نوک پیکان آسیبهای پنهان شخصیتی در خانوادههای تک فرزند
یک روانشناس بالینی گرایش خانواده ها به تک فرزندی را ماحصل ترویج فرهنگ غربی دانست و گفت: بسیاری از خانواده ها با تبعیت از این دیدگاه به سمت و سوی گرایش به این فرهنگ رفته اند.
یک روانشناس بالینی گرایش خانواده ها به تک فرزندی را ماحصل ترویج فرهنگ غربی دانست و گفت: بسیاری از خانواده ها با تبعیت از این دیدگاه به سمت و سوی گرایش به این فرهنگ رفته اند.
مریم صف آرا، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) درخصوص علل افزایش و تمایل خانواده ایرانی به تک فرزندی در گفت و گو با خبرنگار مهر اظهار داشت: یکی از مظاهر تأسف بار و آسیب رسان مدرنیته و نیز تقلید روبنائی از غرب، تک فرزندی است که بر اساس کثرت فراوانی خانوادههای تک فرزند میتوان ادعا نمود که در ایران نیز بسیاری از خانوادهها با تبعیت از این دیدگاه به سمت و سوی گرایش به این فرهنگ غربی حرکت کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا افزود: القا فرهنگ اومانیستی در غالب مفاهیم موجهی همچون رعایت حقوق و آزادی فردی، رشد و ارتقا شخصی و مواردی از این قبیل از یک سو و تعبیرهای معبران غرب زده و ناآگاهان از سوی دیگر سبب گردیده تا هر آنچه که محوریت و مصالح فردی زن را هدف قرار میدهد نکوهیده معرفی شده و از قلمرو سبک زندگی وی خارج گردد. این روانشناس بالینی تصریح کرد: لذا همه بازوهای اجتماعی و خانوادگی یاریگر شدند تا بتواند با رشد فردی در شاخصههایی کاملا فرد محور و آسیب رسان که از قضا در تعارض با مصالح حقیقی و بالفطره زن و مصالح خانواده است، به جایگاه به ظاهر متعالی خویش دست یابد.
وی ادامه داد: بنابراین زن امروز به منظور تحقق این جایگاه در جبر انتخاب بین واقعیات و مجازها قرار گرفته و فرزندآوری را در راه رسیدن به خود آرمانی وارونه ای که برای او تبیین شده بود، حذف نموده است و این عدم تمایل در وی جامعه را به افزایش تک فرزندی سوق داده است.
صف آرا با اشاره به کاهش مفاهیم اصولی انسانی در خانوادههای تک فرزند گفت: معمولا در خانوادههای تک فرزند مفاهیمی از قبیل همدلی، همزبانی، سازگاری، کنار آمدن، بخشیدن و.... کمتر رشد پیدا میکند، چرا که رشد این مقولهها در فرزندان در اثر مراوده و تعامل با سایر فرزندان اتفاق میافتد.
وی بیان کرد: کودکان در ارتباط مستقیم و مؤثر با خواهر یا برادر خود به طور ناخودآگاهانه ای به تمرین درونی سازی این صفات میپردازند و لذا در بیرون از محیط خانواده با آموختگی و آمادگی در روابط و با رعایت ضوابط لازم در تعاملات اجتماعی مواجه میگردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) خاطر نشان کرد: اینگونه فرزندان در صحنههای ارتباطی - اجتماعی معمولا تسهیل گر، همراه، همکار، همدل، و با قدرت حل مسئله ظاهر میشوند، چرا که مهارت و قدرت ارتباط اجتماعی در این شاخصها را از بستر خانوادگی و تعامل با خواهر و برادران خود آموخته است.
نوک پیکان آسیبهای پنهان شخصیتی در خانوادههای تک فرزند صف آرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به آسیبهای جدی روانشناختی تک فرزندی در خانوادهها و والدین گفت: اساسا تک فرزند بودن به لحاظ روانشناختی آسیبهای جدی برای فرزندان و والدین بهمراه دارد و تک فرزندان غالبا به لحاظ سلامت روان دچار چالشهای زیادی در خانواده و در بین جامعه همسالان هستند.
