پنج‌شنبه 29 آبان 1404

میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟

اقتصادنیوز: محمود میرلوحی، عضو پیشین شورای شهر تهران، معتقد است در ساختار فعلی شهرداری، هم اختیارات مدیریت شهری به‌شدت محدود است و هم شهرداری پایتخت در عمل بیش از آنکه نهاد حل مسائل انباشته شهر باشد، به «ابزار قدرت» برای حضور در پاستور تبدیل شده است. حالا پرسش اساسی این است: چرا در تهران هنوز نشانی از یک مدیریت برنامه‌محور و پاسخ‌گو نمی‌بینیم؟

به گزارش اقتصادنیوز، بنا بر روایت ها تهران در پنج سال اخیر، از پرپول‌ترین دوران های مدیریت شهری بوده است، اما هنوز صفِ مترو، اتوبوس فرسوده و هوای آلوده، واقعیت روزمره شهروندان است. جایی که به‌گفته محمود میرلوحی، شهرداری 525 همت در اختیار داشته، اما هنوز مهم‌ترین سؤال پابرجاست: این پول‌ها دقیقاً کجا و چگونه خرج شده است؟

خبر مرتبط «تخلیه تهران» بخاطر کم‌آبی از نگاه اولین شهردار پایتخت پس از انقلاب | ظرفیت تهران برای 5 میلیون نفر پیش‌بینی شده بود

اقتصادنیوز: محمد توسلی، نخستین شهردار تهران پس از انقلاب اسلامی گفت: ریشه بحران‌های کلانشهر تهران هم در بحران‌های کلان مدیریت کشور و هم در مدیریت شهری است.

او با اشاره به تراکم بالای جمعیت و تمرکز اقتصاد و دانشگاه‌ها در تهران می‌گوید شهری با این ابعاد، نمی‌تواند بدون برنامه و راهبرد اداره شود، اما شهرداری‌های اخیر به‌جای تکیه بر برنامه‌های مصوب، بیشتر بر شعار، ادعا و استفاده سیاسی از تهران تکیه کرده‌اند.

میرلوحی از شکاف میان وعده‌های مدیریت شهری و واقعیت‌های تهران، از نحوه هزینه‌کرد 525 همت منابع، از تراکم‌فروشی و «شهر فروشی» تا نقش ساختارهای سیاسی و نظارت استصوابی در بی‌عملی شورای ششم سخن می‌گوید.

مشروح گفت‌وگوی اقتصادنیوز با محمود میرلوحی را در ادامه می‌خوانید:

****

آقای میرلوحی! مهم‌ترین شکاف بین وعده‌های شهردار تهران و واقعیت امروز شهر چیست، از نگاه شما جایگاه واقعی مدیریت شهری در ایران چیست و چه تفاوتی با الگوی کشورهای توسعه‌یافته دارد؟

برای اظهار نظر در چنین پرسشی باید توجه داشت که در کشورهای توسعه‌یافته، مدیریت شهری در واقع نقش «دولت محلی» را دارد و شورای شهر در حکم «مجلس محلی» و منتخب مردم آن محدوده است و اختیارات قابل‌توجهی در اختیار دارد.

اخیراً در نیویورک دیدید که آقای «ممدانی» انتخاب شد؛ در آن‌جا شهردار با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود و شهرداران بسیار قدرتمندی بر سر کار می‌آیند. در کشورهای مختلف نمونه‌هایی از این نوع ساختار وجود دارد؛ هم جایی که شهردار منتخب شورا است و هم جایی که مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شود. در هر دو حالت اما مدیریت محلی و حکمرانی محلی و «دولت محلی» یک واقعیت جدی است؛ یعنی اختیارات قابل‌توجهی در سطح محلی وجود دارد و وزرا در سطح ملی، مثل ایران نیستند که همه اختیارات و بودجه‌ها و امکانات در اختیارشان باشد، بلکه اغلب در حکم مشاور دولت، مشاور رئیس‌جمهور یا مشاور نخست‌وزیر عمل می‌کنند و امور اجرایی عموماً در اختیار دولت‌های محلی است.

