دوشنبه 12 آبان 1404

یادداشت امانپور | چاره‌جویی چالش آب با «گلخانه‌های خودپایدار هوشمند»

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت امانپور | چاره‌جویی چالش آب با «گلخانه‌های خودپایدار هوشمند»

این یادداشت، بخش سیزدهم از سلسله‌یادداشت‌های محمدتقی امانپور عضو هیئت مؤسس و تنها معاون آموزش تحقیقات وزارت جهاد سازندگی طی 14 سال حیات این وزارتخانه است؛ که در آن، به ابعاد گوناگون موضوع روزآمد و پیشتاز «گلخانه‌های هوشمند» توجه کرده است.

اقتصادی

خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی دکتر محمدتقی امانپور، تنها معاون آموزش تحقیقات وزارت جهاد سازندگی طی 14 سال و در ادوار مختلف، و نظریه‌پرداز حوزه کشاورزی و محیط زیست است. وی طی 12 یادداشت، راهکارهای کاربردی برای چاره‌جویی چالش آب تدوین و ارائه داده است. همزمان، به پرسش‌های مخاطبان محترم نیز در یادداشت‌های جداگانه پاسخ داده و یک دیدگاه جامع از چاره‌جویی‌ها مطرح کرده است، این 12 یادداشت عبارت بودند از:

  • تولید یکصد میلیارد متر مکعب آب جدید با فناوری‌های آبخیزداری و آبخوانداری؛
  • افزایش بهره‌وری در مصرف آب کشاورزی از 40 درصد به 85 درصد با سامانه آبیاری زیرسطحی مبتنی بر لوله‌های سفالی تراوا؛
  • استفاده از آب‌های غیرمتعارف (شور، لب‌شور و پس‌آب)؛
  • بهره‌گیری از گونه‌های گیاهی و جانوری مقاوم و پرمحصول؛
  • تولید محصول در ماشین به‌جای تولید در اراضی و باغات؛
  • استفاده از کود معدنی و ارگانیک نوآورانه برای صرفه‌جویی 70 درصدی در مصرف آب؛
  • بازمهندسی اقتصاد آب با ساختارسازی نوآورانه تحت عنوان «بازار آب»؛
  • مهار و بهره‌برداری از سیلاب‌های مخرب و سرگردان که یا در بیابان‌ها تبخیر می‌شوند یا بدون مصرف به دریاها تخلیه می‌گردند؛
  • بازمهندسی بهره‌برداری از سدهای ساخته‌شده با تخلیه رسوبات مخازن و کاهش سطح تبخیر آب پشت سد؛
  • شیرین‌سازی آب دریاها به شیوه‌های نوآورانه و کم‌هزینه؛
  • احداث پردیس‌های موضوعی خودپایدار که آب و انرژی مورد نیاز خود را تأمین می‌کنند؛
  • فعال‌سازی دیپلماسی اقتصادی جهت مولدسازی و استفاده از منابع آب کشورهای همسایه.

بیشتر بخوانید

یادداشت امانپور | بخش اول از سه‌گانه «دیپلماسی آب» یادداشت امانپور | بخش دوم از سه‌گانه «دیپلماسی آب»: نگاهی به پتانسیل سه کشور همسایه

در ادامه شایسته است مروری کوتاه به این نظریه‌پردازی بسیار روزآمد داشته باشیم و بررسی کنیم که آیا فناوری‌های روزآمد گلخانه‌ای می‌تواند منجر به ایجاد گلخانه‌های خودپایدار هوشمند شود تا امکان تمدن‌سازی در هر عرصه بیابانی را فراهم کند! این موضوع نوآورانه را در ادامه با پیگیری متن یادداشت سیزدهم محمدتقی امانپور با هم مرور می‌کنیم:

1) بررسی وضع موجود

تولید در گلخانه، تحولات بسیاری را به‌دنبال داشته است، از جمله:

  • افزایش چشمگیر تولید به‌ازای واحد سطح به‌طوری که رکوردهای جهانی حکایت از تولید 850 تن گوجه‌فرنگی در یک هکتار گلخانه دارد؛
  • تولید مستمر در طول سال؛
  • ترکیب تولیدات زراعی، باغی، دام، طیور و آبزیان در یک مجموعه گلخانه‌ای؛
  • استفاده کارآمد از فضا، ارتفاع و طبقات؛
  • و تولید غیرمتناسب با فصل و سرزمین در سراسر کشور.

با این حال، همه این قابلیت‌ها و دستاوردها، برخی از چالش‌های اساسی به‌ویژه مصرف آب و چاره‌جویی چالش آب را حل نکرده‌اند.

