرکز بر اعداد و آمار بزرگی که معمولا در رسانهها میآید، میتواند غلطانداز باشد. این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نباید نگاه کلی و مطلق به این موضوع داشت، میگوید: «من قبلا هم که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بودم در مجلس و رسانهها گفتهام اینکه یک باره گفته شود مثلا 700 هزار صندلی خالی داریم، یک بیان علمیو دقیق نیست، چون در مواردی، این صندلیها اضافی بودهاند.» جعفری تأکید دارد: «مسئله صندلی خالی در 70 الی 80 درصد موارد یک بحث حاشیهای است و ما چیزی به نام صندلی خالی نداریم!» وی در همین زمینه میگوید: «بهنظر من ما در مقطعی به دلیل جمعیت بالای دانشجویی، کلاسهایی با جمعیت بالاتر از حد استاندارد تشکیل دادهایم و الان در حال بازگشت ظرفیت کلاسها به حد استاندارد خودش هستیم. کلاس ارشد با بیش از 10 نفر و کلاس دکتری با بیش از 5 نفر دانشجو، کلاس استاندارد نیست. اینها صندلی خالی نبوده، صندلیهای اضافی بوده است که حالا باید جمع شوند!» سخنان جعفری در زمینه ظرفیت استاندارد کلاسها پر بیراه نیست ولیکن با قرار دادن این سخنان در کنار آمارهای رسمی 51 درصد صندلی خالی در دانشگاه پیام نور و 75 درصد صندلی خالی در دانشگاه علمی - کاربردی اما شاید بتوان تا حدی در صحت کلیت حرفهای او دچارتردید شد.
از نگاه این نماینده سابق مجلس، تنها زمانی که یک دانشگاه یا یک رشته دانشگاهی کاملا تعطیل شود، میتوان از صندلی خالی سخن گفت، در غیراین صورت باید در درستی آمارهاتردید کرد. جعفری اما راهکار حل معضل را بیش و پیش از هر چیز، اجرای دقیق و صحیح سند آمایش آموزش عالی و نقشه جامع علمیکشور میداند. او کیفیت بخشی به آموزش را دستور کار اصلی آموزش عالی کشور در مقطع زمانی حاضر دانسته، معتقد است برای اجرای این مهم، سند آمایش و نقشه جامع علمیکشور باید بدون ملاحظات شخصی و سیاسی اجرایی شود.
اجرای همزمان سیاست کنترل جمعیت و گسترش آموزش عالی! جعفری ریشه اصلی خلق صندلیهای خالی دانشگاهها را البته به درستی، آغاز دو سیاست متناقض و همزمان «کنترل جمعیت» و «گسترش آموزش عالی» در اواخر دهه شصت و سراسر دهه هفتاد و هشتاد معرفی میکند. از نگاه این استاد دانشگاه، بیکیفیتی و رشد بیقواره آموزش عالی بیشتر از آنکه معلول گسترش ظرفیتهای دانشگاهی در بخش دولتی و دانشگاه آزاد باشد، ریشه در گسترش بیضابطه دانشگاههای غیرانتفاعی دارد. وی در همین زمینه به میگوید: «اوایل دهه هشتاد (سالهای 82- 83) برآورد سیاسی حضراتی که بر مدیریت آموزش عالی کشور حاکم بودند این بود که جامعه به آنها بیرغبت شده است. لذا میخواستند برای خودشان پایگاهی درست کنند؛ بر همین اساسیک باره با 300- 400 دانشگاه غیرانتفاعی مواجه شدیم که غالبا گرایش سیاسی هم داشتند. این مراکز در 70 الی 80 درصد موارد، حداقل شرایط لازم برای تأسیس یک دانشگاه و مرکز آموزش عالی را نداشتند ولی بهخاطر رانت و رابطههایی که داشتند، خودشان را به جامعه علمیکشور تحمیل کردند.» وی تصریح میکند: «من پیشنهاد میکنم سازمان بازرسی کشور بهعنوان نمونه مراکز غیرانتفاعی موجود در مثلا خراسان شمالی را بررسی کند تا مشخص شود به لحاظ فضای فرهنگی، آموزشی، تربیت بدنی، هیئت علمیو... چقدر استاندارد هستند؟»
قلب فاجعه در غیرانتفاعیهاست! کارشناسان علوم انسانی معتقدند آنچه اکنون باعث خلق فاجعه در آموزش عالی کشور شده، دانشگاه آزاد یا پیام نور نیست، چون اینها از یک سیاستگذاری کلان و هیئت امنایی پیروی میکنند که به راحتی هم قابل انعطاف هستند، بحث اصلی ما روی غیرانتفاعیهاست که بهنظرم در 80 درصد موارد هیچ شاخص علمی را رعایت نمیکنند. مراکزی که حتی استادیار ندارند، ولی در مقطع دکترا دانشجو میگیرند! یک استادیار دانشگاه مشهد میگوید: «با اشاره به تأثیر تعارض منافع و رانت در رشد این مراکز میگوید کل مساحت دانشگاه پیام نور در مرکز استان خراسان شمالی 5/5 الی 6 هکتار است ولی به یک غیرانتفاعی 31 هکتار زمین مفت دادهاند!»
