نویسنده «نخلهای بیسر» تجلیل شد

رضا امیرخانی گفت: آنچه در کارنامه فراست پررنگ است، فضل تقدمی است که در نوشتن «نخلهای بیسر» داشت. این کتاب برای همه ما که تلاش کردیم در ادبیات جنگ دست و پایی بزنیم، یک کتاب خیلی مهم بود.
به گزارش مشرق، شب «قاسمعلی فراست» در مجموعه شبهای بخارا با سخنرانی اسدالله امرایی، مترجم، فریدون عموزاده خلیلی، نویسنده، مجید قیصری، نویسنده، رضا امیرخانی، نویسنده، الهام فلاح، نویسنده و علی دهباشی در سالن جلیل شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
علی دهباشی گفت: این شب به پاس سالیان سال کوشش و تلاش فراست در زمینه ادبیات برگزار میشود؛ ادبیاتی که از دوره محمدعلی جمالزاده تا به امروز راه پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. امروز میتوانیم به ادبیات داستانی که با جمالزاده و هدایت و... آغاز شد و تا به امروز در حرکت و جنبش است، ببالیم. برای اینکه طی چند نسل زبان فارسی موفق شد، نویسندگانی را در حوزه ادبیات فارسی معرفی کند که آثار بسیار ماندگاری را خلق کردند.
او افزود: وقتی شرح حالش نویسندگان را میخوانیم متوجه میشویم همه یک مسیری را شروع کردند و به تدریج به یک اعتلایی رسیدند. در کارنامه فراست هم ماننده چهره خودش که آرام و متواضع است، با نگاه کردن به او درمییابید که چه مسیری را بدون هیاهو و حاشیه طی کرده و از کوچکترین کارها شروع کرده است تا به عرصه رمان و داستان رسیده است.
دهباشی با اشاره به سایر وجوه کارنامه فراست بیان کرد: او علاوه به قلم زدن در ادبیات، تجربیاتی هم در عرصه مستندسازی کسب کرده است و زمانی که او در عرصه مستند شروع به فعالیت کرد، شاید آن موقع هیچکس فکر نمیکرد این تولیدات تنها مرجع صوتی و تصویری از نویسندگانی باشد که آن موقع با آنها کار میکرد. امروز آن مستندها گنجینهای برای ادبیات ماست که اگر فراست تنها در این عرصه فعالیت کرده، دین خودش را به ادبیات ادا کرده است. او در حالی این فعالیت را انجام داد که هیچ ادعایی در این زمینه نداشت، حال آنکه امروز برخی با ساختن چند پرتره خود را در زمره مستندسازی صاحبنظر میدانند.
پیشتازی فراست در نوشتن از جنگ
رضا امیرخانی، نخستین سخنران این شب گفت: آنچه در کارنامه فراست پررنگ است، فضل تقدمی است که در نوشتن «نخلهای بیسر» داشت. این کتاب برای همه ما که تلاش کردیم در ادبیات جنگ دست و پایی بزنیم، یک کتاب خیلی مهم بود، فارغ از اینکه در ارزشگذاری ادبی آن را کجا قرار بدهیم، بنابراین نقد ادبی آن در یک سو قرار دارد، اما فضل تقدم آن در طرف دیگر قرار میگیرد. زمانی که فراست «نخلهای بیسر» را نوشت، کسی خبر نداشت که او در حال نوشتن چنین اثری است و آن موقع خیلیها نمیدانستند که درباره جنگ چه میتوان نوشت؟ به این معنا نویسنده جنگ با خود جنگ متولد شد.
او ادامه داد: در واقع «نخلهای بیسر» اثر جدیدی در جنگ بود که از هیچکدام از الگوهای پشت سر خودش پیروی نکرده بود. الگویی که جدید بود که شاید به جایی رسیده و شاید تهش بنبست باشد. موضوع این نیست، موضوع شخصی است که یک بار در زندگیاش دست به حرکتی زده است که شاید دیگر تکرار نشود. از این منظر فراست برای من همواره نویسندهای است که اولین رمان را در دل جنگ نوشت که در برگرفته از متن جنگ بود. شاید برخی دیگر هم در کنار او نوشتند اما رمان فراست از دل جنگ برآمد نه از حاشیه آن.
