شنبه 10 آذر 1403

«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم

سازندگان «هِناس» از جدیتشان برای ساخت فیلم‌های مهم انقلابی می‌گویند با وجود آنکه فیلم اولشان به‌خاطر حساسیت‌ها هنوز اکران نشده است. موانع آنها را جدی‌تر و آب دیده کرده است و می‌گویند اگر از آسمان سنگ هم ببارد به مسیرشان ادامه می‌دهند.

- اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- محمدباقر صنیعی منش: «هِناس» عنوان دومین فیلم بلند سینمایی حسین دارابی است که با همکاری محمدرضا شفاه در سازمان سینمایی حوزه هنری می‌سازد. فیلمسازی که دو سال قبل برای فیلم "مصحلت" توانست دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را بگیرد اما هنوز فیلمش رنگ اکران را ندیده است. حال فیلم جدید او با بازی مریلا زارعی و بهروز شعیبی قبل از فیلم اولش اکران شده، با زاویه دید متفاوتی درباره زندگی یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران که چند سال قبل جلوی درب خانه و چشمان همسر و فرزندش ترور شد.

«هِناس» این روزها در حالی اکران می‌شود که چند فیلم در ژانرها و فضاهای دیگر در حال اکران است اما با این وجود در فروش وضعیت نسبتاً خوبی دارد. نسب فضای کلی سیاسی درون فیلم با وضعیت امروز ما باعث شده تا بازیگران و سازندگانش در اکران‌های عمومی نکاتی را درباره قضاوت‌های مردم درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران بیان کنند. با وجود اینکه فیلم درباره یکی از حساس‌ترین پرونده‌های امنیتی کشور است فیلم فضایی عاشقانه، خانوادگی و عاطفی دارد. چیزی که به‌نظر می‌رسد می‌تواند هم برای جذب خانواده‌ها و فروش اثربخش باشد و هم حس و حال وطن‌دوستی را با احساس و عاطفه در آنها ایجاد کند. هرچند که کارگردان می‌گوید قرار بوده این فیلم نیز مانند مصلحت حال و هوای سیاسی، هیجانی و حادثه‌ای داشته باشد که به دلایل فراسینمایی به انتخاب حاضر رسیده است، هرچند که از نتیجه کار خوشحال است. البته در این‌باره این فقط کارگردان فیلم نیست که نکات صریح و انتقادات را بیان می‌کند بلکه تهیه‌کننده فیلم نیز صحبت‌های جدی را درباره این تغییر ریل فیلم از سیاسی - هیجانی به عاشقانه خانوادگی بیان کرده که در ادامه می‌خوانیم.

از ترس سرنوشت "مصلحت"، "هِناس" را عاشقانه و خانوادگی ساختیم

*آقای دارابی یکی از مسائل اصلی که درباره فیلم از شما پرسیده می‌شود علت انتخاب ژانر و فضای ملودرام و عاشقانه برای یک موضوع کاملاً سیاسی یعنی ترور یک دانشمند هسته‌ای در سینما است. حتی اقلام تبلیغاتی فیلم در جشنواره مانند تیزر فیلم و نشان نیز کاملاً حس تعلیق و هیجان یک فیلم تریلر را به ما منتقل می‌کند. به‌شخصه با آمادگی تماشای چنین فیلمی به سینما رفتم. اما به مرور فهمیدم که فیلم در این گونه نیست و در واقع یک درام عاشقانه است که رگه‌هایی از تریلر دارد. 

دارابی: زمانی که خواستیم روی موضوع شهید رضایی‌نژاد کار کنیم، متوجه شدیم که اگر قرار باشد با وجود حساسیت‌هایی که درباره زندگی این شهید وجود دارد و با توجه به اتفاقاتی که برای فیلم مصلحت پیش آمد، اگر فیلم با تأکید بر زندگی و شخصیت خود شهید و با لایه‌های جدی امنیتی ساخته شود، به سرانجام نخواهد رسید و دچار مشکلات عدیده نظارتی خواهد شد. این رویه باعث شد حتی یک فیلم دیگری که قرار بود قبل از مصلحت ساخته شود، اصلاً به مرحله تولید نرسد.

