گودرزی: مجاهدین؛ فرزندان نهضت آزادی بودند / روحانی فعالیت رسانهای پیرامون مجاهدین را ممنوع کرده بود
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_امید فعال؛ «سازمان مجاهدین خلق» نامی آشنا برایمان که در دهه 60 هموطنانمان را ترور میکرد و از ذبح تا زنده سوزاندن کودک 3 ساله را در کارنامه خود دارد. برخی به جرم پاسدار بودن و گروهی به دلیل داشتن محاسن توسط این گروه تروریستی به شهادت رسیدند.
هنوز هم با وجود پژوهشهای متعدد درباره این سازمان، علامت سوالهای بسیاری پیرامون آن وجود دارد. منابع مالی و جذب سازمان مجاهدین خلق برای بسیاری مبهم است. منابع مالی سازمان هماکنون از چه طریقی تامین میشود؟ برنامههای منافقین در بازه زمانی فعلی چیست؟ چرا سازمان توانسته ساختار تشکیلاتی مستحکمی داشته باشد؟ سرانجام منافقین چه خواهد بود؟ ایمان گودرزی، پژوهشگر حوزه تاریخ مجاهدین خلق به این سوالات و پرسشهای دیگر پاسخ میدهد.
دانشجو: به نظرتان عمر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به اتمام رسیده است؟ با توجه به شرایط موجود، آیا توانایی فعالیت میدانی در کشورمان را دارد یا خیر؟
متأسفانه نگاهی اشتباه در رسانههای کشور حاکم است که در تلویزیون و مکتوبات، ساختار سازمان مجاهدین خلق را به عموم مردم پیر و فرتوت نشان میدهیم و به همه میگوییم که این جریان، یک جریان مرده است اما در ناآرامیهای سطح کشور، ردپای آنان را مشاهده میکنیم.
در 30 قسمت مستند ساختهشده «به نام خلق»، تلاش خود را کردم که از کلمه منافقین استفاده نکنم و نام سازمان را به تعدد بیان کنم؛ جنایتهای این سازمان نباید پشت نام منافقین پنهان شود و همه باید اسم و رسم این گروه تروریستی را بشناسند.
تعدادی جوان به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق در کشور دستگیر میشوند اما چون نام این سازمان به گوشمان آشنا نیست و عقبه آن را نمیدانیم، رسانههای بیگانه برای این تروریستها، چهره مظلوم میسازند.
آقای روحانی مصوبهای را در شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسانده بود که فعالیت پیرامون مجاهدین را ممنوع میکرد
متأسفانه تا قبل از سال 88، مستندی با موضوع منافقین نداشتیم؛ آقای روحانی مصوبهای را در شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسانده بود که فعالیت پیرامون مجاهدین را ممنوع میکرد. بعد از فتنه 88 و با توجه به اغتشاشات و آشوبها، به لطف پیگیریهای معاونت سیاسی صداوسیما توانستیم به موضوع خیانتهای منافقین ورود کنیم.
دانشجو: به نظر شما آیا هنوز هم سازمان برای نسل جوان جذابیت دارد و آنان جذب منافقین میشوند؟ سازمان امروز سازوکاری برای جذب اعضاء دارد؟
برخی از اعضای جداشده از سازمان، در گفتگوهای خود اقرار میکردند که ایمیل دعوت به کار برای اشخاص مختلف در داخل کشور ارسال میکردند؛ یکی از این افراد بیان داشت که روزانه در حدود 1000 ایمیل ارسال و بسیاری از شهروندان عادی را به حضور در خارج از کشور برای اشتغال دعوت کرده است.
جوانانی که هیچگونه عقبه فعالیت سیاسی ندارند، به امید رهایی از بیکاری به ترکیه دعوت میشدند و در روز اول 500 دلار به آنان پرداخت کرده و این افراد را برای شرکت در یک دوره آموزشی راهی عراق میکردند البته قبل حضور در عراق، پاسپورتشان را میگرفتند و به محض ورود به این کشور، لباس نظامی تنشان میکردند و میگفتند که دیگر عضو سازمان هستید.
عموما افرادی که از مرحله سمپاتی و هواداری عبور میکنند و دست به اقدامات تروریستی برای سازمان میزنند، پدر یا یکی از بستگانشان اعدامشده است؛ این افراد به دنبال انتقام از انقلاب هستند و در فضای فکری سازمان بزرگ شدند.
