پنج‌شنبه 8 آذر 1403

هوشنگ گلمکانی: فراستی آفت نقد فیلم است

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

نه، خیلی هم خوب است، اظهارنظر کردن شروع یک کار است اما بعد باید نقدهای خوب بخوانی، مطالعات خارج از سینما داشته باشی تا مطالبت پخته شود. یکی از چیزهایی که در این سال‌ها آفت نقد فیلم شده است، همین برنامه «هفت» و فراستی است. خود فراستی در میان صحبت‌هایش گفته نقد یعنی تخریب و این تعریفی است که از نقد می‌کند. یعنی نقد حتما باید درباره آثار بد نوشته شود که نیاز به تخریب داشته باشد؟ اگر بخواهیم...

روزنامه خراسان با هوشنگ گلمکانی منتقد سینما در باره نقدسینما، برنامه هفت و مسعود فراستی مصاحبه ای انجام داده است. بخشی از مصاحبه را می خوانید:

به نظر شما نقد برای مخاطب است یا فیلم ساز؟ نقد برای مخاطب است، اما ممکن است فیلم ساز هم بتواند از آن استفاده کند.

یعنی همین مخاطبان عادی که به سینما می‌روند؟ هر تماشاگری که سینما برایش جدی است، چون نقد یک مقوله جدی است. تماشاگر عادی و عام برای سرگرمی به سینما می‌رود و اصلا نقد برایش اهمیتی ندارد. تماشاگر عام می‌پرسد که فلان فیلم خوب بود یا بد؟ او بیشتر دنبال این است تکلیف اش را روشن کند که یک فیلم آیا خوب است یا خیر تا بتواند بر اساس آن تصمیم بگیرد.

اما بعضی فیلم سازان درباره نقد نظر منفی دارند. از قدیم همین طور بوده و همه‌جای دنیا هم هست که فیلم سازان از منتقدان خوش شان نمی‌آید. حتی اگر منتقدی پرت‌وپلا هم بنویسد، به هر حال یک دیدگاه است. وقتی کسی اثری می‌سازد و در معرض افکار عمومی می‌گذارد، باید منتظر هر نوع عکس‌العملی باشد. اگر بخواهد به همه این‌ها جواب بدهد و درصدد تلافی بربیاید که نمی‌تواند کارش را انجام بدهد. همه فیلم سازان نقدهای آثارشان، به خصوص نقدهای منفی را می‌خوانند، اما برای این که نقد را بی‌مقدار کنند و بگویند اهمیتی ندارد، این حرف‌ها را می‌زنند.

منتقد حق دارد که با سلیقه شخصی به آثار نگاه کند؟ منتقد که بیانیه سازمان ملل نمی‌نویسد، نظر شخصی خود را می‌نویسد، نظر شخصی که باید براساس دانشی باشد. همین واژه سلیقه که می‌گوییم، صرفا یک کلمه نیست. سلیقه ترکیبی از مطالعات، دانش، زندگی، تجربه‌ها و آموخته‌هاست.

نظرتان درباره نقدهایی که در فضای مجازی نوشته می‌شود، چیست؟ نقد با اظهارنظر فرق می‌کند. نقد تحلیل و موشکافی است و نیاز به دانش و تجربه دارد. کاربران فضای مجازی فکر می‌کنند نوشتن انشا و گفتن این که فیلم خوب، بد یا متوسط بود می‌شود نقد! در حالی که نقد باید ساختار و جذابیت‌های ادبی و متنی داشته باشد.

اظهارنظر کردن در فضای مجازی اتفاق بدی است؟ نه، خیلی هم خوب است، اظهارنظر کردن شروع یک کار است اما بعد باید نقدهای خوب بخوانی، مطالعات خارج از سینما داشته باشی تا مطالبت پخته شود. یکی از چیزهایی که در این سال‌ها آفت نقد فیلم شده است، همین برنامه «هفت» و فراستی است. خود فراستی در میان صحبت‌هایش گفته نقد یعنی تخریب و این تعریفی است که از نقد می‌کند. یعنی نقد حتما باید درباره آثار بد نوشته شود که نیاز به تخریب داشته باشد؟ اگر بخواهیم درباره یک شاهکار نقد بنویسیم، حتما باید آن را تخریب کنیم؟

نقد یعنی تحلیل، یعنی حتی یک فیلم تجاری سخیف را تحلیل کنیم و بگوییم چطور فیلمی است، دارد چه می‌گوید، رویکردش درباره موضوع، بازیگری، موسیقی و فیلم برداری چیست. این نوع نقدی که از تلویزیون آمد به عنوان این که فلان فیلم آشغال است، باعث شده این اشتباه بین عامه مردم پیش بیاید که هرکس بیشتر پرخاش کند یا ادبیات خشن‌تری داشته باشد، منتقد بهتری است.

