یک‌شنبه 2 آذر 1404

هم‌دستی ربیعی و تندروها علیه "ارز ترجیحی و کالابرگ"/ فعال شدن ستاد پشتیبانی دشمن از درون

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
هم‌دستی ربیعی و تندروها علیه "ارز ترجیحی و کالابرگ"/ فعال شدن ستاد پشتیبانی دشمن از درون

از علمای حوزه انتظار است وظایف تاریخی خود نسبت به معیشت عمومی جامعه که طلاب هم جزئی از آن هستند را انجام بدهند و همچون علمای سلف، از ابزارهای مشهور خود در این باره استفاده کنند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

فرایند برائت رسمی جبهه اصلاحات از نظام آغاز شد

فعال شدن ستاد پشتیبانی دشمن از درون

کمیته سیاسی جبهه اصلاحات اخیراً طی نامه‌ای سرگشاده به لیدر این جبهه (محمد خاتمی) مدعی شرایط بسیار بد کشور در همه ابعاد شده و راهکارهایی سیاسی را برای عبور از این خطر ذهنی خود ارائه کرده است.

کمیته مذکور در این منویات نه تنها از دولت پزشکیان عبور کرده و بدون هیچ اشاره‌ای به مسئولیت خود در حمایت از دولتی که نامزد رسمی آنها بوده، تصریح می‌کند: به نظر می رسد دولت در مدیریت این شرایط با مشکلات و ضعف در تصمیم‌گیری و اجرا مواجه است و ملت میان احساس ناامنی و نگرانی نسبت به آینده سرگردان.

به گزارش جماران، این عده از چپ‌های ستادی سپس در اشاره به روش‌های عجیب خود اما همان حرف چپ‌های تحریمی و براندازان در سال‌های قبل را تکرار کرده و می‌نویسند: باید از مشی قدرت‌محور به جامعه‌محور، و از اصلاح‌طلبی محافظه‌کارانه به اصلاح‌طلبی مسئولانه و اخلاقی گذر کند.

نامه مذکور همچنین با بیان اینکه ما باید در کنار گروه‌های اجتماعی، صنفی، زنان، معلمان، کارگران و جوانان بایستیم، تأکید می‌کند: مردم به اصلاح‌طلبان زمانی اعتماد می‌کنند که مرز اخلاقی ما با قدرت روشن باشد. هیچ اصلاحی بدون صداقت ممکن نیست. ما باید صریح بگوییم که در برابر بی‌عدالتی و محدودیت‌های ناعادلانه ایستاده‌ایم.

در بند دال این بیانیه نیز می‌خوانیم: یکی از آفت‌های سال‌های گذشته، تبدیل اصلاح‌طلبی به نوعی سیاست توجیه بود. توجیه ناکامی‌ها، توجیه سکوت‌ها، و توجیه خطاها. زمان آن رسیده است که اصلاح‌طلبی به جای دفاع از گذشته، به نقد صادقانه خود بپردازد. ما باید بپذیریم که در مقاطعی دچار خطا شدیم؛ در همراهی با مردم کوتاهی کردیم و اکنون تنها راه بازیابی اعتماد، گفتن حقیقت است.

این عده از چپ‌های ستادی همچنین در ادامه تأکیدات خود برای جدایی از نظام اسلامی تصریح می‌کنند: اصلاح‌طلبی اگر از درد مردم، از خشم و امید مردم فاصله بگیرد، دیگر اصلاح‌طلبی نیست. ما باید در کنار مردم بایستیم، نه فقط برای آنان سخن بگوییم.[1]

*منظور ساده و سلیس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات از اینهمه صغری و کبری ساده است!

