«موقعیت مهدی»؛ روایتی شاعرانه از یک فرمانده
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» که در حقیقت مینی سریال چند قسمتی است در نسخهای سینمایی تدوین و خود را به چهلمین جشنواره فیلم فجر رسانده است. فیلمی که به روایت زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری پرداخته و در نسخهای کوتاه شده بخشی از زندگی شخصی دوشهید و رشادتشان در عملیاتهای مختلف را به تصویر کشیده است. «موقعیت مهدی» اولین تجربه کارگردانی...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» که در حقیقت مینی سریال چند قسمتی است در نسخهای سینمایی تدوین و خود را به چهلمین جشنواره فیلم فجر رسانده است. فیلمی که به روایت زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری پرداخته و در نسخهای کوتاه شده بخشی از زندگی شخصی دوشهید و رشادتشان در عملیاتهای مختلف را به تصویر کشیده است.
«موقعیت مهدی» اولین تجربه کارگردانی مهدی حجازی فر است. اولین تجربهای که نتیجهای قابل قبول را به همراه داشته است. «موقعیت مهدی» فیلمی که به دور از شعارزدگی و بزرگنمایی به روایت زندگی فرماندهای پر آوازه پرداخته و توانسته مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و همراه خود کند. روایتی که با داستان ازدواج مهدی باکری آغاز میشود و در کنار رشادتهای دو شهید از صبوری و رنج همسران فرماندهان و شهیدان بدون درگیر شدن به کلیشههای مرسوم نیز یاد میکند.
هادی حجازی فر ایفای نقش مهدی باکری را برعهده دارد. جدای از شباهت این بازیگر به شهید، این انتخاب در باورپذیری کاراکتر به مخاطب کمک میکند و بازی درخشان حجازی فر کاراکتری بی نقص را ارائه میدهد. او که پیش تر در نقش شهید احمد متوسلیان بازی کرده است در «موقعیت مهدی» نیز بازی قابل تحسینی از خود نشان میدهد. وحید حجازی هم در اولین تجربهی بازیگری خود نشان داد که چیزی کم از برادر ندارد و در نقش حمید باکری خوش درخشید.
«موقعیت مهدی» در چند پرده روایت میشود. روایتهایی که هر کدام در خدمت محور اصلی داستان یعنی زندگینامهی شهید مهدی باکری است. اما در میانه این پردهها آنچه احساس میشود روایتی چندپاره است. روایتهایی که گاهی بود و نبودشان در روند اصلی داستان تفاوتی ایجاد نمیکند. به طور مثال پردهی "من مهدی باکری نیستم!" اگر به طور کلی از فیلم حذف شود خللی در داستان ایجاد نمیکند. این مسئله به طور اساسی به این نکته باز میگردد که «موقعیت مهدی» سینمایی استخراج شده از یک مینیسریال است. استخراجی که سعی کرده با کنار هم قرار دادن روایتهایی کوتاه داستان زندگی شهید مهدی باکری را در سطح و زمان یک سینمایی ارائه دهد. همین روایتهای چندپاره، بی مقدمه و پخته نشده در نهایت سبب شده که از مهدی باکری در چند سکانس فردی خودرای و بیمنطق بسازد.
اما داستان «موقعیت مهدی» روایتی شاعرانه و در جایی ساختارشکنانه از یک فرمانده جنگ است. موقعیتهایی که از کانون خانواده شروع میشود و زوایای ساده را با گویش ترکی شیرین به نمایش میگذارد. گویشی که در هیچ جای داستان مخاطب ناآشنا با این زبان را نه تنها آزار نمیدهد بلکه همراه میکند و تحت تاثیر قرار میدهد.
پرداخت به مسئله همسران شهدا جدای از روایت نخ نمای شکوه و شکایت دوری از همسران خود، فراز و فرودهای زندگی برادر شهید باکری و داستان شهادت او، مسائل جنگ و عملیاتهای متعددی که برادران باکری فرماندهی آن را برعهده دارند از جمله روایتهایی است که از «موقعیت مهدی» یک کل تقریبا منسجم و قابل پذیرش ساخته است.
در پرده آخر «موقعیت مهدی» علارغم ریتم بالا و نفسگیر قصه، نماها به سمت شاعرانگی در دل مناطق جنگی و خون آلود عملیاتی میرود که به شکل هنرمندانهای به تصویر کشیده شده است. تصویری از رشادتهای سربازان و فرماندهان بدون گرفتاری در دام هیجان زدگیها در نماهایی نو ارائه میشود؛ تصاویری که در کنار چهرهپردازیهای خاص، طراحی صحنه قابل توجه که مخاطب را بیکم و کاست به دهه شصت میبرد، جلوههای ویژه و صداگذاری، «موقعیت مهدی» را به سینمایی یکدست تبدیل کرده است.