دوشنبه 5 آذر 1403

نگذاریم خلیج فارس به تحریف کشیده شود / سخن پیامبر اسلام (ص) مقدس ترین سند در اثبات نام خلیج فارس است

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
نگذاریم خلیج فارس به تحریف کشیده شود / سخن پیامبر اسلام (ص) مقدس ترین سند در اثبات نام خلیج فارس است

نیما صفا پژوهشگر جوان هرمزگانی با ارائه سندی از حدیث پیامبر (ص) از حقانیت نام خلیج فارس، فصل جدیدی را در پژوهش‌های تاریخی خلیج فارس رقم زده و نشر این سند دینی به نوعی حجت را بر کشورهای اسلامی حاشیه خلیج فارس تمام کرده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از هرمز؛ سفر زیارتی به عربستان سعودی و مشاهده جعل نام خلیج فارس در کشوری که یکی از بزرگترین مراکز اسلامی است کافی بود تا جوان هرمزگانی برای اثبات حقانیت نام خلیج فارس دست به کار شود. هرچند خودش اعتقاد دارد خلیج فارس نیازی به اثبات ندارد و هر نوع سند یا پژوهش جدید جهت یادآوری این نام با عظمت به جهانیان است.

نیما صفا پژوهشگر جوان هرمزگانی با ارائه سندی از حدیث پیامبر (ص) از حقانیت نام خلیج فارس، فصل جدیدی را در پژوهش های تاریخی خلیج فارس رقم زده و نشر این سند دینی به نوعی حجت را بر کشورهای اسلامی حاشیه خلیج فارس تمام کرده است.

کشورهایی که هر ازگاهی با شیطنت های رسانه ای به دنبال جعل این نام تاریخی و اصیل هستند. برای اطلاع از نحوه انجام این پژوهش و همچنین اهمیت پاسداشت نام خلیج فارس و برگزاری جشنواره های فرهنگی و هنری در گفت و گویی صمیمانه با نیما صفا به مباحثه پرداختیم.

نام خلیج فارس موضوعی ثابت شده است اما گاهی با شیطنت های رسانه ای برخی کشورها نیاز به یادآوری مستندات تاریخی است. از نظر شما ما هم اکنون در احقاق اصالت نام خلیج فارس در چه مرحله ای هستیم و برای مقابله با نام های جعلی چه اقداماتی مورد انتظار است؟

ما از موضع دفاعی یا عبور کردیم یا شاید هرگز در این موقعیت قرار نگرفته ایم، چراکه آنچه ثابت شده، دیگر فاقد اثبات مجدد نیست، ما فقط در راستای یادآوری و تذکر دوباره از بعد تاریخی نام خلیج فارس و همچنین فرهنگ و تاریخ خلیج فارس صحبت به میان می آوریم نه لزوما اثبات نام آن، چون نام آن را همه جا پذیرفته اند و کتب عربی، انگلیسی، کتیبه ها، نقشه ها و... همه و همه گویای اصالت نام خلیج فارس هستند.

اما این مسأله ظرافت‌ها خاص خودش دارد چرا که جعل نام خلیج فارس صرفاً یک مسأله فرهنگی نیست بلکه در پشت آن یک هجمه سیاسی وجود دارد. در ابتدا تاریخچه جعل نام خلیج فارس بر اساس سیاست اروپایی و کشورهای تازه‌تاسیس عربی بوده و نام جعلی هیچ ریشه‌ای در تاریخ و فرهنگ ندارد و صرفاً یک مسئله سیاسی است که از دهه 60 الی 70 میلادی آغازشده و تاکنون ادامه دارد. با توجه به اینکه این مسئله چندین بار از سوی دولت، مردم، محققین، سیاستمداران ایران پاسخگویی شده، آنهایی که به دنبال منافعی هستند وارد یک فاز ظریف دیگر «حساسیت زدایی از نام خلیج فارس در بین مردم ایران» شده و تبدیل به یک نوع کلاس اجتماعی گردیده است، عده ای تعمدا از واژه هایی چون جنگ خلیج، آرایش خلیجی، غذای خلیجی، استفاده می کنند لذا هوشمند سازی مردم نسبت به حساسیت بیشتر به این کلمه، یکی از راهکارهای اصلاح این حرکت است. خلیج فارس یک واقعیت است و نباید اجازه دهیم این واقعیت به تحریف کشانده شود و یا آن را جعل کنند، این امر مهم در همه زمینه ها صدق می کند، کاربرد فرهنگی تعصب یا نگه داشت هر فرهنگی، می تواند در زمینه رسانه ملی، حفظ اسامی تاریخی و در هر زمینه‌ای دیگر کارساز است و فرهنگ سازی وظیفه ای همگانی است.

