یک‌شنبه 4 آذر 1403

گروههای جهادی وابسته هیچ ارگانی نیستند و نیازمند سازمان مشخص‌اند

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
گروههای جهادی وابسته هیچ ارگانی نیستند و نیازمند سازمان مشخص‌اند

فرمانده گروه جهادی شهدا می‌گوید گروه‌های جهادی نیازمند سازمانی مشخص هستند تا بتوانند تحت پوشش آن مدیریت شوند و به صورت دقیق، مشخص و عادلانه خدمت‌رسانی کنند.

فرمانده گروه جهادی شهدا می‌گوید گروه‌های جهادی نیازمند سازمانی مشخص هستند تا بتوانند تحت پوشش آن مدیریت شوند و به صورت دقیق، مشخص و عادلانه خدمت‌رسانی کنند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ زینب رازدشت: اولین خاصیت گروه‌های جهادی این است که رنج سفر را می کشند تا بتوانند به گروهی از مردمی خدمت کنند که در محرومیت به سر می‌برند. گروه‌هایی که بی چشمداشت تا مرز خطر می‌روند و فی سبیل الله سعی دارند تا دل مردم را شاد کنند. گروه جهادی شهدا یکی از گروه‌هایی است که در سال‌های اخیر سعی کرده است بخشی از خدمات رسانی را در شرق کشور و جنوب تهران محقق کند.

محسن اسماعیلی فرمانده گروه جهادی شهداست. او که بیشتر خود را به عنوان سخنگوی گروه می‌ماند تا فرمانده، در بخش اول گفت و گو با خبرگزاری مهر درباره پویش‌های انجام شده توسط این گروه جهادی صحبت کرد که متن آن در پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه است:

«اهدای صدا به مناطق محروم؛ وقتی فرهنگ دغدغه گروه جهادی می‌شود»

در بخش دوم و پایانی این مصاحبه وضعیت گروه‌های جهادی در کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

* آقای اسماعیلی بسیاری از مردم فکر می‌کنند گروه‌های جهادی وابسته به سپاه و بسیج هستند و این تصور تبدیل به یک تفکر غالب شده است.

ما گروه‌های جهادی وابستگی به هیچ ارگان و سازمانی نداریم و بهتر است بگویم که هیچ بودجه‌ای دریافت نمی‌کنیم. تک تک افرادی که در گروه‌های جهادی کار می‌کنند، فی سبیل الله از کار و زندگی شأن می‌زنند تا به خلق خدمت کنند. ما در گروه جهادی شهدا عصر چهارشنبه به سمت شرق کشور حرکت کنیم و به هنگام بازگشت هم سعی می‌کنیم تا قبل نماز صبح روز شنبه به تهران برسیم. تک تک هزینه‌ها را از جیب خودمان می‌دهیم.

این حرف‌ها را نمی‌زنم تا منتی سر کسی باشد و ما وظیفه خود را انجام می‌دهیم. اگر این مطالب گفته می‌شود، صرفاً مطالبه گری است؛ چراکه مقام معظم رهبری فرمودند که مطالبه گر باشیم و خودمان را وسط میدان بدانیم. به این صورت نباشد که تنها به اصطلاح «غر» بزنیم درحالی که هیچ کاری هم نکنیم. متأسفانه امروز بسیاری از افراد در حال گله و شکایت هستند، درحالی که هیچ کاری هم نمی‌کنند. من به همراه گروهم در حد بضاعت مان وسط میدان هستیم.

ما دغدغه داریم و دل مان نمی‌خواهد که شاهد محرومیت باشیم. چرا باید در شرق کشور دختر عقد کرده‌ای به دلیل عدم تأمین جهازش، هفت سال در خانه پدر مانده باشد؟ درحالی که اگر هفت سال پیش ازدواج می‌کرد، امروز فرزندش هفت ساله بود. همه اینها درد است.

