ناگفتههایی درباره شکست محاصره آمرلی
در نیمه آذرماه شبکه های مختلف سیما فیلم مستندی به نام «360 درجه محاصره» را درباره شکست محاصره شهر آمرلی عراق در سال 93 روی آنتن بردند که با محوریت نقش سردار شهید سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در این عملیات ساخته شده بود.
به گزارش ایسنا، روزنامه «خراسان» در ادامه نوشت: به بهانه نزدیکشدن به دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، درباره روند تولید این فیلم مستند، عملیات در آمرلی و شخصیت سردار، با حامد هادیان روزنامهنگار و مستندساز که مستند «360 درجه محاصره» را ساخته است، گفتوگویی کردیم که در ادامه میخوانید.
کمی درباره روال تولید مستند توضیح میدهید؟
از همان روزهای اولی که حاجقاسم به شهادت رسید، در این فکر بودم که کاری انجام بدهم. مثل همه مردم، از این حادثه ضربه روحی بزرگی خورده بودم. در ابتدا میخواستم از مراسم تشییع ایشان تصویربرداری و مستندسازی کنم که نتیجه خوبی نداشت. بعد فکر کردم که فرصت مناسبی است تا به عراق بروم و آن جا مستندسازی کنم، چون تا قبل از این اتفاق، هم به علت مسائل حفاظتی و هم مخالفت حاجقاسم، به مستندسازان اجازه داده نمیشد کاری کنند.
شما قبل از شهادت حاجقاسم، تلاش کرده بودید؟
چند بار پرسوجو و اقدام کرده بودم اما اجازه نمیدادند. درباره همین آمرلی 2-3 فیلم مستند قبلا ساخته شده بود اما اسمی از حاج قاسم در آن ها نیست. در حالی که مستند درباره شکست حصر آمرلی است ولی درباره فرمانده عملیات چیزی در آن گفته نشده است. علت این امر، هم مسئله حفاظتی بود و هم سلیقه خود حاج قاسم. به همین دلیل ما عراق را نزدیکترین و بهترین جا برای مستندسازی دیدیم، چون فکر میکردم در این شرایط فضا بازتر شده و احتمالا فضا دوباره بسته میشود. در ابتدا نمیخواستم فقط درباره آمرلی فیلم بسازم اما یکی از سوژهها آمرلی بود. وقتی با یکی از دوستان به اسم حامد حزباوی وارد عراق شدیم، احساس کردیم که سوژه آمرلی هنوز جای کار کردن دارد و میشود کلی حرف درباره آن زد. به همین دلیل یک ماه در عراق ماندیم و وقتی برگشتیم، بعد از 2-3 ماه دوباره به عراق رفتیم و برای مصاحبهها وقت گذاشتیم.
چه ویژگی در شکست حصر آمرلی وجود داشت که شما را مجاب کرد به این سوژه بپردازید؟
اتفاق آمرلی یک سری ویژگیهای خاص داشت، از جمله این که به یک معنا، اولین عملیات حاج قاسم در عراق علیه داعش و اولین شکست داعش در عراق بود. شکست حصر آمرلی اولین و آخرین عملیاتی بود که تمام گروههای عراقی در آن همکاری کردند.
این نکته در مستند هم آمده بود اما شاید برای مخاطب ایرانی کمی مبهم باشد.
بعد از سقوط صدام، گروههای مختلف عراقی اعم از سیاسیها و عشیرهها، گروههای نظامی در کنار خود داشتند. زمانی که داعش حمله کرد، 80 گروه شبه نظامی عراقی فعال وجود داشت که زیرنظر ارتش عراق نبودند. دولت هم چندان حاکمیتی روی اینها نداشت. البته بعد از صدور فتوای آیت ا... سیستانی، اغلب زیر پرچم حشد الشعبی قرار گرفتند و در عین استقلال نسبی، این عنوان کلی را دارند. آن زمان هنوز حشد الشعبی هم کامل تشکیل نشده بودند. سرایا خراسانی، کتائب امام علی (ع) و حتی جریان صدر که بعدها هم جزو حشد الشعبی نشد، وجود داشتند و با یکدیگر اختلاف های جدی هم داشتند. بسیار کم پیش آمده که این گروهها همراه با یکدیگر کاری را انجام بدهند. شکست حصر آمرلی تنها عملیاتی است که همگی قبول کردند به فرماندهی حاج قاسم عملیات کنند، در حالی که شاید اگر فرمانده یک فرد عراقی بود، حاضر به این کار نبودند. سابقه و اعتبار حاج قاسم دلیل این اتفاق بود.
