یک‌شنبه 4 آذر 1403

کیانوش عیاری؛ روزگار قریب در روزگار غریب

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
کیانوش عیاری؛ روزگار قریب در روزگار غریب

«روزگار قریب» را دوباره ببینید و حالا در عصر همه گیری کرونا و در «روزگار غریب»‌ی که گروهی با ادعای طب سنتی مخالف واکسیناسیون بودند و بعضا هنوز هم هستند.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - نمایش دوباره مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» ساخته کیانوش عیاری از شبکه «آی فیلم» بهانه‌ای است تا به نکاتی درباره آن اشاره شود:

1. مشخص نیست پخش مجدد «روزگار قریب» در میانه بحران کرونا و بحث واکسیناسیون و جدال مدعیان طب سنتی و پزشکی مدرن، تصادفی است یا عمدی. اگر تصادفی است باید گفت چه حسن تصادفی و اگر عمدی است و به قصد تجلیل از کادر درمان و معرفی یک الگو از پزشکی مردم دوست و با دغدغه های اجتماعی و نه درگیر ساخت و ساز یا بیم‌ناک قیمت ارز برای تأمین زندگی خانواده در فرنگ، باز هم درخور ستایش است. چنانچه با این هدف بوده باشد که پیشینه و تبار منکران پزشکی مدرن و باورمندان به ادامه شیوه حکیم باشی‌های قدیم را معرفی کند این ستایش، مضاعف است. 2. از همان اسم سریال روشن است که کارگردان اهل فکر و ذوق است چرا که با کلمه «قریب» بازی کرده است. «روزگار غریب» با این صورت در ذهن ما نقش بسته به این معنی که با زمانه‌ای بیگانه طرف‌ایم. چنان که در شعر مشهور شاملو بازتاب یافته است: روزگار غریبی است نازنین... اینجا اما قریب هم به معنی «نزدیک» است و روایت همین دیروز و هم یادآور دکتر محمد قریب پدر طب نوین کودکان در ایران. 3. کیانوش عیاری جایی گفته بود تمام توان و تجربه‌ها و دانسته‌های خود را برای ساخت این سریال به کار بسته حال آن‌که در مجموعه‌های تلویزیونی گاه به همه ریزه‌کاری‌ها توجه نمی‌شود. با تماشای دوباره سریال، روشن می‌شود که تا چه حد در این مدعا راست و درست می‌گوید.

