واکاوی یک سناریوپردازی؛ چرا "نرگس محمدی" با دختر و پسرش صحبت نمیکند؟
نرگس محمدی واقعا در ماههای گذشته با فرزندانش صحبت نکرده و واقعا صدای آنها را نشنیده است؛ اما واقعیت چیست؟
به گزارش تسنیم، کاربری در فضای مجازی با اشاره به موجآفرینی رسانهای در خصوص محدودیتهای ارتباطی نرگس محمدی با فرزندانش با تیتر "حفظ نظام از اوجب واجبات است" مطرح کرده است؛ این کاربر تنها بر اساس یک فایل ویدئویی کوتاه منتشر شده از سوی فرزندان نرگس محمدی اقدام به این نتیجهگیری و در حقیقت قصاص قبل از جنایت کرده است. استناد او به ادعای یکطرفه است و نخواسته و یا نمیخواهد شواهد و اظهار نظرهای دیگر را هم بخواند و بر اساس آگاهی های اثباتی، نظر دهد.
نرگس محمدی یا راه مظلومنمایی را به خوبی میداند و با مجموعهای از دروغها که با همراهی اطرافیانش و کسانی که به هر دلیلی میخواهند قوه قضائیه و به تبع آن نظام را زیرسؤال ببرند بیان میشود، قصد مقابله روانی با نظام و مردم را دارد تا بتواند به اهداف خود که ارائه تصویری خشک و غیرانسانی از دستگاه قضایی و در اصل نظام جمهوری اسلامی است، برسد یا ترجیح میدهد سناریویی که از بیرون زندان و به بهانه او نوشته شده را با سکوت و رضایت همراهی کند.
برخی از این ادعاها که نرگس محمدی، زندانی امنیتی نقش اول آن را بازی میکند را با هم مرور میکنیم.
پس از انتشار فیلم گلایه فرزندان خانم محمدی، استفاده ابزاری از احساسات دو نوجوان که برای مدتی است مادرشان را کنار خود نمیبینند، مطرح شد. پدر این نوجوانان برای آنکه مانع از انتقاد بعدی شود و تبعات احتمالی انتشار این فایل ویدیوئی را خنثی کند و در عین حال بازی با احساسات عمومی را در دست بگیرد، اعلام کرد که کیانا و علی خودشان این فیلم را درست و منتشر کردهاند. اما سؤال اینجاست که شخص دیگری که اقدام به فیلمبرداری از صحبتهای آنان کرده و یا ویدئو را تدوین و آماده نمایش کرده است، کیست؟ خود این خواهر و برادر یا یک نفر که طراحی و سناریوچینی و انتشار و فضاسازی این ویدئو را به عهده داشته است؟ آیا باید باور کنیم که دو نوجوان خودشان به این نتیجه برسند که دستگاه قضایی مانع از ارتباط تلفنی آنها با مادرشان میشود؟ در حالیکه شواهد غیر از این است.
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی پیش از این خود بارها از عدم ارتباط با همسرش در زندان زنجان گلهمند بوده است، اما هیچگاه نگفته که چطور توانسته و میتواند خواسته و مطالبهها و حتی نظرهای همسرش را دریافت کند و آن را در رسانههای معاند نظام و مردم ایران اسلامی قرار دهد!
ممانعت از ارتباط نرگس محمدی با خانوادهاش دروغی بزرگ است که با کمی دقت نظر و صرف انصاف برملا میشود. همین چند روز پیش بود که مدیرکل زندانهای استان زنجان اعلام کرد: "هیچ محدودیتی برای نرگس محمدی وجود ندارد و او میتواند علاوه بر ملاقات حضوری، تماس تلفنی چه به داخل و چه به خارج کشور داشته باشد".
این عدم محدودیت زمانی اثبات میشود که بدانیم در هفتهای که آن را پشت سر گذاشتیم و در روز 26 تیرماه، خانم محمدی با خواهرش دیدار و ملاقات داشت. البته که همسر و فرزندان او در فرانسه زندگی میکنند و امکان ملاقات حضوری برای آنها وجود ندارد؛ اما اگر نرگس محمدی خودش بخواهد، فرزندانش میتوانند صدای او را بشنوند؛ البته نرگس محمدی این را نمی خواهد؛ چون در صورت تحقق آن یکی از راههای مظلومنمایی و سوءاستفاده از احساسات پاک مردمی بسته میشود.
