کارت تهیه کنندگی سینمای متهم بانک سرمایه از کجا صادر شد؟
پرسش اساسی این است که چرا تهیه کنندگی سینما برخلاف دیگر مشاغل سینمایی، نیاز به هیچ تخصصی ندارد و با وجود آنکه در فضای رسمی، سازنده فیلم تهیه کننده تلقی میشود و در جوایز و فستیوالهای بزرگ معمولا جایزه «بهترین فیلم» به تهیه کننده داده میشود، اهمیت این نقش نادیده گرفته شده است؟
پس از آنکه شورای عالی تهیهکنندگان اعلام کرد کارت تهیه کنندگی محمد امامی باطل شده، این پرسش مطرح شد که اساسا او طی چه فرآیندی موفق به دریافت کارت تهیه کنندگی شده و چگونه میتوان صرف برخورداری از سرمایه در یکی از حساسترین موقعیتهای سینمایی ایران قرار گرفت؟
به گزارش «تابناک»؛ پس از آنکه شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران متشکل از چهار نهاد اصلی تهیه کنندگان یعنی «اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران»، «مجمع فیلمسازان سینمای ایران»، «کانون تهیه کنندگان» و «انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران» نسبت به تبعات این نامه برای سینمای ایران به امضاکنندگان چنین نامهای هشدار داد و از قضا بلیه دهه نود سینمای ایران را «سرمایههای بیحساب و کتابی» خواند «که به قصد پولشویی وارد صنعت سینما شد»، چندی بعد در واکنش به گفت و گوی امامی با یکی از رسانهها، تاکید کرد او تهیه کننده سینما نیز و کارت تهیه کنندگیاش فاقد اعتبار است.
در متن اطلاعیه این شورا از اساس تهیه کنندگی امامی رد شده و تاکید شده بود: «محمد امامی متهم پرونده اقتصادی تهیه کننده سینما نبوده و نیست. به همین جهت هم هیچگونه پروانه فیلمسازی (ساخت) فیلمی در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نام او صادر نشده است. مرجع شناسایی حرفه تهیهکنندگی سینما شورای عالی تهیهکنندگان و در نهایت شورای صدور پروانه فیلمسازی سازمان سینمایی کشور است.» و این در حالی است که امامی کارت تهیه کنندگیاش را از یکی از چهار مجموعه تهیه کنندگی که شورای عالی را تشکیل دادهاند یعنی «کانون تهیه کنندگان» دریافت کرده بود.
تصویر کارت تهیه کنندگی کانون تهیه کنندگان محمد امامی که در سال 95 پس از نخستین دستگیری محمد امامی با امضای فرشته طائرپور منتشر شده بود، همان زمان نقدهایی را در پی داشت که منجر به واکنش طائرپور شد و در یادداشتی از اقدام مجموعه تحت مدیریتش دفاع کرد اما در فقره اخیر سکوت پیشه کرد و ترجیح داد به واسطه شدت نقدهای مطرح شده، از صدور کارت مجددا در فضای رسانهای دفاع نکند و آن را مشروع نخواند.
طائرپور در بخشی از این یادداشت با اشاره به سوابق مورد نیاز برای دریافت پروانه تهیه کنندگی از آن تشکل، سابقه تهیهکنندگی و سرمایهگذاری (با مجموع صد در صد) در یک یا چند پروژه سینمایی، طی پنج سال منتهی به تاریخ ارائه درخواست عضویت، سابقه تهیهکنندگی یا مدیریت تولید (مجری طرح) در سریالهای شاخص تلویزیونی، سابقه تهیهکنندگی و سرمایهگذاری در سریالهای موفق نمایش خانگ، فارغ التحصیلی متقاضی در یکی از رشتههای مرتبط با موضوع سینما به طور خاص و هنر و ادبیات به طور عام و یا مدرک کارشناسی متقاضی در سایر رشتههای دانشگاهی، سابقه فعالیتهای مرتبط با سینما در تشکلهای صنفی، سازمان ها، مراکز آموزشی، و... سابقه حضور در هیاتهای داوری جشنوارهها، جوایز داخلی و بین المللی، سینمایی، تئاتری، تالیف، ترجمه، آموزش و... و سایر فعالیتهای مرتبط متقاضی در ایران و خارج را شرایط دارای امتیاز برای پذیرش در این تشکیل خواند.
طائرپور در ادامه تاکید کرد: «در تیرماه سال 93، درخواست عضویت آقای محمد امامی، مانند هر درخواست دیگری در کمیته عضویت و هیئت رئیسه کانون مطرح و با توجه به سرمایهگذاری و تهیهکنندگی ایشان در پروژه های شاهگوش، ابله، روزی روزگاری عاشقی، که یک مورد از آنها تولیدش در آن تاریخ پایان یافته و وارد شبکه نمایش خانگی شده بود و دو تای دیگر در آستانه و یا میانه تولید قرار داشتند؛ و همچنین دریافت جایزهای با عنوان بهترین تهیهکننده مجموعههای نمایش خانگی از داوران یک مراسم سینمایی - ویدیوئی، مورد تصویب قرار گرفت.»
او در نهایت تاکید کرد که به عنوان رئیس باید از تصمیمات هیات رئیسه تا زمان لغو این مجوز دفاع کند و تاکید کرد وظیفه این انجمن ورود به منشاء سرمایه تهیه کنندگان نیست. با این حال اتفاقات اخیر که نگرانی ضربه به اعتبار بدنه سینمای ایران را در پی داشت، منجر به واکنشهایی از جنس ورود به منشاء سرمایه تهیه کنندگان شد. در این شرایط پرسش اساسی این است که چرا تهیه کنندگی سینما برخلاف دیگر مشاغل سینمایی، نیاز به هیچ تخصصی ندارد و با وجود آنکه در فضای رسمی، سازنده فیلم تهیه کننده تلقی میشود و در جوایز و فستیوالهای بزرگ معمولا جایزه «بهترین فیلم» به تهیه کننده داده میشود، اهمیت این نقش نادیده گرفته شده است؟
در شرایطی کنونی هر شخصی با سرمایه گذاری در تعدادی فیلم سینمایی میتواند تهیه کننده سینما شود و با سرمایه گذاری در شما بیشتری از فیلمهای سینمایی، مطابق با پیش نویس نظام نامه تهیه کنندگی میتواند حتی موسسه فیلمسازی ایجاد کند. آیا صرف برخورداری از سرمایه، با خود تخصص به همراه میآورد و یا تصور شده تهیه کننده همان «سرمایه گذار با تجربه» است؟ به نظر میرسد باید این قواعد تغییر کند و به جای آنکه شرط تهیه کنندگی سرمایه گذاری در فیلمها باشد، به عنوان یک مسئولیت تخصصی نظیر کارگردانی، ملاحظات دیگری در نظر گرفته شود.