شنبه 10 آذر 1403

وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته

پیکر سردار شهید عبدالله اسکندری که در خردادماه 1393 در سوریه به شهادت رسیده بود، به همراه دیگر شهدای خان طومان مورد تفحص قرار گرفته و پیدا شده است و به زودی تشییع خواهند شد. در این گزارش وصیت نامه های شهدای مورد تفحص شده آمده است.

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سردار اسکندری که در سال 93 در سوریه به شهادت رسیده بود، بنا به روایت‌های منتشر شده پیکر ایشان به دست گروه اجناد الشام افتاد و سر وی توسط یکی از فرماندهان این گروه تروریستی تکفیری از تن جدا شد. از سردار اسکندری به عنوان نخستین مدافع حرمی یاد می‌کنند، که به مانند مولایش حضرت سیدالشهدا (ع) سر از بدنش جدا شده است.

پیکر شهید رحیم کابلی، مصطفی تاش موسی، عباس آسمیه و محمد امین کریمیان از شهدای خان طومان و حلب دیگر شهدای تازه تفحص شده اند که در ادامه بخشی از وصیت این شهدا را مرور خواهیم کرد.

بخشی از وصیت نامه سردار شهید اسکندری

خدایا آمدم بسویت آمدم بسویت

مرا قبول کن در لابه لای خوبان مرا قبول کن خدایا آزادم کن از گرفتاری نفسم خدایا رهایم کن از اسیری نفسم خدایا زمین گیر شدم دستم را بگیر آزادم کن از این عالم خاکی خدایا تحولی دروجودم ایجاد کن از خود گذشتگی و از خود دور شدن و به محبوب خود نزدیک شدن را به ما عطا فرما خدایا تمام جهان در ید قدرت توست هر کاری بخواهی بکنی میتوانی

خدایا مگر خود نگفتی ناامید مباش، مگر خود نگفتی امیدوار باش، مگر خود نگفتی اگر توبه شکستی باز هم بیا، مگر خود نگفتی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، ما آمدیم اما چگونه آمدیم با کوله بار گناه با کوله بار کبر با کوله بار تکبر با کوله بار مستی دنیا با کوله بار نفس سرکش، نفسی که از دست خودم در رفته و دیگر نمی توانم آن را هدایت و کنترل کنم

خدایا کمکم کن خدایا دستم را بگیر خدایا هدایتم کن خدایا به راه راست و صراط مستقیم خود ما را راهنمایی کن خدایا پشیمانم

خدایا دستم از همه جا قطع شده خدایا فقط فقط تو را دارم، خدایا فقط فقط امیدم به توست، خدایا اگر امیدم به تو نباشد پس به کی امید ببندم

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد امین کریمیان

اگر برای خانواده‌ام مشقت نداشت می‌گفتم مرا در مزار شهدای فاطمیون دفن کنند

شهید محمدامین کریمیان سال 1373 در روستای حاجی کلا بهنمیر بابلسر چشم به جهان گشود و در دوران تحصیل متوسطه به قم رفتند و شروع به یادگیری دروس حوزوی وطلبگی درقم کردند، باشروع جنگ در سوریه این شهید بزرگوار به لبنان رفتند ودر قسمت تبلیغات مشغول شدند و دو بار ازطریق لبنان به سوریه اعزام شدند ایشان سپس به قم رجعت کردند و از قم به سوریه برای دفاع از حرم ائمه به فاطمیون پیوستند وسرانجام در خردادماه سال 95 درپی حمله گروههای تکفیری از ناحیه پا وسینه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند وبه فیض شهادت نائل آمدند.

«به همه مردم شریف و شهیدپرور ایران عرض می‌کنم؛ افتخار می‌کنم که در خدمت برادران فاطمیون هستم. مردم شریفی که برای رضای خدا جان خود را کف دست گرفتند و از حرم بی‌بی زینب (س) دفاع می‌کنند و اگر برای خانواده‌ام مشقت نداشت به خانواده‌ام می‌گفتم مرا در مزار شهدای فاطمیون دفن کنند.

پدر و مادر عزیزم! زندگی برایم سخت شده بود وقتی می‌دیدم از شهدا فقط اسم‌شان به‌جامانده و آرمان‌های شهدا تقریباً مرده بود.

