311 روز پرماجرا برای نادره رضایی / از کوچه بوشهر تا میدان آزادی؛ آزمونهای ناکام معاون هنری ارشاد

لغو کنسرتهای پرشمار، بیثباتی تئاتر و جشنوارههای بلاتکلیف، مهمترین نشانههای مدیریت نادره رضایی بودند؛ کارنامهای که امید هنرمندان را زود به ناامیدی بدل کرد.
به گزارش مشرق، روزگذشته سیدعباس صالحی ضمن تقدیر از تلاشهای شبانهروزی نادره رضایی به عنوان معاون امور هنری وزیر، در حکمی محمدمهدی احمدی را با حفظ سمت، به عنوان سرپرست جدید این معاونت منصوب کرد. محمدمهدی احمدی مشاور عالی وزیر و رئیس حوزه ریاست وزارت فرهنگ را برعهده دارد و قرار است تا تعیین معاون بعدی، به عنوان سرپرست معاونت هنری، امور مربوط به این معاونت را رسیدگی کند.
روزنامه فرهیختگان به بهانه عزل معاون هنری ارشاد نوشت:
شنبه 12 آبان 1403، نادره رضایی بهعنوان معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. انتصابی که به باور بسیاری از ناظران، اگر خود او اختیار انتخاب داشت، شاید ترجیح میداد مسئولیت در حوزهای دیگر از معاونتهای وزارتخانه را بر عهده بگیرد.
با این حال او مسئولیت یکی از مهمترین معاونتهای این وزارتخانه را پذیرفت، هرچند شاید هرگز تصور نمیکرد که خیلی زود ناچار به خداحافظی با این عنوان شود. انتظار از معاونت هنری دولت چهاردهم این بود که این حوزه مهم را با نگاهی تازه در مسیر حمایت از هنر و هنرمندان گام بردارد.
رضایی در مدت حضور خود سعی کرد برخی برنامهها و رویکردهای نو را پیگیری کند، اما دوره مدیریتیاش با چالشهای قابلتوجهی نیز همراه شد؛ ازجمله حاشیههای مربوط به مدیریت رویدادهای هنری، تغییرات داخلی در ساختار معاونت و انتقادهایی از سوی هنرمندان و رسانهها. اکنون که برکناری او از این سمت قطعی شده است، بررسی عملکردش میتواند تصویری روشنتر از نقاط قوت و ضعف مدیریت کوتاهمدت او در معاونت هنری ارائه دهد و زمینهای برای مقایسه و ارزیابی سیاستهای مدیریت آینده این معاونت را فراهم آورد.
جاده موسیقی با دستاندازهای بد
حوزه موسیقی همواره یکی از فعالترین عرصههای فرهنگی بوده و نسبت به دیگر حوزهها، تعامل بیشتری با مردم داشته است. از انتشار آثار موسیقایی تا برگزاری کنسرتها، فعالیتهای گستردهای در این حوزه انجام میشود که مدیریت دفتر موسیقی، زیرمجموعه نادره رضایی، نقش مستقیم در آن دارد. با این حال، در سالهای اخیر لغو کنسرتها به یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز این حوزه تبدیل شده. در طول 311 روز مدیریت رضایی، کنسرتهای متعددی به دلایل مختلف لغو شدند. برخی از این دلایل اعلام شد و برخی دیگر نادیده گرفته شده و به فراموشی سپرده شدند.
در 9 ماه گذشته، اجراهای موسیقی در کشور به دلایلی لغو شد. محسن ابراهیمزاده قرار بود در یاسوج و گچساران روی صحنه برود اما این برنامه به مرحله اجرا نرسید. گروه لیان نیز در بهمنماه به دلیل حضور نوازندگان زن، موفق نشد در شهرهایی همچون تبریز، شیراز، خوزستان و اصفهان برنامه خود را برگزار کند. در ادامه در فروردین 1404، کنسرت حامد همایون در بم لغو شد. یکی دیگر از مصادیق حوزه موسیقی که عملکرد رضایی را مورد نقد قرار داد؛ چهارمین دوره فستیوال موسیقی «کوچه» در بوشهر بود. طبق برنامهریزی اولیه، کوچههای تاریخی شهر و عمارت حاج رئیسالتجار بهعنوان محل اصلی اجراها در نظر گرفته شده بودند.