وی افزود: ناسازگاریهای ارتباطی، خود محوریهای محض، ضعف مهارتهای ارتباطی، مشکلات عاطفی - خلقی، زیاده خواهی برخی از مشکلات اینگونه فرزندان است که تحقیقات علمی مستند نشان میدهد والدینی که یک فرزند دارند نسبت به والدینی که دو فرزند و یا بیشتر از دو فرزند دارند، از اضطراب بیشتری برخوردارند و این گونه والدین در اثر اضطراب ناشی از تک فرزندی و به جبران تنش درونی حاصله، دچار وابستگیهای بیمارگونه شده و قسمی از بهم تنیدگیهای اضطرابی در روابط ایشان نمودار میگردد.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: این گونه والدین همچنین در تعاملات ارتباطی خویش با فرزند به منظور تشدید نکردن اضطراب درونی منطقهای تربیتی و فرزندپروری را نادیده گرفته و تا حد ممکنی که قادر هستند به خواستههای ایشان تن داده و رفته رفته سیستم تربیتی نادرست فرزند سالاری را حاکم میگردانند، که البته موارد مطروحه بخشی از آسیب ناشی از تک فرزندی وارد بر فرزند و والدین است و بدون شک مشکلات زیادی در این خصوص قابل ذکر است. صف آرا در ادامه در خصوص میزان رضایتمندی از زندگی در مقایسه با دو خانواده تک فرزند و چد فرزند عنوان کرد: با توجه به تأثیر و تاثرات حاصله از تک فرزندی در سیستم فردی، خانوادگی (والدین) و اجتماعی، بدون شک رضایت از زندگی در این خانوادهها نسبت به خانوادههای «چند فرزندی» بالا نخواهد بود.
وی بیان کرد: بی شک رضایت از زندگی با اضطراب، تنش، مهارت ارتباطی و... رابطه عکس دارد و نمیتوان گفت خانوادهای دچار تنش درونی بوده و در عین حال نسبت به وضع موجود رضامند است. چرا که در این خانوادهها به نوعی فرزند و یا والدین دچار انقباضهایی در رفتار و عواطف بوده و همین عوامل مانع از بروز رضایت در ایشان است.
عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) اظهار کرد: در حقیقت میتوان گفت در نظام خانواده شاید در قسمی از شاخصهها مثل شرایط اقتصادی، ظاهری و... ضعفی وجود داشته باشد، اما علیرغم این قبیل ضعفها رضایت از زندگی برقرار باشد، اما این رابطه و معادله در تعاملات ارتباطی - عاطفی که از قضا اصل اساسی درون سیستم خانواده است، برقرار نیست، به عبارتی کاستیهای ارتباطی، ضعفهای مهارتی و سایر مشکلات که ماحصل شرایط تک فرزندی است در هیچ حالتی با رضایت همراه نخواهد بود.
تربیت بهتر فرزندان در خانوادههای چند فرزندی یا تک فرزندی
صف آرا در پاسخ به این سوال که آیا «والدین در تربیت یک فرزند موفق تر هستند یا چند فرزند» گفت: پاسخ مثبت به تربیت آسانتر با چند فرزند از دو زاویه قابل تبیین است. از زاویه اول، وقتی والدین به لحاظ روانشناختی سالمتر و آرام تر باشند، بدون شک تربیت فرزند برای آنها بسیار آسانتر و با ضریب تأثیر بالاتری خواهد بود. و از طرفی مشخص شد که والدین با چند فرزند اضطراب و تنش کمتری نسبت به تک فرزندها تجربه میکنند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که والدین هر چه بیشتر فرزند داشته باشند، تربیت برای آنها آسانتر است چرا که ارمغان آور آرامش فردی بیشتری برای آنهاست.
وی ادامه داد: از زاویه دوم اینکه در امر تربیت برقراری الگوی تقلیدی، یادگیریها از جمله مشاهدهای و از طرف گروه همسالان به عنوان مسهل های تربیتی هستند که قاعدتا در خانوادههای چند فرزند این شرایط کاملا برقرار است و بچهها با الگو برداری از رفتارهای یکدیگر به برقراری سیستم رشد چرخهای کمک کرده و این مهم از بخشی از وظایف والدین کاسته و سهولت کمی و کیفی در امر تربیت برقرار میکند.
عضو هیأت علمی دانگشاه الزهرا (س) افزود: همچنین قابل ذکر است که علاوه بر تأثیر متغیرهای رفتاری - عاطفی که به شکل چرخه مؤثر درون خانوادههای چند فرزند عمل میکند، به لحاظ عملکرد و مراقبتهای اجرایی نیز فرزندان بزرگتر، فرزندان کوچکتر را مدیریت کرده و لذا فرایند تربیت به لحاظ کمی وکیفی برای والدین تسهیل میگردد.
این روانشناس بالینی در آخر تاکید کرد: مراقبت فرزندان بزرگتر از فرزندان کوچکتر در یک زمان واحد هم باعث سهولت امر تربیت برای والدین شده و هم باعث رشد و تکامل رفتاری - شخصیتی برای فرزند مراقبت کننده و امکان یادگیری و برقراری ارتباط برای فرزند مراقبت شونده میشود که در نهایت چرخه مثلث طور مثبت و مؤثر برای هر سه طرف ارتباطی (والدین - فرزند مراقبت کننده - فرزند مراقبت شونده) میشود.