*یعنی علت اصلی که فیلم را در ژانر سیاسی و امنیتی نساختید این بود؟

بله بدون شک. من عاشق سینمای سیاسی و پلیسی هستم و مصلحت را برای همین در این ژانر ساختیم.

دیدار با خانم شهره پیرانی ایده فیلم «هِناس» را به ما داد

*اشاره کردید که یک فیلم دیگر هم قرار بود بسازید که اصلا ساخته نشد. ماجرای آن چه بود؟

دارابی: بله آن فیلم هم به‌خاطر همین مشکلات ساخته نشد.

شفاه: ما برای آن فیلم یک سال و نیم وقت گذاشتیم. مطالعه و تحقیق کردیم و بیش از 10 نسخه فیلمنامه را بازنویسی کردیم. از همان ابتدا نهادهای مختلفی در آن دخالت می‌کردند و همین مانع ساخته شدن آن شد. با این حال گفتیم که شاید بتوانیم فیلم دیگری بسازیم و برای همین سراغ "مصلحت" رفتیم که آخر سر هنوز هم منتظر اکران است. آن فیلمی هم که ساخته نشد، بعد از ماهها پیش تولید و درست چند هفته مانده بود به تولید متوقف شد.

دارابی: بهترین روزهای عمرمان بود. تمام کارهایمان را تعطیل کردیم و پیشنهاد ساخت یک سریال را هم رد کردیم تا این فیلم ساخته شود. بعد همان پروژه را به طریق دیگری ساختند که متأسفانه با بازخورد بسیار منفی مواجه شد.

هناس نیز چندان از این موانع و مشکلات در امان نبود. ما اگر عرق و علاقه‌ای نداشتیم که سراغ ساخت چنین فیلمی نمی‌رفتیم. می‌توانستم یک فیلم پلیسی یا اجتماعی بسازم. اما باز وقتی که موضوع هناس مطرح شد گفتیم این موضوع هم خطر دارد و قابل ساخت نیست. بعد ما یک جلسه با خانم پیرانی گذاشتیم تا درباره‌ی امکان ساخت فیلم بررسی کنیم. در این جلسات فهمیدیم که خود شخصیت ایشان و زاویه نگاهشان بهترین روش برای روایت این قصه است و در نهایت فیلم را با محوریت ایشان ساختیم.

مریلا زارعی: سعی کنیم مانند یک قهرمان با مشکلاتمان برخورد کنیم مریلا زارعی: «هِناس» بخشی از تاریخ معاصر سرزمین ماست / امنیت و آرامش ما در گرو خون شهدایی است که مظلومانه رفتند

این موضوع فقط درباره ما نیست بلکه دیگر فیلمسازانی که در فضای انقلاب و دفاع مقدس فیلم می‌سازند نیز همین گله‌ها را دارند. چرا برخی از آنان یکباره این گونه از سینما را رها می‌کنند، برای اینکه خسته می‌شوند.

شفاه: اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نماینده سینمایی نظام است که مجوزها را می‌دهد همه باید آن را به رسمیت بشناسند اما می‌بینیم که یک نهادهای دیگری برای خود قوانین و مقررات دیگر و جداگانه‌ای دارند که اکران و ساخت فیلم‌ها را دچار مشکل می‌کنند.

دارابی: فیلم‌هایی که توسط نهادهای انقلابی ساخته می‌شوند مانند حوزه هنری و اوج که دیگر نباید اینگونه با آنها با این حجم سخت‌گیری برخورد شود. برخی از آنها را قبل از ساخت چندین نهاد انقلابی می‌خوانند و نظراتشان را اعلام می‌کنند.

شفاه: به نظرم یکی از چالش‌های سیستم عدم یکپارچگی در تصمیم گیری است. در حال حاضر بعد از گرفتن پروانه ساخت تازه اول نبرد فیلمساز است.