با این حال، تغییر در مکان برگزاری با اعتراض جدی برگزارکنندگان روبهرو شد؛ چراکه آنها اجرای موسیقی در فضای عمومی را بخش جدانشدنی از هویت این فستیوال میدانستند. در پی انتقادهای گسترده و فشار افکار عمومی، نهایتاً مسئولان استانی اعلام کردند مجوز برگزاری صادر شده و فستیوال میتواند طبق برنامه پیش برود. بااینکه درنهایت این فستیوال با شادی تمام نشد و انفجار بندر شهید رجایی آن را تحت تأثیر قرار داد، اما کوچه از این موقعیت به نحو احسن استفاده کرد و بوشهر به محفلی برای همدلی و همدردی با قربانیان و بازماندگان حادثه تبدیل شد.
اما آخرین نمونه لغو کنسرتها که یکی از دلایل اصلی نقدها و برکناری نادره رضایی محسوب میشود، مربوط به کنسرت رایگان همایون شجریان در میدان آزادی تهران و وقایع هفت روز گذشته است. این برنامه با وجود ظرفیت ایجاد یک رویداد پرشور و تأثیرگذار، با حاشیههای فراوان مواجه شد و درنهایت به دلیل عدم همراهی نهادهای مختلف از دستور کار خارج شد. کنسرتی که میتوانست فرصتی متفاوت برای حوزه موسیقی و شروعی برای سایر کنسرتهای رایگان باشد، با لغو آن نارضایتیها نسبت به عملکرد رضایی را تشدید کرد.
همایون شجریان در پستی در اینستاگرام خود دلیل لغو برنامه را مشکلات سازماندهی و مدیریت اجرایی اعلام کرد. او توضیح داد که عدم امکان ورود تجهیزات گروه و ناتوانی مسئولان در کنترل جمعیت میلیونی حاضر، مانع اصلی برگزاری بود. شجریان همچنین تأکید کرد که جلسات هماهنگی برای بررسی جزئیات حضور او، گروهش و مخاطبان میبایست دو ماه پیش و در زمان ثبت درخواست برگزار میشد تا از بروز چنین وضعیتی جلوگیری شود.
این پست نشان داد که از مطرح شدن ایده برگزاری کنسرت دو ماه میگذرد و اگر رضایی قرار بود نقش حمایتی و هماهنگی میان هنرمند و دستگاهها را ایفا کند، حدود 60 روز فرصت کافی در اختیار داشت. نادره رضایی بعد از چند روزی سکوت درباره این اتفاق، درنهایت با ابراز تأسف از لغو این کنسرت، از همه دستگاهها و متولیان عاجزانه خواهش کرد تا پای کار بیایند، کمک کنند و اجازه دهند تا بستری برای هنرمندان فراهم شود. او از شهرداری و دیگر دستگاهها و مجموعهها خواست تا به کمک بیایند اما نقش تأثیرگذار خودش را که باید میان این هنرمند و دیگر ارگانها هماهنگی ایجاد میکرد را فراموش کرد.
تئاتر و فرصتهایی که از دست رفت
هنرهای نمایشی در کشور، بهویژه تئاتر همواره نیازمند مدیریت زمانمند و برنامهریزی منسجم بودند. با این حال در این 311 روز، روند تصمیمگیریها در معاونت هنری وزارت ارشاد نشان داد که فاصلهای میان ضرورتها و اقدامات عملی وجود دارد. ادارهکل هنرهای نمایشی در این مدت نمونهای روشن از فقدان مدیریت زمانمند و برنامهریزی منسجم بوده. این نهاد که محور هدایت جریان تئاتر کشور را در دست دارد، ماهها بدون مدیرکل و تنها با سرپرست فعالیت کرد.
معرفی نهایی مدیرکل نیز با تأخیر طولانی انجام شد و این تأخیر قطعاً باعث ایجاد رکود و اختلال در تصمیمگیریها شد. از طرفی دیگر، مجموعه تئاتر شهر به عنوان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی کشور مدتها بدون مدیر بوده و با تغییرهای مکرر سرپرست، به ثبات مدیریتی نرسیده است. از سوی دیگر، جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، بهعنوان شاخصترین رویداد نمایشی کشور هنوز دبیر مشخص ندارد. حتی در دورههایی که دبیر چند ماه قبل منصوب میشد زمان کافی برای برنامهریزی جامع وجود نداشت. اکنون با نزدیک شدن به برگزاری چهلوچهارمین دوره، فرصت برای تدوین راهبردی کامل از بین رفته و این تأخیر میتواند کیفیت جشنواره و اعتماد فعالان و مخاطبان را تحتتأثیر قرار دهد. همه این موارد نشان میدهد معاونت هنری با دیر تصمیم گرفتن، فرصت طلایی را از دست داده و اغلب تصمیمگیریها در این حوزه، دیرهنگام و مقطعی انجام شدهاند.
