هزارتوی افزایش کودکان کار اتباع
مهاجرت اتباع در سالهای اخیر میزان پدیده «کودکان کار و خیابان» را افزایش داده چنانکه در فرعیترین کوچههای شهر هستند و این مساله نگرانیهای زیادی را برای آینده دارد.
به گزارش مشرق، موضوع کودکان کار و خیابان درکشور در سالهای اخیر مانند گره کور یک کلاف، بین سازمانهای مختلف، سردرگم مانده است. مسالهای که همواره از زاویه نقض حقوق کودک، ربوده شدن دنیای معصومانه کودکی، سوءاستفاده جنسی، اعتیاد، بازماندن از تحصیل و استثمار از سوی منفعت طلبان به آن پرداخته شده است. در این بین از مسائلی مانند نحوه رفتار این کودکان با مردم، آزرده شدن روح جامعه، سوق داده شدن گروهی از آنها به کارهای غیرقانونی مانند حمل مواد مخدر و سرقت گوشیها و از همه مهمتر موضوع غیرمجاز بودن اقامت خانواده آنها، کمکهای نقدی بیحساب و کتاب مردم، درآمد بادآورده و ناکارآمدی قوانین در برخورد با اقامت افغانهای غیرمجاز که عاملی برای افزایش کودکان کار اتباع به شمار میرود، غفلت شده است.
طبق برآوردها 83 درصد کودکان خیابان از اتباع هستند که بین آنها فراوانی افغانستانیها بیشتر است و بیش از 60 درصد از آنها اتباع غیرمجاز هستند. این کودکان به دلایل شرایط کار سخت، خانواده نابسمان و فقر فرهنگی اغلب رفتارهای خاصی دارند که گاهی باعث آزرده خاطرشدن شهروندان میشوند. به طورمثال عدهای از شهروندان از این موضوع گلایه دارند که سرچهارراهها گاهی با کودکانی مواجه شدند که هنگام امتناع از خرید از آنها، کودکان به ماشین آنها لگد میزنند یا کف روی شیشه جلوی ماشین میپاشند و فرار میکنند. همچنین گاهی مسافران خانم مترو هنگام خرید نکردن از کودک کار با ناسزاگویی آنها مواجه شدهاند. در یک مورد پسربچهای در واگن زنان مترو هنگام ناسزاگویی به دخترک ضربه آرامی هم زد و زنان حاضر در اطراف نیز به دلایل مختلف - شاید ترس از اینکه به کودک آزاری متهم شوند - سکوت کردند. پسرک هنگام پیاده شدن برای تهدید همچنان به در بسته شده قطار مترو، لگد میزد.
زن دیگری در قطار مترو کنار همسرش نشسته بود و در دستانش جعبهای شیرینی داشت، دخترکی 6 ساله از کنار او عبور کرد و گفت خانم به من شیرینی میدهی؟ زن با مهربانی لبخندی زد و در شیرینی را باز کرد و به او گفت شیرینی بردارد؛ دخترک سه شیرینی بزرگ برداشت و رفت؛ بعد از چند ثانیه برگشت و گفت میخواهم برای خواهرم هم بردارم؛ دوباره رفت و برگشت و گفت برای مادرم هم میخواهم؛ این عمل چند بار تکرار شد تا چند عدد شیرینی بیشتر داخل جعبه نماند؛ زن با شرمندگی و مهربانی گفت: اجازه بده این چند عدد برای بچههایم باقی بماند!
در نمونه دیگری دختر جوانی هنگام شارژ بلیط کارت متروی خود، هنگامی که میخواهد کارت را جلوی کارت خوان بگیرد تا شارژ شود، کودک کار کوچکی پیشدستی کرده و کارت خود را جلوی دستگاه میگیرد و میگوید "ممنون خاله" و بعد فرار میکند. دختر جوان میگوید: "واقعا نمیدانم چه عکسالعملی داشته باشم از واژه "خاله" زده شده ام؛ زمانی این واژه جایگاهی داشت اما حالا کودکان کار از آن به عنوان برانگیختن احساسات، استفاده میکنند. "
مینا مادر 32 ساله نیز میگوید: کودکان کار این روزها یادگرفته اند دستان خود را مشت میکنند و به دست تو میزنند و بعد مشت خود را با آدامس یا شکلاتی باز میکنند و به هر نحوی میخواهند آن را بفروشند و دیگر ول کن نیستند. البته اینها قیمتی ندارد اما مساله اینجاست که این کودکان یکی دو تا نیستند؛ هرجا بروی با این کودکان مواجه میشوی، در رستوران داری غذا میخوری که ناگهان کودک کاری میآید و میگوید خاله برای من هم غذا میخری؟ و لقمه در گلویت گیر میکند؛ کنار عابربانک داری پول میگیری که کودک کار از تو میخواهد از او خرید کنی. در سوپر مارکت مشغول خرید هستی که کودک کاری داخل میشود و از تو میخواهد برایش خوراکی بخری. توی کوچه پس کوچه درگیر فکر مشکلات خود هستی که ناگهان یک بسته آدامس جلوی چشمانت گرفته میشود.
