ملیپوشان عزیز، آیا ایران را خاطرتان هست؟
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، ما حتی تسلیت همسر دلپیرو را هم دیده بودیم درست در همان لحظات از اتریش تصاویر جشن تولد ملیپوشان در اردو مخابره میشد. ما حتی مهدی طارمی را با مچبند مشکی دیده بودیم که برای پورتو به میدان رفت ولی دیشب! امان از دیشب که انگار تیم ما از خودِ ما نبود.
این اشتباه جمعی را نمیتوان به گردن فرد خاصی انداخت. فضای تیم به قدری پس از گل هیجانزده بود که گویی پس از چند روز زندگی در اتریش، پسران تیم ملی به کلی زندگی در ایران را فراموش کردهاند.
در روزهایی که از ایکر کاسیاس تا ریس جیمز، از مارکیزیو تا سامانتا کر همه و همه به فکر ایران و مهسا بودند، ما به چشم خود لحظاتی را دیدیم که نباید میدیدیم! این روزها به خوبی میدانیم که چه میگذرد و در کدام نقطه ایستادیم اما کاش بچههای تیم ملی ما نیز هم کمی آبروداری میکردند. باور کنید هیچ اتفاقی نمیافتاد اگر جشن بعد از گل کمی ملایمتر برگزار میشد.
اصلا بیایید قضیه را جور دیگری تصور کنیم، مهدی طارمی گل زد و پس از آن بچههای تیم به احترام این روزها دست خود را بالا میبردند و هیچ اکت اضافهای را هم انجام نمیدادند. تصورش هم آن قدرها سخت نیست کما اینکه بارها در مسابقات ورزشی دیدهایم که به احترام یک اتفاق تلخ بازیکنان چه واکنشهایی را از خود نشان دادهاند.
حتی خود مایی که گل زیبای طارمی را دیدیم هم لذت بردیم اما نایی برای شادمانی نداشتیم. انگار که چیز ناشناختهای درون تک تکمان رخنه کرده و اجازه هیچ تحرکی را نمیدهد. ما فقط فهمیدیم که بیش از آن چیزی که فکر میکردیم تنهاییم و حتی سربازانمان نیز به ما و وطن فکر نکردند.
شاید نمیشود خیلی این تیم را دوست داشت. آن علاقه به ایران هست اما...! انگار واقعا این دوستان خندان در اتریش از ما نیستند و فکر و ذکرشان چیزی به جز خودشان نیست.
حالا این تیم آماده جام جهانی میشود و بیش از هر چیزی نیازمند حمایت مردم است. مردم نیز گلهمندند. نه فقط از بچههای تیم، از خیلی اتفاقات ریز و درشتی که پیرامون شان میگذرد. آن قدر که شاید دیگر اصلا رقابت با انگلیس و ولز و آمریکا را هم به گوشهای بگذارند و بروند پی همان لقمه نانی که از همه چیز واجبتر است.