نقطه تعادل کسب و کار خانوادگی
دنیایاقتصاد: کسبوکارهای خانوادگی، جنس متفاوتی از چالش های متنوع شرکتها را تجربه میکنند که برای نحوه مواجهه با آن و حل مسائل این مدل شرکت داری، نیازمند خوانش تجربه های مشابه در سطح جهان و همچنین نسخه های مدیریتی کارآمد هستند.
شرکت مشاوره مدیریت «ایلیا» با شرح یک چالش تجربی و سناریوهای مواجهه با آن در کسبوکار خانوادگی تلاش کرده است، آزمون های رهبران سازمانی را در این مدل شرکتها معرفی و راه عبور موفق را شرح دهد.
مقدمه
حامد، مدیرعامل نسل دوم یک کسبوکار خانوادگی، در تحقق تصمیم خود برای گذار از واردات به تولید، با مشکلاتی مواجه میشود.
حامد از نسلی است که ریشه های شرکتش عمیقا در حوزه بازرگانی است و پدرش سالها، یک شرکت موفق را اداره کرده است. حامد به دلیل شم تجاری خوبش به نسبت سایر اعضای خانواده، به عنوان مدیرعامل این کسبوکار انتخاب شد و در دوران حضورش دارایی های شرکت را به سه برابر افزایش داد.
با آغاز جهش ویروس کرونا، روندهای بازار و رفتار مصرفکنندگان تغییر کرد. رقبا با رویکردهای جدید به انتخاب محصولات پرداختند و این امر باعث از دست دادن بخشی از مشتریان شرکت شد.
با روبهرو شدن با کاهش سهم بازار، حامد تصور کرد که ایجاد خط تولید، با توجه به سلیقه های مصرفکنندگان میتواند پایه موفقیت آینده کسبوکارش را تشکیل دهد.
سناریوی اول
با فروش برخی دارایی های شرکت و گرفتن یک وام، حامد پروژه خط تولید را یک سال است که آغاز کرده است. با این حال، اصرار او بر اینکه طراحی محصول را بر اساس سلیقه شخصی خود انجام دهد، منجر به شکست فروش شده است. در نیمه دوم سال، این پروژه با فروشهای ناچیز روبه رو شده و مشتریان یا با قیمتهای بالا از خرید منصرف شدند یا از عملکرد محصول راضی نیستند.
به دنبال این شکست، حامد، برادر خود را مسوول این اتفاق می داند و سرمایهگذاری ناکافی را دلیل این شکست تلقی میکند. این تفاوت باعث بروز تنش های بیشتر بین دو برادر شده که یکی از ادامه واردات و دیگری از تولید محصول حمایت میکند. در همین حال، قیمت خرید مواد اولیه به سرعت افزایش یافت و ناپایداری بیشتری در بین نیروی انسانی شرکت در حال رخ دادن است.
این سناریو نشان میدهد که گذار از واردات به تولید در یک کسبوکار خانوادگی میتواند یک چالش دشوار باشد. عوامل مختلفی میتوانند به شکست چنین پروژه ای بینجامند، از جمله:
عدمدرک صحیح از نیازهای بازار و ترجیحات مصرفکنندگان
اصرار بر اعمال سلیقه شخصی در طراحی محصول
عدم همراستایی اعضای خانواده در فرآیند تصمیمگیری و استراتژی
در این مورد، حامد با عدمدرک صحیح از نیازهای بازار و اصرار بر اعمال سلیقه شخصی خود، پروژه توسعه را با شکست مواجه کرده است و علاوه بر این، تنش های خانوادگی نیز به ناپایداری سازمانی و تشدید مشکلات دامن زد.
سناریوی دوم
با آغاز جهش ویروس کرونا، چشم اندازهای بازار و رفتارهای مصرفکنندگان تغییر کرده است. رقبا با رویکردهای جدید به انتخاب محصولات پرداخته اند و این امر باعث از دست دادن بخشی از مشتریان شرکت شده است.
حامد، با آگاهی از این تغییرات، به این نتیجه رسیده که باید کسبوکار خود را به سمت تولید محصولات با توجه به سلیقه های مصرفکنندگان تغییر دهد. او با دوستان و همکاران صنعتی خود مشورت میکند.
