گفتگو با قاسم تبریزی | آیا «شیخ محمد خیابانی» به دنبال تجزیه ایران بود؟
قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتگو با تسنیم به بررسی این سوال پرداخته که آیا شیخ محمد خیابانی به دنبال تجزیهطلبی و تجزیه ایران بود؟
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم - شیخ محمد خیابانی از چهرههای مبارز ضداستعماری و ضداستبدادی است که در آخرین سالهای حکومت قاجاریه برای احیای نهضت مشروطه قیام کرد و در آذربایجان علم استقلال و آزادی ایران را برافراشت.
در سالهای گذشته شبهات بسیاری در خصوص شیخ محمد خیابانی و قیام او مطرح شده و او را همچون میرزا کوچک خان انگلیسی متهم به تجزیه طلبی کردند. برای پاسخ به شبهات و بازخوانی ابعاد زندگی شیخ محمد خیابانی به گفتگو با قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر پرداختیم که در ادامه آن را میخوانید:
تسنیم: ابتدا از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنیم. در سالهای اخیر شبهاتی در خصوص شیخ محمد خیابانی مطرح شده که نیازمند بحث و بررسی است. سوال نخست بنده این است که حزب دموکرات آذربایجان که شیخ محمد خیابانی ایجاد کرد، چه ارتباطی با دموکراتها و تقیزاده داشت؟
تبریزی: در ابتدا لازم است نگاهی به زندگی شیخ محمد خیابانی داشته باشیم. شیخ محمد خیابانی یکی از روحانیون برجسته آذربایجان بود. او در حوره علمیه تبریز درس خواند و از شاگردان برجسته آیتالله سیدابوالحسن انگجی بود. خیابانی قریب به اجتهاد داشت و حکمت، فلسفه، نجوم و ریاضیات هم خوانده بود.
خیابانی در مسجد جامع بازار تبریز نماز جماعت اقامه میکرد و بیش از یک هزار نفر پشت سر او به نماز میایستادند. او در مسجد خیابان محله تبریز که مسجد پدر خانمش (آیتالله سیدحسین خامنهای) بود، نیز نمازجماعت اقامه میکرد و شبها در آن مسجد نماز میخواند. شیخ محمد خیابانی در بین مردم نفوذ معنوی بسیاری داشت. او اهل وعظ و خطابه بود.
روزگاری را که شیخ محمد خیابانی در آن زندگی میکرد را به سه دوره میتوان تقسیم کرد. نخست دوره انقلاب مشروطه است که او از فعالان مشروطیت بود؛ او هم در دوره مشروطه اول و هم در دوره استبداد صغیر از فعالان بود. او در دومین دوره مجلس شورای ملی نیز به نمایندگی مردم تبریز وارد مجلس شد.
دومین دوره پس از مشروطه بود که عوامل انگلستان، دولهها و سلطنهها برانقلاب مشروطه چنگ زدند و انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف ساختند. آنان به عنوان عوامل انگلیس و روسیه در ایران امور را مدیریت میکردند. در این افراد سه صفت مذموم ترس، طمع و وابستگی وجود داشت. وثوقالدوله یکی از آنان بود که در پی اولتیماتومی که دولت روس داد، به مجلس رفت و طرحی را مطرح کرد که با مخالفت آیتالله سیدحسن مدرس و شیخ محمد خیابانی مواجه و موضوع منتفی شد. در جریان قرارداد ننگین 1919 وثوقالدوله نیز که ایران مستعمره انگلیس شد، در این جریان آیتالله مدرس، آیتالله خالصیزاده و شیخ محمد خیابانی مخالفت و اعلام کرد که اگر قرارداد وارد مجلس نشود و توسط مجلس به تصویب نرسد، ورقپارهای بیش نیست.
شیخ در راستای احیای مشروطیت، حزب دموکرات آذربایجان را تاسیس کرد. حزب دموکراتی که شیخ محمد خیابانی تاسیس کرد با آن حزب دموکراتی که تقیزاده، حیدر عمواوغلی و سلیمان میرزا اسکندری عضو آن بودند، تفاوت داشت. حزب دموکراتی که شیخ محمد خیابانی بنا نهاد کاملا مستقل و به دنبال اعاده انقلاب مشروطه بود.سومین دوره زندگی شیخ محمد خیابانی دورهای است که او احساس کرد مشروطه از مسیر اصلی خود خارج شده و تلاش کرد تا مشروطه را به مسیر اصلی خود بازگرداند. در آن دوره چهار نهضت ضداستعمار و ضداستبداد مشروطهخو. اهیبدر کشور به وجود آمد که هر چهار نهضت صبغه اسلامی داشتند. در جنوب رئیسعلی دلواری و علمای فارس، در لارستان سیدعبدالحسین لاری، در گیلان میرزا کوچکخان جنگلی (نهضت جنگل) و در تبریز شیخ محمد خیابانی مدیریت این چهار نهضت را برعهده داشتند. این چهار نهضت، جریانهای مشروطیت بود که دقیقا براساس رهنمودهای مراجع ثلاثه نجف و علمای ثلاثه تهران و اطراف عمل کردند.