اینکه مصرف آب در یک گلخانه به‌ازای تولید هر یک کیلو محصول کمتر است یا بیشتر، همچنان مورد چالش است؛ اما به هر صورت، تأمین آب و انرژی، اختصاص اراضی کشاورزی و صرف هزینه‌های بسیار سنگین برای احداث گلخانه، باعث شده است که توسعه گسترده آن با چالش‌های جدی روبه‌رو باشد و در بسیاری از مناطق با مشکل تأمین آب، انرژی و اراضی مناسب مواجه شویم.

آنچه در این یادداشت پیگیری می‌شود، نوآوری در فناوری صنعت گلخانه‌ای است؛ و آن هم با طراحی و احداث گلخانه‌های هوشمند و خودپایدار در حوزه‌های آب، انرژی و فرآوری پسماند.

اگر به چنین دستاوردی دست یابیم، آنگاه تمدن‌سازی در هر عرصه‌ای حتی در مناطقی به‌ظاهر نامطلوب و سخت‌گذر مانند بیابان‌ها امکان‌پذیر خواهد بود.

2) مفهوم خودپایداری

هر مزرعه، دامداری، باغ و گلخانه‌ای به آب و انرژی نیاز دارد و در عین حال، پسماند و پس‌آب تولید می‌کند و می‌تواند منشأ آلودگی زیست‌محیطی و گازهای گلخانه‌ای باشد.

آیا می‌توانیم به یک فناوری آرمانی دست یابیم که گلخانه‌ای طراحی کند که خودش آب و انرژی مورد نیازش را تولید کند و پسماندهای خود را فرآوری نماید؟

حالا شاهکار ما این خواهد بود که چنین گلخانه‌ای، علاوه بر تأمین آب و انرژی مصرفی، آب و انرژی اضافی قابل فروش نیز تولید کند.

چنین گلخانه‌ای قطعاً می‌تواند بگونه‌ای تحول‌آفرین باشد که نه تنها به هیچ‌گونه پشتوانه یا حمایت از تمدن‌های موجود نیازمند نباشد، بلکه خود به‌عنوان پشتیبان و تأمین‌کننده نیازهای آن‌ها عمل کند.

انسان کامل، الگو و متعالی، فردی است که کم‌مصرف و پرمحصول باشد.

این گلخانه در صورت وجود، و یا در صورتی‌که انشاءالله هر چه زودتر در هر ابعادی و با هر میزانی از تحقق اهداف آرمانی، در داخل کشور طراحی و ایجاد شود نمادی از تعالی و تکامل تمدنی خواهد بود.

3) فرآیندهای خودپایداری در آب

گلخانه و عرصه‌های بیابانی یا نیمه‌بیابانی که در آن‌ها تمدن مورد نظر پیاده‌سازی خواهد شد، باید از تمام ظرفیت‌های موجود برای تولید آب، مدیریت مصرف و بازچرخانی آب مصرفی بهره ببرد و از کلیه روش‌ها و فناوری‌های روزآمد در این زمینه استفاده نماید. این رویکرد جامع شامل موارد زیر است:

1-3) سیستم‌های سطوح آبگیر باران

در هر سرزمینی، حتی در بیابان‌ها، نزولاتی وجود دارد؛ در بسیاری از مناطق بیابانی، بارندگی سالانه بین 50 تا 100 میلی‌متر است که عموماً به‌صورت رگبارهای پراکنده و در زمان‌های غیرمرتبط با فصل آبیاری رخ می‌دهد. با این حال، همین مقدار اندک نیز باید با حداکثر کارآمدی جمع‌آوری، مدیریت و در مخازن زیرزمینی انباشته شود.

در این راستا، یک نهضت جهانی تحت عنوان «انجمن جهانی سیستم‌های سطوح آبگیر باران» فعالیت دارد که تمام روش‌های ممکن برای جمع‌آوری نزولات را بررسی، تدوین، روزآمد و معرفی کرده است. از جمله کهن‌ترین و در عین حال روزآمدترین این روش‌ها، آب‌انبارهای بیابانی است که در مناطق خشک و بیابانی ایران، نزولات پراکنده و رگباری که گاه به سیلاب‌های مختصری تبدیل می‌شوند را ابتدا در استخرهای رسوب‌گیر و سپس در آب‌انبارهای زیرزمینی جمع‌آوری می‌کردند تا در اختیار کاروان‌ها و مسافران قرار گیرد. آفرین بر مردم و حکمرانان اندیشمند تمدن‌ساز ایرانی که هزاران سال پیش، ابزارها و فناوری‌های تمدن‌سازی در بیابان را پیاده‌سازی کردند!

