میخ آخر بر تابوت حاکمیت یکدست
در میانه انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 شاهد شکل گیری جریانی بودیم که سعی داشت به طرق مختلف در انتخابات تاثیرگذار باشد.
تا جاییکه شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها با حکم حکومتی رهبری روبرو شد و دو نامزد انتخاباتی پیشتر ردصلاحیت شده، وارد عرصه رقابت شدند ولی جریان مذکور توانست موجبات راهیابی گرینه محبوب خود، محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری فراهم کند.
اوج فعالیت این جریان را در انتخابات 1388 شاهد بودیم که منجر به شکاف و گسست عظیم و عمیق سیاسی و اجتماعی شد و نتایج آن انتخابات و آثار مخرب شکاف اجتماعی تا امروز در جامعه مشهود است.
جریان مورد اشاره که اخیرا به جریان #خالص_ساز مشهور شده است در طول دو دهه گذشته به طرق مختلف چه از طریق انتخابات و چه از طریق گروههای فشار رسمی و غیر رسمی و البته با استفاده حداکثری از تریبون های رسمی و فضای انحصاری مصون از پیگیری های مقتضی، با توسل به اتهام زنی و شایعه پراکنی و نشر اخبار نادرست و تحلیل های وارونه مبتنی بر یک قرائت تمامیت خواه و اقتدارطلب سعی داشت در روند جمهوریت نظام خلل ایجاد کند و آزادی های مشروع و قانونی اجتماعی را محدود کرده و با ایجاد موانع متعدد در مناسبات و تعاملات بین المللی، نظام جمهوری اسلامی را به انزوا بکشاند.
نگاهی به کارنامه این جریان نشان می دهد که حجم فعالیت های تخریبی و سلبی اشان باعث شد تا فرصت و توان تعلیم و فراگیری ایجابی مسائل و ارائه طرح ها و پیشنهادات مبنایی و راهگشا را پیدا نکنند و هرگاه نیز به طریقی به یکی از مناصب قدرت می رسیدند با فرافکنی و انگ زنی به این و آن و دشمن تراشیهای بیرونی سعی در پنهان کردن این ضعف استراتژیک خود دارند.
جریان خالص ساز از پیش از انتخابات 1396 با ارائه نظریه چپ گرایانه #حاکمیت_یکدست که دقیقا خلاف فرمایشات رهبری در جمع دانشجویان کرمانی در سال 1384 بود همه تلاش خود را معطوف به فتح تمام خاکریزهای قدرت به هر قیمتی کرد، هرچند در آن انتخابات موفق نشد ولی در انتخابات 1398 و 1400 با تشکیل تحمیلی ائتلافات متشکل از گروههای نامتجانس و البته عاری از هرگونه گفتمان مبتنی بر مردمسالاری دینی به غصب عناوین جهادی و انقلابیگری توانست ابتدا مجلس و سپس به بهای گزاف اخطار حکومتی اِعمال ظلم در فرایند انتخابات 1400، کاخ ریاست جمهوری را تصاحب کند و عملا اجرای نظریه حاکمیت یکدست را رسمیت و عینیت بخشد.
اما همانگونه که پیش بینی می شد و سرنوشت نظامات مشابه در جهان به ویژه در بلوک شرق و تک حزبی پشتوانه این پیش بینی می باشد، پس از مدت کوتاهی به ویژه ناکامی جریان خالص ساز در پوشش حاکمیت یکدست برای حل مشکلات پرونده هسته ای در قالب مذاکرات برجامی و ناتوانی در رفع معضلات اقتصادی که با تصمیمات ناصحیح و نامعقول و نسنجیده، منجر به افزایش روز به روز مصائب معیشتی و اقتصادی و در نتیجه بحران های اجتماعی گسترده شد، لذا تعارضات و اختلافات در حاکمیت یکدست ایجاد و تلاش حداکثری برای دفع حداکثری یکدیگر به منظور حذف هم پیمانان سابق در انتخابات درون گروهی 1402 شدت یافت از این روی در روزهای اخیر شاهد مسابقه کوبیدن میخ بر تابوت نظریه ضد انقلابی و ضد ولایی حاکمیت یکدست و شکست پرهزینه این ایده انحرافی و در نتیجه ناکارامدی جریان خالص ساز و ائتلاف سازی های غیر مردمی و ضد جمهور هستیم.
میخ هایی که علاوه بر تابوت نظریه حاکمیت یکدست می نشیند بر پیکره مظلوم و دردمند جامعه و آحاد مردم فرو رفته و داغ هشدارها و افسوس ها را در دلها تازه می کند.