شنبه 3 آذر 1403

«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟

در هنر ایران، بسیار کم پیش‌آمده که مردم و جامعه هنری به هنرمندی لقبی بدهند که همگان در سزاوار بودن آن لقب هم‌رأی بوده باشند، به گونه ای که هم آن هنرمند را به لقب هنری‌اش بشناسند و هم به محض شنیدنِ نام و لقبِ آن، کلاه از سر بردارند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز زادروز یک هنرمندی است که برای اولین بار به او گفتند «آقای بازیگر»؛ از نمونه‌های انگشت شمارِ این لقب‌های هنری در عالم موسیقی، لقب‌های «حنجره طلایی»، «پهلوان آواز»، «بلبل گیلان» و «خسرو آواز» است که به ترتیب از آن استادان اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، ناصر مسعودی و محمدرضا شجریان است.

در عالم سینما اما یکی از معدود لقب‌های هنری، «آقای بازیگر» است که به سزاواری و شایستگیِ تمام ردایی شده بر قامت استوارِ استاد عزت‌الله انتظامی، بازیگر بزرگ تاریخ سینمای ایران؛ مردی که در سال‌های آخر عمرش لقب دیگری هم به او دادند و «عزت سینمای ایران».

اما چرا به او «آقای بازیگر» می‌گویند؟

هر فیلمی را قبول نمی‌کرد و اگر سر کاری می‌رفت با نقشش زندگی می‌کرد. عزت الله انتظامی در 30 خردادماه 1303 در سنگلج تهران متولد و شد بچه سنگلج. وقتی به کارنامه کاری‌اش در اینترنت نگاه کنی؛ چندین بار باید با ماوس به پایین بروی تا به انتهای صفحه برسی؛ این تازه کارهای مشخص و معروف اوست. اما هر صفحه یعنی یک دهه فعالیت و هر دهه یعنی یک عمر تجربه. سخت است از عبارت «بررسی کارنامه کاری» برای او استفاده کنیم؛ کارنامه‌ای که فقط با چند اسم پُر شده است. اسامی فیلم‌هایی که هرکدام یک عمر حرف برای گفتن دارند.

از 26 مردادماه سال 1397 که خبر درگذشت آقای بازیگر منتشر شد هر هنرمندی خاطره‌ای از او عنوان کرد گویی تمام دنیای بازیگری با او خاطره دارند. و خودش چندین جلد خاطره است از بزرگان تئاتر و سینما که ای کاش فرصت تحریر تمام این خاطرات وجود داشت.

«آقای بازیگر» که تئاتر را در مدرسه شبانه تئاتر و سینمای هانوفر آلمان فراگرفت در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز به دانش اندوزیِ بیشتر پرداخت؛ در اصل از «صحنه»، یا به طور دقیق تر، از جلوی صحنه که آن را «آوان سِن» (avant-scne) می‌خوانند، برآمده و کار خود را از «پیش پرده خوانی» در تئاتر تابستانی کشور آغاز کرده است.

در حدود سال 1318 خورشیدی، در نمایش‌خانه‌های تهران هنری پدید آمد که ریشه‌هایی در تئاتر سنتی ایرانی و تئاتر غربی داشت و به «پیش پرده خوانی» معروف شد و برای چند سال در میان قشرهای گوناگون گل کرد؛ هنری که در آن، بازیگری که صدای خوبی هم داشت، پیش از آغاز تئاتر و یا در فاصله‌ی تغییر پرده های نمایش، جلوِ سن یا صحنه رو به تماشاچیان می‌ایستاد و برای آنکه حوصله آنان تا آغاز نمایش سر نرود، با همراهی موسیقی شعرهایی اغلب با درون مایه انتقادی، سیاسی و کوچه و بازاری برای حاضران می‌خواند.

عزت‌الله انتظامی، مرتضی احمدی و مجید محسنی، سه تن از نامی ترین هنرمندانی‌اند که از پیش پرده‌خوانی کار خود را آغاز کرده‌اند و بعد به سینما آمده‌اند.

انتظامی فعالیت هنری خود را با پیش‌پرده‌خوانی در تماشاخانه‌های لاله‌زار شروع کرد؛ آغاز کار از ابتدایی‌ترین جای ممکن برای بازیگری شروع می‌شود. وقتی می‌گوییم آقای بازیگر یعنی خاک صحنه همان خاکی که برای بازیگران با سابقه تقدس دارد. یعنی پله‌های ترقی را یکی یکی پشت سر گذاشتن نه استفاده از پله برقی.

بازنشر آخرین گفت‌وگو با جمشید مشایخی / از دیدار با تختی تا ماجرای ساخت هزاردستان!

