یک‌شنبه 4 آذر 1403

نصراللهی: نباید خودمان را از اینستاگرام و توئیتر محروم کنیم / مسئولی که سواد رسانه ندارد جلوی انتشار خبر را می‌گیرد

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
نصراللهی: نباید خودمان را از اینستاگرام و توئیتر محروم کنیم / مسئولی که سواد رسانه ندارد جلوی انتشار خبر را می‌گیرد

یک کارشناس رسانه معتقد است در بحث فضای مجازی نیز نباید احساسی برخورد کنیم و هنر ما باید این باشد که در راستای ارتقای سلاح‌های داخلی از سلاح‌های خارجی استفاده کنیم‌؛ قهر کردن در این حوزه مشکلی را حل نمی‌کند.

- اخبار سیاسی -

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، اکبر نصراللهی رییس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم، به بررسی تغییر و تحولات در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و نحوه مواجهه معقول با این فضا پرداخت. نصراللهی معتقد است وقتی ما بسترهای لازم را در فضای مجازی ایجاد نکردیم پس نباید خودمان را از ابزارهای موجود محروم کنیم. این ابزارها مانند اینستاگرام و توئیتر برای دفاع از انقلاب اسلامی و مقابله با اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی و هم‌چنین ارائه تصویر واقعی از مردم ایران است؛ پس وقتی ما از خودمان اسلحه جدیدی نداریم نباید اسلحه‌ای که از دشمن غنیمت گرفتیم را به خودش پس دهیم این یعنی خلع سلاح.

متن زیر مشروح گفت‌وگو با آقای نصراللهی است که در ادامه می‌خوانید: 

بسم الله الرحمن الرحیم. از جناب آقای دکتر جهان‌بین که این جلسه را تشکیل دادند و فرصتی را فراهم آوردند تا با دوستانی که دغدغه‌ی مشترک داریم صحبت کنیم، تشکر می‌کنم و امیدوارم این جلسات تداوم داشته باشد. روال من این است بیشتر مخاطب را بشناسم و با توجه به مخاطب و میزان تحصیلات آنان سخن بگویم ولی این جلسات امکان چنین شناختی را ندارد و فقط شناخت اجمالی دارم و مباحث خود را مطرح می‌کنم.

همانطور که مستحضر هستید بحث ما در خصوص تحولات و آرایش رسانه‌ای دهه پنجم انقلاب اسلامی است و می‌خواهیم در این فرصت بسیار کوتاه به این مهم بپردازیم که در سال‌های اخیر چه تغییراتی در رسانه‌ها رخ داده و اکنون رسانه‌های ما چه آرایشی دارند. سوال اصلی این است که باتوجه به تغییرات و تحولاتی که در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به وجود آمده، ما اکنون در این فضا چه جایگاه و موقعیتی داریم، بازیگران این عرصه چه کسانی هستند و چه قواعد‌ها، تاکتیک‌ها و راهبردهایی را پیگیری می‌کنند؟

نصراللهی: مباحث من شامل دو بخش است که قسمت نخست آن تحولات در آرایش رسانه‌ای، شرایط کشور ما و تغییرات در تکنولوژی‌های ارتباطاتی و مصرفه رسانه‌ای مخاطبان است. در ادامه با ذکر مصادیق و اشاره به مستندات خواهم گفت که متأسفانه وضعیت خوبی نداریم و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند در محاصره تبلیغاتی قرار داریم و باید در این خصوص اقدام جهادگونه در این‌خصوص انجام بگیرد؛ موضوعی که رهبری معظم انقلاب در صحبت‌های اخیر خود نیز بدان اشاره فرمودند.

بخش دوم مباحث من در خصوص گفتمان رهبر معظم انقلاب در رابطه با فضای مجازی است؛ تعریف ایشان از فضای مجازی و آرایش رسانه‌ای را در این بخش بیان خواهم کرد و به طرح فرصت‌ها و تهدیدها خواهم پرداخت. در پایان نیز خواهم گفت که برای بازیگری، حضور هوشمندانه و جسورانه در این فضا چه اقداماتی باید انجام بدهیم و چه راهبردهایی داشته باشیم.

پیشرفتی که در عرصه تکنولوژی‌های ارتباطاتی رخ داده، همه حوزه‌ها و بخش‌ها را متحول کرده و در عرصه رسانه با پدیده «ارتباط جمعی شخصی» مواجه هستیم و دو تحول مهمی که در عرصه رسانه‌ها و ارتباطات صورت گرفته عبارت است از "پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی و ظهور رسانه‌های جدید" و "کم‌رنگ شدن نقش رسانه‌های سنتی" است.

پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی موجب شده تا با پدیده "ارتباط جمعی شخصی" مواجه شویم. از سال 1960 به بعد بر اثر پدیده‌ای که من آن را 5 A نامگذاری کرده‌ام، هر فرد در هر زمان و مکانی می‌تواند با هر وسیله‌ای پیام مخابره کند. این 5 Aمحصول تکنولوژی‌های ارتباطاتی است و پدیده ارتباط جمعی شخصی و تنوع و تغییر در آرایش رسانه‌ای به وجود آورده است. در این تغییر و تحول می‌بینیم که مخاطب دیگر مانند گذشته تنها مصرف‌کننده نیست.

در گذشته رادیو، تلویزیون و خبرگزاری‌ها تولید اخبار و پیام‌ها را در انحصار خود داشتند و پدیده ارتباط جمعی شخصی باعث شد تا این انحصار شکسته شود. شکست انحصار ابتدا در خبرگزاری‌ها، در رادیو در سال 1920 و تلویزیون در سال 1936 به وسیله پدیده ارتباط جمعی شکسته شد و شاهد تنوع و تعدد بازیگران در این عرصه هستیم.

متعاقب این پدیده مصرف رسانه‌ای و منابع خبری مردم و مدل توزیع و مصرف پیام‌های رسانه‌ای تغییر پیدا کرد؛ در یک کلام باید گفت که تمامی سطوح ارتباطی دستخوش تغییر شده است. به‌گونه‌ای که در عرصه خانوادگی دیگر نمی‌توانیم مانند گذشته با فرزندانمان در تعامل باشیم، چون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی این تعامل را دستخوش تغییر کرده و دیگر نمی‌توان همچون قبل مناسک و آداب مذهبی را انجام داد؛ نه اینکه نتوانیم بلکه شکل‌های دیگری آمده و ذائقه مخاطبان تغییر پیدا کرده است و دیگر نمی‌توان مانند گذشته حکمرانی کرد. روابط بین کنشگران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با مردم و حتی روابط داخل خانواده تغییر یافته است. این تحولات موجب شده تا میزان مصرف رسانه‌ای مردم از رسانه‌های سنتی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات کاهش پیدا کند.