آنها دارند به خاتمی تأکید می‌کنند که باید بر آتش اغتشاش و آشوب دمید، در مقابل دشمن خارجی با حاکمیت همراه نیستیم و من‌بعد از این هیچ اصلاح‌طلبی حق ندارد در هنگامه حمله دشمن خارجی یا بروز آشوب داخلی پرچم ایران را به دوش بگیرد، از لزوم حفظ امنیت حرف بزند و یا مثل سعید لیلاز در هنگامه جنگ 12 روزه به حسینیه امام خمینی برود.

معنای "مردم" هم در این بیانیه نه آن اکثریت جمعیت کشور و مردم و جوانان محجوب و ایرانی کوچه و بازار بلکه تعدادی سرباز مسخ شده و مزدور اسرائیل است که منتظر اشاره "بانیان آشوب" برای خرابکاری در داخل کشور و خیابان‌ها هستند.

همین!

تعبیر تمام لفافه‌هایی مثل فاصله‌گذاری با قدرت، در کنار مردم و اصناف بودن و فقط برای مردم گفتن همین است که در بالا اشاره شد.

کما اینکه می‌بینیم نویسندگان حتی صراحتا هم گفته‌اند که نباید از "خشم مردم" فاصله بگیریم!

یعنی به جای اینکه بگویند ما به عنوان اصلاح‌طلب به دنبال اصلاح نارضایتی‌های مردم می‌رویم اما قطار فشنگ به خود می‌بندند، اسم نارضایتی‌های نجیبانه مردم را "خشم" می‌گذارند و در جایگاه فرماندهی آشوب به سمت براندازی اشاره می‌کنند.

برخی محافل تحلیلی در دهه 90 و در جریان تحلیلی‌های خود مربوط به "فتنه اقتصادی" که توانست 3 اغتشاش را در سال‌های 96، 98 و 1401 پیش‌بینی کند؛ تأکید کرده بودند که بانیان آشوب و چپ‌های برانداز اصلا صبر و حوصله ندارند و می‌خواهند تا زنده هستند براندازی در ایران اسلامی را به چشم خود ببینند.

لذا طبعا وقتی مقصود آنان در 3 اغتشاش پیش‌گفته حاصل نشده باید حال که در روزهای واپسین عمر و پیری هستند؛ وزر تحمل آلایش‌های سیاست را از تن بیاندازند و بگویند آنچه را در مکنون خود می‌پرورند.

نامه مذکور نیز سندی است بر صحت پیش‌بینی همان محافل.

در واقع این نامه هیچ نکته جدیدی ندارد الا گستاخی و عنان پاره کردن چپ‌های برانداز برای علنی کردن مانیفست خود در مسیر براندازی.

اکنون باید دید خاتمی نجابت می‌کند و به نویسندگان این نامه که صراحتا خواستار فاصله‌گذاری با حاکمیت و له کردن پرچم ایران هستند تودهنی می‌زند یا مثل سال 88 ناصیه خود را به دست آنان می‌سپارد و در مسیر خواسته‌های آنها گام برمی‌دارد!؟

این نامه همچنین که به منزله "آغاز فرایند برائت رسمی جبهه اصلاحات از نظام" است همچنین انقضای جبهه اصلاحات را رقم زد و من‌بعد از این می‌توان به جبهه اصلاحات با عنوان مرکزیت آشوب و ستاد پشتیبانی دشمن از درون نگاه کرد.

تاریخ قطعا چشم خواهد گشود و این مظلومیت عمیق ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی ایران در هنگامه‌ای که به کمک و معاضدت نیروهای سیاسی داخلی کشور نیاز داشت را در حافظه خویش حک خواهد کرد.

***

رسالت تاریخی علمای حوزه برای معیشت مردم و طلاب

حجت‌الاسلام مهدی سلیمانی اردهالی، رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی سخنانی در جمع تعدادی از استادان حوزه علمیه با اشاره به مشکلات شدید معیشتی طلاب و روحانیون گفته است: مشکلات معیشتی طلاب بسیار رنج‌آور است و باعث مهاجرت برخی طلاب از قم و دیگر شهرهای علمی می‌شود. برخی اساتید باسابقه با سن بالا حتی کمتر از حقوق یک معلم ابتدایی دریافت می‌کنند که موجب دلسردی و پژمردگی آنان می‌شود.

