دوشنبه 28 آبان 1403

«گلگون شود می در شیشه ما...»؛ مروری بر خاطرات زنده‌یاد براتی‌پور از 13 سال اجرای جلسات شعر نیمه رمضان

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«گلگون شود می در شیشه ما...»؛ مروری بر خاطرات زنده‌یاد براتی‌پور از 13 سال اجرای جلسات شعر نیمه رمضان

زنده‌یاد براتی‌پور از جمله شاعران بی‌هیاهو بود که در کارنامه ادبی او می‌توان به فعالیت‌های مختلف و تأثیرگذاری اشاره کرد؛ از پایه‌گذاری جلسات شعر در حوزه هنری تا 13 سال اجرای جلسات نیمه رمضان.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در چهاردهمین روز اردیبهشت سال 1322 به عنوان سومین فرزند یک خانواده در تهران دیده به جهان گشود. اولین پیوندش با شعر را مادرش رقم زد؛ چنانکه او خود در نقل خاطراتش گفته است: «دوران طفولیت را در دامان پر مهر و محبت مادر با ترانه ها و زمزمه های اشعار باباطاهر و آنچه مادران برای به خواب بردن کودکان خود می خواندند سپری کردم.»

عباسعلی براتی‌پور از جمله شاعران مؤثر در شکل‌دهی به جریان شعر انقلاب و دفاع مقدس بود. او در دوره نوجوانی و همزمان با ورودش به دبیرستان، پای به وادی شعر گذاشت. آشنایی با سعدی و حافظ در دوران دبیرستان، سودای ادامه تحصیل در دانشگاه را در سرش پروراند، اما این‌بار مشکلات مالی مانع از ورودش به دانشگاه شد. او سپس به استخدام نیروی هوایی درآمد و در رشته الکترونیک مدتی را در آمریکا به تحصیل پرداخت: «به نیروهوایی رفتم، خیلی دوست داشتم که دانشگاه بروم ولی گردش روزگار به کیفیتی بود که نشد و من وارد نیروهوایی شده و استخدام شدم، سال 41 وضع مملکت خیلی بحرانی و بد بود، بیکاری و گرفتاری وجود داشت و ما هم یک خانواده عیال واربودیم، ولی من آن زمان درسم خوب بود و ریاضی خوانده بودم هرچند به ادبیات علاقه داشتم و کتا‌ب‌های شعر زیاد می‌خواندم.

شاید بتوان گفت یکی از مهمترین اتفاق‌های زندگی زنده‌یاد براتی‌پور برای رسیدن به دنیای شاعری، حضورش در شهر مشهد و با ورودش به انجمن ادبی فردوسی در اواخر دهه 40 رقم خورد؛ انجمنی که واسطه آشنایی او با شاعران و ادیبانی چون عبدالعلی نگارنده، یکی از چهره‌های سرشناس شعر و ادب خراسان و مرحوم غلامرضا قدسی شد.

ورود زنده‌یاد براتی‌پور به حوزه هنری و سال‌ها برگزاری جلسات شعر این مرکز سبب شده تا از او با عنوان یکی از پایه‌گذاران و مؤثران در شکل‌گیری ادبیات انقلاب اسلامی یاد کنند. از سوی دیگر، حضور او در نیروی هوایی و ذوق شعری‌اش، سبب شد تا براتی‌پور به یکی از شاعران مهم در شکل‌گیری جریان شعر دفاع مقدس تبدیل شود؛ شاعری که هم‌پای دیگر هم‌قطاران خود در جبهه‌ها حاضر می‌شد و به شعرخوانی می‌پرداخت. حضور او به همراه شاعرانی چون زنده‌یاد حمید سبزواری، قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی و دیگران موجب شد تا آثاری در دهه 60 و 70 در ادبیات منظوم خلق شود که حرف دل مردم و برخاسته از اصلی‌ترین دغدغه‌ها و آرمان‌های آنها باشد:

ماییم سروهای به خون خفته ماییم لاله های گریبان چاک

رفتیم تا که باغ بماند سبز رفتیم تا که عشق بماند پاک

گذشت سال‌ها و ایجاد فاصله از آن دوران، سبب نشد که شعر براتی‌پور از این دغدغه‌ها خالی باشد. او را می‌توان پس از گذشت بیش از چهار دهه، همچنان یکی از شاعران اصلی در جریان شعر آیینی، دفاع مقدس و ادبیات انقلاب اسلامی نام برد:

ماند خاکستر به جا از خیمه های سوخته سبز شد بانگ عزا از خیمه های سوخته

می رود تا آسمان همراهِ بانگ یا حسین شعله ی شور و نوا از خیمه های سوخته

آب آب کودکان تشنه در ظهر عطش رفته تا عرش خدا از خیمه های سوخته

از صفیر تیر صیادان، غزالان حرم در بیابان شد رها از خیمه های سوخته

در شرار آتش بیداد، روئید از جگر شیون آل عبا از خیمه های سوخته

درغبار آتش و اندوه می آمد برون سَروهای سر جدا از خیمه های سوخته

ناله ها می داد سر، بیمار دشت کربلا ناله هایی جانگزا از خیمه های سوخته...

