پزشکان از بازگویی عوارض خطرناک «سقط جنین» به مراجعان خود طفره می روند!/ ابتلا به عوارض روانی و بیماریهای صعب العلاج در انتظار مادرانی که کورتاژ میکنند!
دبیر انجمن طب سنتی ایران با بیان اینکه بسیاری از پزشکان از بازگویی عوارض «سقطجنین» طفره می روند، گفت: اسلام و ائمهاطهار (س)، سقط بدون دلیل و عذر شرعی را حرام و در زمره «قتل نفس» به شمار می آروند، این یه دلیل عوارض روحی و بیماریهای صعبالعلاج است؛ حال سوال این است که چرا سازمان نظام پزشکی صدور مجوز سقطجنین را به رویه جاری این سازمان تبدیل کرده است؟
سیدجلیل زاده احمدی، دبیر انجمن طب سنتی ایران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در تشریح معضل «سقط جنین از نگاه طب سنتی» که طی چندسال گذشته در کشور به طرز بی سابقه ای فراگیر شده، گفت: موضوع سقط جنین را که این روزها به عنوان یک پدیده نوظهور در جامعه فراگیر شده را از دو نگاه و منظر کلی مورد ارزیابی قرار می دهیم که به نظر این مناظر از دایره توجه رسانه های مختلف مغفول واقع شده است.
نگاه اول از «منظر نظام طبیعی» است که ما قواعدی داریم که بر اساس آن قواعد مبحث را بررسی خواهیم کرد و نگاه دوم «منظر اعتقادی و طب اجتماعی» است.
ایجاد وقفه خطرناک در تولید موالید با سقطجنین
وی در تشریح «منظر طبیعی» گفت: جنین یک سیستم فوق مدرن انسانی است. وقتی ما به هر دلیلی سقط را انجام می دهیم، در واقع ما یک وقفه خطرناکی را در روند تولید موالید ایجاد کرده ایم. این کاری ندارد که در کدام کشور و در کجای جغرافیای جهان و به چه منظوری انجام می شود. آنچه مسلم است این است که که ما با این عمل که انجام سقط جنین است، جلوی سیر حرکت موالید را میگیریم. جلوی سیر حرکت موالید را گرفتن یعنی این ایجاد وقفه دستکاری کردن در روند جاری جامعه و حیات!
سقط جنین؛ ناسپاسی از نعمت خداوند
دبیر انجمن طب سنتی ایران اضافه کرد: حال بشر امروزی با تمام علمی که اندوخته است، ادعا می کند که من دانش و طب و پزشکی بهتری را آوردهام. با این وجود هر گاه دوست داشته باشد در روند طبیعی حیات دست می برد و مانع از تولد یک طفل و یک انسان می شود که هیچ اختیاری از خود ندارد و به این صورت یکی از مواهب ارزشمند خداوندی را که بسیاری از زوجین در حسرت اعطای این موهبت مانده اند را پس می زند و به صورت ناسپاسی و ناشکری خود را نشان می دهد و حیات را از یکی از مخلوقات خداوند که احسن الخالقین است را سلب میکند.
برخی از پزشکان از سوگند مقدس پزشکی دور افتادهاند
این پیشکسوت طب سنتی و متخصص زالودرمانی با تصریح بر این نکته که سقط جنین برخلاف تمام آموزه هایی است که ما در قرآن و فرامین اسلامی با آن روبرو شده و به آن اعتقاد داریم، ادامه داد: اما علم پزشکی که امروزه از قسم و سوگند خود به دور افتاده هرگز به اعتقادات جامعه کاری ندارد و بسیاری از نکات بهداشتی که محصول علم روز و آکادمیک پزشکی است با حیات طبیعی بشر بی ارتباط است و هنوز نتوانسته بسیاری از مشکلات درون خود را حل و فصل نماید و با این حال در طبیعی ترین نظام خلقت دست می برد. لذا هر وقت که یک سقطجنین را انجام میدهیم باید بدانیم که به حرکت غیر طبیعی نظام هستی دامن و تعادل حیات را بر هم میزنیم.