در عرصه‌های مذهبی نیز دیگر اینگونه نیست که مردم دین‌دار ارتباطات خود را محدود به برخی اماکن همچون مساجد و حسینیه‌ها بدانند ولی هم‌اکنون عمدتا جوانان از مدل‌های تلفیقی استفاده می‌کنند؛ پس کاهش مصرف و کاهش اثرگذاری رسانه‌های سنتی را داریم. می‌توانیم با جرات بگوییم که تحول در تکنولوژی‌های ارتباطی، تنوع و تغییر در رسانه و جامعه و سازمان و بخش‌های مختلف اجتماعی را موجب شده و پدیده ارتباط جمعی شخصی محصول پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی است که باعث شده تا هر شخصی، در هر زمانی و با هر زبانی می‌تواند هر پیامی را تولید و منتشر کند و بخش‌های مختلف را دستخوش تغییر و تحول کرده و دیگر نمی‌شود با مدل‌های قبلی تولید و انتشار اخبار را انجام داد و با کاربران و مخاطبان ارتباط برقرار کرد. هر کنشگر مذهبی، سیاسی، اجتماعی، رسمی و غیررسمی باید به این تغییرات و تحولات در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی که متأثر از پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی است توجه داشته باشد.

در عرصه‌های مذهبی نیز دیگر اینگونه نیست که مردم دین‌دار ارتباطات خود را محدود به برخی اماکن همچون مساجد و حسینیه‌ها بدانند ولی هم‌اکنون عمدتا جوانان از مدل‌های تلفیقی استفاده می‌کنند؛ پس کاهش مصرف و کاهش اثرگذاری رسانه‌های سنتی را داریم. 

پس گفتیم که تحول در تکنولوژی‌های ارتباطی موجب تنوع و تحول در رسانه‌ها شده و این نیز موجب تحول در سایر سازمان‌ها و بخش‌های مختلف جامعه شده است.

این تغییرات فاصله بین درخواست و اجابت و پرسش و پاسخ را کم کرده است. اکنون هر سوال و درخواستی داشته باشیم، در بستر فضای مجازی و اینترنت و در شبکه‌های اجتماعی قابل دستیابی است؛ این یک تحول بی‌سابقه است و هر روز این فاصله کمتر می‌شود و زمان و مکان مفهوم سابق خود را از دست داده‌اند.

نکته دیگر اینکه تغییر و تحول در تکنولوژی‌های ارتباطی فرصتی را فراهم کرده که رسانه‌های رسمی اگر بخواهند هوشمندانه و عاقلانه رفتار بکنند و تغییر و تحولات را بپذیرند، باید از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان رسانه مکمل استفاده کنند؛ نه‌اینکه رادیو، تلویزیون و مطبوعات تعطیل شود، آن رسانه‌ها باید باشند و کار خودشان را انجام بدهند، اما باید شبکه‌های اجتماعی را به رسمیت شناخت و از آن‌ها به‌عنوان رسانه مکمل استفاده کرد. هم‌چنین باید از آن رسانه‌ها به اندازه نفوذ و مخاطبی که دارند، استفاده کرد ولی نباید خود را به برخی رسانه‌ها محدود کنیم و قسم نخورده‌ایم که همان رسانه‌ها را با همان مدل پیگیری کنیم.

"کاهش زمان چرخه عمر تولیدات" از دیگر ویژگی این عرصه است. در عصر تعدد و تکثر رسانه شاید محتوایی که یک ساعت پیش تولید شده دیگر آن تازگی را نداشته باشد و مخاطب به دنبال مطالب جدید باشد.

در حوزه کاربران، مخاطبان و مصرف رسانه‌ای شاهد افزایش انتظارات هستیم. مخاطب امروز، مخاطب وفاداری نیست و مخاطبی نیست که ارتباط یک‌طرفه را بپذیرد؛ هم‌چنین مخاطبی نیست که فقط مصرف‌کننده باشد و دسترسی‌های دیگری نداشته باشد، بلکه مخاطبی است که دسترسی‌های مختلفی دارد، توقعش بسیار بالا رفته و یک‌طرفه نبوده و هم مصرف‌کننده و هم توزیع‌کننده است و امکان مقایسه پیام‌ها و اخبار را دارد. در این شرایط به راحتی نمی‌توان به مخاطب دروغ گفت و سواد رسانه‌ای بالایی دارد و برخورد فعالی با رسانه‌ها دارد.

از این رو در حوزه قوانین تغییراتی ایجاد شده که باید در ایران به این تغییرات توجه داشته باشیم؛ در این تغییرات، تنوع نیروی انسانی، مخاطبان، رسانه‌ها، محصولات و تأسیس غول‌های رسانه‌ای را شاهد هستیم. از سال 1980 به بعد و قبل از رونق‌گرفتن شبکه‌ای احتماعی بحث بلوک‌های رسانه‌ای وجود داشت شاهد شکل‌گیری غول‌های رسانه‌ای هستیم و شبکه‌های تلویزیونی برای اینکه هژمونی ایجاد کنند و قدرتمندتر شوند و جریان‌ساز باشند، تحت عنوان یک برند مانند BBC، CNN و اخیرا GEM تولیدات و محصولات مختلف و متنوع را عرضه کرده و می‌توانند جریان‌ساز باشند. حتی گروه‌های تروریستی هم مانند داعش و حتی امروزه هم طالبان حداکثر استفاده از رسانه را استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند عضوگیری‌شان از این طریق انجام می‌گیرد.

این تغییر و تحولات هم فرصت‌ها و هم تهدیدهایی پیش روی ما قرار داده و از جمله فرصت‌ها نیز، خروج از انحصار کشورهای غربی است. اگرچه این ابزارها غربی هستند اما با استفاده از گفتمان مقام معظم رهبری می‌توانیم از همین ابزارها علیه خودشان استفاده کرده و به مقابله با ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی بپردازیم و به ارائه تصویر واقعی از انقلاب اسلامی و ترویج گفتمان خود بپردازیم و شرایط بالقوه‌ای برای شنیده و دیده شدن پیام‌های انقلاب اسلامی فراهم است ولی تهدیداتی هم در این زمینه وجود دارد که به آن خواهیم پرداخت.

اشاره کردیم که از دهه 1960 به بعد به دلیل پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی، با پدیده ارتباط جمعی شخصی مواجه هستیم که هر فردی می‌تواند هر پیامی را تولید و منتشر کند و مدل تولید و انتشار اخبار مانند قبل نیست؛ بلکه همه می‌توانند تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده باشند و قدرتمندترین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و رسانه‌ها دیگر نمی‌توانند خبری را برای مدت طولانی پنهان کند.

در همه‌جای دنیا به طور متوسط مردم هر روز حدود 7 ساعت از وقت خود را صرف رسانه‌ها می‌کنند؛ از این مدت زمان سهم موبایل 1.8، کامپیوترهای شخصی 1.5، تلویزیون 1.6 و سایر 2.1 است. از کامپیوترها نیز بیشتر برای حضور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم.

در ادامه بحث به ذکر چند آمار می‌پردازیم؛ گفتیم که متعاقب این تغییر و تحولات، مصرف رسانه‌ای مردم تغییر کرده و دیگر مانند قبل نیست که عمده‌ترین وقت مخاطبان صرف دیدن تلویزیون، شنیدن رادیو و خواندن مطبوعات باشد.

