جمعه 9 آذر 1403

چرا رسانه‌های ضدانقلاب هر روز قربانی جدید می‌سازند؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
چرا رسانه‌های ضدانقلاب هر روز قربانی جدید می‌سازند؟

جوسازی رسانه‌ای ضدانقلاب با پروژه کشته‌سازی پایانی ندارد و هر روز نام قربانی جدیدی سرزبان‌ها می‌افتد.

به گزارش مشرق، روزنامه همشهری نوشت: آمارسازی با ادعاهای شبه‌واقعی سیاستی است که رسانه دربار سلطنتی انگلیس را وادار کرده با وجود ادعای حرفه‌ای بودنش، کشته شدن چند صدنفر در حوادث و اعتراضات اخیر ایران، آن هم به نقل از شبه‌رسانه‌ای دیگر را تیتر بزند؛ تیترهایی که البته سندی در اثباتش ارائه نمی‌شود. رسانه لندنی البته پا را از این نیز فراتر می‌گذارد و برای تحریک بیشتر مخاطبانش از واژه «کودکان کشته» در آمار ادعایی خود بهره می‌برد؛ واژه‌ای که با ظرافت میان خبری مجعول و بدون مستند قرار گرفته است تا واکنشی در راستای سیاست استعماری خود علیه ایران بگیرد.

بعد از طراحی پروژه کشته‌سازی از «اسراء پناهی»، «نیکا شاه‌کرمی»، «ایتک رضایی»، «سارینا اسماعیل‌زاده» و... این پروژه گویا پایانی ندارد. سردمداران این کشته‌سازی در فضای رسانه‌ای همچنان در تلاشند تا سوخت لازم را برای ادامه اعتراضات در جامعه فراهم کنند؛ سوختی که با افشای پشت‌پرده جعل‌شدن‌شان «سوخت» شد.

پروژه دانش‌آموزکشی

«حمله مأموران امنیتی به هنرستان دخترانه شهید صدر منجر به کشته شدن یک دانش‌آموز این هنرستان شد.» قربانی‌ای که این بار هم باید از میان دختران انتخاب شود تا خوب دیده شود! ایران اینترنشنال به‌عنوان بازوی رسانه‌ای اغتشاشگران این خبر را با آب و تاب گزارش می‌دهد: «مأموران امنیتی برای مقابله با دختران دانش‌آموز که شعار می‌دادند وارد مدرسه شدند و مسئولان مدرسه لباس دختران را از تن آنها درآوردند و در این میان درگیری میان مأموران آغاز و یک دختر دانش‌آموز کشته می‌شود.» این شبه‌رسانه وابسته به دربار سعودی برای جذاب‌تر کردن سناریوی خود قصه‌های دیگری را هم به خبر خود اضافه می‌کند: «همسایگان گفته‌اند صدای شلیک گلوله و ادبیات تند مأموران را شنیده‌اند.

مغازه‌داران مجبور شدند که زودتر تعطیل کنند. مأموران مردم را بدون دلیل کتک می‌زنند.» این رسانه، البته برای مهیج‌تر کردن ماجرای خود از تجمع مردم در حمایت از دانش‌آموزانی که در مدرسه مورد حمله قرار گرفته‌اند، گزارش می‌دهد و تصویری را منتشر می‌کند که مشخص نیست مربوط به چه زمانی است. روایت ماجرا اما مسئله‌ای دیگر را نشان می‌دهد. آنطور که شاهدان عینی می‌گویند، برخورد مسئولان مدرسه با دانش‌آموزانی که شعار می‌دادند سبب می‌شود والدین برخی از آنان مقابل مدرسه تجمع کنند. پلیس نیز با هدایت خانواده‌ها به داخل مدرسه بدون داشتن سلاح وارد محوطه آموزشی شده و با والدین بچه‌ها و نه خود دانش‌آموزان گفت‌وگو می‌کند. هیچ درگیری میان والدین یا دانش‌آموزان رخ نمی‌دهد و ماجرا به پایان می‌رسد. در این ماجرا نه کسی کتک می‌خورد، نه کشته می‌شود و معلوم نیست چگونه خبری با این درجه از دروغ روانه آنتن شبه‌رسانه‌های لندن‌نشین می‌شود.