2-3) زه‌کشی اراضی

برخی از اراضی بیابانی در موقعیتی قرار دارند که ویژگی «کاسه‌دشت پایانی یک حوضه آبخیز» را دارند؛ بدین معنا که تمام پساب‌های تخلیه‌شده در دشت، همراه با نزولات و سیلاب‌ها، به‌گونه‌ای این منطقه را سیراب می‌کنند که سطح آب زیرزمینی به سطح زمین نزدیک شده و با تبخیر مداوم، نمک‌های سطحی تولید می‌شوند. ذرات ریز نمکی نیز با کم‌ترین وزش باد یا طوفان، برای مناطق همجوار فاجعه‌آفرین می‌گردند.

در چنین شرایطی، طراحی یک نظام جامع زه‌کشی برای جمع‌آوری آب‌های شور، تصفیه و تبدیل آن‌ها به آب قابل مصرف در گلخانه، یکی دیگر از منابع تولید آب در عرصه‌های بیابانی محسوب می‌شود. چنین ظرفیت‌هایی، به‌ویژه در مناطقی که با شن‌های روان پوشیده شده‌اند، می‌توانند خود به‌عنوان یک عرصه تمدنی ظهور کنند چه با گلخانه و چه بدون آن.

نمونه‌ای بارز از این ظرفیت، در بیابان‌های آران و بیدگل در مرکزیت ایران مشاهده می‌شود: در یک عرصه بیش از 200 هزار هکتاری، با استفاده از همین نوع آب‌های زیرزمینی، نخلستانی پربار به نام «چاه عروس» احداث شده است. این نخلستان بیابانی که اکنون بیش از 10 هکتار وسعت دارد و سالانه بیش از 50 تن خرما تولید می‌کند قابلیت توسعه تا صدها هکتار را دارد. هم‌اکنون نیز اراضی اطراف آن، به‌صورت پراکنده، با پوشش گیاه «خار شتر» پوشیده شده‌اند که نمادی از امکان‌پذیری توسعه نخلستان‌های بیابانی است.

3-3) جذب رطوبت هوا

فناوری‌های روزآمدی برای جداسازی رطوبت هوا طراحی و اجرا شده‌اند که بسته به میزان رطوبت محیط، از ساده‌ترین توری‌هایی که بخار آب را به شبنم تبدیل کرده و قطرات آن را قبل از نفوذ به رمل‌ها جمع‌آوری می‌کنند، تا فناوری‌های هوشمند، پیشرفته و گران‌قیمتی که با سرد کردن هوا، آن را کندانس و تقطیر کرده و آب قابل مصرف تولید می‌نمایند، متغیر است.

درعین‌حال، تمدن‌های بیابانی نیز راهکارهای ساده‌ای را در عمل به‌کار گرفته‌اند؛ از جمله تجربه‌ای در یکی از مناطق چین که با جمع‌آوری قطرات شبنم روی سطوح پلاستیکی و شیشه‌ای، اندک ذرات رطوبت را جذب، جمع‌آوری و مصرف کرده است روشی که قابل الگوبرداری است.

اما یکی از موفق‌ترین تجربیات سرزمینی در این حوزه، بکارگیری گیاهان برای جذب و تولید آب است که در نوع خود نمونه‌ای بی‌نظیر محسوب می‌شود. در ایران اسلامی نیز این روش تجربه و پایلوت‌سازی شده است: در مسیر اهواز به اندیمشک، حدود 50 کیلومتر پس از اهواز و در جنوب جاده، منطقه‌ای رملی وجود دارد که قبلاً مالچ‌پاشی شده بود. جهادگران جهاد سازندگی اهواز، با مشاهده رشد خودرو برخی گونه‌های گیاهی در این عرصه، دست به یک ابتکار زدند و با پاشیدن بذر گیاه ارزن وحشی به نام «پانی کوم» (Pani Com)، کل سطح مالچ‌پاشی‌شده را به جنگلی از ساقه‌های بلند بلندتر از یک متر تبدیل کردند.

ویژگی منحصربه‌فرد پانی کوم، رشد همزمان طولی و افقی آن است: این گیاه هم در سطح، مانند قالی‌ای متراکم زمین را می‌پوشاند و هم ساقه‌های متعددی تولید می‌کند که شبنم شبانه را جذب کرده و به‌صورت قطرات آب، بستر زمین را به‌آرامی آبیاری می‌نماید. مردم این منطقه، این عرصه سرسبز را «جنگل جهاد» نامیده بودند. افسوس که به‌دلیل عدم مدیریت و بهره‌برداری بی‌رویه دامداران، این جنگل نابود و منقرض شد.

با این حال، این تجربه موفق قابل بازیابی و روزآمدسازی است و صد البته، این دستاورد هرگز از تاریخ توسعه پایدار ملی و جهانی حذف نخواهد شد و همواره از آن به نیکی یاد خواهد شد.