بر اساس آمارهای مختلفی که وجود دارد، در همه‌جای دنیا به طور متوسط مردم هر روز حدود 7 ساعت از وقت خود را صرف رسانه‌ها می‌کنند؛ از این مدت زمان سهم موبایل 1.8، کامپیوترهای شخصی 1.5، تلویزیون 1.6 و سایر 2.1 است. از کامپیوترها نیز بیشتر برای حضور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنیم.

مردم حدود چهار و نیم ساعت آن را صرف اینترنت و بسترهای مرتبط با آن می‌کنند، بنابراین بپذیریم که مصرف رسانه‌ای مردم تغییر پیدا کرده و اینطور نیست که آنها مثل قبل قسم خورده باشند که فقط رادیو، تلویزیون و مطبوعات را ببینند و بخوانند. خود ما هم مدام سر در موبایل و پلتفرم‌های مختلف هست. محور بسیار مهم دیگر که باید بپذیریم این‌گونه نیست که اگر می‌خواهیم روی مخاطبان اثر بگذاریم، بگویید فقط در یک رسانه کار می‌کنم و همه مردم را مخاطب خود قرار می‌دهم. چرا که مصرف رسانه از مردم تغییر کرده و هم مخاطبان سنین مختلف مصرف رسانه‌ایشان متفاوت است. طبق آمار، همه مردم به طور کلی بیش از 80 درصد از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند اما اگر به تفکیک سن بخواهیم بررسی کنیم می‌بینیم در حال حاضر 90 درصد 18 تا 29 ساله‌ها، 82 درصد 30 تا 42 ساله‌ها و 65 درصد 50 تا 64 ساله‌ها و نیمی از افراد 65 سال به بالا از شبکه‌های اجتماعی استفاده می کنند.

نتیجه این است که اگر بخواهیم روی جوانان اثر بگذاریم باید از شبکه‌ها و رسانه‌های سنتی بر اساس وزنی که دارند استفاده کنیم اما تمام تخم‌مرغ‌های خودمان را در سبد این رسانه‌ها نگذاریم بلکه بیشتر تخم‌مرغ‌ها را در سبد شبکه‌های اجتماعی بگذاریم. اگر کنشگر مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستیم حتما باید برای اثرگذاری روی مخاطبان جوان خصوصا 18 تا 29 ساله‌ها باید به شبکه‌های اجتماعی اهمیت دهیم و هرگونه غفلت و تأخیر موجب ضرر خواهد شد. مگر می‌شود مه بخواهیم در انتخابات پیروز شویم و به شبکه‌های اجتماعی توجهی نداشته باشیم، شرایط به نسبت قبل فرق کرده است.

منبع خبری مردم بحث بعدی ماست. چه بخواهیم چه نخواهیم هرچقدر سن بالا می‌رود مصرف رادیو، تلویزیون و مطبوعات بیشتر می‌شود؛ یعنی 55 ساله‌ها بیشتر از 18 تا 24 ساله‌ها اخبار را از رادیو و تلویزیون می‌گیرند. اما درخصوص فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی این‌طور نیست و اگر می‌خواهید بر روی مخاطب جوان با قالب خبر اثر بگذارید باید از رسانه‌های آنلاین یا سوشال‌مدیا استفاده کنید. امروز همه می‌توانند تولیدکننده، مصرف‌کننده و توزیع‌کننده باشند و در واقع هم مصرف رسانه‌ای مردم به سمت سوشال مدیا رفته و هم منبع خبری مردم به این سمت کشیده شده است. بی‌توجهی کنشگران مختلف به این تغییرات موجب متضررشدن، در محاصره تبلیغاتی غربی بمانند و موجب بازدارنده نبودن آن‌ها در مدیریت افکار عمومی خواهد شد.

امروز فضای مجازی، فضای مکان را به زمان تغییر داده، همچنین ارزش مجاورت جغرافیایی تقریبا مفهموش عوض شده است. سرعت، ارزش خبری و تازگی نیز تحولاتی داستند قبلا اگر هر چند روز خبر منتشر می‌کردیم کسی انتظار نداشت و معترض نمیشد؛ اما امروز اگر رسانه‌ای خبری را دیر مخابره کند به رسانه کم‌اثر و بی‌اثر تبدیل می‌شود تازه اگر حذف نشود. ارتباط فرامحله‌ای شکل گرفته و اینطور نیست که یک خبر در شهر و روستا حبس شود و همه همزمان از همه چیز با خبر می‌شوند. مخاطب امروز در عین حالی که مصرف‌کننده است منتشر کننده نیز هست. مفهموم قدرت عوض شده و هرکه شبکه‌های اجتماعی را در دست داشته باشد اثرگذارتر و قدرتمندتر است‌. سونامی خبری و جریان‌سازی که رسانه‌های اجتماعی می کنند اصلا قابل مقایسه با جریان‌سازی تلویزیون نیست و بیشتر مواقع متأسفانه رسانه‌های سنتی به خاطر درک نکردن این تغییرات در زمین رسانه‌های اجتماعی بازی می‌کنند و این یعنی زیان و تهدید امنیت ملی.

اینستاگرام در ایران در حوزه سبک زندگی فعال است و توییتر محلی برای جریان‌سازی خبری و حوزه نخبگانی، تلگرام نیز در امتداد جریان رسانه‌ای می‌تواند نقش‌آفرین باشد. وقتی ما خودمان بسترهای لازم را برای این کارها ایجاد نکردیم پس نباید خودمان را از ابزارهای موجود محروم کنیم.

اینستاگرام در ایران در حوزه سبک زندگی فعال است و توییتر محلی برای جریان‌سازی خبری و حوزه نخبگانی، تلگرام نیز در امتداد جریان رسانه‌ای می‌تواند نقش‌آفرین باشد. وقتی ما خودمان بسترهای لازم را برای این کارها ایجاد نکردیم پس نباید خودمان را از ابزارهای موجود محروم کنیم. این ابزارها برای دفاع از انقلاب اسلامی و مقابله با اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی و هم‌چنین ارائه تصویر واقعی از مردم ایران است؛ پس وقتی ما از خودمان اسلحه جدیدی نداریم نباید اسلحه‌ای که از دشمن غنیمت گرفتیم را به خودش پس دهیم این یعنی خلع سلاح. بعد از فیلتر تلگرام نیز همچنان کاربران این اپلیکیشین بالا هست و تغییری نداشته است. در حال حاضر در ایران حدود 50 میلیون نفر در اینستاگرام و حدود 48 میلیون نفر در تلگرام فعال هستند و واتس‌اپ به‌علت بحث فیلترینگ از تلگرام جلوتر رفتهو مقداری بیشتر است.