برای نمونه، کشاورزی را هر ایالت خودش اداره می‌کند، صنعت را خودش اداره می‌کند؛ جز مالیات که معمولاً مسئله‌ای مرکزی است. امنیت، سیاست خارجی و مالیات تقریباً در سطح مرکزی اداره می‌شوند. آموزش‌وپرورش و بهداشت هم از مواردی است که دولت‌های مرکزی برای آن هزینه می‌کنند، اما اعتبار آن را دولت تأمین می‌کند؛ گرچه آن‌ها هم در سطح محلی اجرا می‌شوند و ایالت‌های مختلف فعال‌اند و کار خودشان را انجام می‌دهند، ولی بودجه‌شان معمولاً از دولت مرکزی تخصیص داده می‌شود.

اما در ایران، ساختار ما ساختاری است که می‌توان گفت همه‌چیز در آن متمرکز است؛ دولت نفتی است و ساختار سیاسی به‌شدت متمرکز. شوراها هم می‌بینید که 17-18 سال اول انقلاب اصلاً اجرا نشد، چون کسی توجهی به آن‌ها نمی‌کرد. بعد هم که اجرا شد، عملاً مدیریت شهری، اختیارات و امکاناتی را که قرار بود توسعه پیدا کند، به‌طور کامل به دست نیاورد.

از همان دولت اصلاحات و مجلس ششم، که بسیار هم طرفدار شوراها بودند، تلاش شد؛ من در آن زمان نماینده دولت بودم و لایحه‌ای به مجلس بردیم اما رأی نیاورد و عملاً آن 23 وظیفه‌ای که قرار بود مثل ساخت مدارس، ورزش و امثال آن، به دولت‌های محلی و مدیریت شهری واگذار شود، منتقل نشد و بعد از آن هم این واگذاری‌ها صورت نگرفت. این نکته را عرض کردم تا توجه داشته باشیم که اساساً ظرفیت مدیریت شهری در ایران فعلاً ظرفیت محدودی است و سقف آن کوتاه است.

20 درصد جمعیت و 40 درصد اقتصاد در یک شهر متراکم

با وجود این محدودیت‌های ساختاری، وقتی به تهران می‌رسیم با چه واقعیتی مواجهیم؟ شما تصویر کلان تهران امروز را چگونه توصیف می‌کنید؟

در موضوع تهران، ما شش دوره را پشت سر گذاشته‌ایم و در آستانه انتخابات هفتم هستیم. در این شش دوره اگر ملاحظه کنید، می‌بینید که از دوره آقای کرباسچی مطرح شد که ایشان خیز برداشته برای ریاست‌جمهوری و آن داستان‌ها و برخوردها، اگر به یاد داشته باشید، و آن دادگاه‌های علنی. واقعیت این بود که می‌خواستند آقای کرباسچی را در همان‌جا متوقف کنند و همین‌گونه هم شد.

اما بعد از ایشان این روند ادامه پیدا کرد؛ بعد از آقای کرباسچی، هر کسی که به پاستور رفت، از پیشینه شهرداری تهران آمده بود. آقای قالیباف در همه انتخابات‌ها تلاش کرد. آقای احمدی‌نژاد آمد و بلافاصله دیدیم که از شهرداری، با برنامه و با شتاب، وارد عرصه ریاست‌جمهوری شد؛ در همان دو سالی که در شهرداری بود. بعد از آن، آقای قالیباف در همه انتخابات‌ها حضور داشت؛ جز در دوره پنجم که شورای شهر شرط گذاشت و پایبند هم بود که شهردار نگاه‌اش را از پاستور بردارد و به درون شهرداری و بهشت متمرکز شود و در همان‌جا کار خود را انجام دهد. اما بلافاصله بعد از آن، دوباره آقای زاکانی آمد و می‌بینید که همواره نگاهش به پاستور است.

مسئله دوم این است که وعده‌هایی که توسط ایشان داده می‌شود، با واقعیت تهران نمی‌خواند. تهران شهری است که جمعیت قابل‌توجهی از کشور در آن زندگی می‌کنند؛ حدود 15 درصد جمعیت کشور در خود شهر تهران و اطراف آن حضور دارند و اگر حلقه را کمی بازتر کنیم، این رقم به حدود 20 درصد می‌رسد. این جمعیت به دلایل مختلف از جمله امنیت، جنگ، خشکسالی و... در این منطقه خاص مستقر شده‌اند.

