جمعه 2 آذر 1403

کارنامه سیاه سیامک نمازی | چرا رسانه‌های معاند برای شما کف زدند؟!

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
کارنامه سیاه سیامک نمازی | چرا رسانه‌های معاند برای شما کف زدند؟!

جناب آقای پزشکیان؛ آیا فردی با این سابقه - که خسارت محض برجام را نیز به کارنامه آقای ظریف اضافه کنیم - شایستگی حضور در سمت معاونت راهبردی رئیس‌جمهور را دارد؟!

مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

1- در حکایت دوم باب چهارم گلستان سعدی آمده است:«مگوی اندوه خویش با دشمنان / که لاحول گویند شادی‌کنان»؛ جناب آقای ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور اخیرا - در اقدامی مسبوق به سابقه - سفره دل خود را جلوی دشمن باز کرده و اظهارات خلاف واقعی را مطرح کرده است.

وی در مصاحبه با شبکه آمریکایی سی ان ان درباره یک جاسوس دوتابعیتی گفته است:«من سیامک نمازی را می‌شناسم و می‌دانم بیگناه است، اما قاضی تصمیم دیگری گرفت.»!

2- این اظهارنظر عجیب و تأمل برانگیز، با استقبال رسانه‌های معاند مواجه شد. آقای ظریف با این ادعا، پروژه عملیات روانی دشمن درباره زندانی کردن بی‌دلیل و غیرقانونی افراد دوتابعیتی در ایران را تایید کرد. یک سؤال؛ آیا سیامک نمازی بی‌گناه بوده است؟! به این موارد توجه کنید:

سیامک نمازی 22 مهرماه 1395 دستگیر می‌شود و بعد از برگزاری جلسات دادگاه و براساس مستندات متعدد به جرم جاسوسی برای آمریکا محکوم می‌شود و در نهایت در سال 1402 پس از هفت سال بازداشت، مبادله می‌شود. از جمله مهم‌ترین اقدامات سیامک نمازی، ایفای نقش به عنوان دلال عقد قرارداد ایران با برخی شرکت‌های بزرگ نفتی از جمله کرسنت است. سیامک نمازی در پروژه کرسنت، مدیر پروژه‌های استراتژیک این شرکت بوده است.

یکی دیگر از ماموریت‌های وی فعالیت در حوزه استارت‌آپ‌ها و ایجاد سکوهای مجازی در ایران بوده است. یکی از کارویژه‌های سیامک نمازی، نفوذ با هدف تربیت نیرو و ایجاد تشکیلات همسو در حوزه استارت‌آپ‌های ایران بوده است.

سیامک نمازی در زمان همکاری با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری (در دولت مدعی تدبیر و امید) بانی کنفرانس کار آفرینی 2015 آی بریج آلمان هم بوده است. آن‌طور که از اسناد بر می‌آید سیامک نمازی در برگزاری کنفرانس آی بریج در حقیقت به دنبال آن بوده تا با استفاده از فضای به‌وجود آمده در حوزه کسب و کارهای اینترنتی، از طریق راه‌اندازی استارت‌آپ‌های بین‌المللی، نخبگان کشور را شناسایی و با فریب آنها، شبکه نخبگان ضدایرانی را راه‌اندازی کند.

وی برای اجرا کردن این هدف با موسسه‌ای آمریکایی به نام «سایپ» همکاری می‌کرده است. این مؤسسه که در پوشش گسترش دموکراسی در جهان را از طریق فعالیت بخش‌های خصوص دنبال می‌کند، یکی از 4 مرکز وابسته به «بنیاد ملی اعانه برای دموکراسی»(NED) است که برنامه‌های خود را از وزارت امور خارجه آمریکا دریافت می‌کند. مؤسسه سایپ در ایران برنامه‌های فراوانی از جمله نفوذ در مدیریت میانی و کلان کشور را طراحی کرده بود.

از دیگر اقدامات نمازی در خارج کشور راه‌اندازی شورای هماهنگی ایرانیان مقیم آمریکا (نایاک) با همکاری پدرش (محمدباقر نمازی) و شخصی به‌نام تریتا پارسی است. از جمله اقدامات نایاک در ایران می‌توان به مذاکره بر سر اعمال فشار اجتماعی بر ایران به بهانه مسائل و مشکلات زیست‌محیطی اشاره کرد.

تریتا پارسی پیش از این در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی درباره ملاقات‌های بسیاری که با اعضای مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان و طرف‌های درگیر در مذاکرات هسته‌ای ایران داشته سخن می‌گوید. او خود بیان می‌کند که در دولت روحانی با بیش از 70 مقام مسئول و مرتبط با مذاکرات هسته‌ای دیدار داشته که خود حاکی از نقش فعال و مبهم وی در مذاکرات هسته‌ای کشورمان بوده است.

3- موارد مذکور تنها بخشی از کارنامه سیاه سیامک نمازی و اطرافیان وی در ایران با هدف پیاده‌سازی نفوذ و شبکه‌سازی در حوزه جاسوسی از کشور بوده است. نهادهای امنیتی کشور و در ادامه، قوه قضائیه در سلسله اقداماتی تحسین برانگیز، این شبکه جاسوسی را متلاشی و نقشه آنان را نقش بر آب کرد. حال آقای ظریف به‌جای تقدیر از این اقدام شایسته، مدعی شده است که سیامک نمازی بی‌گناه بوده است!

