وزن پول به جای شمارش؛ رمزگشایی از زیمبابوهای شدن اقتصاد سوریه
اقتصادنیوز: از سال 2011، ارزش پوند سوریه در برابر دلار آمریکا بهطور قابل توجهی کاهش یافته است، بهطوریکه بزرگترین پول نقد سوریه در بازارهای امروز (یعنی پنج هزار پوند سوریه) کمتر از نیمدلار ارزش دارد، در حالی که ارزش بزرگترین پول نقد انتشاریافته در ابتدای سال 2011 (هزار پوند سوریه) معادل حدود 20 دلار آمریکا بود.
به گزارش اقتصادنیوز، در سوریه، بسیاری از معاملات تجاری در حال حاضر با «وزن» کردن پول به جای «شمارش» آن انجام میشود. این تغییر پیامد مستقیم کاهش شدید ارزش لیر است، که معاملهگران را مجبور کرده مقادیر زیادی اسکناس را حتی برای خریدهای روزمره خود حمل کنند. کاهش ارزش پول، روشهای سنتی شمارش را - بهویژه با توجه به کهنگی و فرسودگی گسترده بسیاری از اسکناسها - غیرعملی کرده است. «عماد غنما»، تاجری از دمشق، به «العربی الجدید» گفت که وزن کردن پول حتی برای فروشهای جزئی، امری عادی شده است.
وی خاطرنشان کرد، شمارش مبالغ هنگفت نهتنها زمانبر است، بلکه مستعد خطا نیز هست. به عنوان مثال، قیمت یک ماشین لباسشویی میتواند حدود شش میلیون لیر و یک یخچال حدود 11 میلیون لیر باشد. شمارش دستی چنین مقادیری احتمال اشتباه را افزایش میدهد و اغلب نیاز به بازشماری دارد.
غنما اشاره کرد که در حالی که دستگاههای شمارش پول در اکثر فروشگاههای عمدهفروشی و لوازم خانگی موجود است، آنها با ارز قدیمیتر دستوپنجه نرم میکنند. در نتیجه، وزن هر بسته پول استاندارد شده است: بستههای پنج هزار لیرهای و دو هزارلیرهای اکنون با ترازوهای دقیق وزن میشوند؛ کاری که تاجران و مشتریان به آن عادت کردهاند. اگر اسکناسهایی دارای برچسب باشند، از فرآیند توزین حذف میشوند، زیرا میتوانند وزن را تغییر دهند. وزن استاندارد یک بسته 500 هزارلیرهای از اسکناسهای پنج هزارلیرهای 98 گرم است، درحالیکه یک بسته 200 هزارلیرهای از اسکناسهای دو هزارلیرهای، 100 گرم است.
به گزارش تجارت فردا، حرکت به سمت وزن کردن پول نیز ناشی از حجم انبوه پول مورد نیاز برای معاملات است. به عنوان مثال، نرخ مبادله لیر [یا پوند سوری] در بازارهای دمشق به حدود 15 هزار لیر در هر دلار کاهش یافته که این مشکل را تشدید کرده است. در این شرایط تقاضا برای طلا نیز افزایش یافته و طلای 21 عیار به حدود 03/1 میلیون لیر در هر گرم رسیده است. «محمد حاج بکری»، کارشناس اقتصادی سوریه، از روند وزن کردن پول غافلگیر نشده است. او توضیح میدهد که تورم افسارگسیخته، پول سوریه را به «کاغذ تقریباً بیارزش» تبدیل کرده است. هزینه اقلامی مانند خودرو کیای کره جنوبی برای سال 2011 یا خانهای در حومه «مشروع دُمَرِ» دمشق میتواند به صدها میلیون لیر برسد که شمارش آن غیرعملی است، مخصوصاً با اسکناسهای قدیمی یا آسیبدیده در گردش.
