چهارشنبه 7 آذر 1403

چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟

به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان، رحلت شهادت گونه حضرت رقیه سلام الله علیها اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام، وی سه یا چهار ساله بوده است... اخبار عزاداری‌های محرم را از حسینیه «تابناک» پی بگیرید.

«تابناک»؛ شب سوم ماه محرم پیش روست؛ شبی که بر اساس تاریخ، فاطمه صغیره حضرت رقیه (س) است. شب عبدالوهاب بن احمد شافعی مصری، مشهور به شعرانی (متوفی به سال 397 ق)، در کتاب المنن، باب دهم، نقل می کند: نزدیک مسجد جامع دمشق، بقعه و مرقدی وجود دارد که به مرقد حضرت رقیه علیهاالسلام دختر امام حسین علیه السلام معروف است. روی سنگی واقع در درگاه این مرقد، چنین نوشته است: «هذا البیت بقع شرفت بآل النبی صلی الله علیه و آله و سلم و بنت الحسین الشهید، رقی علیهاالسلام / این خانه مکانی است که به ورود آل پیامبر صلی الله علیه و آله سلم و دختر امام حسین علیه السلام، حضرت رقیه علیهاالسلام شرافت یافته است.» به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت گونه حضرت رقیه سلام الله علیها اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است. نخستین نکته شگفت درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها)، شاید همین باشد که با چنین عمر کوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور کرد و به جاودانگی رسید، آن گونه که برادر شیرخوارش علی اصغر (علیه السلام) به چنین مرتبه‌ای نایل شد. به عبارت دیگر، یکی از جلوه های رویداد بزرگ عاشورا تنوع سنی شخصیت‌های آن است که از پایین‌ترین سن آغاز و به بالاترین سنین (حضرت حبیب بن مظاهر) ختم می‌شود. نکته قابل تأمل دیگر در بررسی این مهم، آن که در پدید آوردن این حماسه بی‌بدیل و شکوهمند، تنها یک جنسیت سهیم نبوده، بلکه در کنار اسامی مردان و پسران جانباز و ایثارگر این واقعه، نام زنان و دختران نیز حضوری پررنگ و تابناک دارد. مصائب و شدائدی را که رقیه (سلام الله علیها) از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام متحمل می‌شود، آنچنان تلخ و دهشتناک است که وجدان هر انسان آزاده و صاحبدلی را می‌آزارد و قلب و روح را متأثر و مجروح می‌سازد. تحمل گرمای شدید کربلا همراه با تشنگی، حضور در صحنه شهادت خویشاوندان، اسارت و ناظر رفتارهای شقاوت آلود بودن، آزار و شکنجه های جسمی و روحی فراوان، دلتنگی برای پدر در خرابه شام و... نشانگر مصائب عظمایی است که یک کودک خردسال با جسم و روح لطیف خود با آن مواجه شده است. از دیگر سو، همین قساوت سپاه یزید است که بر عظمت نهضت سترگ عاشورا می‌افزاید، زیرا حضرت امام حسین (علیه السلام) با شناخت و پیش‌بینی تمام این مصائب و شدائد به قیام در راه احیای دین جد بزرگوار خویش قد علم فرمود و چنین دشواری‌هایی نتوانست هیچ گونه خللی بر عزم استوار آن حضرت در راه آزمایش بزرگ الهی پدید آورد.

رقیه (سلام الله علیها) برهان بزرگ دیگری است بر حقانیت قیام امام حسین علیه السلام؛ تنها کسی می‌تواند چنین به مبارزه و مقابله با ستم برخیزد که مقصدی الهی داشته باشد، و رقیه (سلام الله علیها) برهان بزرگ دیگری است بر مظلومیت عترت پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و رسواکننده سیاهکارانی که داعیه جانشینی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را سر دادند.

رقیه (سلام الله علیها) برهان بزرگ دیگری است برای آن که اوج توحش و سنگدلی دژخیمان دستگاه بنی امیه برای همیشه تاریخ به اثبات بماند، و او (سلام الله علیها) فاتح شام و سفیر بزرگ عاشورا در این سرزمین است، و رقیه (سلام الله علیها) برهان بزرگ دیگری است بر این حقیقت بزرگ که حق بر باطل پیروز خواهد شد و اینک پس از قرن‌های متمادی آنان که به مرقد مطهر آن حضرت در شام مشرف می‌شوند، به عینه تفاوت میان مقام و مرتبه این کودک سه ساله را با خلیفه جابری چون یزید درمی‌یابند.

حضرت رقیه بعد از شهادت امام حسین (ع) و یارانش در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت. از درون خرابه‌های شام، صدای کودکی به گوش می‌رسید. همه آنهایی که در میان اسرا بودند، خوب می‌دانستند که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسین (ع) است. او حالا از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می‌گرفت. انگار که خواب پدرش را دیده بود. یزید دستور داد سر امام حسین (ع) را به دختر کوچک نشان دهند و او را ساکت کنند، اما وقتی حضرت رقیه (ع) و امام حسین ع باز هم به هم رسیدند، اتفاق جانسوزی افتاد.

این بار، پدر در سوگ رقیه نشست: چقدر بی‌تابی دخترم! این همه دلشکستگی چرا؟ مگر دست‌های کوچکت در امتداد نیایش عمه، تنها از خدا آمدن بابا را طلب نکرد؟ اینک آمده‌ام در ضیافت شبانه‌ات و در آرامش خرابه‌ات. کوچک دلشکسته‌ام! پیش‌تر نیز با تو بودم و می‌دیدمت. شعله بر دامان و سوخته‌تر از خیمه آه می‌کشیدی و در آمیزه خار و تاول، آبله و اشک، صحرای گردان را به امید سر پناهی می‌سپردی. مهربان دلشکسته‌ام! صبور صمیمی! مسافر غریب و کوچک من! مگر نگفتی که بابا که آمد، آرام می‌گیرم. این همه ناآرامی چرا؟

مگر نگفتی بابا که آمد سر بر دامانش می‌گذارم و می‌خوابم؟ نه...، نه دخترکم نخواب! می‌دانم اگر بخوابی، دیگر عمه نمی‌خوابد. می‌دانم خواب تو، خواب همه را آشفته می‌کند. نه... نخواب دخترم! دخترم! بگذار لب‌های چوب خورده‌ام امشب میهمان بوسه‌ای باشد از پیشانی سنگ خورده‌ات؛ از گیسوی پریشان چنگ خورده‌ات؛ از شانه‌های معصوم تازیانه دیده‌ات؛ از صورت رنگ پریده سیلی خورده‌ات. بگذار امشب، مثل شب آرامش تنور بر زانوان زهرا آسوده بخوابم. نه دخترم! نخواب! بگذار بابا بخوابد. و چنین شد که رقیه (س)، هنگامی که سر پدر در آغوشش بود، جان سپرد. آرامگاه ملکوتی دخت سه ساله امام سوم شیعیان در شام کنار باب "الفرادیس" مابین کوچه های تاریخی و پر ازدحام دمشق است که هر ساله بسیاری از شیفتگان اهل بیت (علیهم السلام) را از مناطق مختلف جهان به سوی خود جلب می کند. پروردگارا حرم این فاطمه صغیره در سوریه را از شر دشمنان اسلام و شیعیان رهایی بخش. مرغ بسمل شده ای بال و پرش می سوزد کودکی زندگی اش در نظرش می سوزد دختری که وسط خیمه ای گیر افتاده اولین شعله که آید سپرش می سوزد سپرش سوخته و چادرش آتش گیرد تا تکانی بخورد موی سرش می سوزد بعد از آن قائله دیگر کمرش راست نشد اثر سوختگی دور و برش می سوزد تا رسد قطره اشکی سر زخم گونه ناگهان گوشه چشمان ترش می سوزد شده ام مثل همان مادر محزونی که همه شهر ز آه سحرش می سوزد عمه؛ آن شب که مرا روی هوا می آورد ریشه موی سرم بین اثرش می سوزد تا ترک های لب تشنه بابا دیدم جگرم گفت: هنوزم جگرش می سوزد بعد از آنی که لبانم به لبانش چسبید سینه ام از نفس شعله ورش می سوزد کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟ 2
چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟ 3
چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟ 4
چگونه جگرگوشه امام حسین در غم دوری پدر، جان داد؟ 5