اگر وسعت تهران 750 کیلومتر مربع است، این 750 کیلومتر اگر در مقیاس کشور بزرگ شود، نسبت آن به مساحت یک‌میلیون و 647 هزار کیلومتر مربعی کشور حدود یک‌دویست‌ام است؛ یعنی اگر تهران را 200 برابر بزرگ کنیم، به وسعت کشور می‌رسیم. به بیان دیگر، 20 درصد جمعیت کشور در یک دویستم مساحت کشور تمرکز یافته است؛ روشن است که چه اتفاقی می‌افتد؛ یعنی تراکمی در حد 8000 برابر برخی نقاط کم‌جمعیت.

برای نمونه، در استان سمنان تراکم جمعیت هر کیلومتر مربع حدود 5 نفر است، اما در تهران 980 نفر است؛ یعنی حدود 200 برابر تراکم سمنان.

در چنین شهری با این ویژگی‌ها و این تراکم جمعیت، 40 درصد اقتصاد کشور نیز متمرکز شده است، 40 درصد دانشگاه‌های اصلی کشور در این شهر قرار دارد، صدها انجمن فرهنگی و ملی در تهران حضور دارند و همه مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در این شهر گره خورده است.

در نتیجه، چنین شهری با این بزرگی نمی‌تواند بدون برنامه، بدون راهبرد و بدون استراتژی اداره شود. در این شرایط، افرادی افرادی مثل آقای زاکانی به‌عنوان وعده و شعار حرفهایی مطرح می‌کند که با واقعیت پایتخت بسیار فاصله دارند. این وضعیت مستلزم آن است که مدیرانی بیایند

که بتوانند این مسائل را حل کنند؛ نه فقط شعار دهند اما این اتفاق رخ نداده است.

از شهرداری تهران به‌عنوان سکوی قدرت استفاده شد؟

شما به سابقه شهرداران قبلی اشاره کردید. از نگاه شما، شهرداری تهران در این سال‌ها چگونه از جایگاه مدیریت شهری به «سکوی پرش سیاسی» تبدیل شده است؟

شورای شهر پنجم، برنامه سوم توسعه شهر را تصویب کرد. شهردار فعلی یعنی آقای زاکانی می‌توانست همان برنامه سوم را مبنا قرار دهد. از ابتدا هم گفته شد که ایشان تخصص و تجربه لازم برای این کار را ندارد، اما به هر حال شرایط خاصی در انتخابات پیش آمد، مردم عمدتاً در خانه ماندند و با مشارکت محدود، ترکیب فعلی شورا شکل گرفت.

همین آقای چمران که در شورای پنجم نفر بیست‌ودوم شد و 500 هزار رأی داشت، در شورای ششم با 480 هزار رأی نفر اول شد؛ چنین شورایی ایشان را انتخاب کرده است.

شهردار باید برنامه سوم را در دست می‌گرفت و اعلام می‌کرد که «برنامه موجود این است»، همان‌طور که رئیس‌جمهور، آقای پزشکیان اعلام کرد که می‌خواهد برنامه هفتم را اجرا کند. باید می‌گفت برنامه سوم را اجرا می‌کنم و هم‌زمان برای مراحل بعدی برنامه‌ریزی می‌کنم.

اما این‌گونه عمل نشد؛ ایشان مسیر دیگری را رفت و مجموعه‌ای از شعارها و وعده‌ها را مطرح کرد و در عمل، اکنون پس از پنج سال، عملکرد او را مشاهده می‌کنیم.

اولویت‌های مردم تهران روشن است

در نظرسنجی‌ها، شهروندان تهرانی بارها اولویت‌های خود را مطرح کرده‌اند. از نگاه شما مهم‌ترین مطالبات مردم از مدیریت شهری چه بوده و هست؟

مسائل مهمی که مردم به آن توجه داشته‌اند، در نظرسنجی‌های مختلف هم در دوره شورای پنجم و هم شورای ششم بررسی شده و اولویت جامعه تقریباً ثابت مانده است. شهروندان تهرانی می‌گویند مسئله حمل‌ونقل را برای ما حل کنید، مسئله آلودگی هوا را حل کنید، فضای سبز حفظ شود و برای آن برنامه‌ریزی شود، مشارکت مردم در اداره شهر جدی گرفته شود و برای آن فکری شود و مسئله پسماند حل شود. این مطالبات بارها تکرار شده است.

خبر مرتبط بازی زاکانی با حافظه مردم | حجت نظری: ادعاهای شهردار درباره معیشت مردم تهران بی‌پشتوانه است

اقتصادنیوز: در واکنش به وعده‌های اخیر علیرضا زاکانی، شهردار تهران، مبنی بر کاهش 30 درصدی هزینه‌های معیشت تهران و درخواستش برای واگذاری مدیریت آب پایتخت، حجت نظری، عضو پیشین شورای شهر تهران، این وعده‌ها را فاقد پشتوانه و اجرایی دانست.