چرا در برنامه‌های سینمایی تلویزیون به عنوان منتقد حضور ندارید؟ انگار اتاق‌های فکر این برنامه‌ها، از یک تفکر محدود در سینمای ایران تغذیه می‌کند و من اعتقادی به این یک‌سو نگری ندارم. انگار که همه‌چیز دارد بر اساس معادلات سیاسی و جناحی بررسی می‌شود.

مسعود فراستی گاهی معتقد است که باعث افت فروش فیلم‌ها می‌شود، به نظر شما منتقد در سینمای ایران چنین تاثیری دارد؟ آماری وجود ندارد، اما اگر تاثیری داشته باشد، ممکن است روی فیلم‌های خاص‌پسند یا هنری باشد نه فیلم‌های تجاری، چون بیننده متفنن فیلم‌های تجاری کمتر به نقد توجه دارد، اما تجربه شخصی من این است که میزان تاثیرش کم است. یعنی نه منتقدان می‌توانند پز بدهند که روی فروختن یا نفروختن فیلم تاثیر گذاشتیم، نه فیلم سازها می‌توانند بهانه بیاورند که منتقدان فیلم ما را از فروش انداختند!

نظرتان درباره حضور منتقد و فیلم ساز در برنامه‌های سینمایی چیست؟ لزومی ندارد فیلم ساز حضور داشته باشد، البته اگر بتوانند در یک فضای متعادل و معتدل با هم بحث کنند خیلی هم خوب است، منتها در این برخوردهای روبه‌رو، فضای روکم‌کنی وجود دارد. هرکس دوست دارد طرف مقابلش را بیندازد گوشه رینگ و روی او را کم کند و بعد از این که از آن‌جا آمد بیرون برایش پیام بیاید که خوب پوزش را مالیدی به خاک!

چرا امروزه منتقدان جریان‌ساز نیستند؟ سال‌ها پیش توسط دکتر هوشنگ کاووسی، واژه «فیلم‌فارسی» ساخته و به فرهنگ لغت سینما اضافه شد، اما حالا این طور نیست. زمانی که دکتر کاووسی واژه «فیلم‌فارسی» را به کار برد، تعداد رسانه‌ها و منتقدان کم بود، اما الان چون تعداد منتقدان و رسانه‌ها زیاد شده، اثرگذاری هم کم شده است. البته مثلا همان تلقی که گفتیم مسعود فراستی از نقد به وجود آورده یعنی تاثیر، منتها تاثیر منفی!

انتقادهای زیادی به فیلم «مطرب» و «چشم و گوش بسته» مطرح شده، اما شما در صفحه اینستاگرام‌تان نظر متفاوتی داشتید که واکنش منفی دنبال‌کنندگان تان را هم به دنبال داشت. نقد مفصلم را در مجله فیلم نوشتم. نظر من نظر تحلیلی است، من درباره «مصادره»، «لس‌آنجلس - تهران» و بسیاری از این فیلم‌ها نقد نوشتم و تحلیل کردم که این‌ها چطور فیلم‌هایی هستند، فقط فحش ندادم. «مطرب» به نظر من فیلم متوسط رو به بالاست، بدون این که شاهکار فوق‌العاده‌ای باشد، فیلم خوبی است و حرف درستی می‌زند. اگر برای کسی مهم است که چرا من چنین نظری دادم، برود توضیح اش را در مجله بخواند. اگر هم علاقه ندارد و می‌گوید همین طور که داریم چای می‌خوریم، ببینیم چه می‌گوید، من برای این چیزها وقت ندارم. نمی‌خواهم کسی را قانع یا نظرش را عوض کنم، اما همین که تلنگری باشد بگوید این طور هم می‌شود به فیلم نگاه کرد، برای من کافی است.