در حق «هِناس» در جشنواره فیلم فجر جفا شد

البته این یک سوی درد دل ما با شما است. یکی از ناراحتی‌های عمده ما به جشنواره فیلم فجر بازمی‌گردد. فیلم مطلقا نادیده گرفته شد. آیا فیلم در هیچ رشته ای حتی قابلیت نامزدی نداشت؟ از صحنه تا صدا تا تصویر و بازی‌ها مثلا سیاوش طهمورث و مریلا زارعی و بعضی دیگر از بازی‌ها، هر کدام به نوعی می‌توانستند مورد توجه واقع شوند و حداقل نامزد شوند. ولی متأسفانه این اتفاقات نیفتاد و فیلمی به این میزان از اهمیت عملا از داوری کنار گذاشته شد.

اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نماینده سینمایی نظام است که مجوزها را می‌دهد همه باید آن را به رسمیت بشناسند اما می‌بینیم که یک نهادهای دیگر برای خود قوانین و مقررات دیگر و جداگانه‌ای دارند که اکران و ساخت فیلم را دچار مشکل می‌کنند

من با سیاسی کردن جشنواره مخالفم و نمی‌گویم که باید جشنواره سیاسی شود البته اگر قرار بود که از منظر سیاسی نگاه کنیم که بدون شک باید مثلا بازیگری چون خانم زارعی نه تنها نامزد می‌شدند بلکه سیمرغ هم می‌گرفتند اما حالا که قرار است سینما را از منظر ملی نگاه کنیم چنین فیلمی با این میزان از اهمیت به لحاظ ملی را مگر می‌شد تا این حد با مظلومیت مواجه کرد؟

به یکی از مدیران مرتبط گفتم که گویا فیلم هناس در جشنواره‌ای غیر از جشنواره فیلم فجر شرکت کرده است. این فیلم در هیچ بخشی نامزد نباید شود؟ صداگذاری لحظه ترور فیلم یک اتفاق قابل توجه در سینمای کشور است. لحظه‌ای که گلوله شلیک می‌شود صدای شلیک شنیده نمی‌شود بلکه صدای ضربان قلب است که صدای باس در آن لحظه در سالن می‌پیچد. یا در بخش طراحی صحنه واقعاً در حق فیلم اجحاف شد. خانه‌ای که در فیلم می‌بینید به کلی مخروبه بود و طراح صحنه ما زیر نظر کارگردان از آن یک خانه بسیار زیبا ساخت.

البته ما نیامدیم که تشویق شویم بلکه اگر خدا بخواهد تحت هر شرایط سختی، باز هم از این دست فیلم‌ها خواهیم ساخت اما انتظارمان از سازمان سینمایی دولت انقلابی چیز دیگری بود. بالاخره جشنواره فجر که از جشنواره کن نمی‌تواند بیشتر ادعای حرفه‌ای بودن داشته باشد. نتایج جشنواره کن این سالها در مسیر سیاستگذاری‌های دولت فرانسه را مقایسه کنید با مواجهه جشنواره فجر با فیلم هناس که به مهمترین و ملتهب ترین موضوع امروز جمهوری اسلامی پرداخته است.

دارابی: همین روال باعث می‌شود که فیلمسازانی که موضوعات انقلاب اسلامی را مد نظر قرار می‌دهند از این جنس آثار فاصله بگیرند. کارگردانی که زمانی فیلم‌های انقلابی می‌ساخت راحت‌تر کار می‌کرد الان رو آورده به کارهای صرفا گیشه‌ای. نباید کاری کرد که همه به سمت سینمای گیشه‌ای ِ صرف سوق پیدا کنند. الان می‌فهمم که چرا کارگردانی مانند آقای حاتمی‌کیا در برخی از مصاحبه‌ها انقدر ناراحت و دلخور است.

*چند درصد فکر می‌کنید برخی از این سنگ‌اندازی‌ها کار جریان نفوذ باشد برای اینکه بخش انقلابی را دلسرد کنند؟

شفاه: بدون شک بخشی از این موضوع توسط نفوذی‌ها هدایت می‌شود تا در سینمای کشور انشقاق ایجاد کند اما بدانیم که بخشی هم دلسوزانی‌اند که از سر نادانی و عدم تسلط به مسائل فرهنگی چنین رویکردی دارند.