فیس‌بوک که از سال 2004 شکل گرفت، الان بیش از 2 میلیارد کاربر فعال دارد و در سال 2014 واتس‌اپ و در سال 2012 اینستاگرام را خرید و فیس‌بوک در برهه‌ای از زمان در ایران اثرگذار بود. هم‌چنین توییتر در جریان فتنه 88 و اینستاگرام در انتخابات 92 و 96 بسیار اثرگذار بود و با پدیده اینستالایو انحصار تلویزیون را شکست و هر فردی می‌توانست در هرمکان و زمانی کمپین‌های انتخاباتی و تبلیغاتی خود را انتشار دهد. در توییتر نیز آرایش رسانه‌های فارسی‌زبان اینگونه است که رسانه های برتر به ترتیب BBC فارسی، VOA، دویچه‌وله، رادیو فردا، من وتو، USA، روزنامه شرق، العربیه، یورو نیوز و رادیو جوان قرار دارند. یعنی ما به جز رتبه هفتم که روزنامه شرق قرار دارد دیگر هیچ جایگاهی نداریم. اگر بپذیریم در توییتر که حوزه نخبگانی است، جریان سازی اصلی ضد نظام و کشور آنجا کلید می‌خورد جایگاه ما کجاست؟ جز روزنامه شرق آن هم با خط فکری خاص خودش هیچ رسانه فارسی زبان دیگری از ایران در این ده رتبه نداریم.

در وب‌سایت‌های برتر 2020 نیز اصلا جایگاهی نداریم و اگر قرار باشد در تحولات داخلی و بین المللی اثرگذار باشیم و با این ابزارها روایت و گفتمان خودمان را ارائه دهیم و به تعبیر مقام معظم رهبری با جریان تحریف و تحریم مقابله کنیم، اینجا ابزار نداریم و نیستیم. مثل زمین فوتبالی که شما نه بازیکن هستی نه حتی توپ جمع‌کن و حتی گاهی در استادیوم هم حضور نداریم و این ضرر غیر قابل جبرانی خواهد داشت.

جمع‌بندی این بحش از بحث این است که ما از سال 1960 به بعد با پدیده ارتباط جمعی شخصی مواجه هستیم و با حبس خبر و انتشار ندادن آن نمی‌تواند محقق شود بلکه باید فکر کنیم که چگونه حضور فعال و هوشمندانه داشته باشیم و همه خبرها را چگونه با روایت خودمان به موقع منتشر کنیم. اذهان مخاطبان مانند لوح سفید است و هرکسی زوتر بنویسد، برنده است و هرکسی دیرتر وارد شود معلوم نیست جایی برای نوشتن داشته باشد. ما باید تغییر در آرایش رسانه‌ای را درک کنیم و شبکه‌های اجتماعی را به رسمیت بشناسیم حتی اگر این اپ ها برای ما نباشد چاره‌ای نیست تا وقتی که اپ‌های داخلی قوی شوند و مردم اعتماد کنند، باید از آنها استفاده کنیم. ما در دفاع مقدس نیز همین کار را کردیم؛ ما سلاحی نداشتیم حتی سیم خاردار هم نبود ولی رزمندگان سلاح را از خود دشمن گرفته و علیه خودشان استفاده کردند، و یا در زمینه پهپادها هم همین کار و مهندسی معکوس را انجام دادیم و از قدرت‌های پهپادی هستیم.

در بحث فضای مجازی نیز نباید احساسی برخورد کنیم؛ هنر ما در این است که در راستای ارتقای سلاح‌های داخلی از سلاح‌های خارجی استفاده کنیم‌. قهر کردن مشکلی را حل نمی‌کند کمااینکه درباره توئیتر و برخی اپ‌ها قهر کردیم و عملا به ضررمان شد و رسانه‌های انقلاب مانند فارس، تسنیم و باشگاه بعد از مدت‌ها که با زحمت مخاطب را جذب کردند مجدد به این فضا بیایند. گول برخی شعارها را نخوریم؛ تا وقتی اطمینان پیدا نکردیم، از این ابزارها علیه دشمن و تقویت جبهه رسانه‌ای انقلاب استفاده کنیم.

در بحث فضای مجازی نیز نباید احساسی برخورد کنیم؛ هنر ما در این است که در راستای ارتقای سلاح‌های داخلی از سلاح‌های خارجی استفاده کنیم‌. قهر کردن مشکلی را حل نمی‌کند...

بخش دوم سخنانم در خصوص گفتمان مقام معظم رهبری و آرایش رسانه‌ای از دیدگاه ایشان است. ایشان در مقاطع و تاریخ‌های مختلف درباره وضعیت رسانه‌ها به‌ویژه فضای مجازی فرمایشات مهمی داشتند که بیانات اخیرشان در خصوص ضرورت جهاد تبیین بود. رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به‌طور ویژه به بحث محاصره تبلیغاتی اشاره کردند و در بخش چهارم توصیه‌هایی در مورد امید، خوش‌بینی به آینده و ترسیم رسانه‌ها داشتند و فرمودند بیش از همه‌چیز، توصیه من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است و بدون کلید اساسی قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت و اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته‌ام اما همه را از ترس کاذب نیز بر حذر می‌دارم، در طول این 40 سال و اکنون مانند همیشه سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعال‌ترین برنامه‌های آن مأیوس‌سازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است.

خبرهای دروغ تحلیل‌های مغرضانه، وارونه نشان‌دادن واقعیت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ برنامه‌های همیشگی هزاران رسانه صوتی و اینترنتی دشمنان ملت ایران است و البته دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید" و در ادامه نیز موارد دیگری را بیان می‌کنند.

بسیار شفاف و واضح می‌گویند که دشمن در این چهل سال چه کار کرده است، بزرگ‌نمایی ضعف‌ها، کوچک‌نمایی و انکار محسنات، دروغ، وارونه نشان دادن واقعیت‌ها اینها در واقع راهبرد رسانه‌های غربی در چهل سال گذشته بوده و ما در محاصره تبلیغاتی قرار گرفته‌ایم.

در بحث تحرک تبلیغاتی دشمن در فرازهای مختلف به مناسبت‌های مختلف اشاره دارند. در همین مراسم تنفیذ حکم جناب آقای دکتر رئیسی و بعدها در دیدار اعضای دولت جدید فرمودند که تحرک تبلیغاتی دشمن بیش از تحرک تبلیغاتی امنیتی و اقتصادی است. تاکید می کنم که تحرکات تبلیغاتی دشمن بیش از تحرکات امنیتی و اقتصادی است. شفاف‌تر از این جمله نمی‌توان پیدا کرد.

محاصره تبلیغاتی، تحرکات تبلیغاتی دشمن و تاکید کردند که باید در این زمینه قوی‌تر شویم. استفاده حداکثری دشمن را بارها فرمودند. هدایت‌کنندگی دشمن؛ دشمن فضای مجازی و جریاناتی که در این فضا دارد، شکل می‌گیرد را هدایت می‌کند.

