هزینه لغو مجوزهای تئاتر و کنسرت بیش از هزینه عدم صدور مجوز
وقتی مجوزی برای کنسرت یا تئاتری صادر نمیشود، بخشی از هزینهها و دستمزدها برای تمرین اعضای گروه، اجاره سالن، تبلیغات و... پرداخت نمیشود و ریسک تولید به شدت کاهش مییابد؛ اما وقتی مجوزی داده میشود و این مجوز در نهایت لغو یا اجرایش معلق میشود، عملاً این هزینهها در شرایط اقتصادی کنونی انجام و برنامه نیز لغو شده است؛ اتفاقاتی که خسارات معنادارای برای تهیه کنندگان دارد.
پس از لغو مجوز شماری از تئاترها، لغو مجوز برخی کنسرتها نیز تکراری شده و علاوه بر آنکه نظام تصمیم گیری برای صدور مجوز برای این برنامههای فرهنگی را به چالش کشیده، امنیت سرمایه گذاری در این جنس فعالیتها نیز مباحث جدی را پیش کشیده است؛ دغدغههایی که دو راهکار عملیاتی عمده برای رفع آنها وجود دارد تا دستکم امنیت سرمایه گذاری در این عرصهها فراهم شود.
به گزارش «تابناک»؛ در ماههای اخیر، شماری از تئاترها قبل و به خصوص حین اجرا لغو مجوز و یا متوقف و مجدداً مشمول اصلاحیه شده است. برخی از این تئاترها متهم به عدم رعایت ممیزی شدهاند؛ اما متولیان این تئاترها چیز دیگری گفتهاند. این اتفاق اخیراً در حوزه موسیقی نیز رخ داده و برخی کنسرتها با وجود برخی از مجوزها، با تصمیماتی در مواردی حتی در سطح استانها گرفته و لغو شده و حتی یکی از استانها اعلام کرده تا اطلاع ثانوی همه کنسرتها لغو گشته است.
این وضعیت قاعدتاً هم واکنشهای تند فعالین تئاتر و موسیقی را در پی دارد و هم واکنش مخاطبان این رویدادها که برای حضور در این برنامهها بلیت تهیه و برنامه ریزی کرده بودند. از این منظر، لغو مکرر رویدادهای نمایشی و موسیقیایی به چهره فرهنگی دولت ثلمه وارد میکند؛ موقعیتی که محدود به این دولت نبوده و در دولتهای پیشین نیز شاهد چنین تحرکاتی بودیم که تبعات ضدتبلیغی قابل ملاحظهای برای دولت پیشین نیز داشت.
در گذشته تصور میشد، صرفاً انگیزههای سیاسی پشت لغو رویدادهای هنری در دولت پیشین است؛ اما تکرار همان اتفاقات در دولت کنونی، چنین گزارهای را به چالش کشیده و به نظر میرسد، دامنه متنوعی از انگیزهها و نحلههای فکری در پس چنین اتفاقاتی است که میتواند اقتدار حکمرانی دولت را با چالشهایی مواجه کند؛ بنابراین باید برای آن فکری اساسی کرد تا هم هنرمندان و هم مخاطبان بتوانند روی قطعیت مجوزهای صادره حساب باز کنند.
یکی از سادهترین روشها که شاید از وضعیت کنونی بهتر باشد، صدور مجوز صرفاً برای تئاترها و کنسرتهایی است که هیچ مانعی برای برپایی آنها از سوی متولیان قابل تصور نیست و ایستادگی پای این مجوزهاست. شاید این رویکرد از سوی برخی خودکشی پیش از قتل تعبیر شود؛ اما واقعیت این است که هزینه لغو مجوزهای تئاتر و کنسرت بیش از هزینه عدم صدور مجوز است و این در بعد اقتصادی پررنگتر است.
وقتی مجوزی برای کنسرت یا تئاتری صادر نمیشود، بخشی از هزینهها و دستمزدها برای تمرین اعضای گروه، اجاره سالن، تبلیغات و... پرداخت نمیشود و ریسک تولید به شدت کاهش مییابد؛ اما وقتی مجوزی داده و در نهایت لغو یا اجرایش معلق میشود، عملاً این هزینهها در شرایط اقتصادی کنونی انجام گرفته و برنامه نیز لغو شده است؛ اتفاقاتی که خسارات معنادارای برای تهیه کنندگان دارد و ممکن است برخی از آنها را از تداوم سرمایه گذاری در این عرصهها بازدارد.
بنابراین از منظر اقتصادی و در راستای حفظ امنیت سرمایه گذاری در عرصههای فرهنگی و هنری، یا باید چنین رویکردی را در پیش گرفت و مجوزهای صادره ولو با رویکرد محتاطانه به هیچ عنوان لغو یا معلق نشود و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از محل صندوق اعتباری هنری یا دیگر محلهای قابل تعریف، ردیفی را برای جبران خسارت لغو رویدادها و محصولات فرهنگی که مجوز آنها صادر شده، در نظر بگیرد و بدین ترتیب دستکم امنیت اقتصادی حوزه فرهنگ و هنر تضمین شود.