10 شب 10 منبر | مسعود عالی: بلاها چگونه انسان را به خدا نزدیک میکنند؟
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، حجتالاسلام مسعود عالی سخنران مذهبی در مراسم عزاداری شب اول ماه محرم هیأت آئین حسینی اظهار داشت: کسانی که بنا دارند راه خداوند را طی کنند، هم از طریق عبادت و هم از طریق بلا میتوانند به خداوند برسند، اما دو تفاوت میان عبادت و بلا وجود دارد. عبادات ما به این دلیل که ضعیف هستیم، ما را دچار غرور میکنند که این کارها را کردیم و خدا باید دعاهای ما را مستجاب کند. از خدا طلبکار و گاهی با خدا درگیر میشویم.
وی افزود: نقل است که حضرت ایوب به بلاهای بسیاری دچار شد. در بلایی دام و احشامش از بین رفت، فرمود صبر میکنم. در بلای دیگری فرزندانش از دست رفت، فرمود: خودت دادی و حال گرفتی. بعد به بلاهای جسمی دچار شد و زمینگیر شد. برخی از افراد شروع کردند به این حرفها که او احتمالاً مشکلی با خدا دارد و آبروی او را خدشهدار کردند. ایشان به خدا عرض کرد: اموالم و حیوانات از دست رفت، صبر کردم. فرزندانم از دنیا رفتند صبر کردم. خودم به بیماری دچار شدم صبر کردم، اما نمیتوانم در برابر رفتن آبرویم صبر کنم. خطاب رسید بر قبلیها خودت صبر کردی یا ما به تو توفیق صبر دادیم؟
عالی گفت: حضرت ایوب در دهان خود زد که چرا لحن صحبتش طلبکارانه بوده است. ماهم اینگونه هستیم. گاهی میگوییم، ما این کار را کردیم حال نوبت توست. گاهی انسان ناخودآگاه دچار شرک در حرف زدن با خداوند میشود. گویی معامله است. ما کاری انجام دادیم و حال تو باید کاری برای ما کنی!
این سخنران مذهبی با اشاره به اینکه حافظ در یکی از غزلیات خود بسیار زیبا درخصوص طلبکار بودن از خدا درس میدهد، گفت: ابتدا طلبکارانه میگوید: «دیر است که دلدار پیامی نفرستاد / ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد / صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران / پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد» همهاش گله است، اما در آخر درس خود را میدهد که «حافظ به ادب باش که واخواست نباشد / گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد» ما اگر تمام اعمال خوب خود را پیش امیرالمومنین بگذاریم باید از همین اعمال خوب استغفار کنیم. تصور کنید نماز ما را در مقابل امیر المومنین و یا حتی سلمان بگذارند، ما باید از نماز خود استغفار کنیم البته بازهم خداراشکر که تا این حد را انجام میدهیم اما نباید برای خدا کلاس بگذاریم.
وی گفت: امام حسین (ع) در دعای عرفه میفرماید: «خدایا آن کسی که خوبیهایش هم بدی است، چه برسد به بدیهایش» ما در نماز دلمان این طرف و آن طرف است اما بازهم خدا قبول میکند. یکی از اساتید ما در درس خارج خود که حدود 35 دقیقه زمان میبرد، بعد از 10 دقیقه درس گفتن، اعلام کرد ببخشید من بیش از این برای این جلسه مطالعه نداشتم و فرمود: من دیشب که داشتم روایات را برای جلسه امروز مطالعه میکردم، به یک روایت رسیدم و حالم منقلب شد. همان جا گفتم تا همین حد که مطالعه کردم را فردا میگویم. آن روایت این است که امام صادق به حماد بن عیسی میفرماید: بلدی نمازت را بخوانی؟ او گفت: روایات نماز را من نقل کردم. امام فرمود دو رکعت نماز بخوان. بعد از نماز امام فرمود: خجالت نمیکشی؟ این نماز است؟
عالی افزود: استاد ما که از مراجع تقلید بود، در هنگام نقل این روایت اشک میریخت و گفت: بعد از مطالعه این روایت دیگر ادامه ندادم زیرا مطمئن هستم که حماد بن عیسی از من بهتر است. اگر امام صادق به او میگوید این نماز است؟ حتما به من هم خواهد گفت. یکی از اشکالات ما این است که کمالات خدا را به پای خود مینویسیم بعد دچار غرور میشویم. هیچ فردی در این عالم نه اصل وجودش و نه کمالاتش از خودش نیست زیرا اگر از خودش باشد، خدایی خداوند زیرسوال میرود. اگر کسی به کمالات خود بنازد مانند حضرت یوسف زیباروی است که مقابل آینه برود و آینه تصور کند، خودش زیباست. درحالی که این زیبایی برای آن فرد است.
صوت کامل این سخنرانی را اینجا بشنوید:
انتهای پیام /