در ادامه جمله ایشان را می‌خوانم که این فضا، مثل رودی است که جریان دارد و اینطور نیست در اختیار ما باشد و ما بتوانیم از آن استفاده کنیم. بحث ول بودن فضای مجازی؛ در همین پیام‌های نوروزی بحث ول بودن فضای مجازی، فعالیت عوامل بین المللی در این عرصه، بی‌اخلاقی‌هایی که در این عرصه انجام می‌شود و بعد تاثیرش را می‌فرمایند، اینکه ما باید با اخلاق و رعایت ادب در این فضا باشیم.

در بحث رسانه‌ها در نشست اخیر درباره ضرروت جهاد را مطرح فرمودند که بحث مهمی است. در زمینه امنیت فضای مجازی بارها فرمودند که اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است. بعد مطرح کردند که این مسئله بلندمدت ما نیست و ما باید در کوتاه‌مدت هم برای آن برنامه داشته باشیم و از مسائل جاری ماست. یک جای دیگری هم فرمودند که خیلی مهم و جمله معروفی است اینکه اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم رئیس فضای مجازی کشور می‌شدم که نکته خیلی مهمی است. ترجیح ایشان برای کار در فضای مجازی با توجه به اهمیتی که دارد.

هم‌چنین فرمودند فضای مجازی یک پدیده در سال‌های اخیر به اندازه انقلاب بوده و شبهاتی که در این عرصه رخ می‌دهد را مطرح کردند. اخیرا نیز بحث مربوط به جهاد تبیین و کلیدواژه جهاد تبیین را فرمودند و این خیلی مهم است. فرمودند هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه مثل یک نور و چراغی پیرامون خود را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار. این سخن به چه معناست؟ هر کدام از ما که تلویزیون و رسانه مستقل خودمان را نداریم ولی یعنی همان پدیده ارتباط جمعی که هست. یعنی همان 5 A اینکه هر کدام از ما می‌توانیم رسانه، تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده در این فضا باشیم.

می‌توانیم فضای کشور و انقلاب را آنطوری که هست معرفی کنیم. می‌توانیم خبرهای امیدبخش دهیم. می‌توانیم روایت اول داشته باشیم. ایشان فرمودند فضای مجازی در کنار مشکلاتی که دارد، برکات بزرگی هم دارد می‌تواند افکار عمومی درست و صحیح را منتشر کند. پاسخ به اشکالات و ابهامات و اتهام‌آفرینی‌ها را با استفاده از این امکانات در این فضا منتشر کنید و می توانید در این زمینه به معنای واقعی جهاد کنید؛ جهاد تبیین، البته با رعایت اصول اخلاقی.

این نیازی به تفسیر و تبیین ندارد و آنهایی که دست ما را بستند و نگذاشتند ما به موقع در فضای مجازی باشیم و ما را متهم می‌کردند باید امروز شرمنده باشند. ما در شروع این فضا تاخیر داریم؛ نتوانستیم به موقع شروع و پیش بینی کنیم و حتی هشدارهایی را که مقام معظم رهبری دادند را به موقع عمل نکردیم. بارها و بارها ایشان فرمودند "من اینها را می‌گویم اما عمل نکردند. از فضای مجازی هم حداکثر استفاده را دارند و متاسفانه در فضای مجازی ما هم آن رعایت‌های لازم با وجود این همه تاکیدی که من کردند صورت نمی‌گیرد این فضا واقعا ول است، همه دنیا روی فضای مجازی خود اعمال مدیریت می‌کنند در حالیکه ما افتخار می‌کنیم فضای مجازی را ول کردیم این افتخار ندارد. این به هیچ‌وجه افتخار ندارند. فضای مجازی را باید مدیریت و از این امکان باید استفاده کرد".

آن‌هایی که دست بچه‌های حزب‌اللهی را بستند، بخشنامه می‌دادند که استفاده نکنید باید شرمنده باشند. مسئول این همه ضررها آنها هستند. مسئولیت اینکه این عرصه الان در اختیار دشمن است به گردن کسانی است که به ما می گفتند که این ابزارآلات برای شیطان و دشمن است. من این را با سند می‌گویم. من مناظره‌ای در گفت‌وگوی ویژه خبری با یک از اساتید که حزب‌اللهی داشتم و به من می‌گفت یعنی چه این حرفها را می‌زنی؟. مگر آدم حسابی به این فضاها می‌روند؟ اینها ابراز دشمن است، تلویزیون، رادیو و رسانه هم ابزار دشمن است. این همه اسلحه هم ابزار دشمن است. ما که نباید اگر از این ابزار سوءاستفاده می‌شود یا اگر با چاقو کسی را کشتند، خودمان را از چاقو برای جراحی محروم کنیم؟. ای‌کاش بحث ترک فعلی که جناب آقای رئیسی در دوره قوه قضائیه فرمودند در فضای مجازی هم پیگیری شود. آن‌هایی که ترک فعل کردند و مسئولیتشان را انجام نداند دست نیروهای حزب الهی را در این عرصه بستند، بیانید جواب دهند. آنها مطالبات مقام معظم رهبری را عمل نکردند و امروز کار ما سخت تر است.

آن‌هایی که دست بچه‌های حزب‌اللهی را بستند، بخشنامه می‌دادند که استفاده نکنید باید شرمنده باشند. مسئول این همه ضررها آنها هستند.

مقام معظم رهبری باز درباره هوشیاری در شلیک توپخانه دشمن فرمودند. فرمودند "درباره فضای مجازی می‌گوییم مواظب شلیک توپخانه دشمن باشید در این فضا حواستان باشند، دشمن در این فضا علیه هویت، انقلاب و نظام شما استفاده نکند. آمارهای بی‌پایه می‌دهند دروغ می گویند، نسبت دروغ می‌دهند، چهره‌های مورد قبول مردم را تخریب می‌کنند. موفقیت‌های انقلاب را کتمان می‌کنند، دروغ‌انگاری می‌کنند، ناموفقیت‌ها، ضعف‌ها و کاستی‌ها را اگر یکی است، بزرگ می‌کنند و تعمیم می‌دهند. کارهای دشمن اینها است. برای اینکه مردم را بدبین کنند. اعتماد به نفس مردم را بگیرند و آینده را تاریک نشان بدهند کاری است که دشمن انجام می‌دهد".

"فضای مجازی چیزی نیست که مثل یک آب روانی از آن استفاده کنیم. دیگران دارند این آب را به سمتی که خودشان می‌خواهند هدایت می‌کنند و این فضا را مدیریت می‌کنند. وقتی می‌دانیم کسانی دارند از بیرون این کار را می‌کنند، ما هم مبتلا هستیم و نمی‌توانیم، بیکار بنشینیم و مردمان را که با این فضا ارتباط دارند را بی‌پناه در این فضا رها کنیم".

ایشان می‌فرمایند باید چکار کنیم و باید عملیات معکوس انجام دهیم. اینکه "فضای مجازی یک فرصتی است برای این کار اما دشمنان طور دیگری استفاده می‌کنند و شما جوانان عزیز، اینطوری استفاده کنید برای امیدآفرینی، توصیه به صبر، توصیه به حق، بصیرت‌افزایی، توصیه به خسته نشدن تنبلی نکردن، بیکار نماندن و مانند اینها".

