پایان عصر اعتیاد دیجیتال؟ | افزایش استفاده میانسالان از جهان مجازی

اقتصادنیوز: میانگین زمانی که افراد در سال 2024 در شبکههای اجتماعی سپری کردهاند، به حدود دو ساعت در روز رسیده است پس از دو دهه رشد بیوقفه اکنون کاربران در حال بازتعریف رابطه خود با فضای مجازیاند؛ تغییری که میتواند آغازگر فصل تازهای در تاریخ شبکههای اجتماعی باشد.
به گزارش اقتصادنیوز، به نظر میرسد دوران اوج شبکههای اجتماعی بهتدریج پشت سر گذاشته شده است. آمارها نشان میدهد که حتی در میان کاربران جوانتر، یعنی گروه سنی 16 تا 24 سال، مدت زمان حضور روزانه در این پلتفرمها کاهش یافته است.
مینا علیزاده در شماره 611 هفته نامه تجارت فردا نوشت: بر اساس نتایج یک پژوهش جهانی که در سال 2024 با مشارکت 250 هزار کاربر از 50 کشور انجام شده، میانگین زمانی که افراد بالای 16 سال در شبکههای اجتماعی سپری میکنند به حدود دو ساعت در روز رسیده است. این عدد در مقایسه با سالهای پیش که کاربران گاهی بیش از سه ساعت از روز خود را در فضای مجازی میگذراندند، کاهش قابلتوجهی محسوب میشود. پژوهشگران دلایل این روند را در چند عامل جستوجو میکنند: اشباع محتوای تکراری، افزایش نگرانی نسبت به سلامت روان و حریم خصوصی و همچنین تمایل روزافزون کاربران به صرف زمان در فعالیتهای واقعیتر و معنادارتر خارج از دنیای مجازی. در نتیجه، به نظر میرسد شبکههای اجتماعی که زمانی مهمترین بستر ارتباط، سرگرمی و هویتیابی نسل جوان بودند، اکنون با چالشی جدی برای حفظ جذابیت و جایگاه خود در زندگی روزمره کاربران مواجهاند.
در این گزارش با مشورت و راهنمایی رسول محسنزاده و محمد رهبری، کارشناسان شبکههای اجتماعی، به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا در ایران نیز مثل دیگر کشورهای جهان، مراجعه به فضای مجازی کاهش یافته است؟ با این توصیف، چشمانداز حضور جوانان در شبکههای اجتماعی را چگونه ارزیابی میکنید؟
تولد یک جهان جدید
همهچیز از دهه 1990 میلادی شروع شد. از روزهایی که اینترنت هنوز در جهان واژهای غریب بود و صدای مودمهای دایلآپ تنها نشانه ورود به جهانی نوین محسوب میشد. در همان روزها نخستین جرقههای ایدهای زده شد که بعدها سبک زندگی مردم را در جهان تغییر داد و سایتی به نام SixDegrees متولد شد؛ جایی که کاربران میتوانستند پروفایل شخصی بسازند، دوستانشان را پیدا کنند و برای نخستینبار حضور خود را در دنیایی غیرواقعی، واقعیتر از همیشه احساس کنند. پس از آن نیز با شروع دهه دو هزار فیسبوک، مایاسپیس و یوتیوب نیز پا به میدان گذاشتند و مفهوم «ارتباط انسانی» را از اتاقهای نشیمن به صحنههای نمایش کشاندند. از آن پس جهان اجتماعی بشر دیگر فقط در خیابان و کافه و مدرسه شکل نمیگرفت؛ درون صفحههای آبی و سفید و پرنور نیز زندگی جریان داشت.