حاج بکری خاطرنشان کرد که سقوط ارز در اوایل سال گذشته زمانی به اوج خود رسید که دلار از حدود هفت هزار به حدود 13 هزار لیر جهش کرد. از آن زمان، این نرخ در حدود 15 هزار لیر نوسان داشته است، آن هم با تورم سالانه بیش از 150 درصد و شاخص قدرت خرید نیز به 21/4 درصد کاهش یافته است. کیفیت زندگی در سوریه، بر اساس پایگاه داده «Numbeo»، عملاً به صفر رسیده است. حاج بکری معتقد است که بهبود نرخ مبادلهای لیر مستلزم رشد صنعتی، افزایش صادرات و گردشگری و بازگرداندن اعتماد عمومی به پول ملی و ایجاد یک محیط سیاسی باثبات است. او همچنین اشاره میکند که اگرچه حذف صفرها از لیر ممکن است بار حمل مقادیر زیادی ارز را کاهش دهد، اما اگر با اصلاحات اقتصادی گستردهتر همراه نباشد، قدرت خرید لیر را افزایش نمیدهد. واقعیت بد در سوریه امروز این است که خرید یک خانه یا زمین اغلب به یک کامیون پول نیاز دارد و سبدهای بزرگ - که یادآور سطلهای زباله است - اکنون در مغازهها و پمپبنزینها برای ذخیره بستههای پول سوریه به کار گرفته میشود.
روایت اقتصادِ رو به احتضار
«لِجین» (نام مستعار) حدود دو هفته با اضطراب قابل توجهی زندگی کرد زیرا در فکر چگونگی دریافت حقوق مالی خود از یکی از پلتفرمهای پخش زنده بود که در آن کار میکرد، آنهم پس از کمک مالی 3800دلاری که دریافت کرد. معمولاً آن را در خیابان به صورت دستی دریافت میکرد. این دختر 24ساله که در یکی از حومههای شهر لاذقیه زندگی میکند، گفت که این مبلغ دلاری را به پوند سوریه دریافت کرده که از 40 میلیون پوند [سوریه] گذشت. او نمیدانست چگونه آن را حمل کند و به خانه بیاورد، زیرا میترسید مبادا در معرض دزدی یا کلاهبرداری از سوی تحویلدهنده پول قرار گیرد. او مردد بود که چگونه این پول را به خانه بیاورد تا خانوادهاش متوجه نشوند که درآمد ماهانه او چقدر است. زمانی که موعد تحویل پول رسید، لجین از تحویلدهنده پول خواست تا مبلغ را در بازار طلا دریافت کند. او به این ترتیب وارد یکی از مغازههای طلافروشی شد تا با بخشی از پول مقداری طلا بخرد و فقط مقداری از آن مبلغ را برای مخارج خود باقی گذاشت تا بتواند ماه را با آن سَر کند.
از سال 2011، ارزش پوند سوریه در برابر دلار آمریکا بهطور قابل توجهی کاهش یافته است، بهطوریکه بزرگترین پول نقد سوریه در بازارهای امروز (یعنی پنج هزار پوند سوریه) کمتر از نیمدلار ارزش دارد، در حالی که ارزش بزرگترین پول نقد انتشاریافته در ابتدای سال 2011 (هزار پوند سوریه) معادل حدود 20 دلار آمریکا بود. صاحب یک طلافروشی در شهرستان «جبله» به پایگاه خبریِ «عِنَب بلدی» [مستقر در سوریه] میگوید، بسیاری از فروشندگان به استفاده از ترازو برای شمارش پول متوسل شدهاند و استفاده از این روش معمولاً متداول است، زیرا یک اسکناس یک گرم کامل وزن دارد. این صاحب مغازه خاطرنشان کرد که این روش شمارش پول کاملاً دقیق نیست، زیرا ممکن است وزن به دلیل رطوبت، کمی افزایش یابد. با این حال، این افزایش کسری از گرم است. در حالی که کسانی که موادی را میفروشند که نیاز به ترازو دارد از این روش استفاده میکنند، سایر صاحبان مغازهها مانند فروشندگان پوشاک و کفش که اکثراً دستگاه خاصی برای شمارش پول دارند و به دلیل جیرهبندی مداوم برق معمولاً با «موتوربرق» کار میکنند، نمیتوانند از این روش پیروی کنند.