توجه به موضوعات روز جامعه در کنار پیوند با ادبیات اصیل و استخوان‌دار و انس پیوسته با آثار کلاسیک، سبب شد تا شعر براتی‌پور، شعری فاخر و ارزشمند باشد؛ شعری که از مردمش فاصله ندارد و درک و دریافت یک انسان زیسته در جغرافیای انقلاب اسلامی در آن نمود بارزی یافته است.

جنگ و تولد یک اثر هنری / شعر معروف «یاران چه غریبانه...» چرا و چگونه سروده شد؟

مرحوم براتی‌پور در کنار فعالیت‌های ادبی این‌چنینی، 13 سال مدیریت جلسات نیمه رمضان و شعرخوانی شاعران در محضر رهبر معظم انقلاب را نیز برعهده داشت؛ مسئولیتی که پس از زنده‌یاد مهرداد اوستا و علی معلم، برعهده او گذاشته شد.

او پیش‌تر در گفت‌وگویی با تسنیم، به چگونگی شکل‌گیری این جلسات و خاطراتی از آن دوران پرداخته بود که در ادامه می‌خوانید:

* آقای براتی‌پور شما 13 سال مدیریت برگزاری جلسات شعر شاعران با رهبر معظم انقلاب در نیمه ماه مبارک را برعهده داشتید. این جلسات چگونه شکل گرفت و چرا ماه مبارک رمضان به عنوان زمان برگزاری انتخاب شد؟

روزی شعرای شورای شعر ارشاد که حدود پنج شش نفر شامل استاد اوستا، خانم سپیده کاشانی، خانم سیمین‌دخت وحیدی و... به محضر رهبر معظم انقلاب رفته بودند. رهبر انقلاب در آن جلسه به آقای زم فرمودند که بد نیست جلسه‌ای هم باشد و شاعران حوزه هنری حضور داشته باشند. آقای زم هم این مطلب را به من که در آن زمان مدیریت جلسات نقد و بررسی شعر حوزه را برعهده داشتم، گفت و من هم استقبال کردم. روزی به همراه چند تن از شاعران که حدود هشت نفر بودند، مانند استاد سبزواری، آقای رشاد، استاد اوستا، آقای شاهرخی، زنده‌یاد مشفق و...، به محضر ایشان رفتیم. نزدیک دفتر که از ماشین پیاده شدیم، گفتند کتاب‌هایتان را اینجا بگذارید. جلسه برگزار شد، ایشان بعد از احوال‌پرسی از همه شاعران، فرمودند که شعر بخوانیم. استاد اوستا گفتند که کتاب‌های ما را جلوی در تحویل گرفتند، آقا فرمودند چه کسی گفت که کتاب‌های آقایان را بگیرید؟ بردارید بیاورید! خلاصه کیف و کتاب ما را آوردند و ما هم شعرهایمان را خواندیم. آقا هم راجع به شعر و مسائل شعر صحبت کردند و فرمودند که این جلسات در نیمه ماه مبارک رمضان برگزار شود.

ما هم پس از آن جلسه، در واحد ادبیات تعدادی از شاعران را فهرست کردیم و از این میان، 20 شاعر انتخاب شدند. در جلسه اول مدیریت جلسه برعهده استاد اوستا بود و او شاعران را معرفی کرد. جلسه سال بعد استاد اوستا به رحمت خدا رفته بود؛ بنابراین مدیریت جلسه برعهده استاد معلم گذاشته شد. در سومین سال برگزاری، استاد معلم اداره جلسه را نپذیرفت و گفت که آقای براتی‌پور به شعر شاعران اشراف دارد و جلسات شعر حوزه را نیز برگزار می‌کند، بهتر است که مدیریت جلسه نیمه ماه مبارک رمضان را نیز به او محول کنیم.

*چه سالی می‌شد؟

سال 72. مدیریت جلسه را برعهده من گذاشتند. آقا فرمودند که جلسه را شروع کنید. من هم با اجازه ایشان جلسه را برگزار کردم.

*چند سال مدیریت جلسه برعهده شما بود؟

13 سال. البته در آن سال‌های اولیه جلسات انعکاس رسانه‌ای نداشت و خیلی خودمانی و ساده برگزار می‌شد، همانند الان که چند دوربین هست و در رسانه‌ها هم بازتاب دارد، نبود. آن موقع فقط یک دوربین بود و شاعران بعد از نماز و افطار، روی زمین می‌نشستند و شعرهایشان را می‌خواندند.

* یکی از موضوعاتی که معمولاً در این رابطه سؤال می‌شود، نحوه انتخاب شاعران است. شما چطور شاعران را انتخاب می‌کردید؟

شاعران در آن سال‌ها به جلسات شعر حوزه هنری می‌آمدند، فهرستی را از میان شاعران شهرستان‌های مختلف انتخاب و دعوت می‌کردیم. از سراسر کشور، از گیلان و مازندران گرفته تا قم و اصفهان و.... شاعران مشهدی کمتر بودند، چون آقا هرسال جلسه‌ای را با این شاعران در مشهد داشتند. سعی می‌کردیم که از میان شاعران شهرستان‌ها، شاعران برجسته و موفق‌تر انتخاب شوند. در واقع می‌توان گفت که جلسه شعر نیمه رمضان از همان ابتدا یک شب شعر کشوری بود که تقریباً از همه استان‌های کشور نماینده‌ای حضور داشت و شعر می‌خواند.