سلب حیات از جنین با صلاحدید پزشک چگونه توجیه میشود؟
زاده احمدی در مقایسه با آنچه که علم آکادمیک در مورد سقط قائل به این است که والدین می توانند در مورد مرگ فرزند متولد نشده خود تصمیم بگیرند و پیش از تولد از او سلب حیات کنند، افزود: اما طب سنتی در واقع راهکارهایی را در حوزه تغییرات زندگی به انسان پیشنهاد می کند که بشر بتواند در حیطه زندگی خود سالمتر و درستتر زندگی کند. طب سنتی عوامل و دلایل ناخوش احوالی و بیماری و کسالت بشر را از بین میبرد. در حالی که علم پزشکی تنها به درمان درد می پردازد و اگر اینگونه باشد قطعاً زمانی که عوامل و دلایل بیماریزا از بین نرود و بشر نتواند سبک زندگی خود را نسبت به محیطاش تغییر دهد، بیماری به کرات تکرار خواهد شد. بنابراین چنین علمی نمی تواند دستگاری در حرکت طبیعی تولد را درک کند و مانند یک ماشین که هر زمان لزوم بازایستادن در حرکت آن احساس شود، این علم وارد عمل شده و کلید خاموش شدن دستگاه را می زند همچنانکه یک پزشک به تنهایی در مورد تولد یک انسان به خود اجازه می دهد ورود کند و ادامه حیات او را سلب کند در حالیکه نه تنها او بلکه پدر و مادر آن جنین هم اجازه این کار را نداشته اند.
چرا باید سازمان نظام پزشکی به راحتی برای سقط جنین مجوز صادر کند؟
متخصص و پدر زالودرمانی کشور در بخش دیگری از این بحث خاطر نشان کرد: زمانی که نگاه این علم پیشرو به بشر و مناسبات پیرامون حیات اینگونه باشد، طبیعی است که بشر به عنوان یک ابزار شناخته شود که این علم هم به خود اجازه دهد در حذف و جابجایی و حتی ناقص کردن این ابزار که نوع بشر است، پیش قدم شود؛ بدون آنکه به مباحث اخلاقی توجهی داشته باشد. دقیقا با این فلسفه است که سازمان نظام پزشکی به راحتی برای سقط جنین مجوز صادر میکند و این جای تاسف است که در کشور ما صدور مجوز سقط جنین به راحتی و بی توجه به نص صریح قانون و دستورات اسلام و فرامین قرآن انجام می شود که اکثریت قریب به اتفاق این سقط ها بدون هیچ دلیل موجه و صرفا بخاطر دختر و پسر بودن جنین و یا بارداری دور از انتظار زوجین و بهانه هایی از این دست صورت میگیرد.
مادری که اقدام به سقط میکند باید منتظر پیامدهای منفی آن باشد
وی در ادامه اظهار داشت: در مجموع باید بگوییم که نگاه طب سنتی این است که هر چیز در بدن یک فرد از نظام و مدار طبیعی خود خارج شود، برای آن فرد بسیار زیانآور خواهد بود؛ این نظریه فارغ از تمام مباحث اخلاقی و فقهی موضوع است. به این معنا که مادری که اقدام به سقط میکند. باید منتظر پیامدهای پس از آن باشد که در بیماری ها و ضعف های فراوان در آینده جلوهگر خواهد شد. در واقع در مقوله سقط که مادر و جنین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، اگر به هر دلیلی جنین از مادر و جفت جدا شود، با مرگ جنین مادر هم دچار خسران و بیماری های جسمی و جانی و پژمردگی خواهد شد.
پزشکان از بازگویی حقیقت تبعات سقط به مراجعان خود طفره می روند!
وی اضافه کرد: اما پزشکانی که اقدام به سقط می کنند از بازگویی این واقعیت به مراجعین خود پرهیز کرده و در هر سقط جنین نه تنها طفل بی زبانی را به کام مرگ می کشند بلکه به نحوی دیگر مادر و چه بسا پدر آن طفل متولد نشده را در یک برزخ روانی رها می کنند. کافی است با زنانی که سقط جنین کرده اند همگلام شوید تا به عوارض و تبعات خاصل از این اقدام با خبر شوید و بدانید پس از جدا کردن جنین آنها چه روزگاری را تجربه کرده اند.