در یک فروشگاه کفش در بازار «هانانو» در شهر لاذقیه، «لَما» (29ساله)، کارمند یک موسسه دولتی، در حال خرید کفش به قیمت 240 هزار پوند بود. وقتی میخواست پولها را بشمارد، صاحب مغازه از او خواست تا با همسایه دیگری (صاحب مغازه لباسفروشی)، بهجایی برود که آنها یک ماشین شمارش پول داشتند تا هم تراکنشهای مشتری تسهیل شود و هم در وقت صرفهجویی به عمل آید، آن هم در حالی که اسکناسهای همراه لما 500 یا هزارپوندی بود. حجم پول، باری بر دوش شرکتهای انتقال پول وارد میکند و مشتریان هم اغلب قربانی کلاهبرداری میشوند و پس از اینکه به خانه میرسند و پولهایشان را حساب میکنند، متوجه میشوند که مبلغ انتقال ناقص یا کمتر از مقدار مورد انتظار است.
بسیاری از صاحبان مغازهها ناراحتی خود را هنگام پرداخت با پولهای خردتر ابراز میکنند و بیشتر آنها ترجیح میدهند پول را به جای اسکناسهای 500 یا هزارپوندی با اسکناسهای پنج هزارپوندی دریافت کنند. علی (38ساله)، کارمند بخش خصوصی ساکن شهر لاذقیه، حقوق ماه گذشته خود را با اسکناسهای هزار و دو هزارپوندی دریافت کرد. هنگامی که او از اسکناسهای هزارپوندی برای خرید مایحتاج ضروری از مغازهای نزدیک خانهاش به ارزش 238 هزار پوند استفاده کرد، صاحب مغازه غرغر کرد و از فروش امتناع کرد و باعث شد علی بدون خرید از آنجا خارج شود زیرا اصطکاک بین آنها بر سر نوع اسکناس نزدیک بود به درگیری فیزیکی تبدیل شود. «علی کنعان»، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه دمشق، در اظهاراتی به یک ایستگاه رادیویی محلی به نام «شام افام» گفت که واقعیت اقتصادی در سوریه مستلزم انتشار اسکناسهای بالاتر مانند 10 هزار پوند است تا نیازهای سیستم پرداخت در اقتصاد محلی برآورده شود.
این کارشناس انتشار اسکناسهای 100 هزارپوندی سوریهای را پیشنهاد و خاطرنشان کرد که انتشار آن بر ارزش پول این کشور (که مربوط به تولید است، نه اوراق پولی)، تاثیری ندارد. وی گفت که اگر شخصی خانه یا کالایی را به قیمت پنج میلیارد [پوند سوریه] بخرد، خریدار برای انتقال پول به چندین خودرو نیاز دارد. فرهنگ تراکنشهای بانکی در سوریه به دلیل قوانین تحمیلشده از سوی دولت مانند محدودیتِ برداشتِ ثابتِ روزانه و وخیمتر شدن ارزش پوند از سوی دیگر که موجب از دست رفتن ارزش پول میشود (اگر در بانکها به پولی که دائماً کاهش مییابد نگه داشته شود) تقریباً وجود ندارد. برخی از تراکنشهای الکترونیکی نیز در این زمینه به دلیل نبود زیرساختها و نرمافزار (در میان مشکلات تقریباً روزمره که ساکنان سوریه از آن رنج میبرند) که مربوط به دسترسی ضعیف به برق و اینترنت است در دسترس نیست.
