پایان شرارتهای 11 مرد خشن در پایتخت
چند روز قبل فیلمی در اختیار پلیس امنیت پایتخت قرار گرفت که نشان میداد 11 مرد خشن با چاقو، قمه و میلههای آهنی در یکی از خیابانهای منطقه پیروزی به جان هم افتاده و با عربدهکشی و ایجاد ترس و وحشت برای مردم دو مغازهدار و یک رهگذر را زخمی کرده و به مغازهها و خودروها خسارت زدهاند. متهمان حین این درگیری تلفن همراه و گردنبند طلای یک رهگذر را نیز سرقت کرده بودند.
کارآگاهان پلیس با دیدن این تصاویر بلافاصله وارد عمل شده و متهمان را شناسایی و دستگیر کردند.
سرهنگ سعید راستی، رئیس مرکز عملیات پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ با اعلام خبر دستگیری 11 نفر از اراذل و اوباش که با قدرتنمایی و درگیری با سلاح موجب برهم زدن امنیت عمومی شهروندان در منطقه شرق تهران شده بودند، گفت: این افراد با اقدامات خود قصد داشتند فضای ناامنی را در منطقه ایجاد کنند؛ اما با هوشیاری و اقدام بموقع مأموران پلیس تمام این افراد شناسایی و با هماهنگیهای قضایی دستگیر شدند.
برخورد با اراذل و اوباش و هر گونه اقدام مخرب علیه امنیت و آسایش عمومی از اولویتهای اصلی پلیس است و شهروندان میتوانند با گزارش موارد مشکوک پلیس را در این مسیر یاری کنند.
فوتبالیستی که زورگیر شد
طرفین درگیری اعضای دو باند هستند که حالا دستبند به دست در کنار هم در اداره پلیس ایستادهاند. یکی از آنها، کاوه 20 ساله است که به گفته خودش انواع و اقسام ورزشها را انجام میدهد، اما در فوتبال حرفهای بوده است.
چرا با هم درگیر شدید؟
حدود دو ماه قبل با بچهمحلهایم ایستاده بودیم که ناگهان دو موتورسوار به یکی از بچهمحلها نزدیک شده و گوشی تلفن او را سرقت کردند. ما هم در همان بزنگاه، سارقان را دستگیر کرده و به پلیس تحویل دادیم. اما متهمان گوشیقاپ از اعضای باندی بودند که بعد به ما حمله کردند. آنها سه محله پایینتر زندگی میکنند و برای انتقامگیری دو ماه بعد از ماجرای دستگیری دوستانشان، سوار بر موتورسیکلت به ما حمله کردند. ما هم از خودمان دفاع کردیم.
موتورسوارانی که گوشی دوستتان را دزدیدند، تعمدی او را انتخاب کرده بودند؟
ما از قبل هم سر چشم در چشم شدن و قدرتنمایی اختلافاتی داشتیم.
مواد مخدر هم مصرف میکنی؟
من ورزشکارم و تقریباً در همه ورزشها سررشته دارم، اما فوتبال چیز دیگری است. من از طرفداران دوآتیشه تیم پرسپولیس هستم و دلم میخواست روزی از تمام فوتبالیستهای مطرح که در پست مهاجم بازی میکنند بالاتر باشم. دوست داشتم خودم باشم، خودی که تمام فوتبالیستها حسرت او را بخورند. من به صورت حرفهای در یکی از این آکادمیها آموزش میدیدم، اما یک دفعه ورق برگشت و با بچهمحلها بر خوردم و نتوانستم به آنها نه بگویم و وارد ماجراهای آنها شدم و حالا هم که اینجا هستم.
من عاشق پرسپولیس هستم و الان که دستگیر شدم یکی از دغدغههایم این است که مسابقه دربی و لیگ برتر را کجا ببینم؟
اراذل سطح دو هستم
قدی متوسط و بدنی ورزشکار دارد و روی دستانش عکس جغد خالکوبی کرده است. خودش میگوید به «آرمان جنی» معروف است و این لقب را به خاطر این به او دادهاند که خیلی چابک و سریع است و در هر جایی ظاهر میشود. خودش میگوید از اراذل سطح دو است.