این نویسنده بیان کرد: از این منظر فراست برایم الگویی است که هماره به او نگاه میکنم و تصورم بر این است که قرار نیست که الگوهای ما هر هفته یک اثر جدید خلق کنند. به نظرم یک اثر ماندنی برای یک عمر نویسنده کافی است. ما باید یاد بگیریم از این منظر به نویسندهها نگاه کنیم.
رمانی که بازتاب شخصیت نویسنده است
فریدون عموزاده خلیلی که لوح سپاس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان را به فراست تقدیم کرد، در سخنانی به دشواری نوشتن رمان «نخلهای بیسر» اشاره کرد و گفت: یادم است زمانی که خرمشهر هنوز آزاد نشده بود، درصدد نوشتن از این شهر برآمد و با مرارت توانست این اثر را بنویسد. به گمانم وقتی خلق اثر با مرارت همراه باشد پشت تک تک کلمات اثر یک رمان پشتش است و من شاهد بودم که برای نوشتن از یکی از شخصیتهای این رمان چه مرارتی کشید تا ملات آن را فراهم کند.
او افزود: فراست در زمان جنگ در میدان بود و برای نوشتن از خرمشهر در حاشیه نبود. اگرچه «نخلهای بیسر» 200 صفحه است، اما به احتمال زیاد 2000 صفحه متن پشت این رمان قرار دارد و شاید برای همین برخی از سخنرانان امروز گفتند که این رمان بازتاب شخصیت فراست است.
این نویسنده اظهار کرد: به نظرم فراست تنها یک نویسنده نیست، این سخن را به عنوان نماینده ادبیات کودک و نوجوان میگویم او فردی است که در عرصه نهادسازی در زمینه ادبیات هم تلاش زیادی کرد. او در دهه 60 به ما کمک کرد تا در ادبیات کودک و نوجوان فعالیتهای متمرکزی را سروسامان دهیم.
نویسندگان محترم و محتشم ایرانی
اسدالله امرایی، مترجم به عنوان یکی دیگر از سخنرانان این مراسم گفت: درست که در قدر نویسندگان ما چندان دانسته نشد و با برخی از آنها هم نامهربانی شد، اما نویسندگان ما همواره نویسندگان محترم و محتشمی بودند. هر چند به آنها به دیده محرم نگاه نشده و همیشه ترس از آن بوده که در یکی از آثار یک نویسنده به عنوان یک شخصیت قرار بگیرند و آنچه نباید بشود. متاسفانه چنین نگاهی به نویسندگان در جامعه وجود دارد و من گاهی حسرت میخورم که چرا اینقدر نویسندگان ما در جامعه خودشان مظلومند.
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به حمله رژیم صهیونیستی به ایران ادامه داد: برای من تصویری از جنگ وجود دارد که این تصویر هیچ وقت کهنه نمیشود، تصویری از آلفرد یعقوبزاده، عکاس که نخلهای بیسری را نشان میدهد که جوانی در یک قایق دستساز پاروزنان جلو میرود. احتمالاً همه شما این تصویر را دیدید، تصویری که متاسفانه فقط در مواقع خاصی نشان داده میشود.
این مترجم عنوان کرد: به رغم همه ناملایماتی که نسبت به نویسندگان وجود دارد، ما ایرانی هستیم و پای کشورمان میمانیم و حاضر نیستیم یک قطره خون از یک جوان ایرانی بر زمین بچکد.
فراست تنها نویسنده جنگ نیست
مجید قیصری، نویسنده برگزیده جایزه جلال هم با مروری بر کارنامه قاسمعلی فراست گفت: به نظرم وقتی فراست را تنها نویسنده رمانی جنگ بدانیم، به شکلی در حق او اجحاف کردیم، هرچند نخستین آشنایی من با او از طریق «نخلهای بیسر» بود و پس از آن آثار دیگری که نوشتند. آنچه که من دوره چهل ساله نویسندگی او برداشت کردم بخشی از آثارش مثل «نخلهای بیسر»، «فصل جوانی» و «گلاب خانم» در زمینه جنگ است و پس از آن سایر آثارش به سمت موضوعاتی در رابطه با نوجوانان میرود و آنها را در متن آثارش قرار میدهد و حتی در فصل جوانی درست است که موضوع جنگ است اما در آن هم نوجوانی را در نظر دارد. پس از آن «آواز ققنوس» در یک فضای نوجوانی و فانتزی میگذرد.