ادعای ممانعت از ارتباط نرگس محمدی با بیرون از زندان وقتی بیشتر مضحک مینماید که اتفاقا او با ارسال یادداشتهای منظم خود به بیرون از زندان و حتی بیرون از کشور، با نادیده گرفتن خدماتی که به او ارائه میشود، با بیان دروغهای بزرگ خود را زندانی محرومی میداند که در بیشترین تنگاها نگاه داشته میشود.
چگونه است که نرگس محمدی را از تماس تلفنی با فرزندانش ممنوع میکنند؛ اما نوشتههایش که در آن تهمتهایی چند به دستگاه قضایی زده میشود، سر از "بی بی سی" و "صدای آمریکا" و "رادیو فردا" و "ایران اینترنشنال" و هر سایت فارسیزبان وابسته به دشمنان نظام و مردم درمیآورد؟
نرگس محمدی واقعا در ماههای گذشته با فرزندانش صحبت نکرده و واقعا صدای آنها را نشنیده است؛ اما واقعیت چیست؟
طبق پیگیریهای تسنیم، نرگس محمدی همانطور که از خدمات اولیه و بدیهی مانند امکان تماس تلفنی و ملاقات حضوری مثل سایر زندانیان برخوردار بوده است، با دستور و مجوز دادستان و به دلیل اینکه شوهر و فرزندانش خارج از کشور ساکن هستند، شاید برخلاف سایر زندانیان از امکان مکالمه با خارج از کشور بهرهمند شده و میتوانسته از داخل زندان با خارج از کشور (البته با هزینه شخصی) تماس برقرار کند اما خودش برخلاف آنگونه که در یادداشتهایش برای بیبیسی وانمود میکند، در مقابل درخواست مددکاران زندان برای تماس با فرزندانش میگوید به دلیل فاصله زیاد از هم و احتمال ناراحتی فرزندانم، نمیخواهم تلفنی با آنها صحبت کنم.
اما با پیگیریهای مددکاران زندان و مشاوره آنها، نرگس محمدی پذیرفته است که در روزهای آینده تلفنی با دختر و پسرش صحبت کند.
دروغ دیگر محمدی، ابتلای او به بیماری کروناست. بیماری که طول مدت آن از سوی سازمان جهانی بهداشت به عنوان متولی امور بهداشتی جهان تنها 14 روز عنوان شده است و الان مدتهاست خبرهای تازه از روند ابتلای خانم محمدی به کرونا و عدم رسیدگیهای بهداشتی از سوی مراجع مرتبط به او منتشر میشود. این چه بیماری است که هم حدود یک ماه است همچنان وجود دارد و هم با وجود عدم رسیدگیهای پزشکی و نیز عدم توجه به نکات بهداشتی لازم، بیمار را از پا ننداخته است؟
وقتی مسئولان امر اعلام کردند که حال نرگس محمدی خوب است و او به کرونا مبتلا نشده است، از داخل زندان و در حالتی که به ادعای واهی، امکان ارتباط با بیرون از زندان وجود ندارد، یادداشت با امضای نرگس محمدی به رسانههای خارج از کشور ارسال میشد که؛ به کرونا مبتلا شده ام و رسیدگی پزشکی نمیشود و اقلام و تجهیزات بهداشتی وجود ندارد!
اینجا هم دروغ مشهود است. مسئولان قضایی کشور برای پیشگیری از همهگیری در زندان، علاوه بر رعایت پروتکلهای بهداشتی اعلامی از سوی ستاد مقالبه با بیماری کرونا و وزارت بهداشت، اعطای مرخصی کرونایی را به بسیاری از زندانیان را در دستور کار قرار دادند که آثار مثبت آن در جامعه مشاهده شد. البته این مرخصیها شامل همه زندانیان نمیشد و جمعیتی که برای امنیت ملی و امنیت جامعه مضر و خطرآفرین تشخیص داده شدند، با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی به سبب در اختیار داشتن فضای فیزیکی بیشتر در پی خلوت شدن زندانها و تحت نظر پزشکان و کارشناسان سلامت و بهداشت محیط در زندان ماندند تا دوران محکومیت قانونی خود را بگذرانند.