مهمترین نتایج حاصل از مشورت به شرح زیر است:
ضرورت رشد و توانمندسازی در سازمان: برای اینکه بتوانی با روندهای بازار و تقاضای مشتریان همراه باشی همواره نیازمند رشد و توانمندکردن شرکت خود هستی.
ارزش مشورت با متخصصان صنعت: از تجربیات افراد برجسته صنعت که موفقیت های مرتبط داشتند استفاده کن و درس بگیر.
لازمه پذیرش ریسک و آزمون و خطا کردن: تنها دیکته نانوشته غلط ندارد و هر تغییری، هزینه های پیشبینینشدهای هم همراه خود دارد که باید توان پذیرش آنها را داشته باشی.
حامد تصمیم میگیرد، با توجه به محدودیتهای عملیاتی و منابع محدود برای آزمون و خطا، با مشاوری همکاری کند که در این مسیر هدایتگر او باشد.
مشاور پس از پیوستن به سازمان، با انجام یک بررسی جامع، بر سه پارامتر کلیدی تمرکز میکند:
توانایی ها و تمایلات حامد و سایر تصمیمگیرندگان کلیدی
قابلیت ها و مزایای شرکت نسبت به رقبا
فرصت ها و روندهای بازار برای آینده نزدیک و دور.
مشاور پس از بررسی های خود، به حامد توصیه میکند که به جای تولید محصولات خود، به توسعه فعالیت های تجاری بینالمللی بپردازد. این توصیه بر اساس عوامل زیر بود:
توانایی حامد در زمینه بازرگانی و توسعه بازار
مزیت رقابتی شرکت در زمینه واردات و صادرات
فرصت های موجود در بازارهای بینالمللی.
حامد با پذیرفتن توصیه مشاور، فعالیت های تجاری بینالمللی شرکت را توسعه میدهد. او با استفاده از مزایای شرکت، توانسته در بازارهای بینالمللی به موفقیت های مطلوبی دست پیدا کند.
دو سال بعد...
در جلسه هیاتمدیره، مدیر منطقه شورای همکاری خلیج فارس گزارش عملکرد سالانه را ارائه میدهد. درآمدها در بازار ایران در طول دو سال گذشته دو برابر شده و این موفقیت به کمک حامد و شرکت به دست آمده است.
تغییر استراتژیک حامد به سمت فعالیت های بینالمللی؛ نهالی مثمر بوده است؛ که موارد زیر برخی از آنهاست:
افزایش چابکی و انعطاف پذیری کسبوکار و توانمندی بهتر برای ربودن فرصت های بازار
ایجاد مدل های کسبوکار تطبیق پذیر با تغییرات اولویت های مشتریان
توسعه پیوسته راهکارهایی برای رشد پایدار و هدفمند.
تحول کسب و کار خانوادگی حامد نشان میدهد که تطبیق استراتژیک در مقابل تغییرات بازار ضروری است. با پذیرش تحول و بهره گیری از نقاط قوت ذاتی، سازمانها میتوانند در مسیری به سوی رفاه پایدار حرکت کنند.
پس از مرور داستان بالا می خواهیم به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که اساسا چرا کسبوکارهای خانوادگی باید به فکر تحول باشند؟
کسبوکارهای خانوادگی بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهند. آنها اغلب دارای سابقه طولانی و ارزش های پایدار هستند. با این حال، کسبوکارهای خانوادگی نیز مانند سایر کسبوکارها، باید با تغییرات محیطی و فناوری سازگار شوند.
در مطالعه ای که توسط شرکت دیلویت انجام شده است، 56درصد از رهبران آینده کسبوکارهای خانوادگی اعلام کرده اند که استراتژی شرکت را تغییر خواهند داد. این تغییر استراتژی میتواند شامل موارد مختلفی مانند تغییر محصولات یا خدمات، تغییر بازار هدف، تغییر ساختار سازمانی یا تغییر فرهنگ سازمانی باشد.
با این حال، تمایل بسیار زیادی به یافتن تعادلی بین حفظ ارزش های خانواده از یک سو و اهداف توسعه ای در زمینه اقتصادی کسبوکار از سوی دیگر، در بین رهبران آینده دیده میشود.
این امر نشان میدهد که رهبران آینده کسبوکارهای خانوادگی به دنبال راه هایی برای توسعه کسب و کار خود هستند، بدون اینکه ارزش های خانواده را به خطر بیندازند.