سقطجنین صرفا یک عمل جراحی نیست؛ قطع عضوی عزیز از بدن مادر است
رئیس انجمن زالوی ایران اضافه کرد: سقط جنین فلسفهای غیرطبیعی به مفهوم اخص کلمه است. برای آنکه شما در عضوی دستکاری می کنید که کارش زایش است و در اصطلاح طب سنتی به عنوان عضو شریک شناخته میشود. حال تصور کنید که وقتی یک نطفه بسته شده و جنینی شکل گرفته و عوامل بیرونی به یک بار ورود میکنند و عضوی از بدن مادر را جدا می کنند. گرچه این جنین هنوز به فرزند تبدیل نشده اما ارتباط حسی بین او و مادر برقرار است و به هر دلیلی که مادر رضایت به سقط جنین داده باشد، کمترین عوارض برای او افسردگی روحی است که تا مدتهای مدیدی ذهن و فکر مادر را درگیر میکند؛ حتی اگر مادر به دلایلی خود اصرار بسیار شدید بر سقط داشته باشد. مگر اینگه آن مادر هیچ سهمی از احساس مادری نداشته باشد و از احساس های انسانی دور باشد. چرا که سیستم بدن طوری بر اساس زایش تنظیم شده که تا بعد از بستن نطفه و علقه و تشکیل جنین، مقوله زایش صورت بگیرد. حال شما تصور کنید که دستکاری کردن و جلوی این پروسه را گرفتن مشمول چه عوارض خطرناکی برای مادر است؟!
سقط، عوارض خطرناک جسمی و ضایعات روحی - روانی را متوجه مادر میکند
وی با متذکر شدن این نکته که سقط بدن زن را دچار یک ضایعه بسیار شدید میشود که به هیچ عنوان نمی تواند آن را به حالت اول برگرداند و یا عوارض آن را از بین ببرد. در نهایت عوارض خطرناک جسمی و ضایعات روحی - روانی متوجه مادر خواهد شد. تمام هماهنگی و پیوستگی که در بین اعضای مختلف بدن قبلاً وجود داشته، تماماً بهم میریزد و بسیاری از هورمون هایی که در بدن ترشح شده و بدن مادر را آماده شیردهی و پرورش نوزاد کرده، به یکباره مختل می شود و دستگاه های مختلف درونی بدن مثل غده های مختلف از کار باز میمانند. در چنین شرایطی است که همین هورمونها موجب بیماری های صعب العلاجی مانند انواع سرطان ها شوند که افزایش سرسام آور سرطان هایی که در حوزه بانوان تعریف شده اند، با فراگیر شدن سقط جنین آنها هم رشدی خارج از عرف و اندازه داشته اند. پس چرا علم روز پزشکی که امکان آزمایش های مختلفی دارد، نتیجه آزمایش های زنانی که سقط جنین انجام داده اند را در اختیار جامعه هدف، به ویژه مراجعین قرار نمی دهد که هر مراجعه کننده با چشم باز و اختیار کامل تصمیم گیری کند؟
چرا گذشتگان به رغم امکان سقط جنین تن به این کار نمی دادند؟
وی در بخش دیگری از سخنانش به سابقه و سهولت انجام سقط جنین در طب سنتی پرداخت و گفت: در زمان قدیم به راحتی با ترگیب چند داروی گیاهی و جوشانده به راحتی مقوله سقطجنین ممکن می شد. خیلی خیلی راحت تر و بی دردسرتر از راهکاری های سقط امروزی است که با عمل های سخت جراحی در بیمارستانها و مراکز جرا صورت می گیرد. حال سوال این است که چرا گذشتگان و پدران و مادران ما تن به سقطجنین نمی دادند؟ پاسخ همانی است که عرض کردم که در قدیم کشتن یک جنین را که هدیه خداوند قلمداد می شد را گناهی بزرگ به حساب می آوردند. در روزگاران گذشته تا چند دهه پیش مردم گذشته از مباحث اخلاقی و اعتقادی باوری عمیق داشتند که بیماریهای روحی و روانی فراوانی با سقط جنین دامنگیر مادر خواهد شد، ضمن آنکه این عمل را قتل نفس به شمار می آوردند. فارغ از آنکه با عروج نفس در کالبد ضعیف و نهیف جنین که در واقع یک انسان به حساب می آمد و می آید،
سقط جنین با قتل یک انسان کامل و بالغ تفاوتی ندارد
رئیس انجمن زالوی ایران حال در مورد بحث اعتقادی سقط باید بگویم که در دین اسلام مقوله سقط جنین در قالب «قتل نفس» آمده است و این یعنی کشتن یک انسان. حالا دیگر نگفته است که این انسان نوزاد یا جنینی است که هنوز به دنیا نیامد یا یک انسان کامل و عاقل و بالغ است
بسیاری از علما کماکان سقطجنین را حرام و در زمره قتلنفس میدانند
وی یادآور شد: متأسفانه در دورهای برخی از پزشکان به واسطه نفوذ مقطعی که از روی کار آمدن برخی از سیاسیون کسب کرده بودند، رفتند و با سفسطه هایی که در نزد برخی از چهرههای مذهبی و علما به خرج دادند، آنها را هم متقاعد کردند که مثلاً جمعیت اگر زیاد شود چه خواهد شد؟ یا مثلا جمعیت معادل میخواهد و یک عدد و آمار ماتریالیستی هم ارائه کردند. در مجموع با ترسیم دورنمایی مخوف علما و چهره های مذهبی مورد وثوق مردم را متقاعد به سقط کردند. این علما هم با اطمینان از سوگندی که آنها خورده بودند به آنها اطمینان کرده و فتواهایی در رابطه با سقط جنین صادر کردند. اگر چه این فتاوی محدود بود اما به هر طریقی توانستند، بر پایه این فتاوی سقط جنین را قانونی کردند. گرچه در فتاوی، علما سقط جنین را مشروط به شرایطی دانستند که بعد از اخذ فتاوی، همه آنها از طرف پزشکانی که در کار سقط بودند، نایدیده گرفته شد؛ در حالیکه بسیاری از علمای بزرگ ما کماکان تاکید دارند که سقط بدون دلیل و عذر شرعی و شرایط متقاعد کننده پزشکی حرام است و در زمره قتل نفس به شمار می رود.
چگونه پزشکان سقط را برای مراجعان شرعی جلوه می دهند؟
زادهاحمدی با تصریح بر این نکته که بحث اعتقادی سقط جنین بسیار پیچیده است، ادامه داد: اما بسیاری از پزشکان که با سقط جنین ثروت های هنگفتی به جیب زده اند به متقاضیان خود می گویند که علما هم فتوا داده اند که سقط جنین مشکلی ندارد؛ بدون آنکه بگویند چند عالم فتواداده اند و فتوای آنها در چه حالت هایی صدق می کند نه اینکه هر کس به هر دلیلی میل به سقط داشت فتوای علما نظر آنها را تائید کند. اما با این وجود مسئله این است که سایر علمای بزرگ این کار را حرام دانسته اند و برخی شروطی را عنوان کرده اند که بخش اعظم بانوانی که سقط میکنند مشمول این شرایط نخواهند شد و در میان هزاران هزار نفر شاید یک خانم شرایط سقط را داشته باشد.
وی ادامه داد: با این وجود اگر بخواهیم از منظر دین مبین اسلام به مسئله سقط جنین بپردازیم، باید روزها در مورد آن بحث کنیم. چرا که اسلام در تمام موارد از جمله مبحث غیرشرعی سقط تمام جهات و استثنائات را درنظر می گیرد و علما با تکیه بر این موارد در نهایت اقدام به صدور فتوا می کنند که این فتاوی در مورد سقط جنین در کلیات یکی است اما ممکن است در جزئیات و استثناءها تمایز و تفاوت قائل شود.
جنین و فرزند مایملک زن و مرد نیست که برای حیات او تصمیم گیری کنند
دبیر انجمن طب سنتی ایران در خاتمه اظهاراتش یادآور شد: ائمه اطهار (س) هم در تکمیل و تشریح نص صریح قرآن اظهارات فراوانی دارند که در حوصله این بحث نمیگنجد. ضمن آنکه همه کمابیش این فرمایشات را شنیدهایم و خواندهایم و برای پرهیز از مطولگویی بحث را در همین جا به اتمام می رسانم. اما افرادی که در این مقوله تردید دارند می توانند با یک جستجوی ساده در اینترنت مقوله سقط جنین که در غرب توسط گروه های مداقع حقوق زنان که اندیشه های تندی دارند، فراگیر شد و جنین را به عنوان مایملک خود به شمار می آوردند، جستجو کند و تمام یافته ها را با آیات و فرامین قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار مقایسه کنند تا ببینند اگر قرآن و اسلام سقط جنین را حرام دانسته اند به چه دلیل و چه براهینی بوده است. امیدوارم به زودی نه تنها در حوزه سقط جنین بلکه تمام حقایق پنهان اسلام به عنوان دینی پیشرو بر همگان روشن شود.
انتهای پیام /