نخبههای بیپشتوانه
بحث استفاده از پلتفرمهای داخلی از زمانی چالشبرانگیز شد که با گذشت چند ماه از فیلترینگ گسترده شبکههای مجازی، درصد زیادی از کاربران خرید فیلترشکنها را به استفاده از این پلتفرمها ترجیح دادند.
با توجه به تداوم محدودیت و فیلترینگ شبکههای مجازی، بازار فروش فیلترشکنها همچنان داغ است. به گفته کارشناسان، عدم استقبال از پلتفرمهای داخلی به عوامل متعددی برمیگردد که مهمترین آنها ضعف زیرساختهای فنی و نبود اطمینان نسبت به امنیت اطلاعات شخصی کاربران است. کارشناسان معتقدند، فارغ از تنشهای اخیر، اگر مردم، نسبت به امنیت حفظ اطلاعات و پشتیبانی قانونی اطمینان داشته باشند، از شبکهها و پلتفرمهای داخلی استقبال میکنند. از سوی دیگر نبود توان و منابع کافی برای ایجاد و توسعه شبکه اجتماعی و پلتفرم مجازی مورد استفاده حجم بالای کاربران محل مناقشه است. صمت در این گزارش درصدد پاسخگویی به این پرسش، به گفتوگو با کارشناسان پرداخته است.
شمشیر دولبه فناوری
همواره فناوری مسیر خود را طی کرده و به استناد تاریخ، انسان خواهناخواه با آن همسو شده، فرآیندی که تابآوری بشر در مقابل مشکلات را افزایش داده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند، حرکت در مسیر فناوری مانند راه رفتن روی یک شمشیر دو لبه است، اگر درست رفتار کنیم، میتوانیم به بهترین نحو ممکن از آن بهرهمند شویم و اگر آثار سوء آن را نادیده بگیریم، ناچار به پذیرفتن زیان و آسیبهای این اغماض خواهیم شد. بنابراین پذیرش فناوری، مستلزم داشتن دیدی همهجانبه از تمام ابعاد آن در اقتصاد، اجتماع، خانواده و... است. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که زاییده دستاوردهای فناورانه بشر در عصر حاضر بهحساب میآیند هم، از این امر مستثنا نیستند. شاید اگر در یک دهه اخیر چنین نگرشی نسبت به استفاده از پلتفرمهای شبکه اجتماعی داشتیم، بیشک اینگونه از فناوری روز عقب نمیماندیم و با معضلات کنونی دست و پنجه نرم نمیکردیم. بهویژه آنکه ایران دارای ظرفیت بالای نیروی انسانی کارآمد در این حوزه است.
ضرر در روزهای پایانی سال
علی کاظمی، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در زمینه فناوری اطلاعات، ساخت اپ برای استفاده چند میلیون کاربر داخلی را خارج از توان زیرساختی فناوری اطلاعات کشور دانست.
وی در گفتوگو با صمت درباره اهمیت فعالیت کسبوکارها در پلتفرمهای داخلی گفت: واضح است که صاحبان کسبوکارهای مجازی، قربانی اصلی محدودیت شدید اینترنت هستند و مسئولان امر باید پیش از اجرای چنین دستوراتی به فکر ایجاد بستر جایگزین و امن برای کسبوکارها میافتادند؛ نه اینکه بعد از گذشت چند سال و فعالیت گسترده میلیونها کاربر در این فضاها نظیر اینستاگرام، یکباره آن را محدود و صاحبان کسبوکارها با ضررهای بزرگ مواجه کنند. این ضرر بیش از هر زمانی در روزهای پایانی سال نمایان است؛ بیشک کسبوکارهای مجازی شاهد فروش چندین برابری نسبت به امسال بودند.
وی افزود: حفظ حیات اقتصادی مردم اهمیت زیادی دارد؛ بنابراین خرید اپهای معادل از کشورهای دیگر و تبلیغ درست برای جلب اعتماد و استفاده حداکثری از آن تنها راهحلی است که میتوان از آسیبهای اقتصادی چنین تصمیماتی بهویژه در بازار مجازی پایان سال در امان بود.
زیرساخت کافی برای کاربران میلیونی نداریم
وی افزود: ادامه فعالیت اهالی کسبوکارهای مجازی در بستر اینترنت ملی منوط به ساخت بستری جایگزین در راستای معرفی و عرضه کالا در فضای مجازی است، بهشکلی که مردم هم از آن استقبال کنند. مشکل آنجاست که بسیاری از کاربران بهدلیل نبود اعتماد، بهسختی و اجبار از اپهای داخلی استفاده میکنند. بنابراین جدای از ایجاد زیرساختهای فنی استاندارد، جلباعتماد کاربران نیز نیازمند طرح و برنامه جداگانهای است. بهاعتقاد من، اگر زیرساخت کافی وجود داشت، اصلا نمیگذاشتیم اینستاگرام تبدیل به بازار بزرگ مجازی برای کسبوکارهای داخلی شود.