4-3) گلخانه تولیدکننده آب

آنچه پیش‌تر مرور شد، نمونه‌هایی از امکان‌پذیری تولید آب در عرصه بیابانی است عرصه‌ای که قرار است به‌عنوان محل پایلوت‌سازی و نمونه‌سازی گلخانه‌ای مورد استفاده قرار گیرد. تمام منابع آب ذکر‌شده می‌توانند به گلخانه‌ها منتقل و مصرف شوند. اما نکته جالب اینجاست که خود گلخانه نیز تولیدکننده آب است.

سطوح شیشه‌ای و پلاستیکی گلخانه همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد می‌توانند ذرات رطوبت هوا را در شب به قطرات آب تبدیل کرده و با جاری‌شدن آن‌ها از سطوح، آب را جمع‌آوری و مورد استفاده قرار دهند. این پدیده طبیعی، امروزه در قالب یک فناوری روزآمد با عنوان «گلخانه‌های اگرو ولتائیک» به یک انقلاب تبدیل شده است.

در این سیستم، پنل‌های دوجداره از جنس پلی‌کربنات طراحی می‌شوند که سلول‌های خورشیدی به‌صورت عمودی بین دو جداره نصب می‌گردند. این پنل‌ها ضمن شفاف بودن و قابلیت استفاده به‌عنوان جداره و سقف گلخانه با نور غیرمستقیم نیز قادر به تولید برق هستند. درعین‌حال، در سطوح بیرونی و داخلی پنل، نخ‌های پنبه‌ای نازکی که به سطوح چسبیده‌اند، قطرات شبنم تولید‌شده در داخل و خارج را جمع‌آوری کرده و به کانال‌های مربوطه هدایت می‌کنند و بدین‌ترتیب، منشاء تولید آب مستمر اگرچه اندک، اما پایدار فراهم می‌شود.

این پنل‌های اگرو ولتائیک تنها در احداث گلخانه کاربرد ندارند، بلکه می‌توانند تمام نماهای شیشه‌ای مورد نیاز تمدن بیابانی را پوشش دهند. آن‌ها ضمن داشتن کارآمدی یک پنجره روزآمد، نه‌تنها در گلخانه، بلکه در هر ساختمان، برج، ویلا یا هر مکان دیگری، به‌عنوان سیستمی ترکیبی برای تولید همزمان آب و انرژی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

5-3) بازچرخانی آب

آب مصرفی در داخل گلخانه چه از طریق تولید رطوبت و جذب آب، چه از طریق جمع‌آوری نزولات یا آب جاری‌شده در کف گلخانه قابل جمع‌آوری، تصفیه و بازیافت است و می‌تواند چندین بار مورد استفاده مجدد قرار گیرد. تصفیه آب می‌تواند به‌روش‌های فیزیکی و بیولوژیک انجام شود و آبی با کیفیت قابل قبول برای مصارف مختلف فراهم آورد.

اما نوآوری بیشتر زمانی رخ می‌دهد که از گیاهان آبزی مانند انواع جلبک‌های ماکرو و میکرو، گیاه سریع‌الرشد آزولا و سایر گیاهان که لیستی بیش از صد قلم را شامل می‌شود برای این منظور استفاده شود. این گیاهان نه‌تنها آب را تصفیه می‌کنند، بلکه محصولات قابل استفاده‌ای نیز تولید می‌نمایند که می‌توانند به‌عنوان پایه خوراک دام، طیور و آبزیان مورد استفاده قرار گیرند.

علاوه بر این، این گیاهان زیست‌توده‌ای باارزش تولید می‌کنند که قابلیت استفاده در پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌های سوخت زیستی را دارد. آن‌قدر سوخت زیستی نوآورانه که از فرآوری پسماندهای کشاورزی روزآمد به‌دست می‌آید اقتصادی است که با راه‌اندازی یک واحد تولیدی و دریافت درآمدهای متعدد از منابع ملی و جهانی، می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای گلخانه‌داران فراهم آورد.

آنگاه شاید گلخانه‌داران متمرکز شوند که در عرصه گلخانه‌ای، علاوه بر تولید محصول اصلی، مقادیر قابل‌توجهی زیست‌توده را نیز به‌عنوان محصول جانبی تولید کنند تا در پالایشگاه‌های سوخت زیستی مورد استفاده قرار گیرد و سوخت و برق تولید شود. در چنین شرایطی، شاید محصولات حاشیه‌ای و جانبیِ دیروز، امروز اصلی شوند چرا که درآمد بیشتری تولید می‌کنند... آن هم بدون حاشیه!