به غلط تعداد اعضای این سازمان در حدود 2 هزار نفر تخمین زده میشود؛ این تعداد نفراتی که به آلبانی رفتند، افرادی هستند که چند دهه در فضای ایزوله زندگی کردند و از خود هیچ هویتی ندارند.
دانشجو: آیا این سازمان با جریان نهضت آزادی ارتباط داشته است؟
زمانی که دو تفکر ملی و مذهبی در کنار هم قرار بگیرد، سازمان مجاهدین خلق متولد میشود. در ابتدا اعضای سازمان با نام «نهضت آزادی» در زندانها شناخته میشدند و تصاویر زیادی از دورهمی اعضای سازمان با مهندس بازرگان موجود است. بازرگان به امام میگوید که با آنان مماشات کنید و امام میفرماید که این افراد فرزندان شما هستند و آنان را عضو نهضت آزادی مینامد.
دانشجو: چرا در ابتدای دهه 60، این سازمان پیشرفت چشمگیری در گسترش تفکرات خود داشته است؟
سازمان مجاهدین توانست چهرهای جدید از زن را به دختران جوان نشان دهد و با ظاهر چریکی، استقبال عمومی را برای خود به همراه داشته باشد
اکثر افراد سازمان، فارغالتحصیلهای دانشگاهی بودند و تفکر غرب، سینما، نشریات و مهمتر از همه پیام را بهخوبی میشناختند؛ روزنامه دیواری، کاریکاتور و هفتهنامه از جمله ابداعات این سازمان است و این جریان برای پیش برد اهداف خود، از ابزار تئاتر نیز بهره میبرد.
سازمان مجاهدین توانست چهرهای جدید از زن را به دختران جوان نشان دهد و با ظاهر چریکی، استقبال عمومی را برای خود به همراه داشته باشد.
این قبیل کارها در زمان خودش، یک نوآوری بود و باعث شد که افراد دانشگاهی و حتی قشر نوجوانان نیز جذب این سازمان شوند؛ بخش عظیمی از دستگیرشدگان در آن مقطع زمانی، دانشآموزان 16 و 17 ساله بودند که با روشهای روانشناسی و استفاده از هیجانات سنی، از آنان سوءاستفاده میشد.
اگر سازمان مجاهدین خلق سال در 60 وارد فاز مبارزه مسلحانه با حکومت جمهوری اسلامی نمیشدند، آینده انقلاب دچار بحرانهای جدی میشد. به خاطر اینکه سازمانیافته عمل میکردند و جلسات متعدد هفتگی داشتند، نیرو در این ساختار سردرگم نبود و ارتباط خود را در هر شرایط با سازمان حفظ میکرد.
دانشجو: شما در مطالب خود از حضور زنان در سازمان نام بردید، لطفا پیرامون جایگاه زن در سازمان مجاهدین خلق توضیحاتی بدهید؟
بسیاری از زنان در سازمان به پوچی رسیدند و حتی دست به خودکشی زدند؛ سازمان در خانههای تیمی خود، از زنان سوء استفادههای جنسی میکرد و نام این عمل را همسر سازمانی گذاشته بود و مسعود رجوی در تعداد همسر سازمانی رکورددار است.
همسر یکی از مبارزان سیاسی انقلابی توسط «بهرام آرام» به سازمان جذب شد و بعد از یک دوره آوارگی در خانههای تیمی، سرانجام خود را در اطراف تهران با نارنجک منفجر کرد.
دانشجو: آیا منافقین از بدو تولد با سازمانهای اطلاعاتی کشورهای خارجی همکاری داشته است؟
این سازمان تروریستی در زمان جنگ تحمیلی هم با استخبارات صدام همکاری میکرد و امروز نیز به ابزاری برای اجرای نقشههای خرابکارانه موساد در کشورمان تبدیلشده است
به نقل از اسناد ساواک، رحمان افروخته ملقب به وحید افروخته پس از ترور سرهنگ نظامی آمریکایی، یک کیف حاوی اطلاعات محرمانه به سرقت رفته از صحنه ترور را به مأمور ک. گ. ب تحویل داده بود. افروخته اطلاعات خیلی از افراد سازمان را به ساواک فروخت و خود به یک ساواکی تبدیلشده بود اما درنهایت سازمان اطلاعات و امنیت کشور مشهور با سرنام ساواک، اعدامش کرد.
این سازمان تروریستی در زمان جنگ تحمیلی هم با استخبارات صدام همکاری میکرد و امروز نیز به ابزاری برای اجرای نقشههای خرابکارانه موساد در کشورمان تبدیلشده است.