در اثبات اصالت نام خلیج فارس شما به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) استناد کرده اید، پیشینه این حدیث در چه ماجرا یا واقعه ای است؟

به لحاظ تاریخی، کتیبه های باستانی موجود است «کتیبه داریوش در کانال سوئز که سالیان پیش در مصر یافت شده است» به دریایی اشاره کرده که از فارس می آید، اگر از بعد مذهبی به این قضیه نگاه کنیم مقدس ترین سند نام خلیج فارس یک حدیث از پیامبر است که با نام مقدس در این سند اسم برده شده است که پیامبر در آن حدیث از بحر فارس نام برده است. این حدیث در سال 92 بندرعباس رونمایی شده که محقق آن خودم بوده ام. بعد از آن در سال 96 کتابی با عنوان «از حدیث نبوی تا خلیج فارسی» هم پیرامون همین سند به رشته تحریر درآوردم. در بحث خلیج فارس بخش اعظمی از کتب قدیمی مورد استناد کتب تفسیر قرآن است مفسرین قرآن در آیه 19 سوره الرحمن (مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقیانِ) بحرین را دو بحر فارس و روم تفسیر کرده اند. شاید حدود 70 الی 80 کتب تفسیر قرآن جمع آوری کرده ام که مفسرین از قرون اولیه هجری به این سمت در بیان تفسیر قرآن از بحر فارس یا بحر العجم استفاده کرده اند.

این حدیث در صفحه 119 و120 از جزء چهارم کتاب مسند ابی یعلی الموصلی البغدادی آمده است. روزی پیامبر مکرم اسلام در جمع اصحابشان درباره دجال حدیثی می فرمایندکه ترجمه آن به این شرح است: «در مدینه هیچ دروازه‌ای نیست مگر این که فرشته‌ای در حالی که شمشیرش را بیرون آورده از ورود (دجال) جلوگیری کند. سپس پیامبر سه بار فرمودند: (دجال) در دریای فارس و دریای روم نیست.» سپس به نشانه تاکید سه بار کف دست راست خود را بر کف دست چپ شان زدند. لذا ما از این عبارت «بحر فارس» استفاده کردیم.

ارائه سندی که از جنبه مذهبی مهر تاییدی بر نام خلیج فارس باشد بدون شک با واکنش هایی همراه بوده است. علمای اهل سنت و تشیع چه واکنشی نسبت به ارائه این حدیث داشته اند؟

صفحات ابتدایی کتاب با سخنان آیت الله نعیم آبادی نماینده سابق ولی فقیه در استان و همچنین شیخ محمدعلی امینی نائب رییس هیئت فتوای اهل سنت جنوب ایران شروع شده است که هردو بردرستی و اصالت این حدیث صحه گذاشته اند و از آن به عنوان پژوهشی معتبر و درخور توجه یاد کرده اند. پیش از انتشار کتاب، از تعدادی مراجع تقلید تشیع و علمای اهل سنت نیز استفتائیه گرفته شده که در فصل هفتم کتاب به آن پرداخته شده است. حتی مرحوم آیت الله علوی گرگانی با استناد به این حدیث جعل نام و هرکاری که باعث اختلاف افکنی بین امت اسلامی باشد را حرام دانست که یکی از قاطع ترین واکنش ها به نشر حدیث بود.

در سالیان قبل نیز، وزارت کشور پس از اطلاع از حدیث نبوی در خصوص خلیج فارس، با تمامی استان های کشور مکاتبات لازم را انجام داد و تاکید داشت که این حدیث منتشر و در برابر دید عموم قرار گیرد چراکه یک سند جدید است. قطعا قبل از هر حمایتی، نسبت به آن موضوع علم و آگاهی صورت گرفته است همین قدر که مردم از حدیث پیامبر (ص) در خصوص خلیج فارس که از واژه بحر فارس استفاده شده است مطلع شوند یک پله جلوتر از عدم آگاهی و اطلاع نداشتن است.

در تهران حمایت بیشتری از حدیث نبوی پیرامون خلیج فارس صورت گرفت و شورای اسلامی شهر تهران دستور داد تعداد زیادی بنر با مضمون این حدیث چاپ شود اما در شهر بندرعباس در سال 92 الی 93، نامه درخواست به استانداری هرمزگان ارسال شد و متعاقبا استانداری با شهرداری مکاتبه کرد که این کار انجام شود اما متاسفانه در بندرعباس استقبال چندان نشد و نگاه رقابتی بود تا نگاه علمی پژوهشی.