شروع با پیش‌پرده‌خوانی

پس از آنکه «آقای بازیگر» از صحنه پیش پرده‌خوانی به روی صحنه تئاتر آمد، انرژی خود را با جدیت و تعصب فراوان، همچون بسیاری از هم دوره ای‌هایش صرف تئاتر کرد، که حاصل آن جدای از اجرای تعداد فراوانی نمایشِ معتبر؛ پرورش، تهذیب و معرفی بازیگری تمام ناشدنی بود که هنرِ بازیگری را چه در تئاتر، چه در سریال و چه در سینما بی‌نقص اجرا می‌کرد؛ بازیگری به نام عزت‌الله انتظامی.

او پس از یک سال به تماشاخانه‌های هنر و فرهنگ تهران رفت؛ در سال 1320 نخستین نمایش حرفه‌ای خود را با عنوان اولتیماتوم نوشته پرویز خطیبی به کارگردانی اصغر تفکری در تئاتر پاریس خیابان لاله‌زار اجرا کرد و تا سال 1326 توانست در بیش از ده نمایش نقش‌پردازی کند. سپس در سال 1351، پیش‌پرده‌خوانی در ایران و نیز کار هنری «هنریش فون کلایست» موضوع پایان‌نامه کارشناسی او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد که با امتیاز «بسیار خوب همراه با تشویق کتبی» به تأیید استادانش، از جمله بهرام بیضایی رسید.

وی پس از تجربه‌های متعدد در تئاتر، سال 1327 با فیلم طوفان به کارگردانی محمدبزرگ‌نیا فعالیت سینمایی خودش را آغاز کرد و یک سال بعدش «واریته‌بهاری» اثر پرویز خطیبی را تجربه کرد.

با «گاو» بیشتر شناخته شد

اما آنچه نام انتظامی را بر سر زبان اهالی سینما بیشتر طنین‌انداز کرد فیلم «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود که در سال 1348 ساخته شد (به عبارتی 20 سال زمان برد تا عزت‌الله انتظامی بتواند خودش را به جامعه سینمایی اثبات کند) و از جمله فیلم‌های موج نو سینمای ایران بود و برای همین فیلم برنده هوگو نقره‌ای بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو در 1971 شد.

آقای بازیگر در این فیلم شخصیتی را به نام «مش حسن» بازی می‌کند؛ مردی روستایی که از همه چیز بیشتر، دلبسته گاو خویش است و وقتی گاوش در غیاب او می میرد، به حدی فرو می‌ریزد که خود را گاو می‌پندارد و دست آخر جان بر سر این سودا می‌نهد.

در این فیلم انتظامی در کنار شماری از بزرگترین بازیگران ایران که آنان نیز از تئاتر به سینما آمده بودند، قرار گرفته بود و همین هم‌نشینی بزرگانی چون او، علی نصیریان، جمشید مشایخی و پرویز فنی‌زاده، جعفر والی و مهین شهابی یکی از نقاط قوت اصلی فیلم بود که توانست در کنار متنِ ساعدی و کارگردانی مهرجویی توفیق فیلم را سبب شود؛ فیلمی که از گذشته تا امروز همواره مورد توجه بوده و جایزه‌های بین‌المللی فراوانی را از آن خود کرده است.

نمایی از فیلم «هامون»

شروع فعالیت با علی حاتمی

بازی در نقش «حیدرخان عمواوغلی» فیلم «ستارخان» موجب شد تا «آقای بازیگر» بعد از مهرجویی و تقوایی، با یکی دیگر از کارگردانان موج نوی سینمای ایران، یعنی علی حاتمی نیز همکاری خود را آغاز کند؛ همکاری درخشانی که تا پس از انقلاب نیز ادامه یافت.

اما یکی دیگر از بازی‌های درخشان استاد در آن دوره، نقش آفرینی او در فیلم «دایره مینا» است. در این فیلم عزت‌الله انتظامی در جلد دلال خونی به نام «سامری» فرو رفته که خون بیچارگان و درماندگان را در ازای مبلغ ناچیزی می‌مکد تا به بیمارستان‌ها بفروشد و از جهتی یادآور آن ظالمی است که سعدی در باب نخست «گلستان» حکایتش را آورده است. این فیلم حدود چهار سال پس از زمان ساخت، در فروردین 1357 به نمایش درآمد که با اقبال مردم و منتقدان نیز همراه شد.

نقش‌هایی متفاوت در کمال‌المک و حاجی واشنگتن

عزت‌الله انتظامی پس از ستارخان، باز هم با علی حاتمی کار کرد که نتیجه آن، به یادگار ماندن شاه نقش‌هایی است در آثاری ماندگار؛ «خان مظفر» در سریال «هزاردستان»، «ناصرالدین شاه» در فیلم «کمال‌الملک» و «حاج حسینقلی خان نوری» در «حاجی واشنگتن».

