چرا برنامه اتمی ایران فراتر از فردو است؟
.jpg)
ترامپ بالاخره در دامی که نتانیاهو برای او پهن کرده بود، افتاد. او که 12 سال قبل مدعی شده بود: «رئیسجمهور اوباما به خاطر ناتوانی در مذاکره درست» نهایتا به ایران حمله خواهد کرد، حالا خودش دست به این تجاوز نظامی زده است.
باراک اوباما، یک ماه پیش از امضای برجام (خرداد 94) در گفتوگو با تلویزیون2 اسرائیل و در واکنش به اعمال فشار صهیونیستها برای حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران بهعنوان گزینه مطلوب، گفته بود «عملیات نظامی (به تاسیسات هستهای) با مشارکت آمریکا، مشکلی را حل نمیکند... سرعت برنامه هستهای ایران را موقتا کاهش میدهد، اما آن را نابود نمیکند.» اوباما این موضوع را به خاطر هراسش از جنگ نگفته بود. ابعاد و دانش و فناوری هستهای ایران این گزاره را اثبات میکرد که حمله نظامی به تاسیسات، برنامه هستهای را نابود نمیکند و به همین خاطر رئیسجمهور پیشین آمریکا معتقد بود، دیپلماسی تنها گزینه مطلوب برای کنترل برنامه هستهای ایران است. این نکته را رابرت گیتس، وزیر دفاع دولت بوش و اوباما هم تکرار کرد و گفت حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران «نهایتا یک تا دو سال برایمان زمان میخرد.» بامداد یکشنبه اما ترامپ با تصور آنکه آنچه نمیتواند، در میز مذاکره با ایران بگیرد در حمله نظامی به دست خواهد آورد، تجاوزاتی را به تاسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان انجام داد و اشتباهی را مرتکب شد که مدعی بود اوباما به خاطر ناتوانی از امضای توافق با ایران، نهایتا آن را اجرایی میکرد.
دانش بومی، بمباران شدنی نیست
ویژگی متمایز دانش هستهای ایران با دیگر کشورهای منطقه که اسرائیلیها به خاطر نگرانی از تهدید بودن آن برای خودشان به نابودی آنها دست زدهاند، این است که فعالیت هستهای ایران، غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت در ایران به روش بومی تولید شده است. بعد از آنکه غربیها واردات سوخت 20 درصد برای استفاده در رادیوداروها را به ایران ممنوع کردند، ایران خود به سمت تولید غنیسازی رفت. از همان زمان هم صهیونیستها برای متوقف کردن پیشرفت هستهای ایران، دست به ترور دانشمندانی زدند که پیشگامان دستیابی به دانش هستهای بومی بودند. دستیابی به این دانش، همانند دانستن دستور پخت یک غذای خاص است، حتی اگر آشپزخانهای در کار نباشد و مواد غذایی برای پخت نباشد به محض فراهم شدن شرایط، امکان پخت دوباره غذا فراهم میشود. حمله به تاسیسات هستهای ایران در بامداد یکشنبه از این جنبه قابل تحلیل است. فارغ از اینکه ابعاد این تجاوز چقدر گسترده بوده و میزان خسارات وارد شده به این تاسیسات چقدر است، تصور اینکه برنامه هستهای ایران با حمله به این تاسیسات نابود شود، همانند دیگر محاسبات صهیونیستها در جریان تجاوز به ایران غلط از آب در خواهد آمد. این تجاوز شاید بتواند وقفهای کوتاه در برنامه هستهای ایران ایجاد کند، اما نمیتواند دانش هستهای ایران را که اکتسابی و بومی شده است نابود کند، کمااینکه در سالهای گذشته ترور دانشمندان هستهای نتوانسته برنامه هستهای ایران را نابود کند و خرابکاری مشابه در متوقف کردن این فناوری، موفق نبوده است. حمله نظامی به این تجهیزات، به جز نمایش و شوی رسانهای، دستاوردی دیگر در راستای نابودسازی برنامه هستهای ایران برای صهیونیستها به همراه نخواهد داشت.