چالش پول نقد
منابع نزدیک به رژیم اسد تایید کردهاند که برخی از حسابها برای مبادلات تجاری مورد استفاده قرار گرفتهاند. یک اقتصاددان تخمین زد که صد قطعه پنج هزارلیری سوریه، هرکدام 200 گرم، معادل یکمیلیون پوند سوریه به وزن 400 گرم و 50 میلیون پوند سوریه به وزن 20 کیلوگرم است. این پدیده پیامد تورم و چالش مدیریتِ مقادیر زیاد پول با وجود ارزش پایین آنهاست. «شفیق ارباش»، کارشناس اقتصادی، موضوع پیچیدگی رویهها و عدم اعتماد به بانکها و نبود سازوکارهایی را برای تسهیل گردش غیرفیزیکی پول برجسته کرد. او با اشاره به خطرات این کار برای ایمنی شهروندان و باری که تحمیل میکند، نسبت به اتکا به پول نقد برای خریدهای قابل توجه ابراز نگرانی کرد. ارباش همچنین نشان داد که یک مغازه معمولی فروش لوازم برقی میتواند حداقل 100 میلیون پوند سوریه فقط از 10 تا 15 مشتری فروش داشته باشد، در حالی که یک پمپ بنزین ممکن است نیاز به پرداخت 230 میلیون پوند سوریه برای یک تانکر بنزین داشته باشد. این اتکا به تراکنشهای نقدی نهتنها بانکها را تحتفشار قرار میدهد، بلکه معاملات روزمره را برای افراد دچار پیچیدگی میکند.
برخی منابع شوخیهایی درباره «شَوال» (اصطلاح عامیانه سوری برای حمل مقدار زیادی پول) مطرح میکنند که دیگر یک شوخی نیست بلکه واقعیتِ تلخی است که مانع تجارت میشود. در مقابل، دولت پرداختهای الکترونیکی را ترویج کرده و تراکنشهای خاصی را از طریق کانالهای بانکی اجباری میکند، که برای بخش تجاری مفید است اما بار مصرفکنندگان عادی را دوچندان میکند. با این حال، مقررات و محدودیتهای سختگیرانه اعمالشده از سوی بانک مرکزی چالشهایی را برای این انتقال ایجاد میکند. منتقدان استدلال میکنند که در حالی که صحبت از تحول دیجیتالی است، اما عدم اعتماد، موانع نظارتی و زیرساختهای ناکافی مانع اجرای عملی آن میشود. آنها ادعا میکنند که انتشار اسکناسهای نقدی بزرگتر، مسائل اساسی را، بهویژه در شرایط تورمی، مورد ملاحظه قرار نمیدهد.
مارپیچ بحرانیِ اقتصاد
در حالی که بیش از 13 سال از درگیریهای داخلی سوریه میگذرد، اما پیامدهای اقتصادی آن هم چیزی از فاجعه کم نداشته است. بیثباتی و تورم همچنان به عنوان مشکلات اصلی باقی هستند. اما تورم سطح جدیدی از ناامیدی را در مناطق تحت کنترل دولت ایجاد کرده است. «انستیتو خاورمیانه» در همین زمینه مینویسد، اقتصاد سوریه وارد شکنندهترین مرحله خود شده است و بهبود جدی، یک امید دور از دسترس به نظر میرسد زیرا چالشهای مالی پیشروی این کشور بسیار بیشتر از راهحلهای ناچیز ارائهشده است. نرخ مبادله پول سوریه نسبت به دلار آمریکا روندی فاجعهبار طی میکند. ترکیبی سهمگین از سوءمدیریت اقتصادی، تحریمها، بخش صنعتی ویرانشده از جنگ و مشکلات در کشور همسایه یعنی لبنان، به کاهش ارزش پوند سوریه دامن زده و نارضایتی داخلی بیشتری را برانگیخته و حقوقها را بیارزش کرده است. این مسائل بحران شدیدِ اقتصادیِ موجود را بدتر کرده است. افزایش سریع تورم و کاهش سریع ارزش پول فرصتهای اقتصادی را از مردم سوریه ستانده است. وضعیت روزبهروز بدتر میشود. سوریها صبحها از خواب بیدار میشوند و متوجه میشوند که حقوقهای ناچیزشان یکشبه چندین درصد کاهش یافته است.