4. کیانوش عیاری یکی از برجسته ترین کارگردانان پیرو مکتب نئورئالیسم ایتالیا در سینمای ایران است. با این حال واقع گرایی او به گونه ای نیست که او را از قصه غافل کند و اگرچه به دامان رمانیسم نمی غلتد اما نه از قصه گویی عاجز است و نه فیلم گزارش گونه می سازد. مازیار اسلامی در کتاب «بوطیقای گسست» کیانوش عیاری را یک فیگور در مینیاتور ایرانی توصیف کرده بود اما آثار متعدد او و همین «روزگار قریب» را می توان نقض کننده این مدعا دانست. 5. کیانوش عیاری به معنی واقعی کلمه یک سینماگر مؤلف است چرا که همه مؤلفه های آن را دارد. از جمله این که اندیشه منسجمی دارد که در آثار مختلف او نمود دارد مانند مقابله با خرافه گرایی و اگر «روزگار قریب» را با این کیفیت ساخته به خاطر همین بستر است و چه بسا کارگردانان دیگر استقبال نمی کردند چرا که بدون بستر تاریخی و انگیزه های اجتماعی و با نگاه قهرمان پرورانه از دکتر قریب یک قهرمان درنمی آمد و عیاری استادانه و هوش مندانه درصدد آن نیست او را به مثابه یک قهرمان معرفی کند و حتی در روایت دوران کودکی در کانون توجه قرار نمی دهد بلکه به بهانه زمانه او به خرافات و فقر و جهل و تاریخ معاصر در همین نزدیکی ها پرداخته و البته متهم به تلخ گویی هم می شود اما تلخ او هم شیرین است و مگر «آبادانی‌ها» شیرین نیست چندان که بعضی معتقدند نه تنها به «دزد دوچرخه» پهلو می زند بلکه گاه از آن بهتر هم می‌شود. مؤلفه دیگر آثار عیاری این است که جنبه سرگرمی صرف یا تجاری ندارد. به نوشته یک منتقد حرفه‌ای سینما «ارتباط انسان با جامعه و درگیریی که در این رابطه شکل می‌گیرد اغلب مبنای ثابت فیلم‌های اوست. در اکثر این درگیری‌ها شخص اول فیلم یا می‌میرد و یا تن به سرنوشتی تاریک و دردآور می‌سپارد. افراد فیلم‌های وی از جامعه پیرامون خود گسسته‌اند و به تنهایی به دنبال راه حل مشکلاتشان در کشمکش و جدال با جامعه‌اند و در یک کلام این جامعه ومحیط پیرامونی آنهاست است که آنها را آزار می‌دهد (در تنوره دیو، آن سوی آتش، آبادانی ها، شبح کژدم و بودن یا نبودن).» در این سریال البته توجه دارد که برای تلویزیون می سازد و نباید چندان تلخ باشد اما بیننده در می یابد که او با خرافه و توهم تا چه حد ناسازگار است. 6. اگر علی حاتمی روایتی گل و بلبل از گذشته ارایه می دهد و همه شاعرانه و شیرین سخت می گویند عیاری ابایی ندارد که واقعیت را پیش چشم ما بگذارد اما نه این که فیلم مستند بسازد. بی هیچ تردیدی او استاد بی چون و چرای نئورئالیسم است. برخی البته عیاری را به تأثیرپذیری از ناتورالیسم یا واقع گرایی افراطی در باور به جبر زمانه متهم می کنند که در فیلم‌هایی چون شبح کژدم، آبادانی‌ها و تنوره دیو جلوه می کند یا به رویکرد ناسیونالیستی (روز باشکوه) و گاهی سنت ستیزی اما هیچ یک از اینها نه تنها از ارزش های او نمی کاهد که اتفاقا نشان می دهد چقدر فکر پشت آثار اوست. 7. درباره کارگردانان بزرگ می گویند آثار آنان چنان است که حتی نام بازیگران بزرگ را تحت الشعاع قرار می دهد. در همین روزگار قریب و در این نوشته هنوز به بازی مهدی هاشمی و مهران رجبی نپرداخته ام. درحالی که بازی مهران رجبی که بیشتر با آثار کمیک شناخته می شد کاملا واقعی و بسیار روان است. چرا؟ چون همه را از چشم کارگردان می بینیم. در فوتبال هم این گونه است. گاه خود سرمربی ستاره است مثل دوره کارلوس کی‌روش که از بازیکنان بیشتر به چشم می آمد حال آن که در تیم ملی کنونی که نتایج متوالی درخشانی هم گرفته و نقش سرمربی غیر قابل انکار است بازیکنان بیشتر به چشم می ایند تا اسکوچیچ. 8. یکی از ویژگی های سریال، نقش مهندس بازرگان است که از دوستان نزدیک دکتر قریب بود. توجه کنیم که در صدا وسیمایی که به بهانه های گوناگون به مهندس بازرگان طعنه می زنند و حتی در دهه فجر و در سالگرد انقلاب به مناسبت تشکیل دولت موقت چندان از او یاد نمی کنند چه تصویر درست و پاکیزه ای از او ترسیم شده است و اگر این سریال هیچ نداشت جز همین روایت واقع بینانه و خصوصا قسمت مربوط به اخراج استادان و تن ندادن رییس دانشگاه کافی بود تا ستایش شود. چند سال قبل کیانوش عیاری به مجله «نسیم بیداری» گفته بود «زمان شروع پروژه آقای علی لاریجانی، رئیس وقت سازمان صدا و سیما، می‌گفت در سریال نبایستی به آقای مهندس بازرگان خیلی اشاره‌ای شود». توضیح کیانوش عیاری در این باره جالب است: «نه تنها دکتر قریب و مهندس بازرگان، که همسران این دو بزرگوار هم خیلی به هم نزدیک بودند، تا حدی که می‌گفتند یک شب خانواده دکتر قریب به منزل مهندس بازرگان می‌آمدند و شب بعد آن‌ها به خانه دکتر قریب می‌رفتند. طبیعتا در این رفت و آمد‌ها، نکات جذاب و جالب فراوانی بود که حسین و نوید - فرزندان قریب و بازرگان - برای من تعریف می‌کردند. خلاصه اینکه شکل‌گیری رابطه نزدیک دکتر قریب و مهندس بازرگان، به دوران جوانی‌شان بر می‌گردد، زمانی که هر دو به عنوان دانشجویان ممتاز برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شدند.