او افزود: در «روزهای برفی» هم سرکی به دوران کودکی و نوجوانی میکشد. با این مرور میخواهم بگویم نویسنده این قدرت را دارد تا از فضایی که به آن دلبسته است فاصله بگیرد و عرصههای دیگری را تجربه کند. برای همین به نظرم رمان «آوازهای ممنوع» در تقسیمبندی آثارش در میانه است و از اینجا به بعد به بیان شکاف طبقاتی میان کسانی میپردازد که جنگ رفتند و عدهای که جنگ نرفتند.
این نویسنده بیان کرد: با مرور کارنامه فراست درصد هستم که تصویری از او ارائه کنم که او را در تنها در عرصه جنگ محدود نکنیم. چون این محدود کردن در حق نویسندهای که بیش از چهل سال است که در زمینه ادبیات قلم میزند خیلی درست نیست.
تلاش برای ارائه تصویری ساده از عشق
در ادامه الهام فلاح درباره جدیدترین کتاب «عشق همین نیست؟» گفت: نویسنده در همان گام اول با انتخاب عنوان روی جلد کتاب ما را با پرسشی مواجه میکند که در واقع عدم قطعیت درباره مفهوم عشق است که تا به امروز برای هر کدام از ما تعریفی نسبتاً مشترک داشته است با توجه به باورهایمان و آنچه به ما گفتند.
او ادامه داد: آنچه در این کتاب «عشق همین نیست؟» برایم جالب بود، تضادهای درونی شخصیت اصلی رمان است. زن جوانی که در جستوجوی یک عشق واقعی است اما ذهن و درونش مانند یک زن بالغ است انگار که سالهای زیادی را زندگی کرده است. من این مولفه را نکتهسنجی فراست در ساخت شخصیت زن نویسنده در رمان میدانم. چون به واسطه تلاشی که برای ساختن شخصیتهای محتلف میکند زیستهای متنوعی را تجربه میکند که به او چگالی بیشتری به زیست او میدهد.
این نویسنده با مروری کوتاه بر اثر جدید فراست عنوان کرد: در واقع آنچه در این داستان مهم است، تلنگری که به من و شما به عنوان خواننده میزند. در زمانه و عصری که روح ما بر مبنای تصویر است و همه تلاش دارند که دیده شوند، این داستان بر ندیدن تکیه میکند. دختری که به دنبال آن است کسی او را با چشم ظاهر نبیند و با چشم دیگری او را کشف کند. اتفاقاً در این اثر تعریف جدیدی از مرد عاشق ارائه میشود، مردی که متعهد به غیاب، حرف نزدن و ندیدن است که جای خودش را در دل این زن باز میکند.
فلاح گفت: به نظرم این نکته خیلی خیلی مهم است و انگار نویسنده درصدد است بازتعریفی از عشق ارائه دهد که تا کنون به شکل دیگری برای ما تعریف شده است. مساله دیگری که در این داستان باید به آن توجه شود، شخصیت مرد داستان (که زیرکانه انتخاب شده است) یک مشاور و روانشناس است که قطعاً انتخاب این شغل برای مرد بیدلیل نبوده است. بنابراین تصور میکنم فراست در این اثر تمام تلاشش را کرده است به ما بگوید یک رابطه و عشق واقعی باید مانند یک مشاور و راه درمانی برای ما عمل کند. در واقع عشق یک درمان متقابل و التیامبخش زخمهایی است که همه آدمها دارند، تلقی میشود.
او افزود: نباید این کتاب را در چارچوب داستانهای کلاسیک یا داستانهای فرمگرای پیچیده برد، چون فراست در این داستان تلاش کرده به سادگی هر چه تمامتر حرفی را بزند که همچنان درد و حرفی است که برای بسیاری از زنان (در تمام ردههای سنی) آشناست.