این سه نقش، یک ویژگی مشترک دارد و آن اینکه هر سه تصویری است از شخصیت‌هایی از تاریخ ایران در دوره قاجاریه، البته تاریخی به روایت علی حاتمی. اما با وجود این ویژگی مشترکِ تاریخی بودن، این سه نقش فاصله بسیار زیادی از هم دارند. از خان مظفرِ پیچیده و مرموز و تمامیت‌خواه و خریدار هنر تا ناصرالدین شاهِ پادشاهِ مستبدِ دوستدار هنر، تا حسینقلی خان نوریِ ساده دلِ زودبارِ در غربت‌مانده‌ی دور از کشور، فاصله ای بس دراز است که به لطف هنرمندی و سواد و درک والای استاد انتظامی، هر سه به بهترین شکل ممکن بازی و ماندگار شده است.

همکاری استاد انتظامی با استاد علی حاتمی در آخرین کارِ این کارگردان نیز ادامه یافت؛ فیلمی به نام «جهان پهلوان تختی» که دست اجل روح حاتمی را به عالم باقی برد و «تختی» را ناتمام گذاشت. علی حاتمی در دوران اوج بیماری‌اش سر صحنه کار حاضر می‌شد و سکانس‌هایی نیز ضبط شد. استاد انتظامی که در این فیلم نقش پدرِ آقاتختی را بازی می‌کرد، در یک برنامه تلویزیونی گفت که در صحنه ای باید می‌رفتم و جلوی سقاخانه دعا می‌کردم. علی حرکت داد و من به سمت سقاخانه رفتم؛ نگاهم به علی افتاد که بیمار روی صندلی نشسته بود؛ بغضم شکست و گفتم: «خدایا علی را شفا بده».

همکاری با داریوش مهرجویی؛ از اجاره نشین‌ها تا هامون 

همکاری عزت‌الله انتظامی با مهرجویی، پس از این فیلم نیز در پنج اثر دیگر تکرار شد.

«اجاره‌نشین‌ها»، «شیرک»، «هامون»، «بانو» و «میکس». این پنج فیلم که در بازه زمانی دهه شصت تا پایان دهه هفتاد ساخته شده است، به خوبی نمودار کیفیت همکاری این دو بزرگ سینمای ایران است. هرچه از دهه شصت به سوی دهه هفتاد می‌رویم، هم‌زمان با افزوده شدن به سال‌های عمرِ پربرکت استاد انتظامی، می‌بینیم که نقش‌هایی که او در فیلم‌های مهرجویی بازی کرده، از نقش پررنگی چون «عباس آقا سوپرگوشت» در «اجاره‌نشین‌ها» رسیده است به نقش‌های فرعی در فیلم‌های بعدی.

با وجود این، همه این نقش‌های فرعی نیز جذابیت بسیاری دارند و استادانه اجرا شده‌اند. به‌مَثَل کیست که «هامون» را ببیند و در کنار بازی چشمگیر خسرو شکیبایی، طنازی‌های ریز عزت‌الله انتظامی در نقش «دبیری» به چشمش نیاید؟ (برای نمونه می‌توان صحنه درخشانِ ملاقات هامون با دبیری در حیاط خانه دبیری را به یاد آورد که وی دارد کباب درست می‌کند و در کاسه دوغ خود نمک فراوانی می‌ریزد و بحثش با هامون و...).

در سال 2007 مصادف با مهر ماه 1385 در مقر سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد یونسکو در پاریس مراسمی برگزار شد و در آن از عزت‌الله انتظامی بازیگر سینمای ایران تجلیل و آیین بزرگداشت به عمل آمد. در این نمایشگاه پوستر فیلم‌هایی که انتظامی در آن‌ها نقش‌آفرینی کرده‌است به همراه آرشیو عکس‌های شخصی وی و لوح تقدیر فیلم گاو به نمایش درآمد. در این مراسم که با همکاری رئیس موزه سینما، سفارت فرانسه در تهران، نماینده ایران در یونسکو و بنیاد سینمایی فارابی و رایزن فرهنگی ایران در فرانسه برگزار شد، نویسندگان و سینماگران فرانسوی و ایرانیان مقیم فرانسه حضور یافتند.

کتاب شناخت‌نامه عزت‌الله انتظامی زیر عنوان «من عزتم، بچه سنگلج» توسط نشر سخن در سال 1392 منتشر شد. در مقدمه این کتاب یادداشتی از ژان - کلود کریر، فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر فرانسوی، با عنوان «عزت انتظامی: یک شمایل» به چشم می‌خورد که آورده‌است: «هیچ دستوری برای ستاره شدن و ستاره ماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهره‌ای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار، بود. باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگی‌هایی که لغت روح را معنی می‌کند، بود.»

متأسفانه این بازیگر سرشناس تئاتر، سینما و تلویزیون که لقب «آقای بازیگر» را از آنِ خود کرده بود، 26 مرداد 1397 در بیمارستان باهنر تهران در سن 94سالگی درگذشت.

«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 2
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 3
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 4
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 5
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 6
«من عزتم، بچه سنگلج»/ چرا به عزت‌الله انتظامی «آقای بازیگر» می‌گویند؟ 7