همچنین ما تا کنون توانسته‌ایم 7 زندانی با جرایم غیر عمد آزاد کنیم که یکی از زندانیان مادری بود که بخاطر ضمانت برادر متواری اش زندانی شده بود. همه این زندانی‌ها با جرایم غیر عمد با رقم 50 میلیون، 20 میلیون و حتی 5 میلیون بودند. ما تلاش مان را کردیم تا این مادر به خانه برگردد و کنار فرزندانش باشد. گروه جهادی شهدا در قالب یک صفحه مجازی، خیران خود را دور هم جمع کرده است که بسیاری از آنها را حتی یک بار هم از نزدیک ندیده‌ایم و همه کمک‌های مالی خودشان را به صورت مجازی انجام می‌دهند. همچنین ما در فیلم‌های مان که گزارش کارمان را منتشر می‌کنیم، به هیچ عنوان چهره هیچکدام از محرومین را نشان نمی‌دهیم چراکه آبروی مؤمن از خانه کعبه بالاتر است. امیدوارم روزی برسد که دیگر محرومی در این کشور وجود نداشته باشد.

* بنظرم شما در خدمت رسانی‌های تان به ویژه برای کودکان با یک تیر دو نشان را هدف قرار می‌دهید. اول آنکه مایحتاج شأن را تهیه کنید و دوم آنکه به واسطه این خدمات رسانی یک نوع خیررسانی، محبت و فرهنگسازی برای کار خیر را به کودک محروم آموزش می‌دهید...

کاملاً همینطور است. بلاخره این کودکان روزی بزرگ می‌شوند و در ذهن‌های شأن باقی می‌ماند که گروهی به روستای شأن آمد و کمک شأن کرد. این فرهنگ محبت کردن و انجام کار خیر ایجاد می‌شود. همچنین نکته‌ای که در این موضوع مهم بوده بحث اخلاق مداری است. ما باید به اعتقادات و باوری که داریم، پایبند باشیم و این موضوع را در عمل و اجرا نشان دهیم.

برای مثال زمانی که من و اعضای گروهم مشغول کار هستیم و صدای اذان را می‌شنویم، کارمان را تعطیل می‌کنیم و نمازمان را می‌خوانیم. این کودک ما را در چنین شرایطی می بیند. یعنی با عمل مان به او گفتیم که نماز واجب تر از کار است.

ما تلاش می‌کنیم خدماتی که انجام می‌دهیم به صورت زنجیره‌ای باشد و این زنجیره هیچگاه قطع نشود. اگر ما به کودک هفت ساله‌ای که در روستای محروم است، کتاب هدیه می‌دهیم و در روستای محل زندگی اش کتابخانه می زنیم، پس از سال‌ها او تبدیل به جوان 17 ساله می‌شود و می‌تواند کتابخانه روستایش را با کمک دوستانش اداره کند. به این صورت زنجیره خدمات رسانی قطع نمی‌شود و نسل به نسل این خدمت رسانی ادامه می‌یابد. کارهای جهادی بنظرم یک صدقه جاری است که نسل به نسل در گردش است.

تک تک اعضای گروه جهادی صادقانه و با اخلاق کار می‌کنند. گاهی پیش آمده است که پدرم به دلیل بیماری که دارند، نیاز به من داشته باشند اما به دلیل تعهد به مردم محروم روستا نتوانستم کنار پدرم باشم. از آنجا که تک پسر خانواده هستم، نسبت به پدر و مادرم تعهد دارم اما گاهی آدم میان دو تعهد گیر می‌کند و ناچار است یکی را انتخاب کند.

من واقعاً از خانواده ام ممنونم که من را در این مسیر قرار دادند و همیشه مرا حمایت می‌کنند. این خدماتی که انجام می‌دهم، حاصل تلاش‌های پدر و مادرم است و لطف‌هایی که در حق من داشته‌اند. از آنها می‌خواهم که این نبودن‌های من را ببخشند و حلال کنند؛ چراکه واقعاً برای شأن کم گذاشته‌ام. اگر آنها همین جا بودند، خم می‌شدم و پای شأن رو می بوسم، چون هرچه دارم از دعای خیر و برکت وجود پدر و مادرم است.