شیخ در راستای احیای مشروطیت، حزب دموکرات آذربایجان را تاسیس کرد. حزب دموکراتی که شیخ محمد خیابانی تاسیس کرد با آن حزب دموکراتی که تقیزاده، حیدر عمواوغلی و سلیمان میرزا اسکندری عضو آن بودند، تفاوت داشت. حزب دموکراتی که شیخ محمد خیابانی بنا نهاد کاملا مستقل و به دنبال اعاده انقلاب مشروطه بود. براین اساس حرکت خیابانی را نمیتوان با حرکت تقیزاده و دیگران همسو و همراه بدانیم.
تسنیم: برخی مطرح میکنند که شیخ محمد خیابانی چپ مذهبی یا به عبارت دیگر سوسیال دموکرات بود. آیا شما چنین چیزی را تایید میکنید؟
تبریزی: در آن زمان، چپ معنایی نداشت و این ادبیاتی است که امروز استفاده میشود.
علمای مجاهدی در تبریز حضور داشتند که عضو انجمن تبریز بودند. میرزا صادق مجتهد تبریزی عضو انجمن تبریز بود که با دخالتها و توطئههای تقیزاده کنارهگیری کرد. ثقهالاسلام تبریزی نیز عضو همان انجمن و همراه با شیخ محمد خیابانی بود که کنارهگیری کرد. سیدابوالحسن انگجی از طرف مراجع نجف به عنوان یکی از 5 مجتهد ناظر بر قانون اساسی، انتخاب شد که اصلا آن مجموعه شکل نگرفت. در تبریز علما در صحنه بودند. تبریز یکی از عرصههای مبارزه بود.
تسنیم: اهداف شیخ محمد خیابانی از ایجاد قیام و تشکیل حکومت در آذربایجان چه بود؟ برخی او را متهم به تجزیهطلبی کردهاند، آیا او یک تجزیهطلب بود؟
تبریزی: در روزنامه تجدد که ارگان رسمی حزب دموکرات آذربایجان بود، آمده است که شیخ محمد خیابانی به دنبال آزادی ایران بود. خیابانی در شعارهایی که مطرح میکرد و در روزنامه تجدد هم به چاپ میرسید، عنوان میکرد که ما به دنبال آزادی، استقلال، تجدد و ترقی ایران هستیم. او بر فلسفه اجتماعی تاکید میکرد و میگفت ما برمبنای شناخت و شرایط زمان حرکت میکنیم و حرکت ما براساس اخلاق و معنویت شکل گرفته و برای احیای عظمت ایران اقدام میکنیم.
حاج محمدعلی بادامچی یکی از نزدیکترین دوستان شیخ محمد خیابانی بود که از دوران کودکی و نوجوانی با او بود و تا روز شهادت شیخ نیز در حزب بود و وفادار به شیخ بود. بادامچی مطرح میکند که خیزش خیابانی و طنین فریاد استقلالطلبی و آزادیخواهی از آذربایجان در اقصی نقاط پیچید و خواب خفتگان را برآشفت و دست رد بر سینه نامحرمان، بیگانگان و بیگانهپرستان زد و به مردمان آزاده زمانش و آیندگان آموخت که یک لقمه خاردار باشید تا هیچ گلویی نتواند شما را فروبرد.
شیخ خیابانی میگوید که ما برضد حکومت ارتجاعی و استبداد قیام کردیم. هرگز نباید به خستگی و یاس تن در داد؛ به خصوص وقتی که بار سنگین زندگی ملتی از مویی باریکتر باشد. طوری رفتار کنید که قاطبه ملت ایران با امتنان و تشکر بگویند که تبریز ایران را نجات داد. در تمامی مسیر حرکت شیخ محمد خیابانی، استقلالطلبی و آزادیخواهی را شاهد هستیم.شیخ نیز میگوید که ما برضد حکومت ارتجاعی و استبداد قیام کردیم. هرگز نباید به خستگی و یاس تن در داد؛ به خصوص وقتی که بار سنگین زندگی ملتی از مویی باریکتر باشد. طوری رفتار کنید که قاطبه ملت ایران با امتنان و تشکر بگویند که تبریز ایران را نجات داد. در تمامی مسیر حرکت شیخ محمد خیابانی، استقلالطلبی و آزادیخواهی را شاهد هستیم.