پس از آن در میانه دهه دو هزار نیز این جهان یک پله فراتر رفت. فیسبوک که ابتدا برای دانشجویان دانشگاه هاروارد ساخته شده بود در مدت کوتاهی به همه دنیا گسترش یافت و تبدیل به میدان بزرگ زندگی اجتماعی بشر شد. میلیونها نفر برای نخستینبار روزمرگیهایشان را با دیگران به اشتراک گذاشتند، دوستیها شکل گرفت و خبرها پیش از آنکه در تلویزیون پخش شوند در شبکهها منتشر میشدند. یوتیوب و توئیتر هم به این موج پیوستند و هر کاربر را به رسانهای شخصی بدل کردند. در همین دوران بود که شبکههای اجتماعی از یک ابزار ارتباطی ساده به پدیدهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شدند. دهه دوم قرن بیستویکم نقطه اوج این دگرگونی بود.
البته حالا در تازهترین پژوهش جهانی درباره رفتار کاربران در فضای مجازی، دادههای منتشرشده از سوی موسسه GWI در گزارش Digital 2024 تصویری تازه از رابطه ما با شبکههای اجتماعی ارائه میدهد. این پژوهش که با مشارکت حدود 250 هزار کاربر از 50 کشور جهان و در بازه سنی 16 تا 64 سال انجام شده، نشان میدهد میانگین زمانی که افراد در سال 2024 در شبکههای اجتماعی سپری کردهاند، به حدود دو ساعت در روز رسیده است؛ رقمی که پس از رسیدن به اوج خود در سال 2022 - حدود دو ساعت و نیم - کمی کاهش یافته است. به نوشته فایننشالتایمز، این افت نخستین نشانه از اشباع جهانی استفاده از شبکههای اجتماعی است و جالبتر آنکه جوانان نخستین گروهی بودهاند که میزان استفادهشان را کاهش دادهاند. تحلیل جان برن - مرداک، روزنامهنگار داده این نشریه، بر این نکته تاکید دارد که پس از دو دهه رشد بیوقفه اکنون کاربران در حال بازتعریف رابطه خود با فضای مجازیاند؛ تغییری که میتواند آغازگر فصل تازهای در تاریخ شبکههای اجتماعی باشد. برخی پژوهشها حاکی از آن است که روند استفاده از شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر چندان پایدار نبوده و حتی رو به نزول است. این روند به گفته تحلیلگران میتواند آغاز دورهای تازه باشد که در آن کیفیت ارتباط جای کمیت را میگیرد و شبکههای اجتماعی ناچار به بازآفرینی نقش خود در زندگی روزمره انسان خواهند شد. در این میان برخی از کارشناسان تغییر در ساعات استفاده از شبکههای اجتماعی را ناشی از قوانین جدید مصوبشده در این حوزه میدانند.
رسول محسنزاده در اینباره معتقد است که هرچند به نظر میرسد در برخی کشورهای توسعهیافته روند استفاده از شبکههای اجتماعی اندکی کاهش یافته است، اما این کاهش بیش از آنکه ناشی از تغییر رفتار کاربران باشد نتیجه سیاستهای کنترل و مدیریت زمان استفاده از فضای مجازی بهویژه در میان کودکان و نوجوانان است. این کشورها برای دستیابی به اینترنتی ایمنتر و محدودتر برای کودکان همزمان دو مسیر را دنبال کردهاند. نخست ایجاد جایگزینهای بیرونی برای فعالیت آنلاین از جمله مدارس باکیفیت، باشگاههای ورزشی، امکانات تفریحی و آموزشی متنوع و دسترسی آسان به فضاهای عمومی. همچنین از سوی دیگر قوانین حمایتی و ابزارهای نظارتی برای والدین و پلتفرمها تدوین شده است. محسنزاده مثال میزند که اکنون در آمریکا قانون حفاظت از حریم خصوصی کودکان آنلاین (COPPA) ثبتنام کاربران زیر 13 سال را بدون رضایت والدین ممنوع کرده است. همچنین اتحادیه اروپا نیز جمعآوری دادههای کاربران زیر 16 سال را غیرقانونی میداند. علاوه بر این شبکههای اجتماعی موظف به درج برچسبهای سنی روی محتواهای خاص هستند. محسنزاده از مورد دیگری نیز نام میبرد و میگوید که ابزارهای کنترل والدین در سیستم هایعاملی مانند اندروید، ویندوز و آیاواس نیز به خانوادهها اجازه میدهند تا مدت زمان استفاده از اینترنت و نوع محتوای قابلمشاهده برای فرزندان خود را تنظیم کنند. برای مثال، اپلیکیشنهایی نظیر Google Family Link، Apple Screen Time و Xbox Family Settings امکان رصد و محدودسازی زمان تماشای محتوا و بازی را فراهم میکنند. والدین در کشورهای توسعهیافته آموزش میبینند تا با این ابزارها آشنا شوند و در کنار فرزندانشان به شکل آگاهانه از فضای دیجیتال استفاده کنند.