4) تولید انرژی

پنل‌های خورشیدی فوتوولتائیک که امروزه مرسوم و شناخته‌شده هستند می‌توانند تا هر میزانی که عرضه تمدن بیابانی ظرفیت نصب آن‌ها را داشته باشد، انرژی مورد نیاز را تأمین کنند.

علاوه بر این، پنل‌های خورشیدی اگرو ولتائیک که ذاتاً چندمنظوره هستند و هم به‌عنوان جداره گلخانه و تأسیسات عمل می‌کنند و هم همزمان آب و برق تولید می‌نمایند ظرفیت دیگری برای تولید انرژی فراهم می‌آورند.

استفاده از حرارت خورشیدی برای تولید بخار و به‌کارگیری آن در نیروگاه‌های بخاری نیز فرصتی دیگر در این مسیر محسوب می‌شود.

اما اصلی‌ترین فرصت برای تولید انرژی، فرآوری پسماندهای کشاورزی، شهری و صنایع کشاورزی است که همگی در یک فرآیند نوآورانه به انرژی تبدیل می‌شوند.

اگرچه جزئیات فناوری سوخت زیستی و اقتصاد آن در بخش «چاره‌جویی چالش انرژی» که به‌موقع تدوین و منتشر خواهد شد به‌طور کامل معرفی خواهد گردید، اما به‌صورت اجمالی می‌توان گفت: یک پالایشگاه و نیروگاه سوخت زیستی که روزانه مثلاً 30 تن ضایعات را مصرف کند، قادر است 2 مگاوات‌ساعت برق تولید نماید؛ و در یک فرآیند بهینه‌سازی‌شده، این رقم تا 3 مگاوات‌ساعت نیز افزایش یابد.

با تولید همان 2 مگاوات، هزینه‌های احداث در کمتر از دو سال بازگشت داده می‌شود. همچنین، کل یا بخشی از سرمایه‌گذاری پس از احداث، از طریق سازمان بهینه‌سازی مصرف انرژی (وزارت نفت) جبران خواهد شد.

از همه مهم‌تر، پسماند زغالی حاصل از این فرآیند، کودی عالی است که درآمد حاصل از فروش آن، با درآمد فروش برق برابری می‌کند.

درعین‌حال، این سیستم به‌دلیل حذف گازهای گلخانه‌ای، می‌تواند فاندهای معتبر و کلان جهانی را نیز جذب کند.

و سرآمد همه این مزایا، این است که چنین فناوری‌ای، با کاهش و حذف آلودگی و گازهای گلخانه‌ای، تمدنی سبز، پاک و جذاب را تقدیم می‌کند و همین مقدار برای اطمینان‌بخشی و ایمان به توانمندی این فناوری در تولید انرژی فراوان، ارزان و پاک برای تمدن گلخانه‌ای، کاملاً کافی است.

5) مراحل تکاملی در احداث و تمدن‌سازی

اندیشه‌های نوآورانه به‌سادگی قابل حذف یا پذیرش نیستند؛ لذا تشریح و تبیین آن‌ها بسیار ضروری است. هرچند ممکن است پس از تبیین نیز سؤالات و ابهاماتی باقی بماند که در فرآیند اجرا به‌صورت قانع‌کننده پاسخ داده خواهد شد.

بنابراین، برای درک عمیق از اصل موضوع و مراحل رشد و عملیاتی‌شدن این برنامه ملی، باید گام‌های مرحله‌ای پنج‌گانه زیر برداشته شود:

1-5) تمدن هوشمند گلخانه‌ای مجازی

فرض بر این است که آنچه به‌عنوان «گلخانه خودپایدار هوشمند» تصور شده، ساخته شده و یک عرصه بیابانی را به تمدنی زنده تبدیل کرده است. این تمدن باید از طریق یک نمایشگاه مجازی قابل لمس ارائه شود.

هم‌اکنون، شرح خدمات این نمایشگاه مجازی هوشمند تدوین شده است و در صورت طراحی و اجرا، می‌تواند هر متقاضی را همراهی کرده و در یک سفر گردشگری تمدن گلخانه‌ای قرار دهد: او را در شهر گلخانه‌ای مستقر نماید، از او خوش‌آمدگویی کند و در سراسر عرصه همراهی‌اش کند.

در این فضا، یک فرد حقیقی و واقعی به‌صورت مجازی مسئولیت راهنمایی فرد یا گروه بازدیدکننده را بر عهده خواهد داشت و در همه جا، به‌صورت لحظه‌ای، پاسخگوی سؤالاتشان خواهد بود.