با این حال نرگس محمدی به دروغ مدعی شد که مبتلا به کروناست که از سوی مدیرکل زندانهای استان زنجان و همچنین در نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه رد شد. تلاش خانواده نرگس محمدی برای القای ابتلای او به کرونا همچنان ادامه داشت تا اینکه فیلم معاینه او توسط پزشک زندان منتشر شد.
خانم محمدی برای توجیه این فیلم که در آن به صراحت سلامت جسمی او نشان داده شد، مجموعهای از دروغهای دیگر را به زبان آورد. اینکه به زور آمپول و سرم سر پا شده است! و اینکه معاینات به اجبار انجام شدهاند.
سؤال ما از این است که اگر شما از دسترسی به پزشک متخصص نداشتید، چطور به اجبار شما را نزد پزشک بردهاند؟ بالاخره از نعمت پزشک محرومید یا اینکه تمایل به حضور در معاینات پزشکی ندارید؟ و اینکه اگر حالتان اینقدر خراب است که توانایی کشیدن پتو روی خود را ندارید، با کدام اعجاز سر پا شدید و آنطور آرام و بدون ناراحتی جسمانی مقابل پزشک نشستید؟ چطور با تزریق فقط یک آمپول و یک سرم حالتان اینقدر خوب شد؟ لطفا اعلام کنید که از چه روش درمانی دارویی برای سر پا شدن شما استفاده شد تا سیستم پزشکی جهان بتواند مقابل ویروس منحوس کرونا ایستادگی کند و هر روز شاهد جان باختن دهها هزار نفر مبتلا به کرونا نباشیم.
اینکه نرگس محمدی میگوید؛ به همراه جمع دیگری از زندانیان همبند از لوازم و اقلام بهداشتی محروم هستند، از منظر عقلانی و منطقی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. حتی اگر این فرض محال را بپذیریم که مسئولان زندان زنجان اهمیتی برای سلامت زندانیان قائل نیستند، سلامت خود و خانوادهشان که مهم است. بنابراین با توجه به نوع شیوع و همهگیری ویروس کرونا، برای حفظ سلامت خودشان هم که شده قطعا سلامت زندانیان را مراقبت خواهند کرد. البته بعد انسانی قضیه را باید در نظر بگیریم که مسئولیت جان زندانیان با مسئولان زندان و زندانبانان است و به گواه آمار و گزارشها، از هیچ تلاشی برای حفظ سلامت افراد در بند کوتاهی نشده است.
شیوه این دروغها که با برملا شدن و تکذیب هر کدام، شاخهای دیگر از آن ایجاد و به سرعت تکثیر میشود، اذهان را به سمت ادعاهای روحالله زم در آمدنیوز و درباره برخی زندانیان هدایت میکند.
به عنوان مثال، پس از اینکه ماجرای نگهداری مهدی خزعلی در سیاهچالهای در اوین با اقبال مخاطبان روبهرو نشد، ناگهان دروغ جدید و بزرگتر برای رسوب بیشتر در ذهن مخاطب ساخته شد و آن چیزی نبود جز به کما رفتن مهدی خزعلی در زندان اوین!
اما مدتی بعد اطلاعات به دست آمده از مجموعه خدماتی که خزعلی در همان به اصطلاح سیاهچاله اوین دریافت میکرد، مخاطبان آمدنیوز و سایر فعالان فضای مجازی را به این یقین رساند که درباره اینگونه ادعاها و اخبار آمدنیوز نهایتا به چشم یک لطیفه نگاه کنند.
یک اتاق به اندازه حدود 20 متر به همراه دستگاه کنترل فشار خون، دستگاه نوار قلب، دستگاه اکسیژن، تلویزیون الایدی، یخچال و کولر گازی لوازمی بود که در همان زمان (تابستان 96) گفته شد در سوئیت مهدی خزعلی تهیه شده بود و به او چنین سرویسی داده میشد.