بهگفته کاظمی، از دلایلی که میتوانیم با استناد به آن بگوییم توان کافی در توسعه اینترنت ملی نداریم، کیفیت پایین نرمافزاری در عرصه فناوری اطلاعات کشور است.
وی افزود: نبود آیندهنگری در استفاده حداکثری کاربران از فضای مجازی، موجب بروز مشکلات عدیده برای فعالان این فضا شده و بسیاری از کسبوکارهای مجازی را است به ورشکستگی رساند. اگر امروز فکری به حال این آشفتهبازار نشود، ممکن است درمورد فضای تعاملی متاورس هم مشابه چنین مشکلی بهوجود میآید؛ چنانچه برای رمزارزها هم چالشهای مشابهی بهوجود آمد. به نظر میرسد گاهی مسئولانی که توانایی مدیریت فناوری و فضای مجازی را ندارند، روزبهروز با تصمیماتشان به مشکلات مردم اضافه میکنند؛ تصمیماتی که رنگی از آیندهنگری ندارند.
کاظمی گفت: 2 سال پاندمی کرونا بهخوبی نشان داد، زیرساختهای فناوری اطلاعات کشور، توانایی ساخت و هدایت فضای مجازی برای استفاده همزمان حجم زیادی از کاربران را ندارد. اپلیکیشن «شاد» نمونه واضحی برای این ادعا است که پس از گذشت مدت زمانی، بیشتر مدارس از دیگر اپها برای آموزش از راه دور استفاده کردند. ابتدا باید بدانیم که توانایی ضعیفی در این زمینه داریم و بعد شجاعانه به این ضعف اعتراف و تلاش کنیم تا زیرساختهای کشور تقویت شوند.
توان دفاعی در حملات سایبری نداریم
وی حملات متعدد سایبری را دیگر دلیل نبود زیرساخت فنی لازم دانست و گفت: حملات سایبری دلیل کافی است تا بگوییم برخی مسئولان، از دانش و کفایت کافی برخوردار نبوده و در تامین زیرساخت فنی استاندارد نیز ضعف جدی وجود دارد. اینکه هر 2 تا 3 روز، یک سایت موردحمله سایبری قرار میگیرد، ناشی از نبود کارشناسان فنی و ضعف در زیرساخت استاندارد در کشور است.
وی گفت: مهاجرت نخبگان در این زمینه هم مزید بر علت شده است. بهعبارت روشنتر، خروج هر کدنویس و فرد باتجربه، آسیب جدی به بدنه و زیرساختهای سایبری کشور میزند و کشور را از حضورافراد نخبه، خالی میکند. در کل، جای خالی مدیریت استاندارد در فضای مجازی به شدت احساس میشود.
جای خالی یک برنامه درست و حسابی
در ادامه و با نظری مخالف، داوود وحدت، کارشناس فناوری اطلاعات معتقد است: زیرساخت فنی کافی برای توسعه پلتفرمهای داخلی وجود دارد و مشکل تنها نبود یک برنامه استراتژیک بلندمدت است.
وی در گفتوگو با صمت گفت: در بیشتر کشورها، پلتفرمها با سرمایهگذاری عظیمی شکل گرفته و رشد کردهاند. برای مثال، شبکههای اجتماعی پرکاربر، نظیر فیسبوک، لینکدین و... با سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری توسعه پیدا کردهاند؛ معمولا مدیران این شبکهها از حمایت دولتها برخوردار بوده و درعین حال با حفظ منافع کاربران، نظارت عالیه نیز وجود دارد. وی بااشاره به روند حمایتهای دولتی از پلتفرمهای داخلی گفت: متاسفانه در کشور ما حمایت از پلتفرمهای داخلی تنها به شناسایی شرکتهای دانشبنیان ختم میشود و بعد به حال خودشان رها میشوند. تا زمانی که این نسخه تکراری تجویز و اجرا شود، موفقیتی در توسعه پلتفرمهای داخلی نخواهیم داشت.