درباره افزایش کودکان کار و خیابان سوده نجفی رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران گفته است که آمار کودکان کار در کشور و به ویژه در شهر تهران روز به روز در حال افزایش است و علیرضا زاکانی، شهردار تهران و دستیار ویژه رئیس جمهور در موضوع آسیبهای اجتماعی نیز گفته است: یک کودک کار در خیابان هم خودش منشا آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه است و هم خودش آسیب میبیند. کودکی که توسط شبکههای افیونی استثمار میشود، هم خودش آسیب میبیند و هم چهره کشور را خراب میکند.
فقر و فرزندآوری پرشمار اتباع از دلایل افزایش کودکان کار
برخی از کارشناسان عمده ترین علت حضور کودکان در خیابان را فقر میدانند. آنها معتقد هستند بسیاری از این کودکان تبعه افغانستان هستند و خانواده آنها هیچ منبع درآمدی ندارد و مجبورند به صورت خانوادگی کار کنند و بابت امرار معاش، درآمدی به دست بیاورند. اما عدهای دیگر از کارشناسان بر این باورند عدم نظارت کافی بر انبوه اتباع غیرمجاز و اینکه این اتباع عمدتا از اقشار پایین هستند، بر شمار کودکان کار افزوده است؛ این اتباع اعتقادی به دوره کودکی ندارند و این فرهنگ بین آنها رایج است که فرزند از کودکی باید برای خانواده درآمد کسب کند. از سوی دیگر داشتن فرزند زیاد بین اتباع خارجی باعث شده که نتوانند مخارج روزانه خود را تامین کنند.
درحالیکه کشور پیشرفتهای مانند ژاپن به رغم سالمندی جمعیت و رشد منفی جمعیت حاضر به پذیرش و ادغام مهاجرین نیست؛ ایران به عنوان کشور در حال توسعه به دلیل حس نوعدوستی و مهماننوازی، پذیرای شمار زیادی از اتباع افغانستان شده است که فرزندان زیادی دارند و عدهای از آنها از این تعداد فرزندان پرشمار برای کار در خیابان استفاده میکنند. بررسی دادههای منتشرشده در مرکز آمار ایران نشان میدهد که تعداد تولدها از مادران غیرایرانی در سال 1400 نسبت به سال 1396 بیش از 70 درصد افزایش یافته است.
با افزایش تعداد فرزندان، پاسخگویی به همه آنها با سختیهایی مواجه شده و هزینههای زندگی خانواده را نیز افزایش میدهد که این مساله ممکن است منجر به فرستادن کودکان اتباع به بیرون از خانه و جستجوی راحتترین راه کسب درآمد شود چنانکه بر اساس آخرین آمار اعلام شده از سوی سازمان بهزیستی کشور بیش از 44 یا 45 درصد از کودکان کار با بُعد خانوار بین 4 تا 6 نفر هستند.
ترحم و کمکهای بیحساب مردم از دیگر دلایل افزایش کودکان کار
هرچند کودکان کار با عجز و التماس احساسات مردم را تحت تاثیر قرار میدهند اما در بسیاری مواقع نیز نیازی به زبان باز کردن کودک برای کمک نیست. ایرانیهای دلسوز با دیدن چهره معصوم هر کودکی، دست به جیب میشوند و گاه حتی بدون خرید جنس به کودکان کار و خیابان کمک میکنند. این درحالی است که مسئولان بارها اعلام کردهاند که هر یک ریال کمک به کودکان کار، منجر به فرو رفتن این کودکان در گرداب مشکلات و سلب امکان توانمندسازی آنها خواهد شد.
محمود برزگر مدیر بهزیستی شهرستان تهران نیز در این باره میگوید: مردم اگر به کودکان کار در خیابانها کمک نکنند و به صورت هدفمند به نهادهایی مانند سازمان بهزیستی کمک کنند به صورت بهتر و هدفمندتری برای این کودکان خرج خواهد شد. 80 درصد این کودکان نیز اتباع بیگانه هستند که به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند. این کودکان بیشتر به صورت خانوادگی و با رضایت خانواده فعالیت میکنند.
