چرا نمایش قرائتی و عسگراولادی در برنامه کودک تلویزیون با سکوت گره خورد؟
باید پذیرفت اینکه الگوی کودک باید چه شخصی باشد و جهتگیری فکری، در درجه اول جزو اختیارات و حدود خانواده و والدین است و قاعدتا وقتی والدین با این جنس برنامه مواجه میشوند ممکن است کودک شان را از تماشای شبکه پویا منع کنند و به سراغ سایر شبکههای رقیب صداوسیما بروند، به این وضوح دیدگاههایشان را تحویل مخاطب نمیدهد.
نمایش برخی چهرهها در یکی از برنامههای شبکه پویا تلویزیون در میان تصاویر کودکان به عنوان متولدین روزهای خاص این پرسش را در پی داشته که آیا واقعا به کار بردن این تصاویر بدون دوراندیشی و در نظر گرفتن ابعاد منفی آن، با هدف تقدیر از این اشخاص بوده یا یک کجسلیقگی است که به وهن آنها دامن زده است؟ پرسشی که با سکوت متولیان شبکه پویا در قبال این اقدام بیپاسخ مانده است.
به گزارش «تابناک»؛ شبکه پویا در یک هفته اخیر به پخش تصاویر مرحوم حبیبالله عسگراولادی و حجت الاسلام محسن قرائتی در یکی از برنامههای کودک پرداخت. در این برنامه بچهها عکس میفرستند و تصاویر آنها در روز تولدشان پخش میشود. در میان این تصاویر معمولا یک قهرمان ملی نظیر شهدای دفاع مقدس نیز برای چند ثانیه نشان داده میشدند تا به نوعی برای کودکان از این سن، الگوسازی صورت پذیرد. ادبیات برنامه نیز متناسب با درجه سنی جامعه هدفش، کودکانه است.
در این میان، پخش تصاویر عسگراولادی و قرائتی میان تصاویر کودکان به عنوان متولدین روزهای دی ماه، در نوع خود قابل تامل بود. مشخص نیست این اقدام با هدف خوشخدمتی و تملق انجام یا تصور شده که نشان دادن تصاویر این چهرهها کمک میکند الگوی نسلهای آینده شوند اما بدون شک این اقدام در درجه اول وهن این اشخاص محترم و در درجه بعد، خلاف روند مورد انتظار برای برنامهسازی در حوزه کودک است.
باید پذیرفت اینکه الگوی کودک باید چه شخصی باشد و جهتگیری فکری، در درجه اول جزو اختیارات و حدود خانواده و والدین است و قاعدتا وقتی والدین با این جنس برنامه مواجه میشوند ممکن است کودک شان را از تماشای شبکه پویا منع کنند و به سراغ سایر شبکههای رقیب صداوسیما بروند که به این وضوح دیدگاههایشان را تحویل مخاطب نمیدهد. از این منظر حتی اگر این جنس چهرهها نیز از نشان دادن تصاویرشان میان تصاویر کودکان ناراحت نشده باشند و ابراز خرسندی نمایند، نفس عمل به ضرر تلویزیون تمام میشود و ریزش مخاطب را در پی دارد.
بیشک تولید در حوزه کودک، امری پیچیده است و ظرافتهایی به مراتب بیش از تولید برای بزرگسالان دارد و بخشهایی از حساسیتهایی که نسبت به این اتفاق به وجود آمده متأثر از همین ظرافت است. واقعیت آن است که محتوا در مواجهه با کودک که از قدرت تجزیه و تحلیل و استنتاج کمتری برخوردار است میتواند در حکم گلوله عمل نماید و مخاطب کودک هر محتوایی را ممکن است بپذیرد و به همین دلیل، بزرگسالان با این نوع عرضه محتوا که چه بسا با سلیقه آنها همخوانی نداشته باشند، گارد دارند.
سیاستگذاران شبکه پویا و برنامهسازان این شبکه باید در نظر داشته باشند که ترویج یک رویکرد مثبت، نه از طریق معرفی چهرههایی که به زعم برنامهسازان این رویکرد در رفتار و مشی آنها متبلور است، بلکه از طریق تولید برنامههایی است که مشی مثبت و ارزشمند آن را در ساختار طبیعی و متناسب با گروه سنی، تصویرسازی کرده باشد. اینکه ارزانترین فرم محتوا و سادهترین شکل برنامهسازی را به عنوان ابزار ترویج این پیامها استفاده کرد، جزو اشتباهات راهبردی است که نتیجه عکس میدهد.
البته به نظر میرسد، مسئولان مرتبط با این برنامه در شبکه پویا به این اشتباه خود پی بردهاند، در غیر این صورت با سکوت نسبت به این مسأله برخورد نمیشد و آن گونه که تجربه نشان داده، شاهد دفاع سرسختانه از این اقدام میبودیم. انتظار میرود ضمن پذیرش نقدها، در برنامهسازی لایههای عمیقتری از اثر مورد توجه قرار گیرد و همچون نمونه فوق الاشاره، شاهد تولیداتی نباشیم که مخاطب نه تنها آن را پس بزند بلکه اسباب به سخره گرفتن برنامهسازان و سوژهها فراهم آید.