ما نیامدیم که تشویق شویم بلکه اگر از آسمان سنگ هم ببارد باز هم از فیلم‌هایی مانند «هِناس» خواهیم ساخت اما انتظارمان از چنین دولتی چیز دیگری بود

*مصاحبه‌ای سه سال قبل داشتم با شفیع آقا محمدیان درباره اینکه چرا فیلمسازان انقلاب و دفاع مقدس که در دهه 1360 آغاز به کار کردند و فیلم‌های موفقی هم ساختند، کمرنگ شدند و کم‌کار. از او پرسیدم که چرا شما کمتر در صحنه فیلمسازی ادامه دادید؟ او گفت به دلایل مختلفی مانند مدیریت و تدریس و.... از او پرسیدم که پس چرا فیلمسازی مانند حاتمی‌کیا هنوز به این مسیر ادامه داد؟ جوابی داد که تیترش کردم. گفت حاتمی‌کیا اراده پولادین دارد.

دارابی: واقعا او یک استثنا است در سینما.

*البته امیدوارم شما هم چنین اراده‌ای داشته باشید.

شفاه: ما تمام تلاش و مبنایمان همین است که این مسیر را ادامه دهیم. اما باید قبول کرد که سخت است. در دهه اول انقلاب یک گروه بزرگ فیلمساز انقلابی بودند که دیگر به مسیر خود ادامه ندادند. زیرا خسته شدند. متأسفانه سیاست‌های حاکم بر سینمای ما همواره فیلمسازان را به سمت جریانی که دغدغه نداشته باشند، هل داده است.

اگر الان بخواهیم درباره شهدا فیلم بسازیم و بگوییم که شهدا آدم‌های خوبی بودند حرف درست و خوبی است و فیلمش هم ساخته می‌شود اما آیا حرف به‌روزی است؟ خیر اما برخی از مسئولین جوری برخورد می‌کنند که دوست ندارند حرف به‌روز درباره انقلاب گفته شود.

دارابی: نمایش زوایای زندگی شهدا و چهره‌های انقلابی از ابعاد شجاعت و جسارت آنها مهم است. باید حرف‌هایی زده شود که برای جوان امروزی جذابیت داشته باشد. چرا سریال مختارنامه انقدر جذاب و اثرگذار شد؟ برای اینکه به پیچیدگی‌های حاکمیت اشاره می‌کند. نفوذ، نفاق و مشکلات حکومت‌داری در دنیای اسلام را نمایش می‌دهد. اگر این‌ها را نگوییم فکر می‌کنند که حاکمیت اسلامی کار راحتی است در حالی که حاکمیت ما هم دچار چنین مشکلاتی است و زمانی که این حرف‌ها بیان می‌شود مردم ما از دشواری حکمرانی تازه با‌خبر می‌شوند. خب تبیین که آقا می‌گویند همین است که من فیلمساز می‌خواهم در سینما آن را بیان کنم اما سر راهم مانع ایجاد می‌شود.

خلاصه آنکه همین شد که با اینکه دوست داشتم که فیلم تریلر سیاسی و امنیتی بسازم به سراغ ملودرام عاشقانه رفتم. البته زمانی که این فیلمنامه را نوشتیم و درباره آن با همکارانمان فکر کردیم، فهمیدیم که اتفاقاً چه زاویه دید جالب و جذابی است. کسی فیلمی درباره شهدای هسته‌ای از چنین زاویه‌ای و با چنین نگاهی نساخته است.

*در میان موضوعات حساس چرا دست روی ترور دانشمندان هسته‌ای گذاشتید؟

دارابی: بیش از 10 سال است که از ترور شهدای هسته‌ای ما می‌گذرد و هنوز فیلمی درباره آنها ساخته نشده است. آنها سند مظلومیت و حقانیت کشور ما هستند. هرجای دیگر دنیا یک دانشمند هسته‌ای را جلوی زن و بچه‌اش می‌کشتند صدایشان گوش عالم را کر می‌کرد. حتی اگر نظامی بود بازهم برایش 10‌ها فیلم می‌ساختند.