شمول 66درصدی کاربرها از جمعیت جهان
البته وجود این آمارها باعث نمیشود که بتوان همچنان از استفاده از فضای مجازی در جهان و بین نسلهای مختلف چشمپوشی کرد. واقعیت این است که انسان امروز همچنان بخش قابلتوجهی از زمان خود را در فضای مجازی میگذراند. بر اساس آمار منتشرشده در وبسایت Line Searc در سال 2025 حدود پنج میلیارد و 410 میلیون نفر از مردم جهان - معادل 66 درصد از جمعیت کره زمین - کاربر شبکههای اجتماعی هستند. براساس همین گزارش، متوسط زمان روزانه استفاده از شبکههای اجتماعی در سراسر جهان حدود 143 دقیقه است. محسنزاده معتقد است که برخی منابع دیگر نیز آمارهای مشابهی ارائه دادهاند و میانگین استفاده روزانه را 140 تا 150 دقیقه برآورد کردهاند. در این میان حدود 98 درصد از کاربران از طریق تلفن همراه به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند. مقایسه دادهها نشان میدهد که در سال 2022 میانگین زمان استفاده روزانه 151 دقیقه بوده و در سالهای اخیر حدود هشت دقیقه کاهش یافته است. او میگوید که گزارش وبسایت استاتیستا نیز اعداد مشابهی را ارائه میدهد. بر اساس این دادهها بزرگترین گروه کاربران شبکههای اجتماعی را نسل y (متولدین حدود 1981 تا 1996، در بازه سنی 27 تا 42 سال) تشکیل میدهد. پس از آن نسل زد (متولدین پس از 1997) قرار دارد. نوجوانان این نسل بهطور میانگین بیش از سه ساعت در روز در شبکههای اجتماعی فعالاند و طبق آمار روزانه حدود 17 بار حسابهای کاربری خود را بررسی میکنند.
محتوای مورد علاقه نسل زد عمدتاً در پلتفرمهایی مانند تیکتاک و اسنپچت تولید و مصرف میشود؛ محتوایی سریع، کوتاه، تصویری و عمدتاً سرگرمکننده. در مقابل نسل y همچنان تمایل بیشتری به استفاده از اینستاگرام و فیسبوک دارد که محتوایی متنیتر و پایدارتر ارائه میدهند. نسلهای پیشتر نیز بیشتر به استفاده از پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ گرایش دارند و از این فضاها برای ارتباط با خانواده، دوستان و پیگیری اخبار استفاده میکنند. بهطور کلی میتوان گفت نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگری با فضای مجازی گره خورده است. هرچند ارتباط آنها با محتوا و دیگر کاربران ممکن است ناپایدار و گذرا باشد، اما وابستگی روانی و هویتیشان به این فضا بسیار شدید است. بررسی آمارها نشان میدهد که میانگین جهانی استفاده از شبکههای اجتماعی 143 دقیقه است، اما این عدد در کشورهای مختلف تفاوت چشمگیری دارد. برای مثال در نروژ و استرالیا میانگین استفاده روزانه حدود یک ساعت و 50 دقیقه است و در کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، سوئد، دانمارک، فرانسه، بریتانیا و ایتالیا حدود یک ساعت و 42 دقیقه گزارش شده است. در سوئیس این زمان به حدود 136 دقیقه میرسد. در مقابل در کشورهای در حال توسعه مانند برزیل، نیجریه، آفریقای جنوبی، کنیا، کلمبیا، مصر و مکزیک میانگین استفاده روزانه از شبکههای اجتماعی بیش از سه ساعت و نیم است. حتی با در نظر گرفتن تفاوتهای جمعیتی، این میزان مصرف در مقایسه با کشورهای توسعهیافته بسیار بالاتر است. در کشورهایی مانند ژاپن، کرهجنوبی، بلژیک، آلمان و سوئیس این رقم حدود یک ساعت یا حتی کمتر است.