2-5) گلخانه آزمایشگاهی

برای احداث گلخانه خودپایدار هوشمند، نیاز به فناوری‌های روزآمد است که باید پیش از اجرا، به‌کارگیری، نمونه‌سازی و ارزیابی شوند.

گلخانه آزمایشگاهی که مساحت آن می‌تواند حداکثر 5000 مترمربع باشد فضایی است برای بررسی، تست و ارزیابی قابلیت‌های فناوری‌های فراخوان‌شده، کمک به اصلاح و ارتقای آن‌ها و در نهایت، صدور گواهی کارآمدی و صلاحیت حرفه‌ای فناوری برای تولید انبوه.

این گلخانه همچنین می‌تواند هرگونه کمک، راهنمایی و پشتیبانی لازم برای تولید انبوه تجهیزات و تأمین مصارف داخلی و خارجی را فراهم آورد.

3-5) گلخانه موضوعی

یک مجتمع گلخانه‌ای خودپایدار و هوشمند می‌تواند همه محصولات را در کنار هم تولید و نیازهای یک تمدن را برآورده سازد. اما پیش از آن، ظرفیت این گلخانه برای تولیدات تک‌محصولی باید آزمایش شود.

به‌عنوان نمونه، در غرب کشور، عرصه‌ای 500 هکتاری با بارندگی سالانه بیش از 500 میلی‌متر در نظر گرفته شده است که از آن، 50 هکتار به گلخانه و 450 هکتار به تولید محصول در فضای آزاد اختصاص خواهد یافت.

در این گلخانه، نهال بنه که «درخت طلایی سرزمین» و تولیدکننده برترین دانه روغنی جهان است پرورش داده خواهد شد.

بذر بنه بسیار کُند‌رشد است و طی 25 سال به مرحله باروری می‌رسد. اما این گلخانه شرایطی فراهم می‌کند که بذر یا نشا حاصل از فرآیند ریزازدیادی (Tissue Culture)، پس از دریافت تیمار مناسب، در گلخانه به‌سرعت رشد کرده و ظرف 5 سال به مرحله‌ای برسد که قابل غرس در عرصه طبیعت باشد و از سال ششم، محصول دهد.

این الگوی «گلخانه موضوعی» برای هر محصول دیگری قابل طراحی است. بسته به نوع محصول، کل فرآیند می‌تواند در داخل گلخانه به محصول منجر شود، یا مراحل بعدی رشد و باردهی در فضای آزاد یا هر محل مناسب دیگری انجام پذیرد.

4-5) گلخانه جامع

کشت‌و‌صنعتی که در فاصله 30 کیلومتری کاشان، با حمایت جهادگران، از یک بیابان پوشیده از رمل به بهشتی بارور تبدیل شده، اکنون آماده است تا گلخانه مرحله چهارم را ایجاد کند.

این گلخانه، در وسعتی بین 300 تا 500 هکتار و در یک عرصه بیابانی رملی، قادر خواهد بود همه مراحل تولید یک یا چند محصول را به‌صورت ترکیبی از زراعی، باغی، دام، طیور و آبزیان در یک چارچوب یکپارچه پیاده‌سازی کند. این مجموعه، زنجیره‌ای کامل از خلق ارزش افزوده را شکل می‌دهد.

در این گلخانه جامع، علاوه بر تولید محصولات اصلی، از همه روش‌های تولید آب و انرژی که پیش‌تر ذکر شد از جمله جمع‌آوری نزولات، جذب رطوبت هوا، سیستم‌های اگرو ولتائیک و غیره بهره گرفته می‌شود. همچنین، تمامی پسماندها شامل پسماندهای کشاورزی، دامی، آبزی و حتی پسماندهای صنعتی مرتبط فرآوری شده و دوباره وارد چرخه تولید می‌شوند.

در نتیجه، این مجموعه محصولات قابل‌عرضه به بازار را تولید می‌کند، و ممکن است آب و انرژی مازاد نیز به‌عنوان محصولات جانبی قابل فروش داشته باشد.

5-5) تمدن بیابانی

با خلق یک فضای هوشمند مجازی که پس از طراحی و اجرا در مرحله اول کاربرد خود را آغاز می‌کند و در مراحل بعدی، محتوای آن به‌تدریج حقیقی و ملموس می‌شود زمینه‌سازی برای تمدن بیابانی فراهم می‌گردد.

در پایان مرحله پنجم و با تحقق کامل این تمدن، بازدید مجازی و بازدید حضوری از هر مرحله، هر مکان و هر موضوع، کاملاً با یکدیگر همخوانی و تطابق خواهند داشت.

در این فضا، فرصت ایجاد «برج‌های باغ آسمان»، ویلاهای مدرن، سکونتگاه‌های پایدار، کارخانجات و کلیه تأسیسات مورد نیاز یک تمدن افسانه‌ای آغاز می‌شود.