در هر صورت خود مقام معظم رهبری هم می‌فرمایند اهداف دشمن این است، اعتماد به نفس ما را بگیرد و آینده را تاریک نشان دهد. تاکتیک‌های مختلفی هم به کار می‌برند. تاکتیک بمباران اطلاعاتی، شروع قبل از دیگران، استفاده از سلاح مردم و کارشناسان صوری، موازی‌سازی، گفتمان‌سازی سایه، دره عمیق، قرینه مقایسه، پوشش دوگانه، مقایسه، نقل قول، شایعه ترساندن، هزینه از سرمایه، هزینه برای سرمایه، نقل قول یعنی از خود مسئولان ما می‌گیرند و علیه ما استفاده می‌کنند. امروزه اینستاگرام را دقت کنید که جملاتی از رئیس‌جمهور، مقام معظم رهبری، علما و مراجع می‌گیرند و یک تکه را برش می‌دهند نه اینکه بخواهند این جمله را ترویج کنند بلکه این جمله را استفاده می‌کنند برای اعتبارزدایی. قبل و بعد جمله را می‌زنند که به مخاطب حس بدی دست بدهد یعنی از جمله برای اعتبارزدایی استفاده می‌کنند که موارد زیادی دارد.

بحث شبکه‌های اجتماعی و فیک‌نیوزها را داریم. کسانی که اینها را تولید می‌کنند کنشگران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، صنفی، برخی از روزنامه‌نگارنماها و رسانه‌های خارجی، کاربران فضای مجازی که دنبال دیده شدن هستند، افرادی که انگیزه مادی، افرادی متعددی که تولیدکننده اخبار فیک دروغ و.. هستند. برخی موارد تولید کنندگان دشمن هستند اما افرادی ناآگاهانه و ناخواسته این‌ها را در فضای مجازی پایدار و منتشر می‌کنند. این هم یکی از مصیبت‌هایی است که در این شبکه وجود دارد.

چرا اخبار جعلی تولید می‌شود؟ دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و مذهبی دارد. چرا مردم می‌پذیرند؟ دلایل مختلفی دارد. یکی سواد رسانه‌ای پایین مردم است؛ نکته بعد غفلت مسئولان و رسانه‌های رسمی است یعنی سواد رسانه‌ای محدود به مردم نیست خود مسئولان هم باید سواد رسانه‌ای داشته باشند. رسانه‌ها نیز باید با سواد رسانه‌ای به موقع اقدام کنند تا روایت اول را داشته باشند و قبل از دیگران خبرهای مورد نیاز مرم را به اطلاع انها برسانند.

وقتی مسئولان سواد رسانه‌ای پایین دارند، جلوی انتشار خبر را می‌گیرند و شبکه‌های اجتماعی را به رسمیت نمی‌شناسند. اگر رسانه‌ها سواد رسانه‌ای شان پایین باشد، به موقع اقدام نمی‌کند. علت اینکه خبرهای جعلی، فیک، دروغ و شایعات در فضای مجازی زیاد رواج دارد به خاطر این است که رسانه‌های رسمی و مسئولان به خاطر سواد رسانه‌ای پایین جلوی انتشار و تولید خبر جامع و به موقع و مورد نیار مردم را می‌گیرند و مردم نیز چون سواد رسانه‌ای‌شان پایین است، در دام کنشگران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی که در فضا و شبکه‌های مجازی هستند می‌افتند.

وقتی پوشش خبری ما متعارض باشند معلوم است که مردم اخبار جعلی را می‌پذیرند. وقتی خبری که امروز مردم نیاز دارند را در اختیارشان قرار ندهیم معلوم است سراغ رسانه‌های دیگر می‌روند. به‌ویژه در بحران‌ها نیاز مردم به خبر به بالاترین حد خود می‌رسد و اگر رسانه‌ها و مسئولان رسمی اخبار مورد نیاز مردم را تأمین نکنند مردم سراغ شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی و غیر رسمی می‌روند.

وقتی مسئولان سواد رسانه‌ای پایین دارند، جلوی انتشار خبر را می‌گیرند و شبکه‌های اجتماعی را به رسمیت نمی‌شناسند. اگر رسانه‌ها سواد رسانه‌ای شان پایین باشد، به موقع اقدام نمی‌کند.

ما نباید در مقابل این جریان و آرایش رسانه‌ای منفعل باشیم و تسلیم شویم؛ نه اینکه فکر کنیم می‌توانیم یک‌روزه آن‌ها را از بین ببریم. بلکه باید راه سوم را انتخاب کنیم و آن نیز حضور هوشمندانه و بازیگری با توجه به قواعد جدید و نقش‌آفرینی در این عرصه است. هیچ‌کس از ما دعوت نمی‌کند که از این ظرفیت استفاده کنید و مشکل با قهر کردن و تسلیم شدن حل نمی‌شود. بلکه باید انتخاب مسئولانه، هوشمندانه و درست داشته باشیم.

راهکار حضور موثر در شبکه‌های اجتماعی و اثرگذاری بر افکار عمومی در آرایش جدید، انتخاب راه سوم است؛ نه تسلیم و نه قهر است. حضور هوشمندانه و بازیگری درست در این عرصه است.

اگر این راه را انتخاب کنیم حضورمان تکلیفی و جهادگونه است. «لایک» ما هم مسئولانه است، پست‌های ما در این فضا عبادت است و کامنت ما هوشمندانه است؛ به اشتراک‌گذاری نیز آگاهانه است. و یعنی تقوی مجازی اتخاذ می‌کنیم. تقوای لایک؛ هر چیزی را لایک نمی‌کنیم؛ تقوای انتشار؛ هر چیزی را به انتشار نمی‌گذاریم. راهکار حضور در این آرایش رسانه‌ای سرمایه‌گذاری در صنایع فرهنگی و رسانه‌ای است.

هر چه سرمایه‌گذاری در این عرصه بیشتر شد ضرر نیست و سود است. ارتقای سواد رسانه‌ای مردم، رسانه‌ها و مسئولین است. رسانه‌ها و مسئولان خود را استثناء نکند. رسان‌ها و مسئولان بیش از مردم به سواد رسانه‌ای احتیاج دارند. من اولین انتقاد خود را از تیم رسانه‌ای دولت همین‌جا انجام می‌دهم. چند ماه از آغاز به کار دولت گذشته است و هنوز تیم رسانه‌ای دولت شکل نگرفته است. فرصت‌ها در حال از بین رفتن است. ایرنا همان مدیر قبلی است و روزنامه ایران همان مدیر قبلی است. معاون مطبوعاتی نداریم صدا و سیما با همان فرمان دارد می‌رود. روابط‌عمومی‌ها با همان تیم‌های قبلی هستند. بنابراین با این رویکرد و راهبرد نمی‌توانیم گفتمان دولت مردمی را رواج دهیم و ترویج کنیم تا اثرگذار بوده و افکار عمومی را آگاه و نیاز مخاطبان را تامین کنیم. این اصلا قابل توجیه نیست؛ تیم رسانه‌ای دولت باید قبل از اینکه دولت شکل بگیرد کار خود را شروع می‌کرد.