به گزارش رسا، او می‌افزاید: اساتیدی که با دغدغه‌های اقتصادی در کلاس درس حاضر می‌شوند، نمی‌توانند به‌طور کامل به تربیت طلاب بپردازند و این موضوع زمینه تردید و دلسردی را در میان طلاب ایجاد می‌کند.

اردهالی با بیان امیدواری نسبت به اقدامات شورای عالی مدیریت حوزه و آیت‌ا... شب‌زنده‌دار در این رابطه، گفت: اگرچه حل مشکلات حوزه یک‌شبه امکان‌پذیر نیست، اما مسیر باید به سمت اصلاح و بهبود پیش برود و ما نیز تمام‌قد در خدمت بزرگان حوزه و مدیریت جدید هستیم.[2]

*متأسفانه باید اذعان کرد که وضعیت معیشت طلاب و روحانیون معزز جامعه از کف جامعه هم پایین‌تر است و مشکلات اقتصادی و گرانی‌های بیقاعده طلاب محترم را بیش از دیگران می‌آزارد.

این قضیه نیز به دلیل کم‌درآمدی زندگی طلبگی و نبود هیچ ممر درآمدی خاصی برای طلاب است.

البته به تجربه دریافته‌ایم که اگر اقتصاد کشور شاهد تنش‌های خاصی نباشد و دولت هم بر بازار نظارت کافی و کارا داشته باشد؛ برکت زندگی طلبگی، مجموع شهریه‌ها و سایر ممرهای درآمدی به شرط قناعت، کفاف زی طلبگی را می‌دهد لکن در حال حاضر که بازار چند سالیست شاهد گرانی بیقاعده است و دولت‌ها هم به هر دلیلی بر بازار نظارت نمی‌کنند؛ زندگی طلاب محترم با مشکلات زیادی مواجه است.

جدای از این مسئله اما بیش و پیش از همه از مدیریت حوزه و خاصه از علما و مراجع محترم انتظار است وظایف تاریخی خود نسبت به معیشت عمومی جامعه که طلاب هم جزئی از آن هستند را انجام بدهند و همچون علمای سلف، از ابزارهای مشهور خود برای واداشتن دولت به اجرای عقلانیت‌های اقتصادی استفاده کنند.

متأسفانه باید گفت که با انتقادات تریبونی و دیدار کردن با این و آن هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و علمای سلف هم با فهم همین قضیه بود که مثلا در مواقعی دست به تحصن می‌زدند تا مشکل جامعه اصلاح شود.

باید اشاره کرد که اخیرا شنیدیم یکی از اعاظم حوزه گفته‌اند که اگرچه کار میدانی برای طلاب خوب است اما کار آسمانی پاسخ به عطش معنوی انسان‌هاست!

این مانیفست در ظاهر زیباست اما در باطن یک رفتار خانقاهیست که هیچ اثری در زندگی و زمانه مردم نخواهد گذاشت زیرا می‌دانیم که معنویت جامعه رهین یک اقتصاد مطلوب است.

حوزه علمیه باید وارد مسئله اقتصاد و معیشت شود و رسالت‌های تاریخی خود را انجام دهد.

***

هم‌دستی ربیعی و تندروها علیه "ارز ترجیحی و کالابرگ"

علی ربیعی، چهره امنیتی سابق و دستیار رئیس‌جمهور پزشکیان اخیراً طی اظهاراتی در سمنان گفته است:

"در مقطعی سالانه 40 میلیارد دلار برای تأمین خوراک، دام، دارو و کالاهای اساسی هزینه می‌شد، اما امروز با توجه به محدودیت درآمد ارزی کشور، دیگر امکان ادامه الگوهای گذشته و پول‌پاشی وجود ندارد."[3]

*آقای ربیعی طوری صحبت می‌کنند که انگار آن 40 میلیارد دلار سالانه حالا در حساب‌های یکان‌یکان مردم تبدیل به طلا شده و در متکاها نگهداری می‌شود و دولت هم از این معامله احساس غبن می‌کند!