«نقش مشاوران مدیریت در توسعه و تحول کسبوکارهای خانوادگی»، عنوان موضوعی بود که در اولین بخش از مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بخش دوم مقاله به «تبیین ضرورت تحول در کسبوکارهای خانوادگی» و بررسی مزایای استفاده از مشاوره مدیریت در این مسیر اختصاص دارد.
در این بخش، به بررسی این پرسش می پردازیم که در صورت عدم تغییر در سازمان، با چه چالش هایی روبهرو خواهیم شد؟
به منظور پاسخ به این پرسش، پنج چالش کلیدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
بازار برای شما تصمیم میگیرد
اگر کسب وکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدامی نکنید، بازار برایتان تصمیم خواهد گرفت. در این صورت، ممکن است فرصت های رشد را از دست بدهید و حتی از بازار حذف شوید.
تاخیر در «تحول»؛ افزایش هزینه
هرچه دیرتر اقدام به تحول کنید، هزینه های آن بیشتر خواهد شد. دلیل این امر این است که در طول زمان، وضعیت محیطی کسبوکار تغییر میکند و نیاز به تحول بیشتر میشود.
بلوغ سازمانی متوقف میشود
اگر کسبوکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدام نکنید، بلوغ سازمانی شما متوقف خواهد شد. در این صورت، کسبوکارتان از سایر کسب و کارهای هم صنف خود عقب خواهد ماند.
عدمثبات رخ میدهد
عدمتوسعهیافتگی میتواند باعث ایجاد تلاطم در کسبوکار شود و مدیران همیشه به دنبال راهکارهای فوری برای برونرفت از مسائل ضروری کوتاهمدت هستند.
نمیتوان جایگاه مناسبی در بازار داشت
اگر کسبوکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدام نکنید، نمیتوانید جایگاه مناسبی در بازار داشته باشید و همیشه در تلاش برای ایجاد یک جایگاه مشخص در بازار خود خواهید بود که نیازمند هزینه و تلاش مکرر است.
و همچنین نتایج فراوان دیگری مانند افزایش بهره وری و کارآیی، ارتقای رضایت مشتریان، بهبود وفاداری و مشارکت پرسنل و کاهش هزینه های سازمان.
اگر تحول را به شکل مناسبی در سازمان پیش ببریم منجر به چه نتایجی خواهد شد؟
توسعه توانمندی ها برای گرفتن فرصت بازار
کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالش های رقابتی زیادی مواجه هستند. آنها باید برای بقا و رشد، توانایی خود را برای رقابت در بازار افزایش دهند.
تحول به کسبوکارهای خانوادگی میتواند کمک کند تا از دریچه ای جدید به فرصتهای بازار بنگرد و توانمندی های لازم برای بهره برداری از این فرصت ها را توسعه دهند.
ایجاد فضای مناسب برای پرورش نسل بعدی
کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالش انتقال مدیریت به نسل بعدی مواجه هستند. تحول میتواند با ایجاد فضای مناسب برای مشارکت و توسعه نسل بعدی، به تسهیل این پرورش کمک کند.
بهروز شدن کسب و کار برای نسل جدید
کسبوکارهای خانوادگی اغلب توسط نسل های مختلف اداره می شوند. ممکن است نسل جدید دیدگاه ها و ارزش های متفاوتی نسبت به نسل قبل داشته باشد. تحول میتواند به کسبوکار کمک کند تا سازمانی سازگار با دیدگاه های نسل جدید شکل گیرد و از این طریق، جایگاه جدیدی را در بازار ایجاد کند.
فرصت رشد برای ذینفعان
تحول میتواند به ذینفعان کسبوکار، از جمله همکاران، مشتریان و سرمایهگذاران نیز فرصت رشد و توسعه بدهد. تحول میتواند به کسب و کار کمک کند تا این نقاط شناسایی و از آنها بهره برداری شود.
در ادامه، به بررسی نقش و اثر مشاوره مدیریت در تحول سازمانی می پردازیم و پنج محور اصلی را مرور می کنیم.