کار رسانه بر سایر کارها مقدم است. ما دو نوع جنگ یعنی جنگ نرم و جنگ سخت داریم. عملیات روانی، جنگ نرم و شناختی مقدمه است و نباید موخره باشد. امروز کار اصلی در رسانه‌ها انجام می‌گیرد؛ البته قرار نیست ما جنگ کنیم، بلکه باید به جهاد تبیین و توصیف دقیق از وضعیت موجود بپردازیم و آگاه شویم و آگاه کنیم.

افزایش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی مخاطبان و رسانه‌ها، تکیه بر عقلانیت و فناوری، روایت اول، داشتن پیوست رسانه‌ای، تقویت اعتماد به رسانه و مسئولان، بهره‌گیری حداکثری از نخبگان در رسانه‌ها و استفاده از ظرفیت همه رسانه‌ها و هر رسانه‌ای متناسب با ظرفیت، وزن و مخاطب خود می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ از این رو حتما باید از منبر، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و رسانه‌های سنتی استفاده شود که از دیگر مسائل مهم در این رابطه است و باید از رسانه‌های جدید نیز متناسب با وزن آن‌ها استفاده شود. باید از همه رسانه‌ها استفاده کنیم و روایت اول را داشته باشیم و برای همه مضوعات سناریو و پیوست رسانه‌ای داشته باشیم.

اگر قرار باشد دولت، مجلس و قوه قضائیه طرحی را در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... اجرا کنند، قراردادی امضا شود یا تفاهمی ایجاد شود، حتما باید پیوست رسانه‌ای داشته باشد. امروز هیچ کاری بدون پیوست رسانه‌ای به سرانجام نخواهد رسید و ممکن است اثر منفی و عکس داشته باشد. هم‌چنین از ابزارهای رسانه‌ای متناسب استفاده بشود تا پیش از اجرای هر طرح و برنامه و کار، مردم آگاهی و آمادگی لازم را داشته باشند. متأسفانه در عرصه‌ها و بخش‌های مختلف روایت اول و پیوست رسانه‌ای را نداریم.

در وقایع مهمی مانند ترور دانشمندان هسته‌ای، امضای تفاهم‌نامه همکاری ایران و چین، معرفی کابینه به مجلس و خیلی از مباحث مذهبی شاهد این موضوع بودیم وبه‌جای اینکه ما روایت اول داشته باشیم، این وقایع را دشمن روایت می‌کند. از این رو رسانه‌های ما بازدارنده نیستند و نمی‌توانند جلوی تعرض و پیشروی دشمن را بگیرند. ما زمانی می‌توانیم بازدارنده باشیم که نیازهای مخاطبان را خودمان تأمین کنیم و مخاطب به ما اعتماد کند. در غیر این‌صورت مخاطب به سراغ رسانه‌های بیگانه خواهد رفت.

هم‌چنین که موضع ما باید آفندی باشد، اما متأسفانه اکنون حالت پدافندی هم نداریم. در بسیاری از عرصه‌ها نه‌تنها بازی نمی‌کنیم، بلکه توپ جمع‌کن هم نیستیم. اگر هم در زمین بازی حضور پیدا می‌کنیم، بعد از پایان‌یافتن بازی است و تا زمانی که وضعیت بدین‌گونه باشد نمی‌توانیم جریان‌ساز و آگاه‌کننده باشیم و تصویر درستی از خودمان ارائه بدهیم.

اگر قرار باشد دولت، مجلس و قوه قضائیه طرحی را در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... اجرا کنند، قراردادی امضا شود یا تفاهمی ایجاد شود، حتما باید پیوست رسانه‌ای داشته باشد. امروز هیچ کاری بدون پیوست رسانه‌ای به سرانجام نخواهد رسید و ممکن است اثر منفی و عکس داشته باشد.

درک تغییرات و داشتن راهبرد و برنامه برای تغییرات یکی از راهکارهای اصلی برای مقابله با جنگ نرم دشمن، جنگ شناختی و شبیخون فرهنگی رسانه‌های غربی است؛ البته ما باید خودمان تغییردهنده و خاستگاه تغییر باشیم.

زمانی بود که سازمان‌های رسانه‌ای و وسایل ارتباط جمعی در یک محدوده‌ی جغرافیایی فعال بودند و این محدوده وظایف و هنجارهای خاصی را بر آن‌ها تحمیل می‌کرد اما الان با موضوع جهانی‌شدن و از بین رفتن مرزهای زمانی و مکانی تقریبا مرزی وجود ندارد و در یک دهکده جهانی و در یک اتاق شیشه‌ای قرار داریم و یا مرزها در حال کمرنگ شدن است. این تغییر و تحولات وظایف جدیدی را برای مدیران و عوامل رسانه‌ای به وجود آورده که ضرورت دارد در برنامه‌ریزی‌ها لحاظ شود.

از این‌رو اگر یک فعل و اقدام نادرست در اربعین انجام بگیرد، رسانه‌های مقابل به سرعت آن اقدام را که یک فرد ناآگاه از مباحث دینی انجام داده را برجسته و مورد پردازش قرار می‌دهند تا تصویر غلطی از آن آیین، مردم و نظام جمهوری ترویج دهد.

سازمان‌های رسانه‌ای به‌عنوان بخشی از نظام بین الملل ناگزیر و موظف هستند تا رویکرد مناسب در این شرایط و چالش‌ها داشته باشند. دیگر این‌گونه نیست که با همان راهبرد و فرمان سابق ادامه بدهیم. رویکرد ما نباید سنتی و بلکه باید تعاملی باشد. هم‌چنین راهبرد ما نباید انفعالی بلکه باید فعال، بازدارنده و واقع‌نمایی باشد.

متأسفانه اکنون بسیاری از مدیران رسانه‌های ما در تراز انقلاب اسلامی نیستند و رسانه‌ها در سه - چهار دهه‌ی پیش حبس شده‌اند و با رویکردهای سنتی مدیریت می‌شوند. بنابراین توجه به عامل "زمان" بسیار ضروری است. کندی و تأخیر در شناخت و تطبیق با شرایط جدید جهانی برای ما بسیار گران تمام خواهد شد و به طور تصاعدی ما را از قافله تحول و تکامل بشری عقب خواهد انداخت؛ به‌گونه ای که جبران آن غیرممکن خواهد شد. نمی‌توان تحولات رسانه‌ای و پدیده ارتباط جمعی شخصی و تغییرات در آرایش جدید رسانه‌ای را تهدید تلقی کرد اگر برنامه و جسارت داشته باشیم و مسئولانه حضور پیدا کنیم، می‌توانیم تحولات رسانه‌ای و پدیده ارتباط جمعی شخصی و تغییر آن در آرایش رسانه‌ای را فرصت جدی تلقی کنیم. اما اگر برنامه نداشته باشیم و هوشمندانه وارد میدان نشویم، و جسارت هوشمندانه نداشته باشیم، مطمئن باشید که بازنده هستیم. این آرایش برای کسانی ضرر دارد که برنامه ندارند و در 30-40 سال قبل حبس شده‌اند.