درآمد مطلوب از علل افزایش کودکان کار اتباع
برخی کارشناسان درآمد خوب را از دیگر علل افزایش کار اتباع ذکر کردهاند. براساس برخی بررسیهای میدانی، خانواده دارای چهار فرزند ماهانه 60 میلیون تومان درآمد از طریق کودک کار و خیابان، کسب میکند.
ساره امیرجان معاون بهزیستی استان سمنان درآمد بالا را یکی از مهمترین دلایل تداوم حضور خیابانی کودکان کار ارزیابی کرده است و محمدجواد کاظمینی مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری البرز نیز با بیان اینکه کودک کار خیابانی ایرانی نداریم از مردم خواسته است تا به کودکان کار اتباع خارجی که ماهانه دریافتی هنگفتی از مردم دارند، کمک نکنند چراکه کمک کردن به این افراد علاوه بر هدر رفتن منابع اقتصادی کشور، موجب از دست رفتن فرصت های شغلی، افزایش انواع بزه ها و آسیب های اجتماعی می شود که می تواند تمام تلاش های صورت گرفته از سوی دولت و مراکز مردم نهاد را تحت الشعاع خود قرار دهد.
عدم پوشش اتباع از دلایل شکست طرحهای ساماندهی کودکان کار و خیابان
20 نهاد دولتی و غیردولتی در کشور متولی احقاق حقوق کودکان هستند اما حتما رویکرد نادرست یا ترک فعل داشتهاند که ساماندهی کودکان کار تا به این اندازه طولانی شده و 20 سال به درازا کشیده است؛ طرحهای جمعآوری یا ساماندهی کودکان تاکنون موفق عمل نکردهاند چراکه برخورد هدفمندی با کودکان اتباع و خانوادههای آنها صورت نمیگیرد. گزارش دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز عدم پوشش کودکان اتباع را از دلایل اصلی شکست طرحهای مداخله در ساماندهی کودکان کار و خیابان برشمرده است.
حضور غیرقانونی اتباع در ایران، زمینه بروز چالشهای اجتماعی متعددی از جمله افزایش کودکان کار و خیابان، حاشیه نشینی و تکدی گری را فراهم کرده است که مستلزم چارهاندیشی برای آن است.
عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران در این زمینه با یادآوری پیچیدگی موضوع ساماندهی کودکان کار نسبت به دیگر آسیبهای اجتماعی، یادآور شد: موضوعاتی مانند کودکان اتباع، مشکلات اقتصادی، لزوم بازپروری و حمایت از خانوادهها، آموزش و تربیت کودکان و مسایلی از این دست از پیچیدگیهای مسأله است که باید برای آن طراحی و تدبیر شود.
تبعات افزایش کودکان کار و خیابان اتباع برای جامعه
کودکان آینده سازان و سرمایه های انسانی جامعه هستند و هر نوع کوتاهی در تربیت و آموزش آنان منجر به آسیبهای اجتماعی جدی در آینده میشود. کودکان کار و خیابان از محرومترین کودکان از حقوق خود به شمار میروند. افزایش کودکان کار و خیابان در جامعه، تبعات جدی اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد. این کودکان به دلایل مختلفی مانند بیکاری و ناتوانی خانوادههایشان از تحصیل بازماندهاند و در معرض انواع تهدیدات از جمله مشکلات بهداشتی و همچنین سوء رفتار، پرخاشگری و تحقیر از سوی مردم مواجه هستند. انباشته شدن مشکلات روحی و روانی در کودکان کار و خیابان، زمینه ورود آنها را به عرصه بزهکاری تسهیل میکند.
مهدی عسکری پور پژوهشگر اجتماعی درباره تبعات افزایش کودکان کار و خیابان میگوید: اغلب کودکان کار جزو اتباع بوده و به دلیل نداشتن شناسنامه با مشکلات هویتی و بازماندن از ادامه تحصیل نیز روبهرو میشوند؛ بنابراین به دلیل فقر فرهنگی و اقتصادی، اجتماعی و تحصیلی علاوه بر تخریب چهره شهر به یک مؤلفه آسیبزا نیز بدل میشوند. این کودکان اغلب از لحاظ خشونت خانوادگی و جنسی هم دچار صدمه بوده و به کوچه و خیابان پناه میآورند، جامعهستیز و جامعه گریز شده و به رفتارهای پرخطر روی میآورند. هر یک از این مسائل هم میتواند مسبب آسیبهای اجتماعی متعدد اعم از بزهکاری، دزدی و رواج اعتیاد باشد.