زندانی‌ای که اغتشاشگر نبود

«حسین جزی از دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر در آتش‌سوزی زندان اوین کشته شده است.» این خبر را یک حساب توییتری که مدعی کسب اطلاعات دقیق از وضعیت کشته‌شدگان حوادث اخیر در ایران است، منتشر کرده است. حساب کاربری‌ای که اطلاعات ارائه شده از سوی آن، منبع معتبر برخی رسانه‌های لیدر جریان اغتشاش خارج‌نشین و منبعی برای اعلام اخبار در ایران است. بی‌بی‌سی فارسی نیز با انتشار این خبر، با سناریوسازی و انتشار عکسی از دوران نوجوانی این فرد اعلام می‌کند که او زندانی سیاسی 21ساله‌ای بوده که به‌دست جمهوری اسلامی در زندان کشته شده است و مأموران امنیتی از خانواده او خواسته‌اند جسد فرزندشان را تحویل بگیرند. رسانه دربار سعودی نیز برای اینکه از «بازی» کشته‌سازی عقب نماند، مدعی می‌شود «نرگس محمدی» که در زندان اوین است در نامه‌ای مدعی است «ده‌ها زندانی را در اوین کشته‌اند.» بلافاصله با طرح این ادعاها، کارشناسان همه‌فن حریف این رسانه با نظرات خود از وقوع فاجعه‌ای بزرگ در زندان اوین که با هدف «کشتن فرزندان نخبه ایران» رخ داده است، ابراز نگرانی می‌کنند.

با این حال، جوسازی رسانه‌ای ضدانقلاب با اقدام به‌موقع قوه قضاییه در اطلاع‌رسانی از آنچه در آتش‌سوزی زندان اوین رخ داده است، نقش بر آب می‌شود. حسین جزی که قرار بود کشته شده‌ای مظلوم از میان خیل کشته‌شدگان اعتراضات اخیر باشد، سارقی با بیش از 100شاکی خصوصی از آب درمی‌آید. مشخص شد جزی هرگز در اعتراضات شرکت نداشته است؛ چراکه قبل از وقوع آن در زندان و تحت بازداشت بوده و عملا نمی‌توانسته در اعتراضاتی که بیرون از زندان شکل گرفته، شرکت کند. با برملا شدن این واقعیت، اینترنشنال سعودی و بی‌بی‌سی انگلیس بی‌سرو صدا از کنار این خبر و منبع بی‌اعتبارش عبور کردند و پرونده جزی را بدون پاسخ به افکار عمومی درباره چرایی مطرح کردن نامش به‌عنوان کشته‌شده اعتراضات اخیر، بستند.

اصرار به کشته‌سازی در سیستان و بلوچستان

«ماموران امنیتی با تیراندازی به‌خودروی یک شهروند سراوانی دختربچه 8ساله او را به قتل رساندند.» برای اثربخشی حداکثری این خبر، سناریویی هالیوودی طراحی می‌شود. در این طراحی مأموران اداره اطلاعات متهم می‌شوند که در تعقیب فردی دیگر، «مونا» دختربچه 8ساله‌ای با شلیک گلوله مأموران به سرش کشته شده است. در این سناریو مونا در حال بازی با دوستش در خیابان بوده است که مأموران سر رسیده و بدون هشدار قبلی به‌سوی خودروی 405که سرویس مدرسه دانش‌آموزان بوده است، شلیک کرده‌اند. در این سناریو، مطابق معمول مأموران پدر کودک کشته‌شده را احضار و او را تهدید کرده‌اند که نباید صحبتی در این‌باره داشته باشد. با این حال، وجود دوربین‌های مداربسته پرده از واقعیت دیگری برمی‌دارد. فرماندار سراوان می‌گوید: «دوربین‌های اطراف محل حادثه تصاویر مربوط به این اتفاق را ثبت کرده‌اند و پلاک خودروها نیز در تصاویر مشخص است. این موضوع نیز به اطلاع خانواده کودک رسیده است.» سعید تجلیلی این گمانه را که ممکن است درگیری میان قاچاقچیان موادمخدر شکل گرفته باشد، رد نمی‌کند و می‌گوید: «این پرونده تا رسیدن به نتیجه پیگیری می‌شود، اما آنچه مشخص است اینکه تیراندازی از سوی مأموران در این منطقه انجام نشده است.»