دامی که ترامپ بالاخره در آن افتاد
ترامپ بالاخره در دامی که نتانیاهو برای او پهن کرده بود، افتاد. او که 12 سال قبل مدعی شده بود: «رئیسجمهور اوباما به خاطر ناتوانی در مذاکره درست» نهایتا به ایران حمله خواهد کرد، حالا خودش دست به این تجاوز نظامی زده است. ترامپ با این تصور که آنچه نمیتواند در میز مذاکره از ایران بگیرد «یعنی تعلیق کامل برنامه غنیسازی ایران» میتواند در حمله نظامی به تاسیسات هستهای به دست بیاورد، دست به این تجاوز نظامی زد. او حتی برای انجام این تجاوز منتظر این نماند که مهلت دوهفتهای که از آن صحبت میکند، به پایان برسد. اما اگر کمی به صحبتهای رقیب دموکراتش، اوباما که تجربه چندین ساله مذاکرات با ایران را دارد، توجه میکرد، به این موضوع میرسید که حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران، نمیتواند برنامه هستهای ایران را بهطور کامل نابود کند. ترامپ هم دچار همان خطای محاسباتی نتانیاهو شد. فارغ از آنکه ایران پیشبینی این تجاوز را کرده و تمهیداتی برای مقابله با آن اندیشیده بود، ورود او به این نزاع، شروع هزینهسازی برای آمریکا در منطقه خواهد بود. گزاره دیگری که در این مورد محتمل است این است که آمریکاییها برای نجات نتانیاهو و تغییر معادلات جنگ به نفع صهیونیستها مستقیما وارد این نزاع شدهاند. جدای از اینها، اصل موفقیتآمیز بودن تجاوز نیز محل تردید است. در مورد اینکه آمریکاییها از چه تجهیزاتی برای هدف قرار دادن تاسیسات هستهای ایران استفاده کردهاند، گمانهزنیهای مختلفی مطرح شده است. رسانههای آمریکایی برمبنای نقشهای که پنتاگون منتشر کرده میگویند «6 فروند بمبافکن B2 در این حمله شرکت داشتند و نزدیک به 30 فروند موشک کروز تاماهاوک هم از زیردریاییهای آمریکا، به سوی تاسیسات نطنز و اصفهان شلیک شده است.» بمب افکنهای آمریکایی قابلیت تخریب در عمق 60 متری زمین را دارند. فارغ از اینکه ادعای این رسانهها در مورد تجهیزات استفاده شده، چقدر واقعی است یا خیر اما تاسیسات هستهای و زیرزمینی ایران با توجه به همین تهدیدات احتمالی، تاسیس و ایجاد شده است. سایت جدید نظنز در عمق 80 تا 100 متری زمین قرار دارد و تاسیسات فردو در جنوب قم در عمق 80 تا90 متری سطح کوهستان قرار دارد. با این حساب به نظر نمیرسد، برخلاف ادعای آمریکاییها، آسیبی به تاسیسات زیرزمینی رسیده باشد و بهطور کامل تخریب شده باشند.