جنگ 12 روزه؛ نقطه قوت عملکرد نادره رضایی
در کنار نقدهایی که به عملکرد نادره رضایی وارد است، کارنامه او در این 311 روز، شامل نکات مثبت و قابل توجهی نیز بود. برجستهترین عملکرد او در طول جنگ 12 روزه رقم خورد؛ زمانی که جامعه در شرایط بحرانی قرار داشت و تلاش شد تا روح امید و همدلی در میان مردم زنده نگه داشته شود. یکی از اقدامات شاخص رضایی، پشتیبانی از برگزاری کنسرتهای مختلف در میدان آزادی بود. نخستین اجرای خیابانی در برج آزادی توسط علی قمصری و گروه سهنفرهاش برگزار شد. علاوه بر این، در میان التهابهای اجتماعی و سیاسی، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیر حیدریان با حضور 57 نوازنده، قطعاتی چون «فردای وطن»، «پاوانه»، «آنا پولکا» و «ای ایران» را اجرا کرد.
علاوه بر این، نادره رضایی از تئاتر نیز حمایت کرد. ازجمله فعالیتهای شاخص در این حوزه، ادامه برنامههای صحنهای در شرایط بحرانی بود. اجرای رایگان نمایش «جان بیقرار» توسط سجاد افشاریان و احسان عبدیپور در سالن اصلی تئاتر شهر و حمایت از استمرار اجرای نمایشها توسط هنرمندانی چون صابر ابر و الهام کردا، نمونهای از این تلاشهاست. به این ترتیب، اقدامات نادره رضایی در این بازه، نه تنها به حفظ جریان هنرهای نمایشی و موسیقی کمک کرد بلکه در شرایط اضطراری، امید و انسجام اجتماعی را تقویت کرد و نشان داد که سیاستگذاری هنری میتواند در سختترین دوران، نقشی کلیدی در حمایت از فرهنگ و جامعه داشته باشد.
ماجرای کارت زرد
در پی انتقادات گسترده از عملکرد معاون هنری وزارت ارشاد، سیدعباس صالحی، در مردادماه نخستین کارت زرد خود را از مجلس دریافت کرد؛ کارت زردی که بخشی از آن به نام نادره رضایی ثبت شد. یکی از اصلیترین نمایندگان طراح سؤال از وزیر ارشاد فتحالله توسلی، نماینده بهار و کبودرآهنگ بود. توسلی در نطق خود به موارد مختلفی از تخلفات یا خطاهای مدیریتی نادره رضایی در سمت معاونت هنری ارشاد اشاره کرد، ازجمله نوع برگزاری جشنواره موسیقی کوچه در بوشهر، نامه محرمانه وزیر ارشاد به وزیر کشور برای مساعدت در برگزاری این رویداد که در بخشی از آن به هنجارشکنیهای سابق این جشنواره اعتراف شده بود. او حتی به سوابق سیاسی نادره رضایی قبل از قرار گرفتن در سمت معاونت هنری ارشاد هم اشاره کرد و درنهایت همه اینها باعث شد تا وزیر ارشاد از مجلس کارت زرد بگیرد و بعد از آن هم تصویر فیش حقوقی منتشر شده او باز هم حاشیههای دیگری را به وجود آورد.
جایگزینهای رضایی چه کسانی هستند؟
با رفتن نادره رضایی از معاونت هنری، باید دید چه کسی جای او را خواهد گرفت؟ بر اساس اطلاع «فرهیختگان»، نام دو نفر بیش از سایرین برای تصدی این سمت مطرح شده است. یکی از گزینههای جدی برای تصدی این پست، مجتبی حسینی است؛ مدیری که پیشتر در دولت دوازدهم همین مسئولیت را بر عهده داشت و به دلیل تجربه پیشین خود، آشنایی کاملی با ساختار و زیر و بم این معاونت دارد. او سال گذشته، پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری، بهعنوان یکی از گزینههای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نام برده میشد. گزینه دیگر برای حضور در معاونت هنری، محمد الهیاری است که در حال حاضر مدیریت بنیاد رودکی را بر عهده دارد. الهیاری پیش از این در سمتهای مختلفی همچون مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد فعالیت کرده و بهواسطه همین سوابق، با فضای موسیقی و هنرهای نمایشی کشور آشنایی نزدیک دارد. تجربه مدیریتی الهیاری در حوزههای اجرایی و هنری میتواند برگ برندهای برای او محسوب شود.