موضوع رشد بیضابطه ظرفیت دانشگاه پیام نور در دولتهای نهم و دهم، سوال دیگری است که چند و چون آن را از این استاد دانشگاه پرسیده شده است. وی اما اساس این مسئله را ساخته فضای ژورنالیسم و با مقاصد سیاسی میداند و تصریح میکند: «بهعنوان کسی که در دانشگاه آزاد عضو هیئت علمیبوده و الان هم که در دانشگاه پیام نور تدریس میکنم، معتقدم اینکه گفته میشود دولت نهم و دهم، دانشگاه پیام نور را برای زمین زدن دانشگاه آزاد گسترش داد، قبول ندارم، چون من در متن قضیه بودهام و اطلاع دقیق دارم. وقتی شما در برنامه چهارم توسعه مصوب میکنید که 35 درصد جوانان باید وارد دانشگاه شوند، اگر پیام نور گسترش پیدا نمیکرد، چه راهکار معقول دیگری برای تحقق آن وجود داشت؟ اتفاقا برنامه چهارم در بخش آموزش عالی موفق بوده و این مدیون گسترش دانشگاه پیام نور است. دانشگاه پیام نور اتفاقا با امکانات خاصی پیشرفت کرد؛ در دانشگاه پیامنور تا زمانی که هیئت علمی به اندازه کافی تأمین نمیشد مجوز ایجاد رشته داده هم داده نمیشد.» از نظر این استاد دانشگاه مشهد، کسانی که در آن مقطع به تخریب دانشگاه پیام نور مشغول بودهاند، منافع شخصی داشته و سعی داشتهاند داوطلبان را به سمت مراکز غیرانتفاعی سوق دهند. شکست دولت
در جذب دانشجوی خارجی جبار کوچکی نژاد نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس کنونی که سابقه چهار دوره حضور در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را دارد اما معتقد است با توجه به مشکلات وزارت آموزش و پرورش در تأمین فضای آموزشی و دو شیفته بودن بسیاری از مدارس، میتوان با تدابیری از فضاهای خالی دانشگاهها برای حل این معضل استفاده کرد. نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در ادامه، توسعه شرکتهای دانشبنیان با استفاده از فضاهای آموزشی مازاد دانشگاهها را راهکار دیگری برای تبدیل تهدید صندلیهای خالی به فرصت دانسته، معتقد است: «مشکل کمبود یا نداشتن جا در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان را میتوان به این وسیله مرتفع کرد.» جذب دانشجوی خارجی راهکار دیگری است که کوچکنژاد در گفتوگویی برای حل معضل صندلیهای خالی دانشگاهها بر آن دست گذاشته، معتقد است علیرغم قانونگذاری مؤثر در این زمینه، مسئولین اجرایی در تحقق آن ناموفق بودهاند.
این نماینده مجلس با بیان اینکه ما در برنامه ششم سهم هر دانشگاه را در حوزه پذیرش دانشجوی خارجی مشخص کردهایم ولی دانشگاهها نتوانستند به برنامه عمل کنند، به کمکاری دانشگاه پیام نور در این زمینه اشاره کرده، میگوید: «تنها دانشگاهی که طبق برنامه ششم مجوز دارد تا در سطح دنیا واحدهای بینالملل تأسیس کند، دانشگاه پیام نور است. الان در سال آخر قانون برنامه قرار داریم، باید از مسئولین این دانشگاه پرسید شما در این زمینه چند واحد بینالملل تاسیسکردهاید؟!»
کوچکینژاد با بیان اینکه اگر مجری در اجرای برنامه با مشکلی مواجه شود باید لایحه به مجلس بیاورد، میگوید: «کجا لایحه آوردهاند که مجلس همراهی نکرده است؟ قانونگذار نیازمندیهای حوزه آموزش عالی را رصد کرده و در قانون آورده است ولی در مرحله اجرا متأسفانه مشکل داریم. الان خود من این سوال را از وزیر علوم مطرح کردهام که چرا قانون برنامه ششم را اجرا نمیکنید و ایشان قرار است بیاید در کمیسیون پاسخ بدهد!»