آمریکاییها هم نمیتوانند نابودی کامل تاسیسات را تایید کنند
این تهدید از قبل وجود داشت و ایران نیز احتمالش را میداد که بعد از شکست نتانیاهو در مواجهه با پاسخهای ایران، آمریکا وارد این نزاع شود. از آنجایی هم که اسرائیلیها تجهیزات لازم برای نابودی برنامه هستهای ایران را نداشتند، ورود مستقیم آمریکا دور از انتظار نبود و روشن بود که هدف قرار دادن سایتهای هستهای ایران یکی از این اهداف خواهد بود. مقامات ایرانی هم از زمان پررنگ شدن این تهدیدات، صراحتا اعلام کردند که مواد غنیسازی شده ایران از محل تاسیسات خارج و در مکانی امن، نگهداری میشود. بعد از اعلام خبر این تجاوز، درحالیکه افراد محلی، هیچ نشانه ای از حمله یا انفجاری غیرمتعارف، ناشی از هدف قرار دادن این تاسیسات احساس نکردند، «کاردان» معاون سازمان انرژی اتمی گفت «بعد از حمله هیچگونه آلودگی پرتووی و تشعشعات هستهای خارج از سایتها» وجود ندارد. از طرف دیگر واشنگتنپست در گزارشی مدعی شد تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که دو روز پیش از حمله آمریکا، 16 کامیون از تاسیسات فردو خارج شده و به مکانهای دیگری منتقل شده است. گزارشی که این احتمال را تقویت میکند که ایران پیش از تجاوز، مواد غنیسازی شده را از این سایت هستهای خارج کرده باشد. اینکه خبری از تشعشعات بعد از این حمله نیست، دو دلیل دارد. دلیل اول آنکه سوخت اورانیومی در این مراکز وجود نداشته و ادعای واشنگتنپست درست است. نکته دیگر هم این است که آمریکاییها ادعا میکنند ورودی و خروجی تاسیساتی مثل فردو را مورد حمله قرار دادند. اگرچه برخی تصاویر حاکی از آن است که تمهیداتی هم برای کاهش شدت این حملات احتمالی، صورت گرفته و ورودیهای تاسیسات فردو با خاک پوشانده شده بود، اما ادعای آمریکاییها مبنیبر هدف قرار دادن ورودی و خروجی این تاسیسات، این گمانه را تقویت می کند که برخلاف فضاسازیها و نمایشهای رسانهای، تجاوز بهگونهای نبوده که منجر به تخریب کامل سایتهای هستهای ایران شده باشد. موضوعی که برخی مقامات آمریکایی هم به آن اعتراف کردند. رئیس ستاد مشترک آمریکا روز گذشته در نشست خبری اشاره کرد ارزیابی دقیقی از میزان خسارات وارد شده به این تاسیسات وجود ندارد و گفت: «برای من خیلی زود است که در مورد آنچه ممکن است هنوز وجود داشته باشد یا نباشد، اظهارنظر کنم.» با فرض صحت، هرکدام از احتمالات مطرح شده و با توجه به اینکه خبری از تشعشعات در مناطق اطراف نیست، این گزاره اثبات میشود که اورانیومها دست نخورده باقی مانده یا در مکانی امن نگهداری میشوند و هنوز دستاوردهای باارزش هستهای ایران که آمریکاییها به دنبال نابودی و خروج آن از میز مذاکره بودند، در خاک کشور است و در صنعت و فناوریهای مورد نیاز قابل استفاده خواهد بود.
خودتان خواستید!
جدای از آنکه میزان خسارات وارد شده به تاسیسات ایران، چقدر بوده و اینکه آیا این تجاوزات توانسته تمام این تاسیسات را نابود کند یا خیر، دانش و فناوری هستهای و سوختهای تولید شده در این سایتهای هستهای همچنان در اختیار ایران قرار دارد. شاید بهتر بود ترامپ به صحبتهای وزیر دفاع دولت بوش توجه میکرد که شاید حمله به تاسیسات هستهای بتواند یک تا دو سال برای آنها زمان بخرد اما برای نابودی فعالیت هستهای ایران، گزینه مطلوبی نخواهد بود؛ چراکه حالا و پس از تجاوز آشکار آمریکاییها به این تاسیسات، این احتمال وجود دارد که رفتار ایران برای ادامه همکاری با آژانس که رویکردی سیاسیکارانه دارد، تغییر کند و نکته دیگر که برای آمریکاییها و صهیونیستها تهدید بزرگتری خواهد بود، این است که این بار تاسیسات هستهای در مکانهایی احداث شود که حتی پیشرفتهترین بمبهای آمریکایی هم نتوانند به آن آسیب برسانند. تجاوز آمریکاییها به تاسیسات هستهای ایران شرایط را برای آمریکاییها و صهیونیستها پیچیدهتر خواهد کرد. جدای از آنکه ممکن است دکترین هستهای ایران تغییر کند، تبعات تغییر رفتار ایران بعد از این تجاوز، مستقیما متوجه آمریکاییها خواهد بود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.