آن زمان که اولین عملیات جدی علیه داعش بود، سردار شهید سلیمانی چهره شناخته شدهای در سطح بینالمللی بود که به اعتبار او در این عملیات شرکت کنند؟
در رسانه شاید حاج قاسم شناخته شده نبود اما در فضای غیررسمی شناخته شده بود. حاج قاسم در آن زمان یکی از رابطان میان ایران و عراق بود و کسی که از حاج قاسم برای فرماندهی این عملیات، دعوت کرد، شخص نخستوزیر عراق بود. حتی اولین شبی که داعش از طریق موصل به عراق حمله کرد، حاج قاسم به دعوت نوری المالکی وارد عراق شد. به غیر از این، در این سالها اگرچه گروههای شبه نظامی وجود داشتند اما خیلی از این گروهها کوچک بودند و آموزشهای نظامی زیادی ندیده بودند. بنابراین بعضی از این گروهها بیشتر ژست بودند تا گروه شبهنظامی جدی. از طرفی ارتش عراق هم که پس از حمله داعش، به نوعی نابود شد. در این میان حاج قاسم به دلیل تجربه و سابقهاش، یک نظامی حرفهای بود و در گروههای نظامی عراقی از این لحاظ مشابه بسیار کمی داشت. شاید ابومهدی المهندس ویژگیهای این چنینی داشت که او هم خودش را سرباز حاج قاسم میدانست. در سه ماهی که آزادسازی آمرلی طول کشید، حاج قاسم در بغداد بود و کمکهای بسیاری به عراق کرد. حتی از خود نوری المالکی شنیدم که روسیه به عراق جنگنده نمیداد اما حاج قاسم واسطه شد تا این اتفاق بیفتد. انواع و اقسام تلاشها را انجام داد تا عراق بتواند علیه داعش عملیات کند. این در حالی است که حاج قاسم تجربه دفاع مقدس، جنگهای منطقهای و سوریه را داشت.
گفتید در ابتدای شهادت سردار سلیمانی، فکر میکردید بعدا فضا برای مستندسازی درباره ایشان بسته شود. این اتفاق افتاد؟
خیلی از طرحهای حاج قاسم ناتمام مانده و ادامه دارد. به همین دلیل حرف زدن درباره خیلی از این طرح ها، ممکن است مشکل امنیتی داشته باشد و باعث ضربه خوردن به یک طرح یا ایده شود. بنابراین بخشی از آن سختی که گفتم، هنوز وجود دارد. بالاخره نیروی قدس، یک سازمان نظامی است. یکی از شانسهایی که ما درباره آمرلی آوردیم، این بود که فضای این عملیات، مردمی هم بود و کاملا نظامی نبود. در بسیاری از عملیاتها چیزهایی هست که نمیشود درباره شان گفت. در عراق حتی خیلی از افراد طرفدار حاج قاسم بودند اما بعد از شهادت ایشان، احساس کردند نزدیکیشان به حاج قاسم، به نفعشان نیست. مثلا خلبان بالگردی که حاج قاسم را به آمرلی برد، پیدا کردیم. با ما گپوگفت داشت، اما حاضر به مصاحبه نشد. میگفت اگر مصاحبه کند و شناسایی شود، ممکن است آمریکاییها شغلش را که در ارتش عراق بود، از او بگیرند.
بسیاری از مخاطبان ممکن است فکر کنند عمده کار حاج قاسم در عراق، معطوف به جنگ با داعش بود. حالا که داعش از بین رفته، پس چه طرحی از حاج قاسم ناتمام مانده؟
اختلاف قدیمی بین شیعیان، اهل سنت و کردها در عراق وجود دارد. زمانی که داعش حمله کرد، آمریکا ورود نکرد، چرا که به تجزیه عراق علاقه داشت. یکی از پروژههای بزرگ آمریکا، همین تجزیه عراق است. احساس میکنم یکی از بخشهای جدی کار حاج قاسم، جلوگیری از تجزیه عراق بود که هنوز هم ادامه دارد. دیگر مقابله با نفوذ اسرائیل در بخش کردنشین و مقابله با آمریکا میتواند از همین طرحها باشد. همزمان تهدیدهای داعش و گروههای مشابه تمام نشده و در مناطق غربی عراق وجود دارد. اختلاف بین گروههای شیعی در عراق نیز جدی است که میتواند هر لحظه یک بحران ایجاد کند. حاج قاسم مجموعهای از پروژههای مختلف را برای ایجاد صلح، اداره میکرد که هماکنون ادامه دارد.
ما در خیلی موضوعات انقلابی، دفاع مقدسی و درباره شهدا، فقر تصاویر آرشیوی داریم. آیا درباره شهید سلیمانی، هم این مسئله وجود دارد؟
بله، چند دلیل دارد. تصاویر زیادی از حاج قاسم موجود است و بخشی از آن در اختیار مکتب حاج قاسم است یا نیروی قدس. ولی هر دو در دادن آرشیو سختگیرند، چون برخی دلیل امنیتی دارد یا میخواهند با آنها در آینده پروژه بزرگی بسازند. ما برای مستند «360 درجه محاصره» بخشی از آرشیو را از عراقیها گرفتیم. بعد از این که تصاویر اصلی را گرفتیم و دیدند، این مجموعهها به این نتیجه رسیدند که تصاویری به ما بدهند.
انتهای پیام