525 همت منابع، کجا خرج شد؟

فارغ از بحث‌های سیاسی، اگر فقط با عینک عدد و رقم به عملکرد مدیریت فعلی نگاه کنیم، مقایسه منابع و بودجه دوره کنونی شهرداری با دوره پنجم چه تصویری به ما می‌دهد و از نظر شما مهم‌ترین ابهام در محل خرج این پول‌ها چیست؟

اتفاق نگران‌کننده این است که شهردار فعلی شش برابر دوره پنجم منابع در اختیار داشته است. به نظرم لازم است یک رسانه اقتصادی به این عدد توجه کند؛ شورای پنجم در کل دوره حدود 90 همت منابع در اختیار داشت. در چهار سال اول، رقم بودجه حدود 19 همت بود که آن را به 16 همت کاهش دادیم و در سال آخر هم حدود سی‌وچند همت بود؛ در مجموع 90 همت. یعنی شورای پنجم در دوره‌ای که با کرونا و دوره ترامپ هم‌زمان بود، 90 همت منابع داشت.

در مقابل، شهرداری فعلی در دوره‌ای روی کار آمده که نه کرونا هست و نه شرایط رکودی آن‌چنانی در ساخت‌وساز؛ ساخت‌وساز هم دیگر مثل سال 99 نیست. معدل صدور پروانه‌های ساختمانی در سال 99 حدود 2500 پروانه بوده، در حالی که معدل تاریخی تهران حدود 12 هزار پروانه است؛ به‌جز سال 1391 که عددی در حدود 34-35 هزار پروانه ثبت شده که سالی استثنایی بوده است.

شهرداری فعلی پنج تا شش برابر دوره قبل منابع داشته و چند برابر دوره قبل پروانه صادر کرده است. خودشان هم می‌گویند یک سال‌اش در دوره دولت آقای پزشکیان بوده و بقیه در دوره دولت آقای رئیسی، و از نظر دیدگاه سیاسی هم همسو بوده‌اند. مرتب اعلام می‌کردند که قرارداد واگن‌ها و قرارداد چین را عملیاتی کرده‌اند و اتوبوس‌ها را گرفته‌اند.

حال باید به مردم گزارش بدهند که با این شش برابر منابع، یعنی 525 همت پول مردم تهران چه کرده‌اند؟ اگر همه این منابع صرف هزینه‌های جاری شده باشد، این کار خلاف است و در حق مردم اجحاف شده است. این 525 همت چند برابر دوره‌های قبلی است؛ شش برابر دوره پنجم.

ممکن است گفته شود که اعداد و ارقام تغییر کرده است، اما پرسش همچنان پابرجاست: این منابع کجا هزینه شده است؟ چند واگن جدید به ناوگان مترو اضافه شده است؟ هنوز شاهد افزایش معناداری نیستیم. چند اتوبوس جدید اضافه شده است؟ با 500 اتوبوس، پاسخگوی نیاز شهر نیستیم؛ با این منابع باید دست‌کم چهار تا پنج هزار اتوبوس جدید به ناوگان اضافه می‌شد.

این منابع باید صرف نوسازی تاکسیرانی تهران می‌شد. در حالی که می‌شنویم برای آسفالت تلاش می‌کنند که البته اقدامی لازم است اما هزینه آسفالت و ارقام مربوط به آن نمی‌تواند چنین حجم عظیمی از منابع را توجیه کند.

وضعیت پسماند، انرژی و فرصت‌های از دست‌رفته نیازمند پاسخ‌گویی است

وضعیت مدیریت پسماند و تولید انرژی از زباله در دوره فعلی شهرداری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در حوزه پسماند، کار خاصی انجام نشده است. حتی اگر کارهایی هم صورت گرفته بود، با این حجم از منابع می‌توانستند نیروگاه‌های متعددی ایجاد کنند، تولید انرژی انجام دهند و این پنج‌هزار تن پسماند روزانه را به انرژی تبدیل کنند. با این حال، باز هم رقم حاصل، در برابر کل منابع مصرف‌شده چندان بزرگ نبود.