اولین بار کی بازداشت شدی؟
14 سالم بود. دو سالی از فوت پدر و مادرم میگذشت که به خاطر درگیری بازداشت شدم. البته در حقیقت دفاع ازخودم بود، در پارک یک نفر مست کرده بود و به من گیر داد که دعوایمان شد و پلیس دستگیرم کرد و به کانون اصلاح و تربیت رفتم.
چرا تتوی جغد زدی؟
برای اینکه مثل جغد هستم. شبها خواب ندارم و تا صبح بیدارم. خالکوبی روی سینهات چیست؟
«مردانه زندگی کن و مردانه بمیر.» من 7 بار بازداشت شدهام، اما فقط با کسانی درگیر شدهام که میخواستند خودنمایی کنند. من با زن و بچه مردم کاری ندارم و از زمانی که ازدواج کردهام و منتظر به دنیا آمدن بچهام هستم، دور خلاف را خط کشیدهام.
دعواها و درگیریهایتان سر چیست؟
سر اینکه چه کسی برتر از آن یکی است و چه کسی از آن یکی قویتر است؛ یک کلام سر قدرتنمایی. راستش را بخواهید ما به خاطر عقدهها و حقارتهایمان دعوا میکنیم، چون انسانهای بزرگ و کامل که اصلاً وارد درگیری نمیشوند.
پیامی که بوی خون میداد
پلیس وقتی متن پیام یکی از متهمان را که برای دوستش فرستاده بود در گوشیاش دید متوجه شد او خودش از کار خطرناکی که کرده وحشتزده شده بود: «خیلی بد زدم، وقتی زدم خون نشست روی قمه.» فرستنده این پیام شهرام با 13 سابقه کیفری است.
این همه دستگیر شدی و توبه نکردی؟
سرش را تکان میدهد و میگوید اشتباه کردهام. همه به خاطر شرارت بود. جوانی کردهام و الان پشیمانم.
چه کسی را زده بودی که چنین پیامی دادی؟
یکی از آنهایی که در دعوا بودند. خدا به ما رحم کرد که تاندون دستش قطع نشده بود. البته سعی میکنم طوری بزنم که خیلی آسیب نبیند و مرگآور نباشد. اما گاهی هم از دست آدم درمیرود.
همیشه قمه با خودت میبری؟
نه. شب حادثه، چون برای دعوا میرفتیم با خودم قمه برده بودم.
چقدر جای زخم روی بدنت داری؟
فکر کنم 100 تایی باشد، جای چاقو است. خیلیهایشان سطحی است و بعضیها هم عمیق.
از این همه درگیری خسته نشدهای؟
چرا خسته نشدهام، 18 سالم بود که برای اولین بار دستگیر شدم و بیشتر جوانیام را در زندان سپری کردم ولی... البته از زمانی که نامزد کردم توبه کرده بودم. نامزدم از ماجرای شرارتهای من بیخبر است و الان هم نمیداند دستگیر شدهام. نمیدانم چطور به او بگویم.
ورزشکاری؟
باستانیکار هستم.
سرقت گوشی آیفون، آغاز درگیری خونین
فرشید از همه متهمان دستگیرشده بلند قامتتر است و زخم عمیقی پشت سرش دارد که هنوز خوب نشده است.
زخم پشت سرت برای چیست؟
یک ماه قبل از محل کارم راهی خانه شدم که یک موتورسوار دو ترک مرا خفت کرد. میخواستند گوشی آیفون پرومکسم را سرقت کنند که مقاومت کردم و آنها با قمه به پشت سرم ضربه زدند.
حالم به قدری بد شد که گوشی را دو دستی تقدیمشان کردم و بعد هم روانه بیمارستان شدم. البته گاهی اوقات با خودم میگویم شاید ماجرای خفتگیری کار باند رقیب بوده باشد.
حس خفتگیری را تجربه کردی و باز هم دعوا میکنی؟
ما دزدی نمیکنیم، هر کداممان کار داریم. اما خب زیر بار حرف زور هم نمیرویم. من اصلاً سابقهای ندارم و این بار هم به درخواست دوستانم وارد ماجرا شدم.
گروهی را که با آنها دعوا کردید از قبل میشناختید؟
با هم کریخوانی داشتیم، سر قدرتنمایی و اینکه محله ما بالاتر از محله آنهاست با هم درگیر شدیم.
منبع: روزنامه ایران