محسنزاده توضیح میدهد که در مجموع نمیتوان گفت دوران اوج شبکههای اجتماعی به پایان رسیده است. تفاوت در روندها بیشتر به مدیریت و فرهنگ مصرف در کشورهای مختلف بازمیگردد. در کشورهای توسعهیافته خانوادهها و نظامهای آموزشی توانستهاند با ایجاد تعادل میان استفاده از فضای مجازی و زندگی واقعی از آسیبهای آن بکاهند. اما در کشورهای در حال توسعه - از جمله ایران - به دلیل نبود آموزش کافی برای والدین و فقدان زیرساختهای نظارتی مستقل، استفاده نوجوانان از فضای مجازی همچنان روبه افزایش است. با توجه به گسترش فناوریهای نو مانند اینترنت نسل جدید، واقعیت افزوده و ابزارهای پوشیدنی دیجیتال پیشبینی میشود در سالهای آینده میزان درهمتنیدگی زندگی روزمره انسان با فضای مجازی بیش از پیش افزایش یابد.
افزایش استفاده میانسالان از جهان مجازی
در کنار آمارهای جهانی، ایسپا نیز در شهریور 1404 نتایج یک نظرسنجی درباره مصرف شبکههای اجتماعی منتشر کرده است. بر اساس این دادهها میانگین زمانی که کاربران ایرانی در طول روز به استفاده از این پلتفرمها اختصاص میدهند، حدود دو ساعت و 28 دقیقه است. اما اگر بازه سنی 15 تا 29 سال را بررسی کنیم، این عدد به سه ساعت و هشت دقیقه میرسد؛ یعنی جوانان حدود 40 دقیقه بیشتر از میانگین روزانه در شبکههای اجتماعی فعال هستند. برای گروههای سنی بالاتر، میزان استفاده متفاوت است. افراد بین 30 تا 49 سال روزانه دو ساعت و 16 دقیقه و افراد بالای 50 سال حدود یک ساعت در شبکهها حضور دارند. این یافتهها تصویری دقیقتر از وضعیت مصرف شبکههای اجتماعی در ایران ارائه میدهند و امکان مقایسه آن با میانگین جهانی را فراهم میکنند.
محمد رهبری، کارشناس شبکههای اجتماعی در تحلیلی توضیح میدهد که در میانگین جهانی نیز الگوی مشابهی وجود دارد؛ هرچه سن افراد پایینتر باشد، میزان مصرف شبکههای اجتماعی بیشتر است. بااینحال روند جهانی طی سالهای اخیر با کاهش همراه بوده و بهویژه در گروه سنی 16 تا 44 سال کاهش محسوسی دیده میشود. مقایسه این دادهها با شرایط ایران نشان میدهد که مصرف شبکههای اجتماعی در میان نسل جوان ایرانی از میانگین جهانی بالاتر است و درعینحال برخلاف روند جهانی افراد بالای 30 سال نیز مصرف خود را افزایش دادهاند. این اختلاف را میتوان به چند عامل نسبت داد.
رهبری معتقد است که یکی از مهمترین دلایل، محدودیت فرصتهای تفریحی در ایران است. امکانهای تفریحی کمتر و نابرابر با طبقه اقتصادی افراد پیوند خورده است؛ هرچه وضعیت اقتصادی پایینتر باشد، دسترسی به تفریح محدودتر است. شبکههای اجتماعی در چنین شرایطی به یکی از معدود منابع سرگرمی تبدیل شده و افراد بهویژه در طبقات اقتصادی پایینتر زمان بیشتری را در این فضاها صرف میکنند. در کشورهای توسعهیافته حتی افراد با درآمد پایینتر دسترسی به امکانات تفریحی متنوع دارند و بنابراین وابستگی به شبکههای اجتماعی کمتر است.