اما واقعیت این است که این کارها انجام نشده و اتفاق خاصی رخ نداده است. تا آن‌جا که اطلاع دارم، تولید انرژی از پسماند هنوز همان 200 تن قبلی است. این موضوع نیازمند پاسخ‌گویی است.

وعده مسکن شهرداری و سایه ابهام بر پروژه‌ها

آقای زاکانی پیش از این وعده‌های بزرگی درباره ساخت مسکن هم داده‌اند. از نگاه شما سرنوشت این وعده‌ها چه شد و چه ابهام‌هایی وجود دارد؟

بله در ابتدای کار، شعار ساخت مسکن مطرح شد؛ همان شعار دولت قبلی که می‌خواست سالی یک‌میلیون واحد مسکونی و در مجموع چهار میلیون واحد بسازد، اما این وعده محقق نشد و حتی چند هزار واحد هم به‌طور کامل به نتیجه نرسید و عملاً بیش از آنکه برنامه باشد، شعار بود. شهرداری هم همان مسیر را در سطح شهر تکرار کرد. امروز باید گزارش بدهند که این وعده‌ها به کجا رسیده است.

ضمن این‌که اخباری می‌رسد که پشت صحنه همین مقدار محدود کاری هم که انجام شده، مسائل و ابهام‌های قابل‌توجهی وجود دارد و در مورد آن بحث‌های زیادی مطرح است. این مسائل باید به‌طور شفاف توضیح داده شود.

بازگشت تراکم‌فروشی و شهر فروشی

یکی از محورهای انتقاد به مدیریت شهری، بازگشت «تراکم‌فروشی» و دست‌اندازی به باغات و بافت‌های شهری است. شما چه نشانه‌هایی از این روند می‌بینید؟

قرار بود تراکم‌فروشی و شهر فروشی متوقف شود، اما شواهد خلاف این را نشان می‌دهد. من از پشت‌بام هم نگاه می‌کنم؛ در همین خیابان کوچک قبا، سه ساختمان سه‌طبقه متفاوت در حال ساخت است که مثل قارچ وسط محله سبز شده‌اند. این خیابان نه ولیعصر است و نه شریعتیِ 20 کیلومتری؛ خیابانی کوچک است، اما در همین مقیاس، این ساخت‌وسازها نشان می‌دهد چرخ تراکم‌فروشی دوباره به حرکت درآمده است. در مورد باغات هم همین‌طور؛ مشخص نیست که چه شده و گزارشی شفاف ارائه نمی‌شود.

 ادامه پرسش‌های سریالی و بی‌پاسخ از شهردار

در زمینه شفافیت، سامانه‌های هوشمند و سرنوشت زمین‌ها و ذخایر شهری چه نقدهایی مطرح است؟

خوب است آقای شهردار به مردم بگوید سامانه شفافیت به کجا رسیده است؟ یکی از اعضای شورا که اخیراً صحبت‌هایی مطرح کرده گفته است سامانه‌های فناوری شهرداری به جاهایی سپرده شده و از کنترل مستقیم شهرداری خارج شده و درباره آن‌ها مسائلی مطرح است. این موارد باید برای افکار عمومی توضیح داده شود.

در عین حال، شهردار دوباره از یک سال بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، شروع به طرح شعارهای جدید کرده و همان حرف‌هایی را که در زمان انتخابات زد، تکرار می‌کند؛ حتی صحبت از اداره اقتصاد تهران نیز می‌شود.

مشکل این‌جاست که در کشور ما، شعار و ادعا ملاک شده است. هر کسی که از تریبون و بلندگو برخوردار است، می‌تواند ادعاهای متعدد مطرح کند. در حالی‌که در دوره شورای پنجم اجازه نمی‌دادند این شورا یک‌بار به صداوسیما برود و گزارشی ارائه کند، اکنون همه تریبون‌های رسمی در اختیار مدیریت فعلی است و هر روز ادعاهای جدید مطرح می‌شود.

اگر شهردار واقعاً می‌خواهد برای بخش‌های دیگر هم کاری انجام دهد، باید ابتدا توضیح دهد که این 525 همت منابع چگونه تأمین شده، به چه قیمتی به دست آمده و برای آینده شهر تهران، برای فرصت‌های آینده، برای محیط‌زیست و برای ذخایر و خدمات زیرساختی چه پیامدی خواهد داشت.

