هویت شهروند و معماری اصیل؛ حکایت رابطهای تنگاتنگ
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس عبدلی؛ فرهنگ و هویت یک منطقه بر معماری آن منطقه تاثیر بسزایی دارد و برای هر منطقه با توجه به فرهنگ و نیازهای کاربران، معماری خاصی شکل میگیرد. درک خواستها و نیازهای کاربر با مطالعه دقیق عوامل فرهنگی و هویتی میسر میشود. توجه به این نکته دلیل تمایز معماری از سایر هنرها است که سبب میشود معماری یک هنر کاربر محور باشد. باتوجه به این توضیحات،...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - نرگس عبدلی؛ فرهنگ و هویت یک منطقه بر معماری آن منطقه تاثیر بسزایی دارد و برای هر منطقه با توجه به فرهنگ و نیازهای کاربران، معماری خاصی شکل میگیرد. درک خواستها و نیازهای کاربر با مطالعه دقیق عوامل فرهنگی و هویتی میسر میشود. توجه به این نکته دلیل تمایز معماری از سایر هنرها است که سبب میشود معماری یک هنر کاربر محور باشد. باتوجه به این توضیحات، معماری یکی از عناصر هویتساز به حساب میآید اما اگر در معماری نیازهای کاربر درنظر گرفته نشود و به فرهنگ او بیتوجهی شود این معماری هویت زدا خواهد بود. این همان مسئلهای است که در معماری امروز تهران با آن مواجه هستیم.
معماری امروز تهران بستری را فراهم کرده که نه تنها هویت زداست، بلکه هویتهای جدیدی را نیز پدید میآورد که هیچ نقطه اتصالی با فرهنگ و تاریخ اسلامی - ایرانی ندارد. آنچه در بستر معماری تهران بیشتر آشکار است، نوعی آشفتگی است که انواعی از سبکهای اسلامی، رومی، رنسانسی، مدرنیسم، پست مدرنیسم و غیره را در بر دارد. در چنین شرایطی، هم هویت زدایی از فرهنگ و معماری اسلامی - ایرانی اتفاق میافتد و هم فرهنگ جدیدی نه فقط در عرصه معماری، بلکه در سایر عرصههای اجتماعی و فرهنگی بر جامعه حاکم خواهد شد که نتیجه این هویت زدایی است.
این در حالی است که سبک سنتی معماری تهران، انسانمحورتر و فرهنگمحورتر بود. برای مثال خانههای قدیمی با حوضچهها و حیاتهای بزرگ که ارتفاع آن در بیشترین حالت از دو طبقه تجاوز نمیکرد محل بازی کودکان بود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان میدهد محلههای قدیمی، کودک مدارتر بودند و همین مسئله در شکل گیری هویت محلهای ساکنان تاثیر بهسزایی داشت. پس مطالعات صورت گرفته نشانگر آن است که هویت داشتن آثار معماری گذشته حاصل بازتاب ارزشهای انسانی در ساحت معماری است اما نباید ساخت دوباره بناهایی به شکل آثار معماری سنتی را با ساخت معماری با هویت یکی دانست، چرا که معماری سنتی مطابق با نیازهای دوران سنتی بوده است و ساخت دوباره آنها در زمان حال، با مقتضیات دوران معاصرهماهنگ نخواهد بود. برای احیای هویت در دوران معاصر باید نیازهای مادی و معنوی مخاطب را بازشناسی کرد. محیط را با تمام ویژگیهای اقلیمی و محیطی آن شناخت و با تکنیکها و فناوریهای موجود آشنایی پیدا کرد. مجموعه این شناخت در کنار تعهد به کارگیری اصول شناخته شده، هویت معماری پیشرفته را به منصه ظهور میرساند.
هویت محلی و هویت معماری یعنی چه؟ تاثیر و تاثرها کدام است؟
سخن از هویت محلی و هویت معماری است. در قدم اول باید روشن شود این دو مفهوم چه معنایی دارند. لطفعلی کوزه گر کالجی، دکترای برنامه ریزی شهری و استاد دانشگاه، در این باره میگوید: «هویت محلی به مجموعهای از نگرشها، باورها، تعلقات و نشانههایی اشاره دارد که به واسطه آن، اعضای یک محله یا منطقه یا شهر خود را از دیگران متمایز میدانند. در واقع آنچه موجب میشود در یک ظرف مکانی و زمانی؛ همبستگی و حتی کنش افراد با یکدیگر بیشتر شود همان هویتی است که یک منشا تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و... دارد. در همین راستا، هویت معماری نیز به آن خصوصیت متمایزکنندهای اشاره دارد که متعلق به یک سبک خاص معماری است و آن سبک معماری تمام هویت خود را از آن دریافت میکند. به عنوان مثال معماری اسلامی دارای یک هویت تاریخی و منسجم است و این هویت به دلیل سبک، روش، المان ها، نشانهها و نمادهایی است که در این نوع معماری وجود دارد و در سایر سبکها به ندرت یافت میشود یا اگر یافت شود از اصالت کافی برخوردار نیست. طبیعتا هویت معماری، تاثیر آشکاری نه فقط بر هویت فرد وجامعه بلکه بر هویت محله نیز برجای خواهد گذاشت، زیرا اساسا سبک معماری، هویت ساز است. معماری با ساختمان و بنا آغاز میشود و هرچه این بناها نشات گرفته از آداب و رسوم، پیشینه تاریخی جامعه، هنر ملی و... باشد تاثیرات ماندگاری را بر هویت جامعه و بطور خاص هویت محلی خواهد داشت.»