هر نوآوری می‌تواند در این بستر مطرح شود. صاحبان اندیشه، ابتدا آن را در مراحل پنج‌گانه راستی‌آزمایی کرده، چالش‌های آن را شناسایی نموده و سپس در صورتی که ماهیت آن مفید و تحول‌آفرین باشد با همه توان، برای رفع چالش‌ها و اقتصادی‌کردن اندیشه پیشنهادی اقدام کنند تا دستاورد نهایی به‌کارگیری شود.

در اینجا، یک بازار هوشمند فعال است که از همه اندیشه‌ها و پیشنهادات استقبال می‌کند چه به‌صورت حضوری مراجعه شوند و چه به‌صورت مجازی ارائه گردند. همچنین، از همکاری همه دست‌اندرکاران استقبال می‌شود:

  • چه کسانی که در عرصه واقعی مشغول تولید، نوآوری و تکمیل زنجیره ارزش افزوده باشند،
  • و چه کسانی که این همکاری‌ها را به‌صورت مجازی و در سطح جهانی انجام دهند.

در حقیقت، همه ابزارهای هوشمند مدیریت دانش می‌توانند در این بستر فعال‌سازی و به‌کار گرفته شوند، از جمله:

  • پایگاه‌های اطلاعاتی هوشمند،
  • بانک هوشمند ایده،
  • بازار هوشمند به‌کارگیری نیروهای آزاد،
  • بازار هوشمند تهاتر کالا و خدمات،
  • مدیریت هوشمند دارایی، درآمد و هزینه،
  • و مدیریت هوشمند و کارآمد اقدامات و پروژه‌ها.

این تمدن، یک پاسخ به چالش‌های بیابان است، و الگویی زنده از تمدن‌سازی پایدار، هوشمند و امیدبخش برای آیندگان خواهد بود.

6) فرآیند تحقق: از آرزو تا واقعیت

طراحی و ایجاد این تمدن بیابانی امروز در آستانه تبدیل شدن به یک واقعیت ملموس قرار دارد؛ زیرا ماهیت آن، حقیقتی محض است. این مسیر با یک اندیشه آغاز شد، سپس شکل گرفت و مرحله‌به‌مرحله رشد کرد تا سرانجام به‌عنوان یک برنامه ملی در صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری مصوب گردید.

در این مسیر، یک بانک خصوصی با اشتیاق، به‌عنوان شریک سرمایه‌گذار، قدم پیشنهاد داد و صندوق ویژه پروژه با عنوان «صندوق هم‌سرمایه‌گذاری» در همان صندوق مصوب شد؛ به‌طوری‌که سهم بانک 51 درصد و سهم صندوق 49 درصد در نظر گرفته شد. اقدامات بعدی برای تأمین سهم دولت از محل مولدسازی دارایی‌های بخش کشاورزی در دست پیگیری بود که ناگهان، بانک خصوصی به دلایلی منصرف شد. در نتیجه، این برنامه ملی که پرچمدار آن یک شرکت دانش‌بنیان پیشتاز بود متوقف شد و آسیب دید. با این‌حال، بازسازی شرکت دانش‌بنیان و ادامه راه، هم‌اکنون در دست اقدام است؛ به‌ویژه آن‌که این اندیشه‌ورزی بسیار زود حامیان جهانی پیدا کرد:

  • سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF) در گام اول، برای تأمین منابع، مبلغ 25 میلیون دلار را پیشنهاد کرد.
  • کنوانسیون جهانی بیابان‌زدایی نیز آمادگی کامل خود را برای حمایت از این پایلوت‌سازی نوآورانه و روزآمد اعلام نمود.
  • یک سرمایه‌گذار چینی اعلام کرد که در صورت تصویب نهایی برنامه و عملیاتی‌شدن آن، با حمایت دولت جمهوری اسلامی، در این پروژه به هر میزان لازم سرمایه‌گذاری خواهد کرد.
  • و سرانجام، یک کشور اروپایی پرچم‌دار فناوری گلخانه‌ای جهان اعلام نمود که با افتخار با این برنامه ملی همکاری خواهد کرد.

آیا واقعاً این همه ظرفیت ملی و جهانی برای تحول‌آفرینی نباید مصرانه مورد توجه، پیگیری و حمایت قرار گیرد؟

اما خداوند راه و روش حل مشکلات پیش‌آمده را نیز تدارک دیده است: یک سرمایه‌گذار داخلی در حال آماده‌سازی برای ورود به این پروژه است. البته این سرمایه‌گذار شرایطی معقول دارد که باید صاحبان سرمایه، شرکت دانش‌بنیان را به همکاری متقاعد نمایند.