این زمین‌ها و املاکی که در اختیار شهرداری است، در اصل برای آینده شهر و خدماتی مثل آموزش، فضاهای عمومی، آتش‌نشانی و معابر در نظر گرفته شده است؛ نه این‌که در فرآیند تفکیک املاک به‌عنوان منبعی برای فروش صرفاً برای تبلیغات و نمایش عملکرد استفاده شود.

افکار عمومی باید بتواند با تکیه بر گزارش‌های واقعی، و نه صرفاً ادعاها، به ارزیابی عملکرد مدیریت شهری و شهردار برسد.

شورای ششم، نظارت استصوابی و بی‌عملی در برابر شهردار

چرا به‌نظر می‌رسد شورای ششم در برابر عملکرد شهردار تهران سکوت کرده و نقش نظارتی خود را جدی ایفا نمی‌کند؟ ریشه این وضعیت را در ساختار سیاسی می‌دانید یا ترکیب شورا؟

متأسفانه به خاطر ساختاری که در انتخابات داریم از جمله نظارت استصوابی و تصمیم‌گیری‌های جناحی و گروهی وضعیت به این شکل درآمده است. در درون شورای فعلی، جریان آقای قالیباف و جریان آقای زاکانی حضور دارند و حدود 10 تا 11 نفر از اعضای شورا طرفدار آقای زاکانی هستند. به خاطر یک رأی، ترکیب قدرت در شورا شکل گرفته و نتیجه آن را امروز می‌بینیم.

اگر اعضای شورا جدی بودند و مسئله‌شان رأی مردم بود، نمی‌توانستند این‌گونه رفتار کنند. اما مسئله رأی مردم برای آن‌ها در اولویت نیست. خیالشان راحت است که در انتخابات بعدی نیز رقبای اصلی را حذف می‌کنند و در لیست‌های انتخاباتی که پشت صحنه بسته می‌شود، جایگاه خود را حفظ خواهند کرد.

با این منطق، حتی اگر مردم با مشارکت 8 درصدی پای صندوق بیایند، آن‌ها در هر حال در ساختار قدرت باقی خواهند ماند؛ بنابراین رأی مردم برایشان ملاک تعیین‌کننده‌ای نیست.

اگر رأی و حضور مردم واقعاً مسئله بود، این‌گونه سکوت نمی‌کردند و این سطح از بی‌عملی را شاهد نبودیم؛ حداقل در حد حرف باقی نمی‌ماند و به اقدام عملی منجر می‌شد.

نمونه‌ای که می‌توان اشاره کرد، واکنش به جمله خانم زینب سلیمانی است؛ ببینید چه برخوردی با او می‌شود. این در حالی است که همین افراد در گذشته از شعارها برای حذف رقبای خود استفاده کرده‌اند و اکنون هم که در قدرت هستند، حساسیتی نسبت به رأی مردم نشان نمی‌دهند.

در شوراهای فعلی، امکان برکناری شهردار در عمل جدی نیست؛ نه به این دلیل که ابزار قانونی وجود ندارد، بلکه چون خود شورا رأی و پایگاه اجتماعی لازم را ندارد و اعضایش از پشتوانه مردمی قوی برخوردار نیستند. طبیعی است در چنین وضعیتی «زانوهایشان می‌لرزد» و تصمیم‌گیری آن‌ها با شورایی که اعضایش دو میلیون رأی دارند و افکار عمومی و آرای جامعه برایشان مهم است، کاملاً متفاوت است.

وقتی رأی مردم برای اعضای شورا اهمیت داشته باشد، دامنه شفافیت را گسترش می‌دهند، نظرسنجی می‌کنند، بر مشارکت مردم در اداره شهر پافشاری می‌کنند و سعی می‌کنند در توزیع منابع، اولویت‌ها را از خود مردم بپرسند.

اما در وضعیت فعلی، رفتارها بیشتر تابع شعارها و اقتضائات جریان و تیم سیاسی است. در بسیاری موارد سکوت حاکم است و در برخی موارد صرفاً برای خالی نبودن عریضه، ناله‌ای مطرح می‌شود، ولی در عمق ماجرا تغییری ایجاد نمی‌شود و این وضعیت با یک شورا و مدیریت شهری پاسخ‌گو و متکی بر رأی مردم تفاوت اساسی دارد.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟ 2
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟ 3
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟ 4
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟ 5
میرلوحی به زاکانی: آقای شهردار با 525 همت پول مردم تهران چه کردید؟ | وعده ساخت مسکن به کجا رسید؟ 6