وصله ناجور حراج تهران در گذران روزهای سخت اقتصادی
در شرایط بد اقتصادی که زندگی بسیاری از مردم جامعه به سختی می گذرد، برگزاری حراج تهران با فروش های میلیاردی وصله ناجوری به چشم می آید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ چهاردهمین دوره حراج تهران با مجموع فروش 42 میلیارد و 718 میلیون تومان، شامگاه پنجشنبه 21 مردادماه 1400 برگزار شد. در این دوره، تابلوی دولتهای رضا درخشانی با عنوان «روز و شب را میشمارم، روز و شب» 5.2 میلیارد تومان چکش خورد و عنوان گرانترین اثر حراج را به خود اختصاص داد. درخشانی یک تابلوی دیگر هم در این حراج داشت که میلیاردی چکش خورد. تابلوی «هجرت طلایی» اثر رضا درخشانی و تابلویی از قاسم حاجیزاده نیز یک میلیارد و 100 میلیون تومان چکش خورد.
حراج تهران در کنار سایر حراج های هنری چند سالی است که رونق گرفته و در آن آثار هنری و تابلوهای نقاشی و آثار تجسمی هنرمندان کشور با ارقام میلیونی و گاها میلیاردی به فروش می رسد و همین باعث شده که از اولین دوره این حراج تا به امروز همواره حاشیه هایی برگزاری این حراج ها را از نگاه رسانه ها با رنگ و بوی دیگری همراه سازد.
موضوع مافیای هنر در هیچ کجای دنیا ناشناخته نیست و ایران نیز مستثنی از این موضوع نیست، علیرغم اینکه ممکن است از سوی اکثر افراد فعال در زمینه تولید یا خرید و فروش آثار هنری یا دستاندرکاران در این حوزه تکذیب شده یا به صراحت و با اسنادی متقن از آن صحبت نشود. حراج تهران هم با توجه به ماهیت ذاتی خود که با خرید و فروش آثار گران قیمت سر و کار دارد بینصیب از گمانهزنیها در این خصوص نبوده و حتی هر از گاهی شائبههایی در موردش وجود داشته است که یکی از مهمترین آنها، فروش تابلوهای جعلی از هنرمندانی چون سهراب سپهری با قیمتهایی نجومی است.
علاوه بر آن حاشیه هایی از قبیل فروش صوری برخی تابلوها، نفوذ برخی دلالان هنری برای بالا بردن هیجانی قیمت ها تا فروش تقلبی برخی آثار به نام هنرمندان نامی از دیگر حواشی این حراج ها بوده که در سریال «آقازاده» بهرنگ توفیقی و «هیولا» ی مهران مدیری نیز به این حاشیه ها اشاره شده بود.
البته بحث اتهام یا شایعات پیرامون آثار جعلی منسوب به سهراب سپهری پیشینهای بیش از عمر «حراج تهران» دارد و در یکی از مهمترین آنها این اتهام نه از سوی کارشناسان و یا افرادی غریبه بلکه از طرف پروانه سپهری خواهر این هنرمند فقید و در جریان برگزاری اولین نمایشگاه آثار هنری (آرت اکسپو) در تهران مطرح شد. اکسپویی رسمی که در 7 مهر 1383 و در زمان مدیریت علیرضا سمیعآذر در اداره کل هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر در تالار وحدت برگزار شد و گرچه حرکتی نو بود اما حواشی بسیاری داشت از جمله اینکه سازمان بازرسی کل کشور، به قیمت خرید برخی از آثار هنری توسط دستگاههای دولتی اعتراض کرد تا جایی که برخی از دستگاههای دولتی مجبور شدند، آثار خریداری شده را پس دهند.
