کودکی که خواست معلم شود و توانست / معلم نمونه کشور: قبل از هرچیز برای آرامش خاطر دانشآموزانم تلاش می کنم
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت ام سلمه فرد؛ همیشه در بازی با هم سن و سالانش در کودکی، نقش معلم را داشت و آرزویش این بود که در آینده معلم موفقی شود؛ آنقدر تلاش و پشتکار و دغدغه داشت تا روزی به آرزوی کودکیش برسد.
خودش که میگفت دعای خیر خانوادهاش، انگیزه دادنهای مادرش و حمایتهای پدرش باعث شده تا برای رسیدن به هدفش بیشتر تلاش کند تا به امروز از جمع خیل عظیم معلمان به عنوان معلم نمونه کشوری انتخاب شود.
زینب فتحی، کارشناس روانشناسی عمومی با 11 سال سابقه تدریس، معلم پایه پنجم مقطع ابتدایی از مدرسه سید جمالالدین بخش سنگر از توابع شهرستان رشت است که هفت سال سرگروه آموزشی منطقه بود و خودش تصمیم گرفت در روستایی محروم معلمی کند چون بر این باور بود که باید بچههای روستایی هم معلمی داشته باشند که به آنها عشق بورزد.
شاید همین نیت خالصش بهانهای شد تا با 11 سال سابقه تدریس و بعد از ارزیابی در سطح مدرسه و انتخاب در مرحله استانی، با کسب بیشترین امتیاز در شاخصهای مدنظر برای انتخاب معلم نمونه، موفق شود تا معلم نمونه ایران شود.
از دوران تحصیل یادم میآید که میگفتند معلمی شغل انبیاست و خب برای اینکه معلم نمونه شوی باید شبیه انبیا باشی و برای تربیت آماده؛ یعنی برای معلمی هم خلاق باشی هم بیگانه با کار در ساعات اداری، هم بهروز باشی و خلاق نوآور، هم پیگیر تکالیف و کار کلاسی که خانم زینب فتحی زاده استان گیلان توانست در کنار شاخصهای دیگر به این مهم دست یابد.
خانم فتحیزاده که در جمع هفت معلم نمونه کشور مقام تخست را کسب کرده میگفت با توجه به اینکه رقابت تنگاتنگ بود نهایتاً انتظار منتخب استانی را داشت ولی لطف خداوند شامل حالش شد و در مرحله کشوری، منتخب نمونه شد و از این اتفاق شاد و خوشحال است و از اینکه نتیجه زحمات خود را در طی این سالها دیده عزمش برای معلمی جدیتر شده است.
این بانوی معلم معتقد بود که نباید در آموزش فقط به کتب درسی اکتفا کرد و اخلاق در کنار آموزش دروس برای رشد انسانیت خیلی مهمتر است که در این باره میگوید «من به مسائل پرورشی و اعتقادی دانشآموزانم توجه جدی دارم زیرا باید با معرفتشناسی سطح دانشآموزان را بالا ببریم زیرا حقیقتاً وظیفه معلم انسانسازی است.»
خانم فتحی، دوستی و ارتباطگیری با دانشآموزان و اولیای آنها را از اولویتهای خود میداند و میگوید «اوایل سال تحصیلی شرح حالی از دانشآموزان را از خانواده آنها میگیرم یا اگر بچهای دارای خانواده بدسرپرست باشد یا از نعمت پدر یا مادر داشتن محروم باشد از نزدیکان و بستگان آنها، روحیات دانشآموز را پرسوجو میکنم تا با شناخت کافی، تعامل برقرار شود.»
برای نمونه شدن در کشور که نمیشود فقط به ساعات اداری بسنده کرد؛ معلم نمونه گیلانی نیز با من همنظر است و میگوید «کلیپهای آموزشی را به جهت تثبیت یادگیری بچهها در پیامرسان شاد بارگزاری میکنم تا دانشآموزان غایب نیز از درسها عقب نمانند و هر سؤالی داشته باشند همانجا مطرح میکنند و من هم پاسخ میدهم»
خانم فتحینژاد در مورد رفع دغدغه دانشآموزانش نیز معتقد است که «برای فراگیری علم، ذهن نیاز به آرامش دارد و من برای آرامش خاطر دانشآموزانم در حد توانم تلاش میکنم، به جهت ارتباط نزدیک و عاطفی بین من و بچهها، مشکلاتشان را برایم بیان میکنند، تا جایی که بتوانم خودم حل میکنم اما اگر مشکلات بزرگتر باشد با کمک مدیریت مدرسه گاهی با انجمن یا شورای مدرسه و گاهی به کمک اولیا و مشاور مدرسه مسائل را حل میکنیم.»
وی تأکید میکند که باید با حال و هوای روز با نسل جدید برخورد داشت نه مانند نسلهای گذشته و از خود میخواهد تا به دانشآموزان فرصت حرف زدن داده و اجازه بدهند آنچه را که در دل و ذهن دارند بیان کنند.
معلم نمونه کشوری تدریس از حالوهوای تدریس برای دهه هشتادیها و دهه نودیها به گونهای حرف میزند که مشخص است نسل نوجوان امروزی را خوب میشناسد و میگوید: «با نسلی جسور و بیپروا روبه هستیم، بچههای باهوش در عصر فضای مجازی، فناوری و تکنولوژی، معلمها نیز باید با همسویی در جهت ارتقای دانش روز و داشتن اطلاعات کافی، حرکت روبه جلو داشته باشند در واقع یک معلم باید آنقدر توانمند باشد که نه تنها از دانش آموز عقب نیفتند بلکه یک گام جلوتر باشد تا در پاسخگویی نیاز دانش آموز قدرت اقناع داشته باشد.»
خانم فتحینژاد معتقد است که گفتوگو از افکار و عقاید و پاسخ گویی به شبهات و اقناعسازی دانشآموزان، باعث رشد و شکوفایی دانشآموز میشود و در این عرصه درجا زدن و منفعل بودن معنا ندارد و در ادامه میگوید «به این نکته توجه کنیم که یاددهی و یادگرفتن مکمل هم هستند، یک معلم هم باید دغدغه آموزش بهتر را داشته باشد و هم دغدغه و تلاش جهت رشد علمی خود برای افزایش سطح علمی، آموزشی و تربیتی خود.»
با اینکه سالها از فضای مدرسه دور بودم ولی هم صحبتی با خانم فتحینژاد مرا به دوران خوش مدرسه برد همانجایی که ردپای معلمانم لابلای نیمکتهای چند ردیفه حس کردم همانجایی که همه دستگیری آنها از شیطنتهای دانشآموزی مرا دلتنگ دلشورههای پرسشهای یهویی کلاسی میکرد؛ حالا بهتر میدانم که خالق خاطرات شیرین نمیتواند بیگانه با صفات انبیای الهی باشد.
پایان پیام /3389