عامل دوم مربوط به نسلهای جوانتر است. بررسیها نشان میدهد که روند مصرف در گروه زیر 30 سال تا حدی به میانگین جهانی شباهت دارد. نسل زد با ویژگیهای جهانیتر و الگوهای رفتاری مشترک، بخش مهمی از زمان خود را نه در اینستاگرام، بلکه در تعامل با ابزارهای هوش مصنوعی و چتباتها میگذارند. این ابزارها تنها برای آموزش و یادگیری نیستند، بلکه حتی برای سرگرمی، تعامل عاطفی و ایجاد حس صمیمیت نیز مورد استفاده قرار میگیرند. پژوهشهای دانشگاه هاروارد نیز نشان میدهند که گفتوگو و تعامل با هوش مصنوعی به یکی از مصارف مهم این فناوری تبدیل شده و احتمالاً در حال جایگزین شدن با بخشی از مصرف شبکههای اجتماعی هستند.
علاوه بر این رشد صنعت بازیهای دیجیتال و توسعه فناوریهایی مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده موجب شده بخش مهمی از وقت نسل جوان به گیمینگ اختصاص یابد. طبیعی است که افراد بالای 30 سال کمتر درگیر بازی باشند، اما در گروههای سنی پایینتر بازیهای دیجیتال بخشی جداییناپذیر از سرگرمی و زندگی روزمره هستند. بنابراین میتوان گفت که در ایران، برای افراد بالای 30 سال شبکههای اجتماعی همچنان منبع اصلی سرگرمی است، اما برای نسلهای جوانتر ترکیبی از شبکههای اجتماعی، بازیهای دیجیتال و ابزارهای هوش مصنوعی بخش عمدهای از وقت آنها را شکل میدهد.
در چشمانداز آینده ظهور هوش مصنوعی نقطه عطفی مشابه با ورود شبکههای اجتماعی در دهه 1990 خواهد بود و نحوه مصرف رسانهای افراد را دستخوش تغییر میکند. ممکن است مردم همچنان از شبکههای اجتماعی استفاده کنند، اما در قالبی هوشمندتر یا در قالب پلتفرمهای جدیدی که الزاماً شبکه اجتماعی نیستند، اما خدماتی مشابه، از جمله آموزش، سرگرمی و تعاملات عاطفی ارائه میدهند. هرچند مصرف شبکههای اجتماعی ممکن است کمی کاهش یابد، اما همچنان سهم مهمی در ارتباطات انسانی و هویتیابی نسلها خواهد داشت؛ زیرا ایجاد ارتباط و شکلگیری روابط انسانی نیاز بنیادین بشر است. درعینحال تعامل مستقیم و شخصی با هوش مصنوعی احتمالاً تاثیرات عمیق و تازهای بر هویت فردی دارد که نیازمند پژوهشهای گسترده در آینده است.
در مجموع باید یادآور شد که هرچند ممکن است مصرف شبکههای اجتماعی تا حدودی روندی نزولی پیدا کرده باشد، اما همچنان سهم مهمی از ارتباطات انسانی را دربر خواهد داشت، زیرا یکی از اساسیترین کارکردهای شبکههای اجتماعی یعنی ایجاد ارتباط، گفتوگو و شکلگیری روابط انسانی همچنان نیاز بنیادین بشر باقی خواهد ماند. از منظر هویتی نیز هرچند ممکن است شکل مصرف تغییر کند، اما شبکههای اجتماعی همچنان بخشی از فرآیند هویتیابی نسلهای جدید خواهند بود. درعینحال ارتباط مستقیم و شخصی میان افراد و هوش مصنوعی نیز احتمالاً تاثیرات عمیق و تازهای بر هویت فردی خواهد داشت؛ تاثیراتی که نیازمند پژوهشهای گستردهتری در آینده است.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید