چگونه میتوان هزینه نجومی تولید فیلمهای سینمایی را بازگرداند؟
اینکه به صورت کلی و برای مادام العمر، امتیاز پخش یک فیلم سینمایی در عرصههای مختلف واگذار میشود، عملا سرمایه را از دست فیلمساز خارج میکند، حال آنکه اگر این مسیر درست واگذاری در ایران جا بیفتد، فیلم برای سازندگانش در بلندمدت سودده است و سینمای ایران از شرایط کنونی که به کل زیانده است، به سوددهی نسبی میرسد.
با وجود آنکه هزینه تولید فیلم سینمایی به شکل چشمگیری افزایش یافته، مسیرهای بازگرداندن این سرمایه گذاری در عرصه تولید نه تنها فعال نشده، بلکه برخی روشهای غیرقانونی پخش اکنون با نسخه قاچاق فیلمهای سینمایی نیز تغذیه میشود؛ وضعیتی که در سایه خلاء سازوکارهای نظارتی گسترده و جدی شکل گرفته و اکنون با توجه به هزینههای بالای تولید، نظارت بر این مسیرها برای افزایش درآمد فیلمها اقدامی اجتنابپذیر است.
به گزارش «تابناک»؛ هزینه تولید در سینمای ایران رو به فزونی گذاشته و تولید فیلمهای سینمایی جدی دستکم سه میلیارد تومان هزینه دارد و بسیاری از تولیدات سینمای ایران که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی خواهند شد، با هزینه پنج تا هشت میلیارد تومانی تهیه شدهاند و صاحبانش امیدوارند سال آینده با فروش بیش از بیست میلیارد تومانی در گیشه سرمایهشان را بازگردانند. در گذشته علاوه بر گیشه سینما، شبکه نمایش خانگی در قالب ویدیوکلوپها، بخشی از سرمایه فیلمها را بازمیگرداند اما توسعه دسترسی عمومی به اینترنت، شرایط در این عرصه تغییر کرد.
برای دورهای طولانی، تیراژ فیلمها در شبکه نمایش خانگی محدودتر شد و فضای دیجیتال که به عنوان یک فرصت برای اقتصاد فرهنگ ارزیابی شده بود، به یک تهدید تبدیل شد. در چند سال اخیر با گسترش وی او دی ها، همین سامانه ها به عنوان خریداران حق پخش اینترنتی فیلمهای سینمایی، سوای مکانیزمهای دولتی راسا به سمت نظارت بر این حوزه رفتهاند و بسیاری از وبسایتهای دانلود غیرقانونی فیلم را در سود خود سهیم کردهاند و این سایتها نیز به فروش قانونی فیلمها اقدام نمودهاند و در قبال پخش کنندگان نیز اقدامات قانونی در فضای ایران و فضای بینالملل اعمال میکنند.
یکی دیگر از عرصههای مهم درآمدزا برای فیلمهای سینمایی، تلویزیون است که تعداد محدودی از فیلمهای سینمایی هر سال از بیش از صد و اندی فیلم ساخته شده را خریداری میکند و قیمت خرید نیز معمولا مطلوب فیلمسازان نیست؛ اما وقتی گزینه دیگری وجود ندارد، صاحبان فیلمهای سینمایی نیز گزینهای جز فروش به تلویزیون ندارند و بعضا از اینکه تلویزیون آثارشان را نمیخرند و همین مبلغ اندک نسبت به هزینه تولید را به عنوان یک آبباریکه به آنها نمیدهند، منتقد هستند و حتی نسبت به اینکه رسانه ملی همین مبلغ محدود را پرداخت کند، راضی هستند.
مسیر سنتی دیگر که در سراسر جهان فراهم است و در ایران به سراغش نرفتهاند، نمایش فیلمهای سینمایی در وسایل حمل و نقل عمومی و همچنین کافهها و سینماتکها است. در کشورهای صاحب سینما برای پخش فیلم سینمایی در هواپیما، قطار، اتوبوسهای بین شهری، شرکتهای حمل و نقل مالک این وسایل اقدام به خرید رایت میکنند و این اقدام قدمت قابل توجهی دارد. با توجه به آنکه نقض این قوانین جریمه سنگین مالی در پی ندارد، در ایران این مسائل نه از سوی شرکتهای حمل و نقل رعایت میشود و نه از جانب صاحبان این فیلمهای سینمایی انگیزه جدی برای پیگرد و جلوگیری از پخش غیرقانونی وجود دارد.
همه این واگذاری امتیازها نیز زمانی موثر است که در یک دوره زمانی صورت پذیرد. به تعبیر سادهتر تهیه کننده برای یک یا چند سال یا برای یک تعداد مشخص پخش، فیلمش را به تلویزیون، وی اوی دی، شرکتهای حمل و نقل و... واگذار کند. اینکه به صورت کلی و برای مادام العمر، امتیاز پخش یک فیلم سینمایی در عرصههای مختلف واگذار میشود، عملا سرمایه را از دست فیلمساز خارج میکند، حال آنکه اگر این مسیر درست واگذاری در ایران جابیافتد، فیلم برای سازندگانش در بلندمدت سودده است و سینمای ایران از شرایط کنونی که به کل زیانده است، به سوددهی نسبی میرسد.
اگر در این مسیر شاهد بازنگری نباشیم و مسیرهای کسب درآمد از تولیدات سینمایی به شکل حداکثری فعال نشود و در روشهای واگذاری حق پخش نیز بازنگری نشود، تولید به جز تعداد انگشت شمار در سینمای ایران مقرون به صرفه نخواهد بود و سازندگان فیلمها بیش از آنکه در یک چرخه صنعتی و اقتصادی عمل کنند، با انگیزههای شخصی و متکی بر سرمایههای مجهولالهویه یا سرمایههای شخصی ساخته خواهد شد و تولید واقعی در سینمای ایران هر روز دشوارتر از قبل خواهد شد.