*از این 13 سال که مدیریت جلسه را برعهده داشتید، خاطره‌ای هم در ذهن دارید؟

خاطرات که زیاد است، خاطره‌ای که الآن به ذهنم می‌رسد این است که در یکی از جلسات ایشان خطاب به من فرمودند که آقای براتی! کسی هست که شعر نخوانده باشد؟ گفتم بله آقا! هنوز سه نفر شعر نخوانده‌اند. گفتند کی؟ گفتم یکی خود شما، یکی هم آقای معلم و یکی هم خود من. چون شاعران دوست داشتند شعری از ایشان بشنوند.

یکی از این جلسات هم برای ما خیلی جلسه متمایز و جالبی بود. شب قبل از میلاد امام حسن (ع) که جلسه برگزار شود، آقای گلپایگانی با منزل ما تماس گرفت و گفت که بعد از جلسه شما، آقای مشفق، آقای شاهرخی، استاد سبزواری و آقای رشاد باشید من با شما کار دارم. آن موقع جلسات یک تا دو ساعت طول می‌کشید. بعد از اینکه جلسه تمام شد، شاعران همه رفتند و ما ماندیم. دوباره به حضور رهبر انقلاب رفتیم و هرکدام غزلی خواندیم. جالب این بود که ایشان از جیب بغلشان دفترچه کوچکی درآوردند و سه غزل از خودشان خواندند که یک مصراع از ایشان هنوز به خاطرم مانده است: «گلگون شود می در شیشه ما» که خیلی غزل عالی بود و آقای رشاد بعداً از آن استقبال کرد.

آقا خودشان شعر خوب زیاد دارند. زمانی در معاونت فرهنگی بنیاد جانبازان بودم و کانون شعرای جانباز را راه انداخته بودم تا شاعران جانباز سروده‌های خود را ارسال کنند. از مجموع شعرهای رسیده، 50 شعر انتخاب و در یک کتاب با عنوان «با شقایق‌ها برادر» چاپ شد. در ابتدای این کتاب من پنج شعر از آقا آوردم، وقتی که کتاب را به ایشان تقدیم کردم گفتم که برای تیمن و مبارکی، تعدادی از سروده‌های شما را نیز در ابتدای کتاب آوردم. ایشان فرمودند از کجا آوردید؟ گفتم که از شاعران مشهدی که با آنها ارتباط دارم، از شعرهایی که شما در آنجا می‌خوانید، گرفتم. خیلی خوشحال شدند و خندیدند.

شب شاعران بی‌دل

آن موقع فهرستی از شاعران تهیه می‌شد، اما انتخاب شاعران برای شعرخوانی برعهده من بود. سعی می‌کردم که هر سال کسی شعر بخواند که در سال گذشته نخوانده است تا از این طریق عدالت رعایت شود. اگر جوانان بودند، حتماً به آنها فرصت بیشتری می‌دادم. به شاعران شهرستانی هم همین‌طور؛ به هرحال آنها رنج سفر را برای حضور در این جلسه به جان خریده بودند. مشکل است همه را راضی نگاه داریم، اما سعی کردم که با صحبت کردن این اتفاق بیفتد، مثلاً می‌گفتم فلانی شما سال گذشته شعر خواندید، حالا نوبت فلانی است....

رهبر انقلاب نکات ظریفی را در جلسات می‌فرمایند. خاطرم هست یک سال به منظومه عاشورایی مرحوم الهی قمشه‌ای اشاره کردند که بعد از شفای فرزندش سروده بود. بعد از جلسه تشویق شدم که بروم و دوباره این منظومه را بخوانم. نکات دقیقی که ایشان بیان می‌کنند، شاعران را تشویق به مطالعه می‌کند. راهنمایی ایشان است که همه را ترغیب می‌کند تا شعر آیینی بگویند، اگر می‌خواهند غزل بگویند با چه کیفیتی بگویند، حرمت کلام را حفظ کنند و... این‌ها درس‌هایی بود که ما از محضر ایشان گرفتیم. امسال هم که جلسه برگزار نمی‌شود، خیلی از شاعران ناراحت هستند. مخصوصاً شاعران جوان که اشتیاق دارند ایشان را ببینند....

«گلگون شود می در شیشه ما...»؛ مروری بر خاطرات زنده‌یاد براتی‌پور از 13 سال اجرای جلسات شعر نیمه رمضان 2
«گلگون شود می در شیشه ما...»؛ مروری بر خاطرات زنده‌یاد براتی‌پور از 13 سال اجرای جلسات شعر نیمه رمضان 3
«گلگون شود می در شیشه ما...»؛ مروری بر خاطرات زنده‌یاد براتی‌پور از 13 سال اجرای جلسات شعر نیمه رمضان 4