این در حالی است که دولت‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران همواره بر اساس "اقتصاد عدالت‌محور" ایران موظف بوده و هستند که معیشت مردم را از تنش‌های قیمتی و سیاسی و امنیتی حفظ کنند و این جز با ارائه راهکارهایی از قبیل تسهیلات مسکن و دارو، ارائه کوپن و کالابرگ و تخصیص ارز ترجیحی ممکن نیست.

مردم که مثل آقای ربیعی زندگی نکرده و تمام عمر را با حقوق سطح بالای دولتی سر نکرده‌اند که همواره از مصونیت مالی برخوردار باشند و اکنون هم در بالاشهر خود زندگی کنند!

"مردم" همین کارمندان و معلمان و کارگران و پرستاران و فنی‌کارها و دانشجویان و غیره‌ای هستند که با هر تنش قیمتی مجبورند بخشی از سبد معیشتی خود را منها کنند و اصطلاحا کمتر بخورند و بپوشند و بگردند.

حال چرا شاهدیم که یک فعال اصلاح‌طلب از کمک به همین مردم که وظیفه دولت هم هست احساس ننگ می‌کند و حواسش نیست که اگر کت و شلواری به تن دارد؛ این لباس فاخر اثر همراهی و ایثار همین مردم اصیل و نژاده و تحمل‌دار است؟

من‌حیث المجموع باید به ربیعی یادآوری کرد که آن 40 میلیارددلارها به جیب پس‌انداز کسی نرفته و اسم آن سیاست عقلانی و عدالت‌محور هم "پول‌پاشی" نبوده!

امثال ربیعی باید یاد بگیرند که اولا درباره سیاست و اقتصاد اسلامی درست و محترمانه حرف بزنند و ثانیا اگر امروز می‌بینند که نظام و دولت جمهوری اسلامی در یک رفتار درست، مشغول تخصیص ارز ترجیحی و کالابرگ و... هستند؛ در مقابل این عقلانیت تعظیم کنند نه اینکه علیه آن گارد بگیرند یا به آن کنایه بزنند.

جالب است که مخاطبان محترم بدانند علی ربیعی در این زمینه هیچ‌مشکلی هم از هماهنگی و هم‌داستانی با تندروها ندارد. همان‌ها که در قبال قوانین مطلوبی مثل ارز ترجیحی و کالابرگ یا سکوت کرده‌اند و یا رسما اعلام کرده‌اند که نباید کالابرگ را تخصیص داد. ضمن اینکه لشکریان سایبری آنها هم از بام تا شام مشغول عملیات تخریب علیه این عقلانیت‌ها هستند.

ما البته احتمالات بدبینانه‌تر در پشت پرده این قبیل تخریب‌ها و مقاومت‌ها که مربوط به "مهندسی آشوب اقتصادی در خیابان‌ها"ست را نادیده می‌گیریم ولی ناگفته پیداست کسانی که در حین جولان "گرانی دلبخواهی" و بیقاعده در بازار معیشت مردم از قطع همان یکی دو سه آب‌باریکه تسهیلاتی برای سفره‌های مردم حرف می‌زنند هرگز دلسوز اقتصاد و نظام و دولت جامعه نیستند.

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1688692

2_ https://rasanews.ir/003LZx

3_https://irna.ir/xjVZy4

هم‌دستی ربیعی و تندروها علیه "ارز ترجیحی و کالابرگ"/ فعال شدن ستاد پشتیبانی دشمن از درون 2
هم‌دستی ربیعی و تندروها علیه "ارز ترجیحی و کالابرگ"/ فعال شدن ستاد پشتیبانی دشمن از درون 3