نگین؛ رمز کارت سوخت اغتشاش

«روز 20مهر، نگین در اعتراضات شهر همدان شرکت می‌کند و ضربات باتوم زیاد و شدیدی به سرش وارد می‌شود. بعد از آن به خوابگاهش بازمی‌گردد و در آنجا به‌دلیل ضرباتی که به سرش وارد شده است، کشته می‌شود.»؛ روایتی از کشته شدن فردی به نام «نگین عبدالملکی». اما این تمام ماجرا نیست. اینترنشنال و کارشناسش مدعی می‌شوند بعد از اطلاع حراست دانشگاهی که نگین در آن درس می‌خواند، مأموران امنیتی به خوابگاه و به اتاق دانشجویانی که در جریان ماجرا قرار گرفته بودند، مراجعه کرده و می‌گویند حق ندارند این موضوع را خبررسانی کنند و دلیل مرگ را استفاده از کنسرو فاسد اعلام می‌کنند. این رسانه، مدعی می‌شود این اتفاق 22مهر رخ داده و خانواده نگین تهدید شده‌اند که در این‌باره صحبتی نکنند. رمز «کارت سوخت اغتشاش» این بار به نام نگین شماره‌گذاری شده، اما به فاصله چند ساعت بعد از موج‌سواری رسانه‌ها درباره درگذشت این دختر جوان، خانواده نگین با رد اینکه او در اغتشاشات شرکت داشته، می‌گویند اجازه نمی‌دهند رسانه‌های ضدانقلاب از درگذشت دخترشان سوءاستفاده کنند.

اما واقعیت ماجرا چیست؟ روز 21 مهر خبری درخصوص مصرف مشروبات الکی تقلبی دست‌ساز توسط چند جوان در منطقه آبشینه همدان منتشر شده بود. در خبر بعدی که 24 مهرماه منتشر می‌شود، دادستان همدان توضیحات تکمیلی در این خصوص را اینگونه اعلام می‌کند: «صبح روز پنجشنبه 20 مهرماه، دختر و پسر جوانی با علائم شدید مسمومیت توسط جوانی دیگر که او نیز دچار مسمومیت شده بود به 2بیمارستان همدان انتقال داده می‌شوند.» حسن خانجانی ادامه می‌دهد: با تحقیقات و پیگیری‌های اولیه مشخص شد هر 3نفر آنها در ویلایی در همدان بر اثر مصرف مشروبات الکلی دچار مسمومیت شده‌اند. وی افزود: «با وجود اقدامات درمانی دختر و پسری که حالشان وخیم‌تر بود، بعدازظهر روز پنجشنبه 21مهرماه فوت می‌کنند. بررسی‌های بعدی نشان می‌دهد دختری که در این ماجرا فوت شده است، همان «نگین عبدالملکی» است که نام شناسنامه‌ای او پروین است. اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه بنا به ادعای رسانه‌های ضدانقلاب، هم خوابگاهی‌های نگین نمی‌دانستند که نام اصلی او چیست و او را با نام مستعارش می‌شناختند و نه نام اصلی که در شناسنامه درج شده است و به این سؤال پاسخ نمی‌دهند که چرا بعد از گذشت مدت‌ها از فوت دوستشان خبررسانی را شروع کرده‌اند و همان زمان این خبر را منتشر نکرده‌اند؟