و انشاءالله این مرحله نیز به‌شایستگی طی خواهد شد و این حماسه بزرگ کارآفرینی فناورانه و دانش‌بنیان، حرکتی هجومی و تاریخی را آغاز خواهد کرد.

7) مهندسی مالی

آن‌قدر تنوع خلق بازار برای ارزش‌افزوده در این اندیشه نوآورانه نهفته است که اگر گفته شود این برنامه تنها در سه سال اول به سودآوری قابل‌قبول می‌رسد، بسیاری آن را نا‌باورانه خواهند پنداشت؛ به‌ویژه آن‌که برنامه‌ای است مبتنی بر خلق نوآوری و فناوری‌های روزآمد که معمولاً نیازمند دوره‌های طولانی‌تری برای سودآوری هستند.

اما مکانیزم‌های مالی به‌گونه‌ای طراحی و چیدمان شده‌اند که این فناوری هم‌اکنون مشتری خارجی نیز دارد و حتی پیشنهاد شده است که تمدن بیابانی ابتدا در یک کشور همسایه خارجی پایلوت‌سازی شود.

واقعاً، اگر این همه جذابیت نادیده گرفته شود و دست‌اندرکاران حکمرانی به آن بی‌توجه باشند، فردا مواخذه خواهند شد. با این حال، این راه و اندیشه با وجود چالش‌ها با مشارکت همه‌جانبه مردم و انشاءالله با همت والای مسئولان، به سرمنزل مقصود خواهد رسید.

ابزارهای مهندسی مالی این برنامه نوآورانه عبارتند از:

1-7) صندوق نوآوری و شکوفایی

با تصویب برنامه ملی، این صندوق آماده مشارکت 49 درصدی در تأمین منابع مورد نیاز صندوق پروژه مصوب بورسی است. سهم 51 درصدی نیز باید توسط شریک شرکت دانش‌بنیان تأمین شود؛ این سهم می‌تواند با مبالغی در حد توان آغاز شده و سپس به‌تدریج توسعه یابد.

2-7) صندوق توسعه سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی

این صندوق نیز می‌تواند مشارکت 49 درصدی داشته باشد.

3-7) فاندهای جهانی

فاندهایی همچون سازمان جهانی اقلیم سبز (GCF)، کنوانسیون جهانی بیابان‌زدایی و کشورهای پیشرو در صنعت گلخانه‌های هوشمند، آمادگی کامل خود را برای حمایت مالی اعلام کرده‌اند.

4-7) فروش برق تولیدی

برق تولیدی می‌تواند به وزارت نیرو با قیمت بالاتر از نرخ معمول فروخته شود و به‌عنوان منشاء درآمدهای پایدار عمل نماید.

5-7) فروش آب تولیدی

آب تولیدی چه مصرفی و چه مازاد بر مصرف می‌تواند با قیمت روز بازار به سازمان آب استان مربوطه فروخته شود و منبعی دیگر از درآمد پایدار باشد.

6-7) حمایت وزارت نفت

وزارت نفت، از طریق سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت، قادر است کل سرمایه‌گذاری مرتبط با تولید برق را عودت دهد؛ زیرا مطابق مقررات، این برق بدون مصرف سوخت فسیلی تولید می‌شود.

7-7) تولید بنزین سبز

در صورتی که طراحی، ساخت و به‌کارگیری رآکتورهای سوزان در این برنامه به نتیجه برسد، نه‌تنها سوخت زیستی در دو مرحله برق تولید خواهد کرد، بلکه در پایان خط تولید، بنزین یورو 7 زیستی نیز تولید خواهد شد. این بنزین، علاوه بر دریافت یارانه‌های مربوط به تولید برق، قابلیت صادرات دارد و منشاء درآمدی ناباورانه خواهد بود.

8-7) فروش تولیدات نوآورانه

درآمدهای ناشی از فروش کلیه تولیدات نوآورانه در گلخانه هوشمند، ابزاری کارآمد از مهندسی مالی این برنامه ملی با تراز جهانی محسوب می‌شود.

9-7) فناوری‌های خرد و کلان

علاوه بر فناوری‌های کلان تمدن‌ساز، فناوری‌های خرد نیز هر یک امکان مشارکت و فروش در بازار جهانی را دارند.

همان‌گونه که ملاحظه می‌فرمایید، حقیقتاً دستاوردها غیرقابل‌شمارش هستند. امید است همین مقدار، برای توجه دست‌اندرکاران حکمرانی، مردم مشارکت‌جو و کارآفرینان کافی باشد تا در مسیر همکاری و پشتیبانی از این اثر بزرگ تمدنی گام بردارند.