دیدگاه بیرونی و آگاهی از روند بازار
مشاوران مدیریت دارای دیدگاهی گسترده و عمیق به بازار و روندهای آن هستند. آنها از تحلیل داده ها، پژوهش ها و تجربیات گذشته بهره می برند تا به سازمانها کمک کنند تا رویکردهای بهینه برای تحولات را انتخاب کنند و از فرصت های جدید بهره مند شوند.
بهره وری بالا و کاهش هزینه ها
استفاده از مشاوره مدیریت به سازمانها کمک میکند تا بهره وری بیشتری داشته باشند و هزینه ها را کاهش دهند. مشاوران با ارائه راهکارهای موثر و متناسب با نیازهای سازمان، از بروز اشتباهات و اتلاف منابع جلوگیری میکنند.
راهبری و تسهیل فرآیند تحول
یکی از وظایف اصلی مشاوران مدیریت، راهبری در فرآیند تحول است. آنها با راهنمایی و هدایت، اعتماد و انگیزه اعضای سازمان را بالا می برند و فرآیند تحول را به سرعت و به صورت موثر پیش می برند.
بهبود عملکرد و رقابت پذیری
تحولاتی که با همراهی مشاوران مدیریت اجرا می شوند، بهبود عملکرد سازمان و افزایش رقابت پذیری آن را به همراه دارند. مشاوره مدیریت میتواند به سازمانها کمک کند تا به صورت مداوم به دنبال نوآوری و به روزرسانی فرآیندها و روشهای کاری خود باشند.
ایجاد توانمندی های داخلی
مشاوره مدیریت، به سازمانها کمک میکند تا توانمندی های داخلی خود را برای مدیریت تحولات تقویت کنند. این امر باعث میشود که سازمانها بتوانند به صورت مستقل و پایدار به تغییرات واکنش نشان دهند.
مشاوره مدیریت میتواند نقش مهمی در برابر چالش های پیادهسازی تحول در کسبوکارهای خانوادگی مانند: مقاومت در برابر تغییر اعضای سازمان، ابهام در طول مسیر تغییر و ریسک در هزینه های مالی و غیرمالی تغییر ایفا کند. مشاوران با ایفای نقش های متفاوتی مانند مشورتدهنده، مربی، تسهیل گر، میانجی، معلم، محقق، راهنما، هماهنگکننده، پشتیبان و همراستاکننده به کسبوکارهای خانوادگی کمک میکنند تا از چالش های تحول عبور کنند و از مزایای آن بهره مند شوند.
جمع بندی
1. کسبوکارهای خانوادگی به واسطه داشتن سهم در اقتصاد جهانی، نقش موثری در زنجیره خلق ارزش صنایع مختلف دارند. همچنین تجربه نشان داده است که چرخه عمر کسبوکارهای خانوادگی معمولا طولانی تر از دیگر کسبوکارهاست. بنابراین ثبات و پایداری از اهمیت بالایی برای کسبوکارهای خانوادگی برخوردار است. برای حفظ بقای کسبوکارهای خانوادگی، باید وارثان شایسته ای پرورش یابند تا بتوانند کسبوکار را ابتدای امر حفظ کرده و در مرحله بعد رشد و توسعه دهند.
2. دنیای امروزه کسبوکارها با چالش های روزافزون به واسطه سرعت تغییرات محیطی روبهروست. بنابراین تغییر و تحول نه فقط به عنوان پروژه های مقطعی، بلکه به عنوان یک استراتژی و یک قابلیت باید در سازمانها نهادینه شود. برای ایجاد چنین قابلیتی، باید تدابیر مدیریتی خاصی در راس کار قرار گیرند تا موازی با پیشبرد فعالیت های روزانه کسبوکار، بتوانند این قابلیت را ایجاد کرده و به عنوان عضوی موثر وارد پویایی سیستم سازمان کند.
3. مشاوره مدیریت به عنوان یک بازوی مدیریتی برای کسبوکارهای خانوادگی، دو توانمندی را برای این کسبوکارها فعال میکند:
قابلیت تحول را در کسبوکار ایجاد میکند تا همواره سازمان بتواند مانند یک پادشکننده در برابر تغییرات محیطی به بقا و رشد خود ادامه دهد.
کسب و کار را آماده تغییر نسل می سازد و جانشینان متناسب با سازمان را پرورش میدهد.
نویسندگان: مسعود ارشادی پور، سیدجواد عبادی نیا، محمدعلی حیدری
--> اخبار مرتبط