وحدت با تاکید بر وجود توانمندی علمی برای توسعه پلتفرمهای بومی گفت: خوشبختانه برنامهنویسان ماهری در کشور فعال بوده و توانمندی توسعه پلتفرمهای بومی وجود دارد. بنابراین از کشورهای پیشرو چیزی کم نداریم؛ اما متاسفانه نوع حمایت دولت از این نخبگان سلیقهای است. همین امر موجب شده مردم به ندرت اعتماد کنند.
در اینجا 2 مسئله وجود دارد؛ یکی اعتماد مردم و دیگری حمایت دولت از سازندگان پلتفرمهاست که متاسفانه تاکنون این حمایتها کوتاهمدت و تزریقی بوده و نگاه بلندمدت و استراتژیک در آن وجود ندارد.
وی گفت: موفقیت در ایجاد و توسعه فناوریها، صنایع نظامی و حتی بانکداری الکترونیک، مثال خوبی است که بگوییم اگر دولت حمایت بلندمدت و استراتژیک داشته باشد، میتوانیم در تولید و توسعه پلتفرمهای داخلی هم موفق باشیم. در واقع، اگر این فرآیند در حوزه پلتفرمهای مجازی هم اتفاق میافتاد، با مشکلات امروز مواجه نمیشدیم. وقتی حمایتها ضعیف باشد، برنامهنویسان یا مهاجرت میکنند یا حوزه فعالیتشان را تغییر میدهند.
وحدت افزود: این نوع بیمهریهای ساختاری، کشور را از منابع انسانی نخبه محروم میکند. در واقع برنامهنویسان ایرانی با صرف کمترین زمان ممکن و با ارائه یک رزومه خلاصه، بهراحتی جذب کشورهای مختلف میشوند و چند ده برابر هم حقوق میگیرند. در کل اگر نوع نگاه مسئولان به منابع انسانی سطح پایین باشد، متهم به از دست دادن نیروی کار باسواد و خبره میشویم.
این فعال فناوری اطلاعات افزود: مشکل اصلی کشور نبود حمایت استراتژیک و بلندمدت است. بیشتر پلتفرمهایی که کاربران زیادی از سراسر دنیا دارند، تحت چنین برنامهریزی و حمایت همهجانبهای هستند و تنها در ظاهر بهصورت خصوصی اداره میشوند، در حالی که معمولا چتر حمایتی دولت را دارند. اعتماد مردم، اصلیترین برگ برنده موفقیت پلتفرمهای خارجی است که دولت و حاکمیت هم نسبت به آن توجه و حفاظت ویژهای دارد. بهعبارت روشنتر، مردم میدانند اگر پلتفرمی به نشر غیرقانونی اطلاعات بپردازد، بهطورقطع دولت با آن برخورد میکند، این در حالی است که در کشور ما چنین روندی وجود ندارد.
وحدت تاکید کرد: سناریوهای اعتمادسازی در جامعه باید تغییر کند. بهترین راهکار توسعه پلتفرمهای بومی، علاوه بر وجود حمایت بلندمدت استراتژیک، ایجاد فرآیندهایی برای جلب اعتماد مردم است. بهعبارت روشنتر، دولت باید خود عامل اعتمادسازی باشد و شرایطی را فراهم کند که اگر زمانی اطلاعات اشخاص منتشر شد، برخورد سختگیرانهای داشته باشد. در این شرایط مردم از امن بودن اطلاعاتشان اطمینان پیدا میکنند و راه برای توسعه شبکههای اجتماعی بومی هموارتر میشود.
سخن پایانی
بهنظر میرسد با فیلترینگهای گسترده چند ماه گذشته، کاربران همچنان ترجیح میدهند از پلتفرمهای خارجی استفاده کنند. تجربههای اعمال محدودیت و فیلترینگ نشان داده که ادامه این روند راه به جایی نمیبرد و جز هدررفت منابع مالی نتیجه دیگری نخواهد داشت. حتی با آمارسازی یا تبلیغات گسترده برای استفاده از پیامرسانها یا پلتفرمهای داخلی، بازهم بکارگیری این فضا در اولویت انتخاب کاربران نخواهد بود. باتوجه به دسترسی آزاد به اطلاعات در جهان، پیشبینی اینکه فیلترینگ قرار است تا کجا ادامه پیدا کند، امری دشوار است. از طرفی هم، احتمال بازگشت به شرایط چند ماه گذشته بسیار ضعیف و ممکن است کسبوکارها به سطح رونق پیشین بازنگردند. در حقیقت، آینده کسبوکارهای اینترنتی در ابهام است و شاید استفاده از پلتفرمهای داخلی نیز نتواند رونق گذشته را به بازار کسبوکاری مجازی بازگرداند.