چرخهی هویت زدایی از آغاز تا انجام
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان معماری، تهران هویت زداست. کوزه گرکالجی دربارهی چرخهی هویت زدایی بیان داشت: «فرایند هویت زدایی بدین صورت است که ابتدا ساختارهای اساسی همچون معماری بناهای شهری تغییر مییابد و با تغییر آن، سبک زندگی جدیدی شکل میگیرد که با معماری و هویت اصیل جامعه احساس غریبگی دارد و این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.»
به عنوان مثال وقتی که اتوبان آهنگ ساخته شد، سه محله قدیمی تهران یعنی محله «آبشار»، «دَردار» و «آب مَنگول» به راحتی تجزیه شدند. محور ترافیکی حاضر از وسط یک بافت محلهای عبور کرده و ساختار همگون محله را در هم شکسته و محلات با انفصال و بریدگی مواجه شدند. زمانی که اینها دوپاره شدند، آسیبهای جدی به آن محله وارد آمد. برای مثال کوچه «معیر الممالک»، «کاتب الخاقان»، «مستجاب» و «امیر نظام» در محله «عین الدوله» که اسامی در آن دارای یک تشخص بودند، امروزه به دلیل ساخت و سازهای شتابان شهری، همگی به مجتمعهای آپارتمانی شبیه به هم تبدیل گشتهاند. همینطور احداث بزرگراه امام علی که بنا به اعتقاد کارشناسان در اجرای این پروژه فقط جنبهی کاربری شهر در نظر گرفته شد و جنبهی انسانی اش دیده نشد و همین مسئله باعث چند پاره شدن محلات و حضور گستردهی مهاجران در مسیر 3500 کیلومتری این بزرگراه شده است.
هرچه مکان انسان محورتر هویت بخشتر
نکتهی مهم هویت ساکنان بناها و محلات است که در تمام پروژههای شهری باید مورد توجه قرار گیرد. این استاد دانشگاه اظهار داشت: «هرچه مکان، انسان محورتر و برپایه اصول انسانی و نه ماشینی طراحی شده باشد قطعا عاملی برای هویتبخشی به شهروندان خواهد بود و هرچه اصالت شهر به واسطه معماری بناها افزایش یابد ارتباط کل افراد جامعه و کودکان با محیط بیرون از خانه افزایش مییابد. افراد تلاش دارند بخشی از زمان خود را در عرصههای عمومی سپری کند و حضور در عرصههای عمومی نیز خود هویت ساز خواهد.»
چرا هویت ساکنان محله مهم است؟
تا زمانی که هویت محلهای که هویت معماری بر آن تاثیر بهسزایی دارد، صورت نگیرد مشارکت شهروندان در امور شهری اتفاق نخواهد افتاد. هویت محلی عاملی برای افزایش حس تعلق و احساس مسئولیت به محله است و این احساس مسئوولیت با کنشگری همراه خواهد بود. در غیر این صورت با پدیدههایی مثل مهاجرت از محله، عدم تمایل به بهبود یا عدم تمایل ایده پردازی در جهت حل مشکلات محله و کاهش مسئولیت اجتماعی مواجه میشویم؛ بنابراین شهروند ما تبدیل به یک شهروند منفعل میشود. در نتیجه آسیبهای اجتماعی در آن محله افزایش مییابد، چون یک شهروند منفعل نسبت به مسائل و بزههای اجتماعی محل زندگی خود منفعل و بی توجه است.
طرح اتاف مفید، اما ابتر
معماری شهر تهران به عنوان شهری که در سند چشم انداز 1404 از آن به عنوان الگوی جهان اسلام یاد شده است، نیازمند توجه جدیتری است. از نظر کوزه گر کالجی برای حل این معضل، پروژههای معماری باید با یک "پیوست" همراه باشند که موضوعات هویتی در آن مطرح شود. راهکاری که این استاد ارائه داد چند سالی است با عنوان طرح اتاف در حال اجراست. طرح اتاف مربوط به ابعاد غیر فنی پروژههای شهری است. به بیانی دیگر همانطور که یک پروژه شهری باید متکی به مطالعات لازم برای توجیه مزایای فنی و اقتصادیاش باشد، ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن پروژه نیز باید مدنظر مجریان و ناظران قرار گیرد؛ به این صورت که قبل از اجرای طرح عمرانی از نظرات مردم استفاده کرده، تجربهی پروژههای مشابه را بررسی میکنند و یک بررسی میدانی انجام میدهند که با اجرای این پروژه برای فضاهای بیدفاع شهری چه اتفاقی میافتد، به لحاظ زیست محیطی اجرای این پروژه چه آلودگیهایی به همراه دارد و آیا برای اجرای این طرح اقبالی وجود دارد؟
از نظر کارشناسان این طرح کمبودهایی دارد. یکی از این کمبودها عدم نظارت بعد از اجرای پروژه است. در واقع جای بررسی میزان موفقیت پروژه و دستیابی به نتایجی که قبل از اجرای پروژه برایش فرض شده بود در مرحهی بعد از اتمام پروژهی عمرانی خالی است. با توجه به این مسئله بهتر است طرح اتاف را مورد بازبینی قرار دهیم تا با رفع نقایص آن گام مفیدتری در جهت حفظ وارتقای فرهنگ هویت محلات و جامعه توامان با پیشرفت پروژههای معماری برداریم.