دانشجو: آیا مسئولان جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب سعی کردند که اعضای سازمان مجاهدین خلق را با اهداف نظام و اسلام همسو کنند؟
تا قبل از اتفاقات 30 خرداد 1360، نظام با این جریان سیاسی مماشات کرد و در آن زمان، شهید بهشتی جلسات متعددی را با مسعود رجوی برگزار کرد تا این افراد به خط انقلاب برگردند؛ حتی در آخرین مرحله سمت شهرداری تهران را به رجوی پیشنهاد کردند تا نظام ریزش نداشته باشد.
دانشجو: آیا ماجرای اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی ایران در تابستان 1367 صحت دارد؟
اعدامهای سال 67 یک دروغ بزرگ بوده است و آنقدر به این موضوع پرداختهشده که برخی از مسئولین نظام هم فکر میکنند که تعدادی زیادی آدم کشته شده است. جمهوری اسلامی در حدود 5700 نفر از اعضای سازمان مجاهدین را در درگیریهای نظامی و اعدام به هلاکت رسانده و تعداد اعدامیهای سال 67 در کل کشور نزدیک به 1270 نفر بوده است.
در همان سالها، سران سازمان به سمپاتهای خود در زندان گفتند که زندانها را به آشوب بکشند و همزمان قرار بود که سازمان مجاهدین به کشور حمله کند. در همین آشوبهای زندان، تعدادی شهید و دو پاسدار زنده سوزانده شدند.
نظام بلافاصله بعد از این اتفاق، همه را اعدام نکرد بلکه کمیته پاکسازی را تشکیل داد و افرادی که توبه نکردند و دروغ گفتند اعدام شدند.
بخشی به دروغ خود را تواب معرفی کردند و جان خود را نجات دادند اما در عملیات مرصاد کشته یا دستگیر و به جرم محارب اعدام شدند. این گروه تروریستی، دوازده هزار نفر از مردم کشورمان را شهید کرد و حتی نظام به اختیار خود نمیتواند آنان را ببخشد چون این افراد، شاکی خصوصی دارند.
دانشجو: به نظرتان تصویری که رسانههای خارجی و بعضا داخلی همسو با غرب از شهید اسدا... لاجوردی بهعنوان چهرهای تندرو ساختهاند، درست است؟
دادستان وقت شهید بزرگوار آقای لاجوردی، بهترین اساتید را در زندانها دورهم جمع کرد و جلسات پرسش و پاسخ عقیدتی سیاسی در زندانها برگزار کرد و توانست جریانی به نام توابین را در کشور شکل بدهد؛ شهید لاجوردی از مجاهدین اسلحه به دست تروریست در دهه 60، افرادی را تربیت کرد که برای انقلاب شهید شدند.
یکی از بازماندگان اعدامهای سال 67 تعریف میکند که او را میخواستند اعدام کنند و نفرات کناریاش اعدام شدند ولی وقتی نوبت به وی رسید، شهید لاجوردی میرسد و مانع اعدام او میشود؛ چون این فرد قبل از اعدام یک وصیتنامه نوشته و گفته بود که فریبخورده است و شهید لاجوردی این وصیتنامه را خوانده و در دقیقه 90 حکم اعدام را عوض کرد.
دانشجو: برخی از کارشناسان معتقد هستند که مجاهدین خلق در عملیات مرصاد یک تسویهحساب سازمانی داشتهاند؟
اگر تعداد زیادی از اعضای سازمان مجاهدین در مرصاد به هلاکت نمیرسیدند، کار این سازمان تاکنون تمامشده بود. بعد از شکست در عملیات مرصاد، 10 نفر از کادر اصلی سازمان به دستور مسعود رجوی به هلاکت رسیدند و رجوی هر فردی را که با ریاست سازمان مشکل داشت، حذف کرد.
دانشجو: به نظرتان چطور این سازمان میتواند در دهه 60 به مراکز حساس و امنیتی کشور نفوذ و انفجار در دفتر نخستوزیری و ساختمان حزب جمهوری اسلامی برنامهریزی کند؟
سازمان مجاهدین به ساختار تصمیمگیری در کشور نفوذ کرده بود و نمونه بارز آن، ردپای این گروه تروریستی در بیت آقای منتظری بهعنوان قائممقام سابق رهبری است؛ وقتی سازمان مجاهدین خلق برای انفجار در دفتر نخستوزیری امثال مسعود کشمیری «جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی» را بهعنوان مهره خود میسوزاند، قطعا بدانید نفرات مهمتری هستند که مسائل اطلاعاتی را بر عهده بگیرند.