از این رو شیخ محمد خیابانی نه تنها تجزیهطلب نبود، بلکه به دنبال احیای عظمت ایران و مبارزه با استعمارگری و عوامل استعمار بود.
در این میان برخی از جریانات چپگرا، مارکسیستی و قومگرا تلاش دارند تا قیام خیابانی را تحریف کنند. انشاالله در فرصتی دیگر به مقایسه حرکت شیخ محمد خیابانی و حرکت پیشهوری خواهم پرداخت.
یکی از اهداف شیخ را میتوان سر و سامان دادن به آذربایجان بدانیم. به یاد داشته باشیم که وثوقالدوله هم رئیس شهربانی را یک سوئدی انتخاب میکند و امور مالی آذربایجان را هم به فرد خارجی دیگری که او هم سوئدی بود، میسپرد. در حقیقت عوامل استعمار کشور را به شکل نیمه مستعمره در آورده بودند. در قرارداد 1919 وثوقالدوله آنها به دنبال عملی کردن این وابستگی بودند. خیابانی به همین دلیل سر و سامان دادن به امور آذربایجان را اولویت میدانست.
قطع دست اجانب از آن خطه و کل ایران را هدف دوم شیخ محمد خیابانی میتوان دانست. همکاری با نهشت جنگل برای تحقق یک هدف، اصلاح امور کشور، بیداری مردم و حرکت به اجرای قانون مشروطه، احیای اصل مشروطه و کلیت آن، تحول و حرکت فرهنگی در شناخت هویت خود از دیگر اهداف شیخ است که در سخنان او آمده است.
تسنیم: چرا قیام شیخ محمد خیابانی به موفقیت نرسید و با شکست مواجه شد؟
تبریزی: در دوران مبارزه شیخ خیابانی، سه جریان در تبریز و ایران وجود داشت. یک جریان، جریان علمای آسیبدیده و منزوی بود. پس از مشروطه به خصوص در تبریر، علما بیشترین آسیب را دیدند. این علما عبارت بودند از میرزاحسن مجتهد تبریزی، میرزا صادق مجتهد تبریزی و سیدابوالحسن انگجی که جزو علمای برجسته و رهبران بودند. میرزاحسن مجتهد تبریزی که مرجع تقلید بود را به تهران تبعید کردند و میرزاصادق را منزوی کردند.
ثقهالاسلام تبریزی در نامههایی که به فرزندش نجف نوشته است، اقدام به افشاگری حرکات مشکوک تقیزاده و جریانات ضددینی در تبریز میکند. از این رو در نهضت خیابانی، مرجعیت و روحانیت تبریز به میدان نیامد.
دومین جریان گروههای ساکتی بودند که انگیزه مبارزه نداشتند. سومین جریان، عوامل انگلیسیها و حکومت مرکزی بودند که توطئه را در تبریز آغاز کردند.
تسنیم: در خصوص ارتباط کسروی با شیخ محمد خیابانی روایتهای مختلف و متناقضی ارائه شده است. ارتباط خیابانی با کسروی چگونه بود؟
تبریزی: کسروی را باید در دو عرصه بررسی کرد. یک عرصه مربوط به زمانی است که او عضو حزب دموکرات بود و همراه با زینالعابدین ایرانشهر در روزنامه تجدد مقاله مینوشت؛ اما وقتی که شیخ توسط عثمانیها به ارومیه تبعید شد، کسروی مینویسد که "کنسول انگلستان در تبریز ما را دعوت کرد و گفت که تو علیه خیابانی قیام کن و ما از تو حمایت میکنیم." کسروی مدعی است که قبول نکرده است. او این را در کتاب شیخ محمد خیابانی که در ایران و خارج چاپ شده، مطرح کرده است. اما روند حرکت کسروی و برخی از افراد وابسته به وی مشکوک بود.
شیخ محمد خیابانی وقتی که به تبریز بازگشت، متوجه توطئههایی از سوی کسروی و ایرانشهر شد. آنان با مدرسه آمریکاییها ارتباطاتی داشتند. شیخ آنان را از ارتباط با آن مدرسه برحذر میدارد، اما کسروی نمیپذیرد. از این رو شیخ، کسروی و ایرانشهر را از تبریز به تهران تبعید کرد؛ ولی نفوذیها ناشناخته مسلما بودند.اما شیخ محمد خیابانی وقتی که به تبریز بازگشت، متوجه توطئههایی از سوی کسروی و ایرانشهر شد. آنان با مدرسه آمریکاییها ارتباطاتی داشتند. شیخ آنان را از ارتباط با آن مدرسه برحذر میدارد، اما کسروی نمیپذیرد. از این رو شیخ، کسروی و ایرانشهر را از تبریز به تهران تبعید کرد؛ ولی نفوذیها ناشناخته مسلما بودند.