شاید سال‌ها بود که فیلم زنانه‌ای که دغدغه خانواده داشته باشد، نداشتیم فیلمی که قهرمان آن یک زن باشد و خانوادگی باشد. این فیلمی است که حال خانواده را خوب می‌کند.

ما فیلم درباره کودکان و نوجوانان و خانواده و زنان کم داریم. زنان جامعه بخش مغفولی هستند که در فراز و نشیب‌های اقتصادی و اجتماعی فراموش می‌شوند. اما خود من با این کار به حدی ارتباط خوب گرفتم که دوست دارم ایده بعدی من باز هم فیلمسازی در حوزه زنان باشد.

این فیلم درباره زنی است که دوست دارد عشقش را با تمام وجوه حفظ کند ولو اینکه این حفظ کردن خلاف رویکرد و تفکر همسرش باشد؛ این مبارزه خیلی جذاب است. مکرر در اکرانهایی که چه در جشنواره چه در اکران عمومی می‌شد خانم‌هایی با ظواهر متفاوت می‌گفتند که چقدر این فیلم جذاب و دوست داشتنی بود. پس این فیلمی است که بیشتر عاشقانه است تا اینکه بخواهد به مسائل هسته‌ای بپردازد.

البته فیلم با یک لحن ملایمی مسأله هسته‌ای را دنبال می‌کند و اهمیت آن را نشان می‌دهد. اینکه دانشمند فیلم ارزش کار و کشور خود را به نوعی نشان می‌دهد که همسرش را مجاب می‌کند تا با اینکه در مسیر خطرناکی قدم برمی‌دارد همراهش باشد و این همراهی و دلگرمی عاشقانه برای رسیدن به هدفی بزرگ برای کشور و قدرت پیدا کردن آن را می‌توان تم اصلی فیلم دانست.

* شما فیلم عاشقانه با رگه‌هایی از هیجان و تعلیق ساختید. برای پیوند این دو حس و فضا چه رویکرد و نکاتی را درنظر داشتید؟ صحبت با خانم پیرانی چه اثری در شکل‌گیری فیلمنامه داشت؟

دارابی: من یکی از کارهایی که کردم این بود که دو ماه فقط در حال تماشای فیلم‌های مختلف و مربوط بودم. خصوصاً فیلم‌هایی که محوریت آنها زن بوده باشد. اما واقعاً فیلم مماس وجود نداشت. فیلمی که هم قهرمان داشته باشد، هم موضوعش دانشمند هسته‌ای باشد و زن در آن محوریت داشته باشد. اگر الان بخواهیم فیلم اجتماعی تلخ بسازیم نمونه‌های فراوان در سینمای ایران داریم اما برای فیلم ما واقعاً نمونه کار بسیار کم است.

*به‌نظرم باید این نکته را بیان کنم که یکی از به دل‌مانده‌های سینمایی ما همین دیدن زندگی یک شهید هسته‌ای در سینمای کشور بود. اینکه یکسری حرف‌ها و مسائل در سینمای ما بیان شود واقعاً جایش خالی بود.

دارابی: بله به موضوع مدیریت و ادوار گوناگون آن در سال‌های بعد از انقلاب بازمی‌گردد اما نکته مهم این است که در آن سال‌ها تربیت نیرو در دستور کار قرار نگرفته بوده است. بعد از نسل اول انقلاب که فیلم ساختند فاصله جدی میان سینما و مسائل انقلاب افتاد. فیلمسازانی مانند حاتمی‌کیا، بهزادپور، ملاقلی‌پور، بحرانی و...