* گاهاً در گروه‌های جهادی شاهد هستیم که زوج‌ها هم کارهای مشارکتی انجام می‌دهند. آیا در گروه شما هم زوجی حضور دارند که کمک حال تان باشند؟

در گروه مان زوجی هستند که به همراه فرزند دختر شش ساله شأن کمک مان می‌کنند. بنظرم این اتفاق بسیار لذت بخش بوده و همراه با فرهنگسازی است. این نوع اتفاقات منجر به الگو سازی و باور سازی می‌شود و کودک از نزدیک مشاهده می‌کند که پدر و مادرش تا چه اندازه با اخلاص در مسیر محرومیت زدایی قدم بر می‌دارد. در گروه مان مشابه چنین زوج‌ها و خانواده‌هایی بسیار است که هر کدام شأن گوشه‌ای از کار را گرفته‌اند و به خدمت رسانی مشغول هستند.

* در صفحه مجازی گروه جهادی شهدا شاهد هستیم که برای هر یک از پویش‌های انجام شده فیلم و عکس‌های مختلفی را منتشر می‌کنید.

کاملاً درست است؛ ما ناچار به انتشار تصاویر و فیلم از خدمت رسانی به مناطق محروم هستیم؛ گرچه این کار مورد رضایت گروه ما و حتی دیگر گروه‌های جهادی نیست. زمانی که خیران برای مان پول واریز می‌کنند، ما ناچار هستیم تا عکس و فیلم‌ها را منتشر کنیم تا بدانند که پول‌های ارسالی صرف چه خدماتی می‌شود. انتشار این فیلم‌ها و عکس‌ها جهت اعتماد سازی است.

ما در جنوب تهران و شرق کشور بیش از 200 سرویس بهداشتی و حمام ساخته‌ایم که البته اغلب آن در شرق کشور بود. در شرق کشور خانم معلولی بود که برای استفاده از سرویس بهداشتی ناچار بود تا به خانه همسایه برود و چقدر برای این رفت و آمدهایش با مشکل روبرو می‌شد. ما برای حل این مشکل از کمیته امداد آن منطقه کمک گرفتیم و با یکدیگر مشارکت داشتیم و در نهایت تعامل مناسبی میان مان برقرار شد و در نهایت توانستیم برای این خانواده یک سرویس بهداشتی در محل سکونتش بسازیم.

* با توجه به تعداد بسیار گروه‌های جهادی، چرا ما سازمان یا وزارتخانه‌ای در این حوزه نداریم تا به نوعی به وضعیت این گروه‌ها رسیدگی شود؟

اتفاقاً یکی از ویژگی‌های گروه‌های جهادی این است که درگیر کاغذبازی و بروکراسی‌های زمان بر نیستیم. یعنی کسی به ما ابلاغ نمی‌کند که کجا برویم، بلکه ما متناسب با نیاز منطقه‌ای به آن محدوده سفر می‌کنیم و به ارائه خدمات رسانی می‌پردازیم. ما پیش از انجام یک فعالیتی، از محل مورد نظر عکس و فیلم می‌گیریم و منطقه را مورد بررسی قرار می‌دهیم. به نظر می‌رسد گروه‌های جهادی نیازمند یک سازمانی هستند که بتوانند که این گروه‌ها را هدایت کنند.

برای مثال اگر برای گروهی در جاده اتفاقی رخ دهد، اعضا شامل هیچ نوع امکانات و خدماتی نمی‌شوند و حتی به عنوان شهید؛ درحالی که ما بر اساس مأموریتی که داریم به آن منطقه سفر می‌کنیم. متأسفانه مجلس در این زمینه اقدامی انجام نمی‌دهد و شاهد تصویب هیچ قانونی نیستیم.