خانواده، شاکی نبود؛ لندن‌نشین‌ها شاکی شدند

«دختر 17ساله تهرانی در محله پاسداران بر اثر ضربات باتوم مأموران امنیتی به قتل رسید.» آرنیکا قائم‌مقامی را شاید بتوان جدیدترین قربانی پروژه کشته‌سازی رسانه‌های ضدانقلاب دانست؛ قربانی‌ای که او نیز از میان دختران کم سن و سال با چهره‌ای مظلوم انتخاب شده است تا احساسات عمومی با فوتش به‌دست مأموران امنیتی! جریحه دار شود. رسانه‌های ضدانقلاب ادعا می‌کنند آرنیکا در جریان اعتراض در تهران و در یکی از محله‌های شمال شهر پایتخت کشته شده است. کانون به‌اصطلاح مدافعان حقوق بشر از این خبر می‌دهد که او به‌دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان جان خود را از دست داده و به جمع کشته‌شدگان جوان اعتراضات اضافه شده است. گرچه این رسانه‌ها برای اثبات ادعای خود حتی نمی‌توانند مانند دیگر سوژه‌های خود از اقوام، دوستان و نزدیکان آرنیکا کسی را برای شهادت پیدا کنند، اما کارشناسان این رسانه‌ها براساس گفته‌های منابع مطلع خود که هرگز مشخص نمی‌شد چه کسانی هستند از «قتل آرنیکا» به‌دست مأموران با اطمینان کامل خبر می‌دهند؛ اقدامی که واکنش خانواده این دختر نوجوان 17ساله را در پی دارد. پدر آرنیکا از اقدام این رسانه‌ها ابراز انزجار می‌کند و از واقعیتی تلخ که بر این خانواده رفته است پرده بر می‌دارد.

پدر آرنیکا تأیید می‌کند او در جریان اغتشاشات اخیر تهران، حضور نداشته است. آنطور که پدر داغدار آرنیکا می‌گوید، هنگامی که دخترش از پنجره اتاقش به پایین سقوط کرده تا مسیر بیمارستان با او حرف زده است. گرچه آرنیکا 8 روز را در بیمارستان بستری بود اما در نهایت جان خود را از دست داد. بعد از درگذشت آرنیکا، پدرش با حضور در کلانتری اعلام کرد از کسی به‌دلیل فوت دخترش شکایت ندارد اما افرادی با هک آی‌پی تلفن همراه، عکس‌های دخترش را به‌عنوان ضرب و جرح در جریان اغتشاشات توسط مأموران پلیس در فضای‌مجازی منتشر کرده‌اند که از این افراد شکایت می‌کند. در حالی که خانواده آرنیکا کسی را مقصر درگذشت دخترشان نمی‌دانند اما به‌نظر می‌رسد جریان رسانه‌ای ضدانقلاب قصد دارد به هر شکل ممکن خود را شاکی این پرونده معرفی کند تا از آرنیکا تا زمانی که نیاز باشد بهره‌برداری سیاسی کند.

غزاله چلاوی و ابهامات بسیار

«غزاله لحظه مرگ خود را ثبت کرد.» این تیتری است که رسانه‌های ضدانقلاب برای درگذشت دختری به نام «غزاله چلاوی» انتخاب کرده‌اند؛ دختری 32ساله که در اعتراضات شهر آمل و مقابل فرمانداری این شهر کشته شد. صدای آمریکا رسانه رسمی دولت آمریکا مدعی می‌شود ضارب غزاله از داخل فرمانداری آمل به سمت او شلیک کرده و این دختر کوهنورد را به قتل رسانده است. در تصاویری که از دوربین تلفن همراه غزاله منتشر شده است، او در حال شعاردادن در مقابل فرمانداری آمل و تصویربرداری از فردی بوده است که از داخل محوطه این مرکز تیراندازی می‌کرده است.

گرچه ابهامات بسیاری در این‌باره وجود دارد، اما اظهارنظر مسئولان انتظامی نشان می‌دهد غزاله نه از راه دور (فاصله بین او با فرد تیرانداز که در فیلم مشخص است) هدف گلوله قرار گرفته، بلکه از سوی فردی در نزدیکی خودش مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. سرهنگ علی قیصری، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران در این‌باره گفته است: «زاویه تیراندازی از بالا و ارتفاع به سمت پایین بوده؛ درحالی‌که رد گلوله بر پیکر مرحومه چلاوی نشان می‌دهد که گلوله از جلو به عقب، از راست به چپ و از پایین به بالا به وی شلیک شده است که این سه زاویه نشان می‌دهد هیچ‌کدام از گلوله‌ها از بالا شلیک نشده، بلکه فردی از بین جمعیت (هم‌تراز با خانم چلاوی) به وی شلیک کرده است. محمد کریمی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز مازندران نیز گفته است در اغتشاشات اخیر شاهد پروژه کشته‌سازی بودیم تا این مسئله را متوجه نیروهای امنیتی و انتظامی کنند. برخی مأموران امنیتی و انتظامی نیز از داخل جمعیت هدف گلوله قرار گرفته و شهید شده‌اند.