تسنیم: ارتباط شیخ محمد خیابانی با میرزا کوچکخان جنگلی چگونه بود؟
تبریزی: شیخ با میرزا کوچکخان جنگلی ارتباط داشت. حتی شیخ کسی را برای هماهنگی خدمت میرزا فرستاد که آن فرد در بازگشت به دلیل توطئه بیگانگان و بدخواهان دچار بیماری میشود و فوت میکند.
فردی از شهید آیتالله مدرس به صورت مکتوب سوال میکند که نظر شما در مورد نهضتهای شیخ محمد خیابانی و میرزا کوچکخان جنگلی چیست که آیتالله مدرس پاسخ میدهد: "هر دوی اینها به دنبال آزادی ایران هستند. هر دو انسانهای صالح و مورد وثوق هستند." که در کتاب روزگاران در مورد مدرس و در برخی از کتابها آمده است. مرحوم ابراهیم فخرایی نیز در کتاب سردار جنگل به همین ارتباطات اشاره کرده است.
فردی از شهید آیتالله مدرس به صورت مکتوب سوال میکند که نظر شما در مورد نهضتهای شیخ محمد خیابانی و میرزا کوچکخان جنگلی چیست که آیتالله مدرس پاسخ میدهد: "هر دوی اینها به دنبال آزادی ایران هستند. هر دو انسانهای صالح و مورد وثوق هستند."خیابانی، جنگلی، لاری و دلواری نسل مشروطه هستند و آنان برای احیای مشروطه مبارزه کردند. از این رو آنان را باید در همان چهارچوب دید. آثار مکتوب شیخ و نامهها و سخنرانیهای شیخ توسط آقای سیدعلی آذری در کتاب قیام مشروطه جمعآوری شده است. استاد محمدرضا حکیمی نیز در کتاب بیدارگران اقالیم قبله به این موضوع اشاره کرده است. محمدحسن رجبیدوانی نیز در کتاب علمای مجاهد و در کتاب گلشن ابرار جلد اول تحلیل خوبی از نقش خیابانی دارد. حجتالاسلام تاجالدینی نیز به تازگی کتابی در خصوص شیخ خیابانی نوشته است که کتاب خوب و خواندنی و بیشتر مخصوص جوانان است.
تسنیم: برخی مطرح کردهاند که شیخ محمد خیابانی خودکشی کرد. البته سندی برای گفتهشان مطرح نکردهاند. آیا چنین چیزی درست است؟
تبریزی: در تبریز علاوه بر توطئههای کسروی و ایرانشهر که بدان اشاره خواهم کرد، توطئههای مختلفی علیه نهضت خیابانی به وجود آمد.
در دوره وثوقالدوله توطئههای بسیاری برای قتل و دستگیری او انجام گرفت. یک بار شیخ مجبور شد از راه عشقآباد به مشهد برود که توسط صمدخان حاکم آنجا تحت تعقیب قرار گرفت و مجبور شد بازگردد و توسط اطرافیان، خود را نجات داد. در نهایت در دوره مشیرالدوله (میرزاحسنخان پیرنیا)، شیخ محمد خیابانی توسط میرزا مهدیخان هدایت به شهادت رسید.
البته زمینههای توطئه از حدود سه ماه پیش طراحی و به وجود آمده بود. قزاقها اطراف تبریز را محاصره کردند و به تدریج فشار را افزایش دادند و ارعاب و ترس را بین مردم به وجود آوردند. شیخ مجبور شد در منزل شیخ حسنعلی میانجی پناهنده شود. قزاقها آن خانه را به گلوله بستند. شیخ در زیرزمین خانه پناه گرفته بود که با گلولههای آنان به شهادت رسید. حمله قزاقها به قدری وحشیانه بود که برخی معتقدند در آن حمله حدود 300 خانه که از خانههای حامیان شیخ بود، مورد تعدی و تجاوز قرار گرفت.
پس از شهادت شیخ محمد خیابانی نیز کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 انجام گرفت که کل کشور در یک اختناق فرو رفت.
تسنیم: در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
تبریزی: سال آینده صدمین سال شهادت شیخ محمد خیابانی است. برنامهریزی شده است تا همایشی با مدیریت حجتالاسلام تاجالدینی در خصوص شیخ خیابانی در پاییز 99 برگزار شود و طی فراخوانی از عموم مورخان دعوت میشود تا در خصوص ایشان مقالهای بنویسند.
انتهای پیام /