ما از نمایندگان مجلس درخواست می‌کنیم تا در قالب طرح یک فوریتی به مسأله گروه‌های جهادی رسیدگی کنند که حداقل روی سنگ قبرشان که در حین خدمت فوت کرده‌اند، نام شهادت را ثبت کنند.

به نظر می‌رسد باید سازمانی ویژه گروه‌های جهادی تأسیس شود تا همه این گروه‌ها به صورت دسته بندی شده مدیریت شوند. برای مثال گروه زیادی به شرق کشور اعزام نشوند درحالی که جنوب کشور با محرومیت‌های بسیاری روبرو هستند. اگر این سازمان تأسیس شود، گروه‌های جهادی به صورت دسته بندی شده به سراسر کشور اعزام می‌شوند و در نهایت شاهد خدمت رسانی عادلانه تری در کل کشور خواهیم بود.

اگر این سازمان ویژه گروه‌های جهادی ایجاد شود، اعضای گروه‌های جهادی بیمه می‌شوند و حتی زمانی که در حین مأموریت آسیب ببینند، به واسطه بیمه می‌توانند روند درمانی شأن را طی کنند.

* بنابراین طبق خواسته شما به عنوان نماینده یک گروه جهادی این است که نیازمند یک سازمان جهادی هستید.

سازمانی که درگیر قید و بند میز و صندلی و کاغذ نباشد. ما هم اکنون سامانه‌ای به نام سامانه اطلس جهادی داریم که همه گروه‌های جهادی باید در این سامانه ثبت شوند. ما پیش از مأموریت حتماً باید در این سامانه ثبت نام کنیم و لوکیشن مربوطه را در آنجا به ثبت برسانیم و در پس از سفر گزارشی از روند اقدامات مان را در آن منتشر کنیم.

گاهی با وجود آنکه مأموریت مان را در سامانه اطلس جهادی به ثبت می‌رسانیم، اما زمانی که وارد منطقه محروم می‌شویم، ارگان‌های مختلف آن منطقه مانع کارمان می‌شوند و از ما درخواست مجوز می‌کنند. همچنین در خصوص گروه‌های جهادی باید بگویم که در حین مأموریت ارگانی به ما بودجه نمی‌دهد و همه هزینه‌های سفر به عهده خودمان است و این درحالی بوده که اعضای گروه مان به لحاظ اقتصادی در مرحله متوسط رو به پایین هستند

* البته برخی تصورها بر این است که گروه‌های جهادی، تحت پوشش بسیج هستند...

گروه‌های جهادی با چند مشکل روبرو هستند. اول آنکه حتماً باید اعضای این گروه‌ها بسیجی باشند و سپس زیر نظر سپاه باشند. در این صورت تحت پوشش بیمه قرار می‌گیرند و برای مأموریت حکم می‌گیرند. باز هم در این شرایط و با در دست داشتن حکم مأموریت، اگر اتفاقی رخ دهد، فرد شهید محسوب نمی‌شود؛ چرا مجلس در این باره لایحه‌ای را تصویب نمی‌کند. تک تک نامه‌ها امضا شده و بارها این نامه‌ها به مجلس رسیده است اما همه آنها در داخل کشوهای نمایندگان مجلس خاک می‌کند.

* البته این موضوع مربوط به بنیاد شهید و امور ایثارگران می‌شود و ظاهراً بنیاد زیر بار این مسئولیت نمی‌رود... قطعاً همین است؛ چراکه این موضوع بار مالی دارد. اما حداقل کاری که می‌توانند بکنند این است که روی قبر اعضای گروه‌های جهادی عنوان شهادت ثبت شود تا قدری خستگی شأن برطرف شود. آمار زیادی در این خصوص وجود دارد که برخی از اعضای گروه‌های جهادی در مسیر مأموریت شأن دچار آسیب شده‌اند و حتی برخی دیگر درگذشته اند.

