گوشهای از وضعیت پایتخت!
این جملات، بخشی از اظهارات سید جعفر تشکری هاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران در جلسه اخیر این شوراست:
* با وجود آنکه 1265 میلیارد تومان برای بازسازی اتوبوسها در نظر گرفته شده بود اما آنچه تا اکنون عملیاتی شده قراداد 157 میلیارد تومانی است یعنی تقریباً 10 درصد از بودجه برای نوسازی به کار گرفته شده و این به معنای آن است که عقبماندگی جدی در این حوزه وجود دارد.
* از ابتدای سال تاکنون 295 دستگاه اتوبوس به شرکت اتوبوسرانی تحویل داده شده اما از این میان تنها 144 دستگاه فعال هستند و 151 دستگاه در پارکینگها خوابیدهاند و نکته حائز اهمیت این است که برای اتوبوسهایی که در پارکینگها خوابیدهاند 1150 راننده جدید جذب و 1260 نفر نفر بازنشسته شدهاند.
* درحال حاضر 315 ایستگاه بی آر تی در خطوط دهگانه تهران وجود دارد که از این میان فقط 160 ایستگاه دارای کارتخوان است و مابقی ایستگاهها فاقد کارتخوان هستند و مردم نمیتوانند در آنها کارت بلیط خود را پرداخت کنند.
* 2206 دستگاه اتوبوس دارای کارتخوانهای قدیمی هستند که عمدتاً آنها غیرفعال هستند، با این کار به 50 سال قبل بازگشتهایم و مشت مشت پول بلیت به رانندگان داده میشود و آنچه باعث تعجب شده این است که چرا باید نیمی از ایستگاههای تهران فاقد دستگاه کارتخوان باشند.
* مردم ما با شرافت هستند و قرار نیست از پرداخت بلیت فرار کنند، اما هیچ امکانی وجود ندارد تا بلیت خود را پرداخت کنند دو سال است که به صورت صلواتی در حال حمل و نقل شهروندان هستیم با وجود اینکه روزانه بیش از یک میلیون سفر انجام میشود اما روزانه 350 هزار تراکنش ثبت میشود.
* در دوره ششم مدیریت شهری چندین بار تذکر داده شد که وضعیت سیستمهای هوشمند شهر خوب نیستند. از 242 مورد دوربینهای طرح ترافیک 134 مورد تنها فعال هستند، از 210 دوربینهای طرح کنترل آلودگی هوا تنها 56 مورد فعال هستند، از 187 دوربین ثبت تخلفات چراغ قرمز تنها 76 مورد فعال هستند، از 16 دوربین پلاک خوان مسیر ویژه اتوبوس تنها 5 مورد فعال هستند، از 42 دوربین پلاک خوان لاین اضطرار تنها 22 مورد فعال هستند، از 23 دوربین پلاک خانه بهشت زهرا تنها 8 مورد فعال هستند، از 10 دوربین پلاک خوان پسماند هیچ موردی فعال نیستند، از 40 مورد دوربین پلاک خوان تاکسیرانی تنها 18 مورد فعال هستند، از 13 دوربین پلاک خوان تره بار تنها 10 مورد فعال هستند، از 35 دوربین پلاک خوان رینگ تهران تنها 14 مورد فعال هستند، از 14 دوربین پلاک خوان خودرو سنگین تنها یک مورد فعال هستند، از 8 مورد دوربین مراکز معاینه فنی هر هشت مورد فعال هستند و از 391 دوربین سامانههای ثبت تخلف سرعت تنها 50 مورد فعال هستند. البته این وضعیت هم وقتی یک شرکت در طول یک سال 6 مدیر عوض میکند پیش میاید و بیش از این نمیتوان از این شرکت انتظار داشت.
* بودجه 600 میلیارد تومانی برای توسعه موتور سیکلتها در نظر گرفته شده اما با وجود این بودجه تا این لحظه عملکرد صفر بوده است. وقتی دم از آلودگی هوا میزنیم و میگوییم موتور سیکلتها عامل اصلی آلودگی هوا هستند باید برای حل چالش آنها نیز اقدام کنیم اما عملکرد صفر چه معنایی دارد.
* نقشه آلودگی هوا در سال 1402 حاکی از آن است که احتراق گازوئیل کمترین میزان آلودگی را داشته است اما آلاینده قالب pm دو و نیم هستند و تقریباً تمام آلودگیهای هوا به این دلیل است که 88 درصد علت اصلی پیداش آن نیز منابع آلودگی متحرک یعنی موتور سیکلت و خودروها هستند.
* در یک دوره زمانی روزهای پاک تهران به 30 روز میرسید اما اکنون به دو روز و سه روز رسیده است و این نشان از آن دارد که روزهای پاک تهران از دست رفتهاند و روزهای قابل قبول نیز از 250 روز به 190 روز رسیده و متقابلاً روزهای ناسالم برای گروههای حساس از 30 روز به 132 روز رسیده است ما در سالهای اخیر رکورددار بودهایم و روزهای ناسالم اکنون به 34 روز رسیده است و نشان از آن دارد که سیاستهای درستی که ما داشتهایم اجرای درست نیز میخواسته است و شهرداری تهران میخواهیم آنها را اجرایی کند.
این سخنان بهقدری گویاست که نیاز چندانی به واکاوی و تدقیق ندارد و خدا را شکر از زبان یک مقام مسئول این کشور بیان شده تا ما متهم به سیاهنمایی و تعمیق ناامیدی نشویم. اما باید بهجای برآشفتن از بیان علنی چنین اظهاراتی که ذاتاً مناقشهبرانگیزند، از بیان آنان استقبال کرد. گفتن واقعیتهای موجود یعنی بیلان عملکرد مدیران و متولیان ادوار مختلف و باید به جامعه و پایتختنشینان یادآوری کرد که رسیدن به نقطهکنونی حاصل عملکرد یک جریان های سیاسی خاص نیست.
تهرانی که این روزها نه فضایی برای تردد دارد و نه مکانی برای تنفس، از مشکلات ساختاری و ریشهای رنج میبرد که حل آنان به مثابه معجزه میماند و بهقدری چالشها در هم تنیدهشده که حتی پای مسئله پیشپاافتادهای چون کارتخوان اتوبوسها هم به صحن علنی شورا و نطق نمایندگان آن کشیده میشود. جالب اینکه راهکار مشخصی هم برای حل مصائب پایتخت وجود ندارد و بسیاری از صاحبان صندلی و قدرت، یگانه روش موجود را توسل به آموزههای مکتب «گرانکردن» و بالابردن هزینههای شهروندان میدانند و بدین ترتیب از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده چون معتقدند بین هزینهها و درآمدهای شهر تناسبی وجود ندارد و رقمخوردن چنین مشکلاتی طبیعی است.
باید بپذیریم که تهران از وضعیت بغرنجی برخوردار است اما حل همین موارد پیشپا افتاده در اندازهای است که سیاستگذار و دستگاههای اجرایی را با دشواری مواجه کرده و تبدیل به معضلی مزمن شده است. با این اوصاف، امید به حل مصائب اساسی و ریشهای تهران زمانی میسر می شود که در سیاست های اجتماعی کلان کشور تجدید نظر صورت بگیرد.