به جای خوبی رسیدیم چون برای من مهم بود که از شما که فیلمساز جوانی هستید که با موضوعات انقلابی کار می‌کند بپرسم که نظرت درباره وضعیت فیلمسازی انقلابی در دوران حال حاضر چگونه است؟ آیا این نقطه آرمانی بود که دوست داشتیم به آن برسیم؟

دارابی: به‌نظرم الان خیلی شرایط بهتر شده است. نسلی آمدند و رفتند و در مسیر تربیت نسل‌های بعدی مغفول واقع شد و فاصله افتاد. اما الان دوباره نسل فیلمسازان انقلابی در حال جان گرفتن است. البته نسل جدید آموزش کافی ندیده بودند و تجربه خاصی نداشتند. برخی از قدیمی‌ها آمدند و کمک‌هایی کردند اما عمدتاً خود این بچه‌ها بودند که به کلاس رفتند و آرام آرام فیلمسازی را یاد گرفتند. نهادهایی مانند باشگاه فیلم سوره دقیقاً در این زمینه کمک‌رسان شدند. مدیرانی که در این دوره در حوزه بودند تمام تلاششان این بود که نیرو تربیت شود. تربیت هم فقط کلاس رفتن نیست. تربیت یعنی اینکه اگر این بچه‌ها کلاس رفتند ما برای آنها محیط امنی درست کنیم که در آن تجربه کسب کنند.

شفاه: یادمان باشد که اگر تربیت نیرو در تمام زمینه‌های مهم ملی مانند فرهنگی، ورزشی و علمی مسأله تربیت نیروی جدید و جوان را جدی نگیرد مدت قابل توجهی کشور دچار خلأ نیروی جوان و متخصص و متعهد می شود. برای همین امروز اگر چند فیلمساز هست که می‌شود روی آنها حساب ویژه باز کرد حاصل یک دهه قبل است که در حوزه هنری و محافل سینمایی جوان جدی گرفته شد.

امروز که خیلی از جوانانی که درگیر کار تربیت فیلمساز در جاهای مختلف بودند مسئولیت‌های جدیدی گرفته‌اند باید مراقبت شود که مسیری که با سختی ساختند از بین نرود. باشگاه فیلم سوره حوزه هنری اگر ثمراتی داشته است باید به کار خود ادامه دهد. جشنواره عمار باید با قوت ادامه پیدا کند و.... پس جریان آموزش و تربیت باید ادامه پیدا کند. اما نکته مهم این است که باید نخبه‌گزینی در عرصه سینما وجود داشته باشد. گاهی این تصور به وجود می‌آید که برای تربیت باید یک کار همگانی و عمومی انجام شود و نخبه‌گزینی برای عرصه سینما مناسب نیست اما کاملا برعکس، تربیت نیرو باید با نخبه‌گزینی همراه باشد وگرنه زحمات و تلاش‌ها همگی بر باد می‌رود. در هر حال به‌نظرم این جریان در حال شکل‌گیری و قدرت پیدا کردن است و باید گفت که بعد از یک دوره فترت 20 ساله دوباره جریان فیلمسازی که به موضوعات انقلابی می‌پردازند، شکل گرفته است.

دارابی: البته این را باید گفت که در باشگاه و جریان فیلمسازی جوان ما تنها به فکر مضامین و درونمایه‌های انقلابی و دینی نبودیم. برای ما فرم هم مهم بود خیلی به این فکر می‌کردیم که در زمینه فرم، ساختار و تکنیک کار تمرکز کنیم و روی آن مسلط باشیم. برای همین بود که دوست داشتیم تا حتما فیلم مصلحت در ژانر پلیسی باشد. برای چه فیلم پلیسی کم داریم؟ مهدویان درباره دهه 60 فیلم‌های موفق ساخته بود و من به خودم گفتم که چه کار تازه‌ای می‌توانم انجام دهم؟ برای همین به اتفاقات آن سال‌ها از زاویه دیگری نگاه کردم. از زاویه روایت، دوربین، لنز، میزانسن و... همه چیز را شکل دیگری ساختم. سعی کردم یک فیلم نفسگیر بسازم و یک قهرمان جدی در فیلمم داشته باشم. چرا سینما نباید قهرمان داشته باشد و نفس‌گیر باشد؟ همه این‌ها ضدجریان رایج در سینمای این چند سال بود. چیزی که برخی متهم به کلیشه‌ای بودنش می‌کنند و می‌گویند نباید در سینما وجود داشته باشد.