وی با اشاره به گفتوگو با برخی مجرمان و زندانیان توضیح داد: تأثیر مشکلات دوران کودکی در بزرگسالی متجلی میشود. بررسی و مطالعه برخی زندگی شخصی برخی از مجرمین نیز روایت کودکان کار است؛ بنابراین حضور این جمعیت علاوه بر تخریب چهره شهر، تشدید ناامنی و بزهکاری، زمینهساز آسیبهای اجتماعی است.
نگهداری 13 هزار کودک کار و خیابان در مراکز بهزیستی
تعدادی از کودکان کار و خیابان که قربانی شرایط موجود هستند، در اجرای طرحهای ساماندهی در مراکز نگهداری کودکان کار و خیابان سازمان بهزیستی کشور پذیرش میشوند. هرچند سوادآموزی کودکان و حمایتهای مالی و فرهنگی از خانوادههای آنها از مزایای نگهداری کودکان در این مراکز به شمار میرود اما نگهداری از این کودکان در این مراکز با چالشهای متعددی از هزینه و درمان گرفته تا آموزش و دوری از خانواده و دلتنگی کودکان روبرو است.
معاون اورژانس اجتماعی مرکز اورژانس اجتماعی، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و باز توانی اعتیاد سازمان بهزیستی کشور درباره تعداد کودکان نگهدای شده در این مراکز میگوید: 13 هزار و 671 نفر از کودکان کار و خیابان در مراکز نگهداری روزانه و شبانه، خدمات متنوع این سازمان را دریافت میکنند.
آرزو فاتحی با اشاره به خدمات ارایه شده از سوی سازمان بهزیستی برای کودکان آسیب پذیر، افزود: 63 مرکز نگهداری روزانه و 29 مرکز نگهداری شبانه روزی کودکان کار و خیابان در کشور فعالیت دارد.
وی یادآور شد: سازمان بهزیستی کشور از سال 1376 از سوی دولت متولی بحث کودکان خیابانی بوده و مسئولیت ارایه خدمات به این گروه از کودکان را از مرحله جذب و پذیرش تا توانمندسازی بر عهده داشته است؛ در این راستا خدمات متعددی به آنها از جمله خدمات روزانه در مراکز حمایتی و آموزشی و خدمات شبانه روزی ارائه میشود.
فاتحی تاکید کرد: خدمات سازمان بهزیستی در حوزه کودکان کار و خیابانی خانواده محور است. در این راستا اقداماتی مانند خدمات بهداشتی و پزشکی شامل غربالگری و ویزیت های پزشکی، پیگیریهای درمانی، ارجاع برای خدمات توانبخشی و ترک اعتیاد و خدمات آموزشی و تحصیلی انجام میشود.
برای توقف چرخه باطل ساماندهی کودکان کار و خیابان چه باید کرد؟
پدیده کودکان کار و خیابان به ویژه کودکان کار و خیابان اتباع هر روز در حال افزایش است و چهره شهر را ناخوشایند ساخته است؛ آنها در ورطه یک زندگی پرتنش افتادهاند. طرحهای ساماندهی یکی پس از دیگری با شکست مواجه میشوند چراکه از عوامل متعدد از جمله عدم برخورد هدفمند با اتباع غیرمجاز، غفلت شده و برخورد مناسبی برای جلوگیری از ورود این خانوادهها به کشور نمیشود. از سوی دیگر قوانین کشوری برای اتباع بروزرسانی نشده و به طورمثال برای اتباعی که کودکان خود را برای تکدیگری یا کار به خیابان میفرستند، جرم انگاری نشده است.
نتیجه ساماندهی کودکان کار و خیابان بدون توجه به اتباع غیرمجازی که حتی پس از ردمرز دوباره به ایران بازمیگردند، چیزی جز چرخه باطل افزایش آنها نخواهد بود. هرچند در رابطه با مهاجران غیرمجاز این پرسش مطرح است که چرا به آنها اجازه دادهایم که کودکان خود را برای کار به خیابانها بفرستند اما سئوال مهمتر این است که چرا با وجود مشاهده آسیبهای پدیده کودکان کار و خیابان و دانستن تبعات آن برای آینده کشور همچنان این کودکان در خیابانها و کارگاههای زیرزمینی مشغول به کارهستند؟
لازم است به گونهای عمل شود که حاصل طرحهای ساماندهی کودکان کار و خیابان، توجه به اتباع غیرمجاز و پاک شدن چهره شهر از این پدیده آسیبزا باشد. درغیراینصورت روزی جامعه از خواب بیدار خواهد شد و ناگهان خود را با آسیبهای اجتماعی و اقتصادی فراوان حاصل از پدیده کودکان کار و خیابان مواجه میبیند.
منبع: ایرنا