در اذهان عمومی مهم ترین اقدام عملی دولتی در راستای پاسداشت نام خلیج فارس برگزاری همایش سالیانه در اردیبهشت ماه است، این همایش ها و کنگره ها چقدر می تواند تاثیرگذار باشد؟

مبنای تاریخی انتخاب دهم اردیبهشت به عنوان روز ملی خلیج فارس، روز آزاد سازی جزیره هرمز است که این مرتبط با استان هرمزگان است اما معتقدم که نباید خلیج فارس را انحصاری کرد به عبارتی همان قدر که یک هرمزگانی در کنار خلیج فارس زندگی و از آب این خلیج استفاده می کند همان قدر باید حساسیت داشته باشد که فردی که در اردبیل، خراسان یا هر استان دیگری است و عنوان ملی بودن خلیج فارس به همین دلیل است.

طی یکی دو سال اخیر به دلیل شرایط حساس کرونایی، همایش ملی فرهنگی خلیج فارس برگزار نشد. شخصا دوست دارم همایش با چالش همراه باشد و صرفا به اجرای موسیقی محلی و سایر برنامه‌های جانبی اکتفا نشود. البته این برنامه ها گویای فرهنگ خلیج فارس است اما همایش همراه با چالش می تواند نمود بهتری را در فضای بیرونی از خود نشان دهد. برگزاری همایش ملی فرهنگی روتین شده و ضروری است به گونه‌ای برگزار شود که خروجی مناسبی از قبیل مقالات، مناظرات و کرسی های علمی پژوهشی داشته باشد. اقداماتی که به منظور گرامیداشت روز ملی خلیج فارس در استان برگزار می شود در برابر اقدامات طرف مقابل که برای آن برنامه ریزی های سیاسی و فرهنگی می کند و هزینه‌های هنگفت دلاری و نفتی برای آن متحمل می‌شوند اندک است.

طی این چند سال خود به خود اولویت های دستگاه ها دستخوش تغییر شده و متاسفانه روز ملی خلیج فارس حائز اهمیت نیست و این را می توان از اکتفا کردن به قرائت یک بیانیه در روز ملی خلیج فارس توسط معاون وزیر به خوبی متوجه شد در حالی که در سالیان نخست، رییس جمهور پیام ارائه می داد اما به مرور این قضیه کمرنگ شده و انحصاری رفتار کرده اند که یکی از عوامل آسیب زا، همین انحصاری رفتار کردن است.

چقدر پاسداشت نام خلیج فارس بین عامه مردم مهم است؟ هر ازگاهی در شبکه های اجتماعی شاهد کمپین هایی بر ضد جعل نام خلیج فارس هستیم اما آیا واقعا همه به اهمیت فرهنگی خلیج فارس واقف هستند؟

بنظر می رسد خلیج‌فارس را باید بومی کرد چراکه هنوز بین این مسئله برای مردم ما چندان روشن نیست که چرا تاکید بر برنامه‌های روز ملی خلیج فارس است و این موضوع نه برای افراد خاص، که برای عموم مردم تبیین نشده است. مردم باید بدانند که منشأ هویت فرهنگی، تاریخی و اصالت خانوادگی شان از خلیج‌فارس است اگر به این امر واقف باشند بدون شک کارهای پژوهشی بر روی آن انجام خواهند داد. البته شاید این انتظار گزافی است در دوره ای که وضعیت معیشتی مردم مناسب نیست راه درازی است و ممکن است خیلی ها چنین اذعان دارند و نقد می کنند که شاید ما راه را بیراهه رفته ایم. بدون شک برای جریان سازی، نیاز به مخاطب است بدین معنا که سربازان فرهنگی باید آمادگی جنگ و دفاع در حوزه فرهنگی داشته باشند. بنظرم همان بومی سازی این فرهنگ در این حوزه کارگشاست. به عبارتی این مسئله را برای تمامی اقشار مردمی معنادار کنیم. البته با توجه به اینکه نسل حاضر در مدارس، فرهیخته و آگاه هستند امروزه مدرسه می تواند کمک شایانی به جریان سازی این مسأله مهم کند. بدین ترتیب اگر مسایل را بیشتر به میان مردم سوق دهیم موفق تر خواهیم بود. چه بسا که طرف مقابل هم از همین راهکار استفاده کرده است.

انتهای پیام /