*آقای شفاه به عنوان تهیه‌کننده درباره موضوع همکاری دولت با نهادهای اقتصادی برای رسیدن به شرایط مساعد و قوی مالی برای تولید فیلم‌های سینمایی چه ایده‌ای دارید؟

این جواب من، بیشتر من را متهم می‌کند به اینکه چون بیشتر در سینمای دولتی کار می‌کنم چنین جوابی می‌دهم ولی واقعیت این هست که من مدافع این دیدگاه هستم. اگر نظام ما می‌خواهد که در نبرد رسانه‌ای پیروز باشد باید برای فیلم‌ها متناسب با آن‌ها هزینه کند. مبنا و چارچوب هزینه‌کرد در سینما باید 10 برابر شود. الان برای تمام اجزای سینما باید هزینه‌های زیادی کرد. زمانی که پول کافی نداشته باشیم، افت کیفیت در فیلم من پیدا می‌شود. برای همین این ایده درستی است اما به شرطی که درست اجرا شود. یعنی صرفا متکی بر افرایش هزینه‌ها نباشد و نظارت کامل بر فرایند تولید اتفاق بیافتد. اگر دوره‌ای که اوج برای فیلم‌هایی مانند «تنگه ابوغریب» یا «به وقت شام» هزینه کرده بود، نبود، امروز آن فیلم‌ها ساخته نمی‌شد.

اما نکته مهم بعد از آن است که این فیلم‌ها ساخته می‌شود. مشکل ما در پخش جهانی فیلم‌هایمان است. این فیلم‌ها باید در حوزه جهانی پخش شود. برخی فکر می‌کنند که باید از جشنواره‌های جهانی فرار کنیم نه این غلط است اما اینکه روش همیشگی را ملاک و مبنای کار خود قرار دهیم نیز اشتباه است. این نوع حضور ما در سینمای جهان یک حضور ویترینی است. حضور واقعی چیست؟ حضور واقعی حضور سینمای آمریکا، هند و کره است. معتقدم که باید برای گام اول در شکل جهانی هزینه کرد. 10ها برابر عاید ما خواهد شد. به جمعیت کشور چین نگاه کنیم؛ بالای یک میلیارد نفر جمعیت دارد. اگر فیلم ما در آنجا اکران شود حتی اگر شکست بخورد بازهم سود کردیم. کافی است که 10 درصد از جمعیت آنجا فیلم را نگاه کنند. می‌شود نزدیک به 100 میلیون نفر. ما در کشور خودمان به زور 2 میلیون نفر تماشاگر سینمارو داریم. اگر همکاری سینمایی ما با چین رخ دهد و تولید مشترک داشته باشیم که وضعیت سینمایی ما به کلی فرق خواهد کرد.

تجربه‌ای جالب در چین داشتم که آنجا همه از موتور جستجوی "بِیدو" استفاده می‌کردند. حساب کنید که چندصد میلیون نفر آدم به جای استفاده از گوگل از این موتور استفاده می‌کردند چون که گوگل فیلتر بود! شهروندانش هم همه از "بِیدو" استفاده می‌کردند. نتیجه جالب این بود که این گوگل بود که دنبال این بود که بتواند آنها را مجاب کند که به بازار آنها برگردد نه چین. چون این شکلی بازار گوگل ضرر بیشتری می‌کند. برای همین می‌گویم که کشوری مثل چین فرصت بسیار خوبی است که با آن فیلم مشترک بسازیم و از ظرفیت اکران آن بهره‌مند شویم.

تقویت سینمای کودک عراق با کمک حوزه هنری ایران
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 2
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 3
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 4
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 5
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 6
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 7
«هِناس» ملی است اما با آن سیاسی و جناحی برخورد می‌کنند / تازه دردهای حاتمی‌کیا را می‌فهمیم 8