پروانه سپهری چندسال بعد از این رویداد درباره این ابهام در گفتگویی با خبرگزاری مهر توضیح داد: چند سال پیش و در زمان مدیریت آقای سمیعآذر و در زمان اکسپویی که در تالار وحدت برگزار شد نیز یک کار از برادرم روی دیوار رفت و قیمتی میلیونی به خود گرفت که تقلبی بود. همان زمان هم من خواستم با آتش زدن آن در پیش چشم مردم جلوی این کار را بگیرم که با مخالفت مدیریت امور تجسمی آن زمان نتوانستم.
هنرمندی که خود در حراجها شرکت داشته و ازجمله دستاندرکار برگزاری حراج ملی هم بوده، معتقد است حراجها با پاکیزگی کامل مالی برگزار نمیشوند. میگوید قیمتها کاذب است و بهصورت هیجانی بالا میرود. میگوید ورود برخی آثار جعلی به این رویدادها باعث شده هنر ایران که رفتهرفته جایگاه و بازار خوبی در حوزه خلیج فارس پیدا کرده، بدنام شود. میگوید حتی برخی فروشها در این حراجها صوری است و درواقع از فروش خبری نیست.
شاید حاشیه بزرگ این حراجی ها، به دوره قبلی حراج تهران، یعنی سیزدهمین آن برگردد؛ جایی که تابلویی از آیدین آغداشلو که 1.2 میلیارد تومان قیمت پایهی آن تخمین زده شده بود تا 12.5 میلیارد افزایش پیدا کرد و به فروش رسید و اعلام شد که این تابلو رکورد 12 دوره حراج تهران را شکسته است. به ادعای یک رسانه سام سرویس (سام الکترونیک) نمایندگی رسمی سامسونگ در ایران که اسپانسر حراج تهران هم بوده خریدار اثر رکوردشکن آیدین آغداشلو بوده است.
علاوه بر قیمتی که برای این تابلو پرداخت شده بود و برخی آن را برابر حقوق 300 سال یک کارگر می دانستند، کپی بودن این تابلو از روی یک اثر معروف و حاشیه هایی که به خود آیدین آغداشلو مبنی بر سواستفاده های جنسی از شاگردانش مطرح بود، از دیگر حواشی بزرگ این رویداد به شمار می آید.
رضا کیانیان هم که سابقه اجرای چند دوره از حراج را در کارنامه دارد، در آخرین حراج تهران، عکسی سه لتهای از مجموعه «او میرود دامنکشان» در این دوره عرضه کرد که 150 میلیون تومان فروخته شد.
با همه حواشی مطرح شده از برگزاری حراج های هنری، حتی اگر اصل را بر پاکیزه بودن مالی همه فروش های حراج در نظر بگیریم که نیست! در این شرایط سخت اقتصادی که به گفته بسیاری از مسئولان در «جنگ اقتصادی» به سر می بریم و بسیاری از مردم جامعه به سختی زندگی روزمره خود را سپری می کنند، برگزاری چنین حراج هایی که یک عده سرمایه گزار و پولدار بی دغدغه مالی، تابلوهای هنری را میلیاردی خرید و فروش می کنند، اصل این موضوع در این شرایط بر روح و روان بسیاری موج سواری می کند؛ مخصوصا وقتی برخی از همین هنرمندان که در فضای مجازی برای معیشت و بیکاری مردم وامصیبتا سر می دهند و تابلوها و عکس های هنری خودشان در این حراج میلیونی به فروش می رسد، برای همان کارگران بیکار کمی درد دارد.
چند روز پیش رضا کیانیان در نامه ای سرگشاده به رئیس مجلس به بهانه طرح صیانت مجلس درخصوص اینترنت، نوشته بود: «آقای قالیباف! جان امام رضا ع _"قسم مشدی دادم "_ از زمانی که آمدید مجلس، در زمینه ی بهبود اقتصاد و رفع استضعاف چه لوایحی تصویب کردید؟.... جان مولا! آیا همه چیز گران تر نشده؟! بیکاری بیشتر نشده؟ بی آبی فراوان تر نشده؟. استضعاف رشد نکرده؟! وحالا در روز عید مولایمان، هدیه شما به ما بستن اینترنت است؟. "دمتا گرم"»