این دوستی از آن زمان شروع شد و در اتفاقات و برهه‌های مختلف زندگی هر دو مثل تدریس، ازدواج، بچه‌دار شدن و... عمق گرفت و تا پایان عمر دکتر قریب نیز ادامه داشت، به تعبیری رفیق گرمابه و گلستان شده بودند. من هم خیلی دوست داشتم این رابطه را در سریال «روزگار قریب» نشان دهم، اما خوب محدودیت‌هایی بود که باعث شد متأسفانه خودم را از ترسیم این روابط دوستانه و ظریف محروم کنم. قطعا اگر اجازه به نمایش کشیدن رابطه صمیمانه دکتر قریب و مهندس بازرگان را داشتم، سریال نیز جذاب‌تر از کار در می‌آمد...

در خصوص نمایش دادن مهندس بازرگان یادم هست آقای دکتر ولایتی خیلی به ما کمک کردند. زمان شروع پروژه در ریاست آقای لاریجانی بود. ایشان می‌گفت در سریال، نبایستی به آقای مهندس بازرگان خیلی اشاره‌ای شود. من دیداری با آقای دکتر ولایتی داشتم. می‌دانید ایشان یکی از مبرز‌ترین شاگردان دکتر قریب بودند. رفته بودم که اطلاعات، خاطرات و احیانا عکس‌هایی از ایشان در رابطه با دکتر قریب بگیرم. این مشکل را هم با ایشان در میان گذاشتم. ایشان بسیار تعجب کردند و گفتند مگر می‌شود سریالی راجع به دکتر قریب ساخت و در آن از مهندس بازرگان، عزیز‌ترین و نزدیکترین دوست دکتر قریب، نامی نیاورد؟ آقای ولایتی گفت من با آقای لاریجانی در این خصوص صحبت خواهم کرد و سعی می‌کنم رضایتشان را جلب کنم. همین طور هم شد.

ظاهرا ایشان با آقای لاریجانی صحبت کرده بودند و همین امر باعث شد ما به شکل حداقلی، مهندس بازرگان را هم در سریال داشته باشیم. به مدد همین مذاکره‌ای که صورت گرفته بود، ما در دو قسمت پیاپی توانستیم مهندس بازرگان را در سریال به نمایش درآوریم، البته باز با محوریت دکتر قریب.»- (نقش مهندس بازرگان را رضا بابک بازی می‌کند). 9. شاید اگر پروژه زندگی دکتر قریب را به هر کارگردان دیگری می دادند از عهده انجام آن بر نمی آمد چرا که معمولا فیلم ها و سریال ها راب ا داستان عاشقانه در متن یا به موازات روایت تاریخی پیش می برند و حسن فتحی استاد این کار سات. تصور کنید «شب دهم» یا «شهرزاد» بدون داستان عاشقانه چگونه پیش می رفت و اصلا قابل شکل گیری بود یا نه اما کیانوش عیاری حتی از شخصیت اصلی هم قهرمان نمی سازد و اندیشه خود را جاری می کند. 10. اگر به این نتیجه رسیده اید که همه اینها را نوشتم تا بگویم کیانوش عیاری کارگردان بزرگی است بله منظور همین است و چه خوب است که با اینان هم روزگاریم و چه خوب که قبل کرونا و حین رفت و آمد به دفتر فرصت دیدار هم دست می داد. «روزگار قریب» را ببینید. در «روزگار غریب» ی که گروهی با ادعای طب سنتی مخالف واکسیناسیون بودند و بعضی با اصرار بر ترجیح تولید بر واردات، زمینه تأخیر را فراهم آوردند و خوش بختانه این روزها و از دیشب این شب ها که روند واکسیناسیون به لطف واردات بیشتر سرعت گرفته با حس بهتری می توان به تماشای روزگار قریب نشست.

لینک کوتاه: asriran.com/003MrB