این موقعیت برای ما یک فرصت است. در گذشته به خوبی نمی‌توانستیم صدای خودمان را به گوش جهانیان برسانیم، اما اکنون اگر اراده کنید تا تصویر درستی از کشورمان به زبان‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی ارائه کنیم، می‌توانیم جریان‌ساز باشیم. ممکن است برخی از اکانت‌های ما را ببندند، اما جلوی مسیر و جریان را نمی‌توانند بگیرند. وجود برخی محدودیت‌ها نمی‌تواند عاملی در برابر جریان‌سازی باشد. دشمنان به دنبال این هستند که ما در این فضا حضور نداشته باشیم و کسانی باشند که دیدگاه‌ها و اهداف آنان را پیگیری می‌کنند.

نکته پایانی این است که تغییر در آرایش رسانه‌ای و پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی، پدیده ارتباط جمعی شخصی، افزایش تحرکات تبلیغات دشمن بیش از تحرکات امنیتی، نظامی و اقتصادی به تعبیر مقام معظم رهبری غیرطبیعی نیست. آنچه غیرطبیعی است این می‌باشد که ما این آرایش رسانه‌ای را درک نکنیم و از تغییر و تحولات پیرامون خودمان آگاه نباشیم و با ابزارهای قدیمی و تاریخ‌مصرف‌گذشته کارهایمان را انجام بدهیم. هم‌چنین غیرطبیعی این است افرادی که سواد و نگاه جدید رسانه‌ای ندارند، بر رسانه‌ها حاکم باشند. ما مسلمان و دین‌دار هستیم و باید دین‌داری را با ابزارهای جدید هم ترویج دهیم.

غیرطبیعی این است که در دانشگاه آزاد اسلامی که این‌همه دانشجو، استاد و مدیر داریم ولی دانشگاه مظلوم واقع شود و روایت نادرستی از تحولات دانشگاه را در رسانه‌های مخلتف ببینیم. یک استاد می‌گوید در دوره قبلی تعدادی از اساتید اخراج می‌شوند، در دوره جدید نبوده؛ استاد دیگری نیز همین را می‌گوید ولی رسانه‌ها و فضای مجازی گفته می‌شود که 70 استاد اخراج شده‌اند.

مفهوم دروغ و سانسور در رسانه‌ها تغییر پیدا کرده است؛ دروغ دیگر این نیست که اگر روز است گفته شود شب است. بلکه این‌طور است که اکنون شرایط را به گونه‌ای فراهم می‌کنند که مخاطب، روز را نبیند و تمام توجهش به تاریکی باشد. دروغ این است که از سخنان بنده، اشکالات آنقدر برجسته شود که حرف‌های دیگر اصلا منتشر نشود. دروغ این است که تحولات و اتفاقات مثبت در دانشگاه آزاد اسلامی دیده نشود و حرکت اشتباهی که در دوره گذشته انجام گرفته به این دوره منتسب و برجسته شود.

تنها راه این است که آگاه شویم و آگاه کنیم، بشناسیم و بشناسانیم. پیش‌شرط آگاه کردن، آگاهی از ابزارهای مناسب و استفادهاز ان آن‌ها و جهاد تبیین است.

در نهایت به این آیه از قرآن کریم توجه می‌دهم که می‌فرماید "در برابر دشمن نباید سستی و کاهلی کرد". اگرچه ممکن است به زحمت هم بیافتیم، اما چون حق هستیم و امید به خداوند متعال داریم باید کارمان را قوی انجام بدهیم تا بتوانیم در گام اول بازدارنده باشیم و گفتمان صحیحی از کشور خود ارائه داده و واقع‌نمایی داشته باشیم و در گام‌های بعدی بتوانیم راهبرد آفندی را مبنای کار خودمان قرار بدهیم.

 امروز جنگ رسانه‌ای است و دقیقا باید همان مدل را انجام بدهیم؛ افسران جنگ باید مسئولانه و هوشمندانه خود و دشمن را بشناسند و خود را قوی کرده و از ابزار مناسب برای رسیدن اهداف خود تلاش کنند.

در عصر مدیاکراسی رسانه‌های داخلی نقشی فعال ندارند بلکه سیاست سانسور بیشتر دیده می‌شود. به نظر شما تا چه زمانی این سیاست ادامه پیدا می‌کند؟

نصراللهی: تا زمانی که آگاه شویم و آگاه کنیم. تا وقتی که در این عرصه‌ها حضور کمرنگ و دیرهنگام داشته باشیم و راهبردمان واکنشی و منفعلی باشد آن سیاست‌ها ادامه پیدا خواهد کرد. وقتی که راهبرد و سیاست‌مان تغییر پیدا کند و فعال و فوق فعال باشیم، می‌توانیم بازدارنده باشیم و جلوی اجرای آن سیاست‌ها را بگیریم.

 در جنگ شناختی و روایت‌ها قرار داریم و نقش افسران جنگ نرم و دستگاه‌های حکومتی در این عرصه چیست؟

نصراللهی: یک افسر وقتی می‌خواهد عملیات نظامی انجام دهد، ابتدا از موقعیتی که در آن قرار دارد آگاهی پیدا می‌کند. ابزارهای خود و دشمن را در قالب یک کار اطلاعاتی برآورد و سپس اقدام می‌کند. امروز جنگ رسانه‌ای است و دقیقا باید همان مدل را انجام بدهیم؛ افسران جنگ باید مسئولانه و هوشمندانه خود و دشمن را بشناسند و خود را قوی کرده و از ابزار مناسب برای رسیدن اهداف خود تلاش کنند.

 شبکه ملی اطلاعات چه تأثیری بر نظام رسانه‌ای ما دارد؟

نصراللهی: در این زمینه دو بحث داریم؛ یک بحث فنی و یکی محتوایی. تاکید من این است که به مباحث محتوایی و سیاست‌گذاری درباره تولید محتوا بپردازیم و الا شبکه ملی اطلاعات اساتید مسلط تری دارد که باید از آنان استفاده کنیم. در حال حاضر با ابزارها و امکانات موجود و در همین شرایط باید از این ابزارها استفاده‌ی حداکثری کنیم و بدانیم که چه محتوایی تولید کرده و چگونه منتشر کنیم. شبکه ملی اطلاعات یک مسئله‌ی فنی است و باید ایجاد شود و از مطالبات مقام معظم رهبری است و در حکم اعضای شورای‌عالی فضای مجازی نیز آمده است؛ ولی شبکه ملی اطلاعات به مفهوم قطع ارتباط ما با جهان نیست ولی متأسفانه بد روایت می‌شود.