دنیا بدون شهدا و لگد کردن خون شهدا از مردن برای من سخت‌تر بود وقتی برادر به برادر رحم نمی‌کند، حجاب‌ها به بهانه آزادی رعایت نمی‌شود، شکم‌ها از حرام پر می‌شود و همه و همه، مهدی (عج) فاطمه را تنها گذاشته‌اند دیگر نمی‌توانم دنیا را تحمل کنم...»

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم عباس آسمیه

امام حسین (ع) را به عنوان واسطه قرار دادم تا این جهاد و پیکار نصیبم گشته

عباس در سال 1368 به دنیا آمد. بعد از اخذ مدرک دیپلم در بخش هوا و فضای سپاه مشغول خدمت شد و مدتی به عنوان تیرانداز نمونه انتخاب شد. در دی ماه سال 1394 داوطلبانه برای حراست از حرم آل الله به سوریه رفت و در روز بیست و یکم دی ماه سال 1394 در سن 26 سالگی در حلب جان به جان آفرین تسلیم کرد.

«این حقیر در ایام اربعین سید سالار شهیدان در مقابل حرم حضرت ارباب (ع)، از خداوند خواسته و امام حسین (ع) را به عنوان واسطه قرار دادم تا این جهاد و پیکار نصیبم گشته و روزی این بنده سراپا تقصیر گردد. اگر عزم رفتن به سوریه کردم و از خداوند خواستار این موضوع گشتم به این دلیل بود که نمی توانستم نسبت به مظلومیت مردم سوریه، در خطر بودن حرم آل الله که اگر فداکاری آن ها نبود چیزی از اسلام باقی نمانده بود و تلاش تکفیری ها در جهت مخدوش ساختن چهره ی اسلام در عالم و البته ندای رهبر فرزانه انقلاب که فرمودند سوریه نباید سقوط کند، که اگر در این مقطع زمانی و مکانی در مقابل شان ایستادگی نکنیم باید در مرزهای خودمان شاهد آغاز درگیری ها بودیم...»

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم رحیم کابلی

همه شما را سفارش می‌کنم در گفتار و عمل پشتیبان ولایت فقیه باشید

شهید رحیم کابلی از جوانان انقلابی بود که در سالهای دفاع مقدس اوج جوانی‌اش را در جبهه نبرد حق علیه باطل گذراند. پس از پایان جنگ خدمتش را در سپاه ادامه داد و در همین ارگان بازنشسته شد.

شروع جنگ در سوریه همزمان شد با دوران بازنشستگی او اما این موضوع دلیلی نشد تا شهید کابلی لباس رزم را از تن در بیاورد و خود را به معرکه جنگ با ترورست‌ها رساند. وی به همراه تعدادی از همرزمان خود در اردیبهشت 95 پس از یک درگیری سخت و نا برابر در خان طومان سوریه به شهادت رسید.

«اولاً همه شما را سفارش می‌کنم در گفتار و عمل پشتیبان ولایت فقیه باشید. دوست را شناخته و با او هماهنگ باشید و همراه. مراد از دوست کسانی هستند که به معنای واقعی با تفکرات امام و شهدا ولایت همراهند. دشمن را شناخته و از آنها بیزاری بجوئید در گفتار و رفتار، دشمن با شیطان بزرگ آمریکاست و طرفداران آمریکا.

شب‌های جمعه مرا هم به یاد بیاورید و در حق بنده دعا کنید. تمامی کوتاهی‌ها و بی‌ادبی‌هایم را ببخشید. در مراسم اهل البیت جشن میلاد و شهادت، از امام زمان (عج) غافل نشوید. امام را دعا کنید و شهدا را نیز همچنین. لحظه‌ای از ولایت غافل نباشید و در همه احول آقا را دعا کنید. نماز شب اول قبرم را بخوانید. بر سر مزارم حاضر شوید و دعام کنید...»

وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته 2
وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته 3
وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته 4
وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته 5
وصیت نامه شهدای تازه تفحص شده سوریه / عجب محرمی شد امسال، شهید بی سرم برگشته 6