لازم است که جناب آقای ظریف به این سؤال پاسخ بدهند که از کجا سیامک نمازی را می‌شناخته است؟! این عنصر جاسوسی و نفوذ، چه رابطه‌ای با آقای ظریف داشته است؟!

4- متاسفانه این رفتار آقای ظریف مسبوق به سابقه بوده است. محمدجواد ظریف، در سال 1393 در مقطعی که وزیر امور خارجه دولت یازدهم بود، در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی کرد. در این نشست «هاله اسفندیاری»(یکی از محکومین فتنه 88) مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» از ظریف پرسید: «لطفا درباره تأثیر گفت‌وگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید البته می‌دانم که این حوزه، مدنظر شما نیست.»

ظریف در پاسخ به این سؤال، این پیام را به طرف غربی داد که «اگر با ما توافق نکنید مردم در انتخابات به حزب ما رای نمی‌دهند»!

5- در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 84 تصاویری از دیدار و گفت‌وگوی غیررسمی محمدجواد ظریف با «محمد البرادعی» رئیس اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منتشر شده بود که نشان می‌داد ظریف نگرانی‌های هم‌قطاران خود در ارتباط با مسائل داخلی کشور را با البرادعی در جریان می‌گذارد.

ظریف در آن گفت‌وگو درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات خود با طرف‌های غربی به البرادعی می‌گوید: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری (سال 84) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌وگوها نمی‌بینند، از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»

به عبارتی ساده، ظریف موضوع ملی هسته‌ای و سیاست خارجی کشور را وجه‌المصالحه حفظ اعتبار غرب و متقابلاً حفظ اعتبار و موقعیت جریان سیاسی متبوع خود در داخل کشور می‌دانست.

6- اوایل بهمن 98 در حالی که بیش از سه هفته از جنایت ترور سردار سلیمانی نمی‌گذشت، ظریف در اظهاراتی نا به جا درباره احتمال مذاکره با آمریکا در پی ترور سردار سلیمانی، به مجله اشپیگل گفت: «خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکردهای خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آنها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم». این اظهارات با دهن‌کجی ترامپ مواجه شد. ترامپ آن روز در پاسخ پیشنهاد ظریف، از موضعی تحقیرآمیز در توئیتر به فارسی نوشت «نه مرسی!».

7- در خرداد 1399، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه، خبر ملاقات «بیل ریچاردسون» فرماندار سابق آمریکا با وزیر خارجه ایران (ظریف) برای آزادی دو زندانی ایران و آمریکا (مایکل وایت و دکتر مجید طاهری) را تایید کرد.

سخنگوی وزارت خارجه در آن مقطع توضیح نداد که چرا شأن وزارت خارجه در این قبیل تعامل و تبادل‌ها رعایت نشده؟ در دنیای دیپلماسی هرگز فرماندار سابق، هم طراز وزیر امور خارجه قلمداد نمی‌شود و اگر بنا بوده فرماندار سابق آمریکایی طرف مبادله باشد، منطقا باید یک مقام رده پنجم یا سابق وزارت خارجه - در صورت ضرورت - به چنان ملاقاتی فرستاده می‌شد. جالب این که در عرف دیپلماتیک «فرماندار سابق»، از کمترین صلاحیت حقوقی و سیاسی نیز برخوردار نیست.

از سوی دیگر در دیدار ظریف با ریچاردسون، طرف سومی هم حضور داشته و آن، «میکی برگمن» افسر سابق ارتش رژیم صهیونیستی است! این ملاقات غیرشفاف، چند هفته قبل از ترور سردار سلیمانی و در قطر انجام شد. گفتنی است که ریچاردسون از حامیان گروهک تروریستی منافقین است.

8- در آیه 113 سوره مبارکه هود آمده است:«وَ لا تَرکَنُوا اِلَی الَذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَکُمُ النَارُ وَ ما لَکُم مِن دُونِ اللهِ مِن أَولِیاءَ ثُمَ لا تُنصَرُونَ»

(و به ستمگران تمایل و تکیه نکنید که آتش (عذاب) شما را فرا می‌گیرد

و (در این صورت) برای شما در برابر خداوند، هیچ دوست و سرپرستی نیست، پس (از هیچ ناحیه‌ای) مورد کمک قرار نخواهید گرفت.)

حضرت علی (ع) در حکمت دوم نهج‌البلاغه می‌فرمایند:

«أَزرَی بِنَفسِهِ مَنِ استَشعَرَ الطَمَعَ، وَ رَضِیَ بِالذُلِ مَن کَشَفَ عَن ضُرِهِ، وَ هَانَت عَلَیهِ نَفسُهُ مَن أَمَرَ عَلَیهَا لِسَانَه» (کسی که سفره دل خویش را (نزد این و آن

بدون هیچ فایده) باز کند، رضایت به ذلت خود داده است و کسی که زبانش را بر خود امیر سازد شخصیت او تحقیر می‌شود.)

لازم و ضروری است که جناب آقای ظریف، در کسوت معاون راهبردی رئیس‌جمهور، در بیان اظهارات خود، دقت و تأمل بیشتری داشته باشد.

و اما سؤالی از جناب آقای پزشکیان؛ آیا چنین فردی با چنین سابقه‌ای - خسارت محض برجام را نیز به سوابق آقای ظریف اضافه کنید - صلاحیت حضور در کسوت معاونت راهبردی رئیس‌جمهور را دارد؟!