علاوه بر این موضوع درخواست دیگری از سپاه، بسیج و شهرداری دارم که حداقل می‌خواهند آماری از گروه‌های جهادی ارائه کنند، آمار دقیقی باشد. این گروه‌ها زمانی که محضر مقام معظم رهبری می‌روند، برای مثال می‌گویند فلان میلیون گروه جهادی داریم، درحالی که این‌طور نیست. از آنها درخواست دارم تا آمار روشنی ارائه کنند و آمارهای شأن واقعی باشد، زیرا وقتی اتفاقی رخ می‌دهد همه توقع دارند که همان رقم میلیونی وارد میدان شوند و کارهای جهادی انجام دهند.

* یعنی آمار ارائه شده از تعداد گروه‌های جهادی کمتر است؟ بله این آمار ارائه شده کمتر از آمار واقعی است؛ چراکه بسیاری از گروه‌های جهادی فقط در حد و اندازه یک اسم باقی مانده‌اند و هیچ خدماتی ارائه نمی‌کنند. پیشنهادم این است که اگر عنوان می‌کنند که آمارها درست است، بنابراین تک تک این گروه‌ها را جمع کنند و عملکردشان را مورد بررسی قرار دهند. در این حالت متوجه می‌شوند که چه تعداد گروه جهادی، مرد جنگ و مرد میدان هستند. این موضوع یکی از انتقادهایی است که همیشه به آمارها دارم. مقام معظم رهبری از ما گزارش دروغ نمی‌خواهد.

* یعنی این آمارها و گزارش‌ها از گروه‌های جهادی دروغ است؟

برای مثال در شهرری اعلام می‌کنند که 400 گروه جهادی در آمارها ثبت شده است درحالی که تنها 20 گروه جهادی فعال هستند. مدتی پیش جلسه‌ای با فرماندار شهرری داشتیم. او عنوان کرد که در شهرری 575 گروه جهادی ثبت شده است درحالی که در آن جلسه 80 گروه جهادی هم حضور نداشت. البته بماند که گروهی به دلیل خدمت رسانی در مناطق مختلف در جلسه حضور نداشتند اما رقم 575 گروه جهادی ثبت شده تنها در حد یک اسم است.

* به نظر شما هم اکنون چند گروه جهادی در کشور فعالیت می‌کنند؟ رقم بسیاری است و شاید بتوان گفت که یک آمار خیره کننده‌ای وجود دارد اما در واقعیت بسیار اندک است. ما در فضای مجازی با چندین گروه جهادی ارتباط داریم و با یکدیگر مشارکت می‌کنیم. چه اشکالی دارد که چند گروه جهادی با یکدیگر اینچنین تعامل داشته باشد.

گروه جهادی شهدا به صورت رسمی در سال 95 تأسیس شد و پیش از آن هم فعالیت‌های مختلف داشته است. به همین منظور ما تجربیات بسیاری داریم که می‌توانیم این تجربیات را در اختیار گروه‌های جهادی نوپا قرار دهیم تا آنها بتوانند پرتوان شوند و به محرومیت زدایی بپردازند.

هم اکنون قرار است یک قرارگاه محرومیت زدایی در جنوب تهران ایجاد شود که این قرارگاه تجمیعی از چندین گروه جهادی جنوب تهران است. تا کنون پنج گروه جهادی برای پیوستن به این قرارگاه اعلام آمادگی کرده‌اند. سعی داریم این رقم را به 10 گروه جهادی برسانیم و در نهایت شاهد یک قرارگاه مشخصی باشیم.

* ایجاد قرارگاه محرومیت زدایی در جنوب تهران به پایان سال می‌رسد؟

تلاش مان را می‌کنیم تا پایان سال این قرارگاه را با حضور حداقل 10 گروه جهادی ایجاد کنیم.