متوسط حقوق دولتی در سوریه بر اساس برخی روایتها 50 هزار پوند در ماه است، اما در شرایط اقتصادی کنونی این میزان به سختی کفاف تامین هزینه یک وعده غذایی در رستوران یا خرید مواد غذایی برای چند روز را میدهد. به نوشته «انستیتو خاورمیانه»، در میان قیمتهای بالا و افزایش هزینههای زندگی، هیچ آرامشی در افق مشاهده نمیشود. «غسان مسعود»، بازیگر سرشناس - که به خاطر بازی در نقش صلاحالدین در فیلم «پادشاهی بهشت» ساخته ریدلی اسکات در سال 2005 شناخته میشود - هنگام بحث در مورد وضعیت سوریه با ناراحتی خاطرنشان کرد: «به یک شهروند ماهانه 50 هزار پوند حقوق میدهید، در حالی که او برای یک زندگی آبرومندانه به بیش از 80 هزار پوند نیاز دارد. در این صورت، از او میهندوستی و شعار و مواضع سیاسی نخواهید.» مسعود در ادامه میگوید: «من گیاهخوار هستم اما قبول نمیکنم که یک شهروند قادر به خوردن گوشت نباشد زیرا یک کیلوگرم گوشت حدود 20 هزار پوند میشود... جَنگ گرسنگی، جَنگ فقر و جَنگ اقتصاد، من را بیشتر از جنگ توپ و تفنگها میترساند.»
ورود مسعود به این مسئله بهعنوان یک فرد مورد احترام و از نظر سیاسی بیطرف، غیرعادی است زیرا سخنان و مواضع او بازتابی از وضعیت وخیم اقتصاد سوریه است، جایی که قحطی در حال تبدیل شدن به یک حقیقت ملموس است، نه مسئلهای تئوریک. بر اساس برخی آمار از سوی «انستیتو خاورمیانه»، تعداد افرادی که از ناامنی غذایی رنج میبرند 5/4 میلیون نفر افزایش یافته و گمان میرود رکورد 12 تا 15 میلیون نفر را بزند. ارزش پوند سوریه به حدی کاهش یافته است که برخی از مردم این کشور چرخدستیهای مملو از پول نقد را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاند که از آن برای خریدهای عمده یا خرید خودرو و خانه استفاده میشود. با این حال، برای اکثر مردم سوریه، حتی خریدهای کوچک یا تفریحات کوچک هم بهطور فزایندهای دور از دسترس میشود: رفتن به یک قلیانخانه برای نوشیدن چای یا قهوه میتواند به بهای نیمی از حقوق ماهانه تمام شود. افراد برای خرید یک کیلو گوشت باید مبالغ هنگفت را داخل چرخدستی ریخته و با آن به خرید بروند. برای کشوری که روزگاری «سبد نان» منطقه یا «ناندهنده» منطقه محسوب میشد، این واقعیت که اقلام روزمره اکنون بسیار غیرقابل قبول هستند و برای خرید باید پول را درون چرخدستی بریزید، شدت بحران را نشان میدهد.
به نوشته «انستیتو خاورمیانه»، اوضاع امروز سوریه بهسختی سالهای جنگ است. اگر در آن روزها درگیری با خشونت و مبارزه برای بقا مشخص میشد، وضعیت امروز با کیف پولهای خالی، گرسنگی و مبارزه برای بقا به هر وسیلهای مشخص میشود. نارضایتی مردم به شدت در حال افزایش است، بهطوریکه یکی از کاربران شبکههای اجتماعی اشاره میکند که «میزان افسردگی و انرژی منفی در فضای کشور قابل توصیف نیست».
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید